واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: گزارش ايسكانيوز از ديوان عالي كشور قاتل دانشجوي فداكار ، اعدام مي شود
تهران - خبرگزاري ايسكانيوز:حكم اشد مجازات پسري كه در جريان دستبرد به يك داروخانه ، دانشجوي فداكار را كشت امروز در ديوان عالي كشور تاييد شد.
*گزارش و عكس : فروغ طباطبايي
به گزارش روز سه شنبه خبرنگار گروه حوادث ايسكانيوز : شامگاه پنجشنبه -23 فروردين86- دو پسر مسلح به داروخانه بلوار «دريا» سعادت آباد تهران حمله كردند و كلت خود را به سوي كارمندان نشانه رفتند.
دزدان سياهپوش با تهديد كارمندان داروخانه از آنان خواستند هر چه پول در صندوق دارند تحويل دهند و هيچ حركت ديگري نكنند.
در جريان اين اقدام تبهكارانه ، يكي از كارمندان داروخانه داد و فرياد كرد و مجرمان وقتي نتوانستند او را ساكت كنند بدون به چنگ آورن هيچ پولي ؛ از ترس پا به فرار گذاشتند.
با گريز آنان از داروخانه ، چند بسيجي كه تازه از مسجد «قدس» بيرون رفته بودند متوجه ماجرا شدند و به تعقيب پرداختند.
يكي از بسيجيان كه «غلامرضا زبوني» نام داشت و دانشجوي سال آخر حسابداري بود با فداكاري ، تلاش كرد مانع فرار دزدان شود اما ناگهان بر اثر شليك گلوله به زمين افتاد.
شاهدان بلافاصله غلامرضا 26 ساله را به بيمارستان شهيد «مدرس» شهرك قدس رساندند اما هيچ كاري از دست پزشكان ساخته نبود و او به خاطر شدت خونريزي ، جان باخت.
به دنبال جنايت، گروهي از افسران كلانتري 134 و پليس دايره 10 اداره آگاهي مركز به همراه بازپرس روشن- كشيك دادسراي جنايي تهران- به قربانگاه رفتند و رسيدگي به پرونده را در دستور كار خود قرار دادند.
كارآگاهان با توجه به دستبردهاي مسلحانه مشابه به چند داروخانه و مطب از اسفند 1385 تا روزهاي پاياني فروردين 86 در نخستين شاخه از تحقيق ها ، فرضيه سريالي بودن نقشه هاي تبهكاران را پيش رو گذاشتند و به سرنخ هاي خيلي خوبي رسيدند.
به دنبال بازپرسي از كارمندان دو داروخانه در تجريش و خيابان ولي عصر(عج) كه مقداري پول به تازگي از آنها دزديده شده به چهره نگاري رايانه اي پرداختند و توانستند يك متهم پيشينه دار به نام «اميد» را در شمال پايتخت رديابي كنند.گزارش ايسكانيوز مي افزايد، اميد 20 ساله، سرانجام دستگير شد و خود را بي گناه خواند.
مدرك هاي كشف شده اما خلاف گفته هاي مجرم جوان را به اثبات رساند و او وقتي فهميد پليس يك قبضه كلت از مخفيگاهش به دست آورده و گلوله هاي آن با تيري كه دانشجوي بسيجي را از پا درآورد، يكسان است به ناچار لب به بيان حقيقت گشود.
«اميد» با معرفي همدستش «كامران» 20 ساله به 9 فقره دستبرد مسلحانه در تهران اعتراف كرد و بدين ترتيب مجرم رديف دوم نيز با تلاش افسران دايره يك آگاهي مركز در شمال شرق پايتخت به زانو درآمد.
دزدان در بازجويي ها توضيح دادند كه چه گونه دو قبضه اسلحه كمري قاچاق در مرز غربي كشور خريدند و به تهران آوردند.
اميد در ادامه تجسس ها، كشتن دانشجوي فداكار را گردن گرفت و انگيزه جرم هاي خود را نياز مالي به خاطر نبود شغل مناسب عنوان كرد.
دو جاني همچنين به جزييات دستبرد هاي مسلحانه به يك خوار و بار فروشي بزرگ در بيستم اسفند 85، داروخانه تنديس تجريش، 27 اسفند 85 نمايندگي بيمه ايران در خيابان ولي عصر (عج)، 28 اسفند 85، مطب دندانپزشكي خيابان آفريقا 18 فروردين 86، مطب زن پزشك در خيابان آفريقا 19 فروردين 86، مطب يك مرد پزشك درتجريش 19 فروردين 86، يك داروخانه ديگر در تجريش 20 فروردين 86، دندانپزشكي در خيابان ولي عصر(عج) 24 فروردين 86 و ... پرداختند.
سه فقره از دزدي هاي مسلحانه اميد و كامران، نافرجام بود و مجموع پول هاي غارت شده افزون بر 20 ميليون ريال عنوان شد.
همچنين معلوم شد در پي هجوم اين دو مجرم به مطب يك زن پزشك در خيابان آفريقا ، او وحشتزده از پنجره محل كارش بيرون پريد و پايش شكست.
با افشاي تمامي جرم هاي م.رد نظر ، پرونده كامران كه از اتهام دست داشتن در آدمكشي تبرئه شده بود به دادگاه عمومي و پرونده اميد با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري تهران فرستاده شد و او 11دي 1386 در شعبه 71 دادگاه به رياست قاضي «نورا...عزيزمحمدي»پاي ميز محاكمه نشست.
در آن روز ، ابتدا نماينده دادستان به تشريح كيفرخواست پرداخت ، اميد را گناهكار ناميد و از طرف خانواده داغدار برايش اشد مجازات خواست.
قاضي عزيزمحمدي از شاهدان خواست يك به يك در جايگاه بايستند و به تشريح آنچه ديده اند بپردازند.
«محمد صادق» 24 ساله گفت: بعد از دعاي كميل در پله هاي جلوي مسجد قدس ايستاتده بوديم كه فرياد مردي از داروخانه را شنيدم.همان لحظه اميد و دوستش در حال فرار بودند و من به سمتشان رفتم. آنها اما به طرف چهار راه دويدند و غلامرضا از طرف مخالف دويد. اميد كه برگشت يك گلوله به غلامرضا شليك كرد و گريخت.
علي 16 ساله و حسين 24 ساله هم گفته هاي دوستشان را تاييد كردند و اميد را عامل جنايت ناميدند.
*قاضي :اميد ادعا كرده در حال دويدن به زمين خورد ؛ اين مساله را تاييد مي كني؟
*حسين:نه؛ من زمين خوردن اميد را نديدم، فقط شنيدم كامران به اميد گفت «بزن» و او سر غلامرضا را نشانه رفت.
با پايان حرف هاي شاهدان، جنايتكار 20 ساله جرم هايش را پذيرفت:« آن روز وقتي در دستبرد به داروخانه ناكام مانديم پا به فرار گذاشتيم.بعد چند مردجوان ما را تعقيب كردند و چون باران باريده و زمين خيس بود چند بار به زمين افتادم.مي خواستم با اسلحه غلامرضا را تهديد كنم اما پايم ليز خورد؛ دستم روي ماشه رفت و ...»
*قاضي: چه زماني اسلحه را آماده شليك كردي؟
»اميد: وقتي وارد داروخانه شدم اما باور كنيد قصد كشتن نداشتم. اين فقط يك اتفاق تلخ بود.
*قاضي:همدستت در جنايت چه نقشي داشت؟
»اميد: هيچي، من شليك كردم و اصلا نشنيدم او بگويد كه تير بزن.
وي به عنوان آخرين دفاع اظهار داشت:خيلي پشيمانم و از خانواده داغدار مي خواهم به جواني ام رحم كنند و مرا ببخشند.به گزارش ايسكانيوز ، پنج قاضي وارد شور شدند و «اميد» را به اعدام محكوم كردند.روز سه شنبه ، حكم در شعبه 37 ديوان عالي كشور تاييد شد و بدين ترتيب «اميد» به زودي به دار آويخته مي شود./120
سه شنبه 11 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]