واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح ايران
"سه برداشت از سخنان رييس سازمان بهزيستي"،"پيشنهاد جدي براي متوليان وادي فرهنگ"،"عقب نشيني حساب شده"،"اقتدار نظام مهندسي ضرورتي كه بايد به آن پرداخت"و"آشيانه مرگ"از جمله عناوين سرمقاله هاي برخي روزنامه هاي صبح ايران است.
به گزارش روز سه شنبه خبرنگار باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران "ايسكانيوز"در اين سرمقاه ها مي خوانيم:
**جام جم:سه برداشت از سخنان رئيس سازمان بهزيستي
روزنامه جام جم امروز در سرمقاله خود در مورد سخنان اخير رييس سازمان بهزيستي مي نويسد:
همايش اسلام و آسيبهاي اجتماعي روز گذشته با ابراز نظر جالب و كمي عجيب رئيس سازمان بهزيستي آغاز به كار كرد. ابوالحسن فقيه در سخنراني خود مدعي شد: در مسائل و آسيبهاي اجتماعي، اعلام آمار اهميت زيادي ندارد. براي كنترل آسيبها اگر تعامل بينبخشي نباشد، كار زيادي نميتوانيم بكنيم. ابراز نظر فقيه در شرايطي صورت ميگيرد كه تنها كمتر از يك ماه از پرداختن روزنامه جامجم به نبود آمارهاي صحيح در كشور و لزوم وجود آنها ميگذرد.اما شنيدن اين سخنان از زبان رئيس اصليترين سازمان متولي حمايت از آسيبديدگان اجتماعي تا حدودي بعيد به نظر ميرسد.
برداشت اول از سخنان فقيه
اولين برداشت از اظهار نظر وي چنين باشد كه «در رسيدگي به آسيبهاي اجتماعي نيازي به آمار نداريم» كه در اين صورت غيرمنطقي بودن آن كاملا واضح است؛ چرا كه همه مديران كهنهكار بخوبي ميدانند آمارها در تقسيمبندي بودجه اختصاص داده شده به آسيبهاي اجتماعي اهميت دارند.
برداشت دوم از سخنان فقيه
اما برداشت دومي نيز ميتوان از سخنان فقيه داشت كه براساس آن ميتوان از جمله «در مسائل و آسيبهاي اجتماعي اعلام آمار اهميت زيادي ندارد.» چنين نتيجه گرفت كه منظور رئيس سازمان بهزيستي بياهميت بودن اعلام آمار است، نه خود آمار. چنين ديدگاهي در تضادي آشكار با سخنان رهبر معظم انقلاب مبني بر اصل پاسخگويي مسوولان، باور اهالي رسانه به آزادي جريان اطلاعات و حق مسلم عموم مردم بهآگاهي از وقايع پيرامونشان در جامعهاي دموكراتيك است.
برداشت سوم از سخنان فقيه
فقيه در ادامه سخنانش درباره آسيبهاي اجتماعي بارديگر به مساله آمارها رسيد و درباره همايش اسلام و آسيبهاي اجتماعي گفت: در مسائل اجتماعي آمار اهميت زيادي ندارد و به دليل كرامت انسان، حتي نجات يك فرد نيز نجات جامعه است بنابراين نبايد مسوولان زياد براي آمار اهميت قائل شوند و مثلا اگر آمار يك آسيب اجتماعي كم بود به آن كمتوجهي كنند
برداشت سوم از سخنان فقيه ميتواند اينگونه باشد كه از ديدگاه وي، با توجه به ناتواني سازمانهاي دولتي در استفاده از جمعيتشناسان حرفهاي براي بهدست آوردن آمار دقيق از آسيبهاي اجتماعي، بهتر است مديران سازماني مانند بهزيستي به عنوان متولي امور آسيبديدگان اجتماعي، از ارائه آمار چشم بپوشند و بدون داشتن ديدي مسلط بر چيستي و چگونگي آسيبها، براي حل آنها تقلا كنند.
**حمايت:پيشنهاد جدي براي متوليان وادي فرهنگ؛
روزنامه حمايت امروز پيشنهاداتي را براي بخش فرهنگ ارائه كرد و نوشت :
روزنامه هاي صبح شنبه كشور به نقل از خبرگزاري فارس خبري را منتشر كردند مبني بر اينكه معاون برنامه ريزي و تحول اداري وزارت ارشاد گفته است: "مجلس شوراي اسلامي به دنبال اين است كه سهم بخش فرهنگ از بودجه عمومي كشور را به 10 درصد افزايش دهد بي شك روند افزايش تدريجي بودجه فرهنگي به دليل اهميت و حساسيت خاصي كه عرصه فرهنگ دارد، اميدوار كننده است. اينكه اعتبار بخشي فرهنگ در سال 84 از حدود 13 هزار ميليارد ريال به حدود 30 هزار ميليارد ريال در سال جاري برسد البته كه جاي خرسندي و شادماني است اما مهمتر از اين مساله، بحث چگونگي مصرف شدن اين بودجه قابل توجه و به خصوص چگونگي نظارت بر مصرف آن در كشور است.
به نظر مي رسد حله مفقوده زنجيره فرهنگ كشور، تدوين استراتژي و برنامه ريزي مدون است از سويي نبايد از ياد برد كه چه بسيار دستگاه هاي فرهنگي كه امروز در هزار توي حاكميت بر سر خوان بودجه فرهنگي كشور نشسته اند اما كمترين بازدهي را ندارند و در مقابل چه بسيار شخصيت هاي فرهنگي و نهادهايي كه سالهاست در جبهه فرهنگي انقلاب بدون برخورداري از بودجه هاي آنچناني، كارآمدي و بازدهي خود را نشان داده اند.
فرمايش سال گذشته رهبر انقلاب در ديدار با دولتمردان مبني بر ضرورت رفع مظلوميت از بخش فرهنگ نيز دقيقا ناظر بر اين نكته كليدي است كه هر چند مساله بودجه و امكانات دغدغه مهم مديران فرهنگي است يك سازمان تخصصي نظارت در كشور شكل بگيرد كه وظيفهاش نظارت مستمر و دقيق بر نحوه مصرف بودجه فرهنگي در بخشهاي مختلف باشد، سازماني كه اولا افراد دغدغهمند فرهنگي در آن رشته امور را در دست بگيرند و ثانيا اينكه داراي ضمانت اجراي قوياي براي پيشبرد اهداف خود باشد و بتواند هم از مسئولان فرهنگي پاسخ خواهي كند و هم به افكار عمومي جامعه پاسخگوي تكاليف نظارتي خويش باشد.
**قدس: عقب نشيني حساب شده
روزنامه قدس امروز در سرمقاله خود به اقدامات اسرائيل در سال 86 اشاره كرد و مي نويسد:
كابينه اسرائيل طرح تبادل زندانيان حزب ا... لبنان با دو نظامي را كه به اسارت مقاومت اسلامي لبنان درآمده اند، تصويب كرده است.اين اولين اقدام در سال 1386 است كه حزب ا... موفق شد نظاميان اسرائيلي را به اسارت بگيرد. اهميت اين موضوع بخصوص در آن است كه حمله اسرائيل به لبنان و شكست از حزب ا... محاسبات جديدي را در معاملات منطقه اي قدرت در خاورميانه به وجود آورده است.
اكنون اسرائيل در موقعيتي قرار دارد كه چاره اي جز مذاكره و توافق با حزب ا... لبنان براي آزادي نظاميان اسير شده اش پيش رو ندارد. ارتش اسرائيل كه براي جنگ رو دررو با ارتشهاي عرب تربيت و مجهز شده، در مقابل سلاح مقاومت بشدت آسيب پذير شده است، حاميان اسرائيل در آمريكا و اروپا اين واقعيت را دريافته اند و راه حل را در عقب نشيني تاكتيكي اسرائيل يافته اند.بنابراين هيچ راه حلي جز تعديل سياستهاي گذشته و تجاوزكارانه وجود ندارد.در اين شرايط مصوبه كابينه اسرائيل و توافق براي تبادل اسيران و زندانيان كم هزينه تر از تحمل شكستهاي جديتر است. اولويت اول آمريكا و ناتو نجات اسرائيل و جلوگيري از گسترش نفوذ نيروي ايدئولوژيك شده مردمي در خاورميانه است. از اين رو ايجاد فاصله ميان كانونهاي مقاومت و جزيره اي كردن آنها هدف مهمتري براي صهيونيستهاست.
**مردم سالاري: اقتدار نظام مهندسي ضرورتي كه بايد به آن پرداخت
روزنامه مردم سالاري امروز در سرمقاله خود به بخش نظام مهندسي كشور پرداخت و نوشت:
خبر فروريختن ساختماني در سعادت آباد تهران و حادثه اي مشابه در شهريار در روز گذشته و حوادثي از اين نوع، بزرگترين ناامني ذهني و دروني را براي شهروندان به دنبال داشته و خواهد داشت. روزي كه نظام مهندسي ساختمان شكل گرفت و قانون تشكيل آن ابلاغ شد، همگان به اين فكر مي كردند كه ديگر شاهد فروريختن ساختماني نخواهند بود و ديگر زلزله خسارت سنگيني بر جاي نخواهد گذاشت اما سازمان نظام مهندسي و با توجه به اين كه ناظرين ساختمان ها با تائيد و نظر اين سازمان بر ساخت و ساز نظارت مي كنند، بايد آسيب شناسي كرد و موانع و معايب قصه را شناخت. بايد محدوديت ها و موانع ايفاي وظيفه نظام مهندسي را جدي گرفت. بايد حضور پررنگ و مسوولا نه آنها در ساخت و سازها را به يك مطالبه تبديل كرد. بهترين شرايط نهادهاي اجتماعي به معناي اعم از جمله نظام مهندسي اين است كه بدانند براي چه نياز اجتماعي به وجود آمده اند و قبل از آن كه اين نياز تبديل به تقاضا شود به آن پاسخ گويند تا اقتدار و عزتمند شوند. اگر به هر علت به نياز اجتماعي در مرحله اي كه تنها يك نياز هستند، پاسخ گفته نشود، تبديل به تقاضا مي شود در اين مرحله اگر نياز به تقاضا تبديل شده پاسخ گفته شود به عنوان فرزند وظيفه شناس جامعه كه حرف مي شنود در اذهان تصوير مي شود، اما اگر به نياز تبديل شد، به تقاضا هم پاسخ گفته نشود اين نياز به مطالبه تبديل مي شود و بدترين وضعيت نهاد اجتماعي است. !
**اعتماد ملي:آشيانه مرگ
روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود به ريزش ساختمان 7 طبقه در سعادت آباد پرداخت و نوشت:
ريزش يك ساختمان 7 طبقه در منطقه سعادتآباد با مدفون شدن 18 كارگر در زير خروارها آوار بهرغم هشدارهاي قبلي تراژدي دردناك ديگري را رقم زد. در حالي كه ايران را سرزميني مستقر بر گسلهاي زلزلهخيز ميدانند و حوادثي چون زلزله بوئينزهرا، طبس، منجيل، بم و بروجرد همواره اين هشدار را ميدهد كه بايد نسبت به مهندسي ساخت و اجراي طرحهاي مسكوني، عمراني و تجاري دقت و امعاننظر نشان داد، ساختماني با اين وضعيت در يكي از گرانترين محلات تهران، بدون زلزله و تنها به دليل حس سودجويي و سوداگراي سازندگان بنا و سهلانگاري، عدم حس مسووليتپذيري و محتملا فساد ناظران و متوليان مربوطه، فرو ميريزد.ابعاد مالي اين حادثه چندان اهميتي ندارد اما كشته شدن احتمالي 18 كارگر ساختماني و تخريب مجتمع مسكوني مجاور و شوك و ترس رواني مترتب بر ساكنان منطقه ميتواند درازمدت و حتي غيرقابل جبران باشد. كشورهايي شبيه ايران و البته از منظر زلزلهخيزي به مراتب بدتر از ايران، ساليان درازي است كه در حوزه طراحي، ساخت، مقاومت مصالح و استفاده از مصالح استاندارد به مرحله قابل قبولي رسيدهاند. كشوري چون ژاپن هر روز شاهد زلزله است، اما هيچ تهديدي شهروندانش را هدف نميگيرد. واقعا بايد از دولت نهم و شهرداري تهران پرسيد، شما كه علاقهمند به جراحيهاي عميق و طرحهاي ساختارشكن هستيد، چرا دراين حوزه كه اجماع و اتفاق نظر كلي پيرامون آن وجود دارد، كار خود را آغاز نميكنيد؟ وضعيت مصالح و نظارت در ايران استاندارد نيست، عمده توليدات سنتي و غيرعلمي است، اينگونه مصالح هزينههاي جانبي ديگري نيز بر اقتصاد ملي تحميل ميكنند؛ اولا طول عمر، استحكام و مقاومت بناهاي ايران بسيار كم و ناچيز است. دوما اينگونه مصالح فاقد ايمني لازم در حوادث و بلاياي طبيعي و غيرطبيعي هستند. ثالثا هزينههاي فراواني را بر مصرف انرژي كشور باقي ميگذارند. در برخي كشورهاي اروپايي طول عمر برخي از ساختمانها به بيش از هزار سال ميرسد. در برخي از اين كشورها، بنگاههاي معاملاتي با تكيه بر طول عمر چند صد ساله ساختمان، آن را به فروش ميرسانند.
با اين همه، افكار عمومي از مسوولان و متوليان امر انتظار دارد، ضمن اجماع براي طراحي يك نظام هماهنگ، كارشناسي و همهجانبه ساختوساز، با خاطيان اين حادثه خاص برخورد شود. متاسفانه نهادهاي اداري اين كشور نشان دادهاند كه تا چه ميزان نسبت به انجام وظايف خود در قبال شهروندان، بيمسووليت و غيرمتعهد هستند.
سه شنبه 11 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 214]