واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: نان فرزند، ادب است و فرهنگ
والدين- حسين افتخاري:
ايرانيان از آن دست مردماني بودند كه بر تعليم و تربيت درست كودكان تأكيد ويژهاي داشتند و اين مسئله به رويهاي فرهنگي نزد اين ملت كهنسال بدل شده بود.
به گونهاي كه بنا به گزارش مورخان يوناني از زندگاني ايرانيان باستان، آنها به امر آموزش و فرهنگآموزي كودكان توجه وافري داشتند.
اين مسئله به نگارش كتابهاي مختلفي در اين زمينه دامن زده بود، بهطوري كه از همان دوران باستان –گرچه چيز زيادي در دست نيست – كتابهاي موسوم به اندرزنامه، نصيحتنامه و... در آداب و رسوم زندگاني فردي و اجتماعي نگاشته شد. از اين ميان كتابهاي «قابوسنامه» و «سعادتنامه» از جايگاه خاصي در اين حوزه برخوردارند. مطلب حاضر به شرح تربيت كودكانه در اين 2 كتاب ميپردازد.
تولد فرزند همواره با يمن و بركت تلقي و براي آن مراسم خاصي برگزار ميشد؛ مراسمي از قبيل نام نهادن، به دايه سپردن، سنت كردن و سپس مسئله تعليم و تربيت كودك.
توجه عنصرالمعالي به تربيت كودك بسيار روانشناسانه و دقيق است. او توصيه ميكند از بدو تولد به زبانآموزي كودك توجه شود و عقيده دارد با كودك از آن زمان بايد حرف زد. (عنصر المعالي 49:1380)
عنصرالمعالي در مورد تعليم وتربيت پسران به آموزش قرآن و سپس آموزش پيشه وحرفهاي توجه ميدهد و ميگويد: «بايد هرچه آموختني باشد از فضل و هنر فرزند را همه بياموزي تا حق پدري و شفقت پدري به جاي آورده باشي.» (همان: 134) و در تاييد سخنان خويش بيان ميكند: «نان فرزند، ادب آموختن دان و فرهنگ دانستن.» (همان: 134)
عنصرالمعالي درباره روش تعليم خود در دوران كودكياش ميگويد: «چون 10 ساله شدم ما را حاجبي بود، رايضي و فروسيت نيكو دانستي. پدرم مرا به وي سپرد تا مرا سواري و زوبين انداختن و نيزه انداختن و نيزه باختن و كمند افكندن جمله اسباب فروسيت و رجوليت بياموختم... تا مرا شنا بياموختند.» (همان:3-132)؛ البته اين نوع تعليم چنان كه مشهود است، مختص فرزندان نخبگان است. فنون جنگي و سواري و اهميت بسياري كه به شنا كردن ميدادند و امتحاني كه در پايان گرفته ميشد حاكي از توجه بسيار، به ويژه به تربيت فرزندانشان است. در كيمياي سعادت نيز به آموزش و تربيت كودك اهميت بسياري داده شده، به ويژه در مورد تربيت كودك در سالهاي اوليه زندگي تاكيد بسياري شده است.
غزالي در كيمياي سعادت با آگاهي از اهميت تربيت فرزند بيان ميكند كه سالهاي ابتداي زندگي كودك از مهمترين دورههاي تربيتي است؛ «بدان كه كودك امانتي است در دست پدر و مادر و آن دل پاك وي است. چون گوهري است نفيس و نقش پذير. چون موم و از همه نقشها خالي است. چون زمين پاك است كه هر تخم كه در وي افكني برويد و اگر تخم خير افكني به سعادت دين و دنيا رسد و مادر و پدر و استاد در آن ثواب شريك باشند و اگر بر خلاف اين باشد بدبخت شود و ايشان در هرچه بر وي رود شريك باشند.» (غزالي 1361: ج 2، 27) بدين ترتيب غزالي پدر و مادر و استاد را در سعادت و شقاوت فرزند سهيم ميشمارد و در ادامه توصيه ميكند؛ «به ادب كردن و آموختن اخلاق نيكو به وي و دور داشتن از همنشين بد.همچنين وي را سختي دادن تا به تن آسايي خو نكند.» (همان) وي در مورد دايه كودك توصيه ميكند: «تا زني كه وي را شير ميدهد به صلاح و نيكو خوي و حلال خواره بود كه خوي بد از دايه سرايت كند.» (همان)
وي توصيه ميكند از اولين كلماتي كه به كودك آموزش داده ميشود ياد خدا باشد؛ «چون زبان وي گشاده شود اول سخن وي الله باشد.» (همان)
غزالي در مورد رفتار با كودك در سالهاي اوليه تولد معتقد است كه بايد او را به سختيها عادت داد تا «وي اندر تنعم و آراستن جامه، خوي فرا نكند.» (همان)
او در عادت دادن كودك به سختيها اشاره ميكند: «نگذارد كه به روز خسبد كه كاهل شود و شب بر جاي نرم نخواباند تا تن وي قوي شود و هر روز يك ساعت او را از بازي باز ندارد تا فرهيخته شود وتنگ دل نشود.» (همان: 29)
غزالي چون اولين شهوتي را كه در كودك پديد ميآيد، طعام ميداند تاكيد دارد تا به وي آداب غذا خوردن آموزش داده شود؛ «تا به دست راست خورد، بسمالله گويد، به شتاب نخورد، خُرد بجايد. چشم بر لقمه ديگري نيفكند، دست وجامه آلوده نكند.» (همان: 28) «همچنين وي را بياموزد تا آب دهن و بيني پيش مردم نيندازد و پشت به كسي نكند، با ادب بنشيند، بسيار نگويد، سوگند نخورد و هر كه مهتر وي بود وي را حرمت دارد و اندر پيش وي نرود.» (همان: 29)
در مورد تنبيه و تشويق كودك ميگويد: «چون كودك كاري نيك بكند، وي را بر آن بستايد و اگر خطايي بكند چند باري ناديده بگيريد و سپس او را توبيخ كنيد.» (همان: 28)
در مورد تعليم نماز و طهارت غزالي سن 10 سال را مفيد ميداند و ميگويد: «چون 10 ساله شد به نماز و طهارت فرمايد.» (همان: 29)
غزالي به بازي كودكان توجه كرده است و آن را براي رشد آنان مفيد ميداند؛ «هر روز يك ساعت وي را از بازي باز ندارد تا فرهيخته شود وتنگ دل نگردد.» (غزالي 1361: ج 29، 2)
تعليم كودكان اغلب در مكتبخانهها صورت ميگرفت و گاهي نيز از مساجد بهعنوان مركز تعليم كودكان استفاده ميشد. براي انتخاب معلمان مكتب، دقت خاصي به عمل ميآمده است و حتي محتسب نيز بر آن نظارت داشته است. صاحب «معالم قربه» كه خود يك محتسب سختگير و دقيق بود شرايطي براي يك معلم مكتب بيان ميكند: «معلم بايد از اهل صلاح و پاك دامن و امين و حافظ كتاب خدا و خوش خط وآشنا به علم حساب باشد و بهتر است كه ازدواج كرده باشد و نبايد محتسب به شخص عزب اجازه دهد كه مكتبخانه داير كند، مگر اينكه پير مردي معروف به دينداري و نيكوكاري باشد.» (ابن اخوه 175:1360) مكتبخانه نيز از نظر محتسب دور نبود: «بايد محتسب جاهايي را در اطراف بازار براي تعليم كودكان تعيين كند و نيز نبايد در خانهها به تعليم بپردازد. آموختن در مساجد روا نيست. زيرا پيامبر فرمود مساجد را از بچهها و ديوانگان پاكيزه داريد.» (همان: 174)
در مورد روش تدريس نيز نظراتي بيان ميكند؛ «مربي بايد نخست حروف و نوشتن آنها را به تدريج ياد دهد و پس از آشنايي كامل ايشان به حروف، سورههاي كوچك قرآن را بياموزد و سپس عقايد ديني و پس از آن اصول حساب و نامهنگاري را ياد بدهد و آنان را موظف بداردكه به هنگام بيكاريبه فرا گرفتن خوشنويسي طبق سرمشق بپردازند.» (همان: 175)
از مطالب بالا ميتوان به اهميت تعليم و تربيت نزد ايرانيان پي برد؛ يعني توجه به تربيت كودكان از سنين اوليه رشد و اينكه تنها جنبه تعليم محض نبوده بلكه تربيت و پرورش جسمي (شنا، سواركاري و آموزش سلاح) مخصوصاً براي كودكان خواص و آموختن حرفه براي كودكان عوام نيز مهم تلقي ميشده است.
توجه به جنبه عملي زندگي و توجه به كار آمد بودن آموزشها از ويژگيهاي تربيتي دوران گذشته ما بوده است. توصيه به آموختن حرفه و پيشه حاكي از واقع نگري و توجه به زندگي عملي نزد ايرانيان گذشته بوده است.
منابع:
1 - غزالي محمد.1361. كيمياي سعادت.تصحيح حسين خديو جم، تهران: علمي فرهنگي.
2 - عنصرالمعالي، كيكاووس بن قابوس وشمگير. 1380. قابوسنامه، تصحيح غلامحسين يوسفي، چ دوازدهم، تهران: علمي فرهنگي.
3 - قرشي، محمد احمد (ابن اخوه).1360. آيين شهرداري، ترجمه جعفر شعار، ج دوم، تهران: علمي فرهنگي.
تاريخ درج: 10 تير 1387 ساعت 09:24 تاريخ تاييد: 10 تير 1387 ساعت 09:43 تاريخ به روز رساني: 10 تير 1387 ساعت 09:32
دوشنبه 10 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]