واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: مقاومت دانشگاهها در برابر دگرگوني در حوزه ارتباطات و رسانهنگاري
شايد بهتر باشد حتي نظريههاي جامعه اطلاعاتي را نيز با پيدايش پديدههايي مثل وب3 يا وب معنايي Semantic Web در معرض دگرگوني فرض كنيم.
دكتر حميد ضيايي پرور- واقعيت اين است كه با پيدايش اينترنت، بسياري از نظريههاي ارتباطات و رسانهها، دچار دگرگوني و تحول اساسي شده است.
شايد بهتر باشد حتي نظريههاي جامعه اطلاعاتي را نيز با پيدايش پديدههايي مثل وب3 يا وب معنايي Semantic Web در معرض دگرگوني فرض كنيم.
با اين وجود به صراحت بايد گفت ساختار آكادميك و دانشگاهي ايران بهخصوص در بخش علوم ارتباطات به شدت در برابر اين تغييرات مقاومت ميكند.
بررسي دقيق دلايل اين مقاومت نيازمند يك مطالعه علمي و تحقيقي است اما بهطور پيش فرض ميتوان حدس زد كه قدمت اين دانشكدهها، مسن بودن بخش عمدهاي از اساتيد ارتباطات و آموزشهاي كلاسيك آنها بخش عمدهاي از اين دلايل هستند.
شايد به همين دليل است كه در يك دانشكده مشهور ارتباطات، استادي وبلاگ را اساسا رسانه نميداند و در دانشكده ديگري استاد برجسته روش تحقيق، منابع اينترنتي را حتي اگر از وب سايت معتبر يك دانشگاه بزرگ دنيا باشد، قابل استناد علمي نميشناسد.
بر همين مبنا است كه دانشكدههاي مذكور در برابر هر گونه تحول و نوآوري بهخصوص تغيير محتواي دروس و يا راهاندازي گرايشهاي جديد مبتني بر فناوري اطلاعات مقاومت ميكنند و تا وقتي ريش و قيچي دست آنهاست اين وضعيت بر همان مدار ميچرخد.
يكي از مهمترين مثالهاي بارز اين مدعا، تاخير در ورود سايبر ژورناليسم يا روزنامهنگاري الكترونيك و تخصصهاي نزديك به آن مانند روابط عمومي الكترونيك به اين دانشكدهها است.
امروزه در دانشگاههاي بزرگ و پيشرو دنيا رشتههاي بين رشتهاي يا Interdiciplinary از رشد و گسترش خاصي برخوردارند.
براي نمونه در يكي از دانشگاههاي متوسط آمريكا بيش از 35 گرايش بين رشتهاي در رشته ارتباطات وجود دارد، خاصيت اين رشتهها اين است كه از تركيب معقول و هدفمندي از چند رشته علمي مرتبط با هم تشكيل شده است.
مثلا از تركيب معماري، ارتباطات و گرافيك ميتوان رشته جديدي ايجاد كرد، از تركيب علوم رايانه و فناوري اطلاعات با علوم ارتباطات نيز رشته جديدي شكل گرفته است، همين تركيب در رشتههاي روابط بينالمللي، علوم سياسي، ژئوپليتيك و مهندسي با رشته ارتباطات نيز شكل گرفته است، اين رشتههاي جديد متخصصان جديد و چند مهارتي تربيت ميكند كه دقيقا قادر به پاسخگويي به نيازهاي بازار هستند.
اما نگرش تك بعدي حاكم و محدود شدن رشتههاي ارتباطات در دانشگاههاي ايران باعث شده تا مثلا فارغ التحصيلان اين رشتهها به محض استخدام در يك رسانه مجبور باشند يك دوره آموزشهاي فشرده كاربردي جديد را تحت نظر خود رسانه فرا گيرند. برخي رسانهها بر همين مبنا اقدام به راهاندازي بخش آموزش كردهاند.
امروزه اگر يك متخصص روزنامهنگاري و ارتباطات قادر به استفاده از تكنيكها و مهارتهاي روزنامه نگاري الكترونيك نباشد حتي در ساختار روزنامهها و رسانههاي سنتي موجود نيز نميتواند به درستي كار كند چرا كه انجام وظايف و ماموريتهاي روزمره يك ژورناليست در رسانههاي امروز ايران متكي به آموزشها و مهارتهاي كار با شبكههاي رايانهاي و اينترنتي است.
واقعيت تأسف انگيز ديگر اين است كه ذهن دانشجويان و فارغالتحصيلان ارتباطات دانشگاهها آكنده از نظريههايي است كه عمر آنها حد اقل چند دهه است به سر آمده و بيشتر به درد تاريخ ارتباطات ميخورد نه نظريههاي كاربردي براي درك ماهيت و ساز وكار رسانههاي جديد.
امروز با آمدن وب 2 و 3، مفهوم مخاطب، گيرنده پيام، توليدكننده پيام، كانال، دروازه باني خبر، سبكهاي خبر نويسي و تاثيرات رسانهها به كلي دگرگون شده است، اما ادبيات ارتباطي جديد نيز در حوزه داخلي ايران چندان غني نيست، تعداد كل آثار تاليفي و ترجمهاي در اين حوزه از تعداد انگشتان دو دست فراتر نميرود.
مقاومت بسيار شديدي در برابر هر گونه تحول در اين حوزه وجود دارد، حتي در حوزه انجام رسالههاي تحقيقي، پژوهشهاي درسي و فعاليتهاي فوقدرسي درصورتي كه به گرايشهاي جديد و متكي بر فناورهاي اطلاعاتي بپردازد، مخالفتهايي وجود دارد.
تلاشهاي معدود نخبگان اين حوزه براي شكل گيري مراكز تحقيقاتي و آموزشي جديد با سرسختي عجيبي كه گاه حالت اجماع پيدا ميكند با شكست مواجه ميشود.
ساختار كلان آموزش عالي نيز براي انجام تغييرات جديد به شدت متصلب و بوروكراتيك است و بيشتر حامي همان تفكر حاكم است، در واقع چرخه بسته مدار مديريت آموزش عالي چه در سطح دولتي و چه در سطح دانشگاههاي غيردولتي و آزاد از همان قانون نانوشته حاكم تبعيت ميكند.
شايد به همين دليل است كه علي رغم شعارهاي پر طمطراق، هنوز دانشكدههاي ارتباطات از سادهترين امكانات ارتباطي جديد بيبهره اند، اينترنت در دروس رسمي جايي ندارد و در واحدي درسي به نام كامپيوتر، داس و ويندوز آموزش ميدهند. فناوري اطلاعات اين امكان را فراهم آورده كه حتي دروس در بستري الكترونيك تدريس شوند، تمرين عملي روزنامه نگاري بهعنوان مهارت عملي ميتواند در چارچوب يك نشريه آنلاين انجام شود، استاد و دانشجو ميتوانند از طريق وبلاگ درسي با هم ارتباط داشته باشند، پژوهشهاي كلاسي ميتواند بر روي وب سايت دانشگاه ارائه شود، كاغذ، جزوهنويسي و وايت بورد ميتواند حذف شود، حتي سؤالات آزمون ميتواند بر روي وب منتشر شود، اگرچه برخي از اساتيد در حال حاضر حتي بعد از امتحان نيز از انتشار سؤالات آزمون بر روي وبلاگ دانشجويان ناراحت ميشوند ! پژوهشهاي دانشگاهي در رشته ارتباطات ميتواند با نگاه به تحولات فناوري درجامعه از جمله تاثيرات اينترنت، تلفن همراه، ماهواره، شبكههاي رايانهاي و فناوريهاي اطلاعاتي، هر چه بيشتر كاربردي شود، حتي چالشهاي سياسي و اجتماعي و آسيبهاي ناشي از ورود و كاربرد اين فناوريها ميتواند موضوع دهها تحقيق و رساله باشد، پايان نامههاي دانشجويي ميتواند از كنج كتابخانهها خارج شده و وارد فضاي وب شود و دسترسي به آن براي همگان تسهيل شود.
اشتراك دانش و خاصيت تراكمي علم از همين جا شكل ميگيرد، اما اين تحولات با ساختار فعلي امكان پذير نيست.
البته برخي دانشگاهها همچون دانشگاه جامع علمي - كاربردي كه نگرش بهروزتري بر آنها حاكم بوده و نيازهاي بازار را سريعتر درك كردهاند در حركت به اين سمت موفق بوده اند، با اين وجود به نظر ميرسد توجه به موضوع بين رشتهايها در رشته ارتباطات علاوه بر فوايد فراواني كه براي كاربرديتر كردن اين علوم دارد به خارج شدن اين رشته از دايره علوم نظري محض كمك كرده و با بهره گيري از فرصت تاريخي پيوند با فناوري اطلاعات و ورود به حوزه علوم مهندسي و فني ميتواند جهشي تاريخي را در كارنامه خود به ثبت برساند. زمينهاي براي تغيير مثبت
شايد وقت آن رسيده باشد كه كنفرانسي علمي براي بازنگري رشتههاي ارتباطات در ايران مبتني بر تحولات جديد بهخصوص فناوري اطلاعات برگزار شود تا با همفكري همه صاحب نظران، زمينه براي تغييرات مثبت و كاربرديتر كردن رشته ارتباطات و آموزش رسانه در ايران ايجاد شود.
دوشنبه 10 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 185]