واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: جنگ تحمیلی علیه ایران چگونه رقم خوردیك سال دیگر گذشت و مجدداً هفته دفاع مقدس فرارسید. این بهترین فرصتی است كه در محضر شهدا سر تعظیم و كرنش فرود آوریم و به محضر امام راحل كه بنیانگذار استقلال ما، آزادی ما و حكومت اسلامی ماست كه امروز معنای واقعی زنده بودن شخصیت و آرمان های امام را می توانیم هر لحظه حس كنیم چرا كه زندگی ما آمیخته شده به راهی كه او برای ما ترسیم كرده و خداوند توفیق داده در ادامه این راه ثابت قدم بمانیم.و ابراز ارادت می كنیم به محضر رهبر انقلاب اسلامی و فرمانده كل قوا حضرت آیت الله خامنه ای كه امروز كاروانسالار ادامه این راه و این انقلاب عظیم می باشند كه حكومت اسلامی را سكانداری می كنند و این كشتی با عظمت و سربلندی به سمت ساحل عزت و اقتدار پیش می رود.آنچه می خواهم عرض كنم پیرامون سه محور است:1- نگاهی اجمالی به اهداف دشمن در هجوم به سرزمین ما و میزان تجاوز در عمق و عرض2- پیش روی دشمن در روزهای نخستین و توقف ناگهانی دشمن3- تفاوت 8 سال دفاع مقدس با سایر جنگ ها1- نگاهی اجمالی به اهداف دشمن در هجوم به سرزمین ما و میزان تجاوز در عمق و عرض:اغلب نویسندگان و تحلیلگران كشورهای خارجی، آگاهانه یا ناآگاهانه سعی كرده اند اختلافات مرزی ایران و عراق را از دلایل اصلی تجاوز عراق به ایران معرفی كنند. ایشان همیشه به كرات گفته و نوشته اند كه اختلافات مرزی بر روی اروند رود مهمترین اختلاف بین دو كشور بوده است و تازگی هم ندارد. این مسئله ای نبود كه دو كشور همسایه به طور تمام عیار به جنگی خانمانسوز كشیده شوند؛ دشمن اهداف دیگری داشت هدفش از بین بردن انقلاب اسلامی بود. خلاصه كلام پس از انعقاد قرارداد 1975روابط ایران و عراق به طور نسبی بهبود یافت. در جهت تحكیم روابط دو كشور، وزیر خارجه وقت ایران درسال 1354رسماً از عراق بازدید كرد و در همان سال صدام حسین هم رسماً از ایران بازدید كرد.قبل از پیروزی انقلاب روابط به ظاهر حسنه و گرم بود، ولی با پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط شاه، خلاء قدرتی در منطقه ایجاد شد. صدام حسین برای رسیدن به اهداف توسعه طلبانه خود و برای ژاندارم شدن در منطقه، جنایات بسیاری را مرتكب شد كه روی چنگیز و اسكندر را سفید كرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، چون آمریكا پایگاه های نظامی فرهنگی خود را در ایران از دست داده بود، صدام از سوی آمریكا مأموریت یافت كه ج.ا.ا را از صحنه روزگار محو كند، چون با پیروزی انقلاب اسلامی ایران تمام منافع آمریكا در منطقه به خطر افتاد و آمریكا وجهه خود را از دست داد. البته صدام حسین و سخنگوی عراق اهداف دیگری از قبیل عربی بودن خوزستان واینكه خوزستان جزئی از عراق است و حاكمیت بر سرزمین های عربی را عنوان می كردند. صدام به همین خیال باطل بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دست به تحریكات مرزی زد تا بهانه لازم برای حمله همه جانبه خود بدست آورد.ارتش عراق در 13 فروردین 1358 ، پنجاه روز پس از پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی ایران، شهر مهران را مورد تجاوز هوائی قرار داد و روز بعد گروه پیاده به سمت قصرشیرین روانه ساخت. در 18 فروردین همان سال تأسیسات نفتی این شهر را مورد هجوم قرارداد. این حملات و تحریكات نظامی همچنان ادامه داشت به طوریكه علناً با تجاوز 31 شهریور 59 ، حدود 636 مورد تجاوز هوائی- زمینی- بمباران و غارت احشام مرزنشینان توسط عراق انجام شد كه طی آن عده ای از مردم بیگناه كشته و مجروح شدند. پایبندی جمهوری اسلامی ایران به قرارداد 1975 تا این حد بود كه پس از بمباران های روستاهای مرزی ایران توسط هواپیماهای عراقی، دولت ایران بدون اقدام متقابل به منظور كاهش تشنج در منطقه، استاندار آذربایجان غربی را جهت مذاكره با استاندار سلیمانیه به عراق اعزام نمود. به هرحال عراق پس از مقدمه چینی اشاره شده در تاریخ 17 شهریور سال 1359 به بهانه اینكه ایران در امر تحویل و تحول زمین هائی كه مجدداً علامت گذاری شده كوتاهی می كند، مبادرت به اشغال این زمین ها با ارتش خود نمود؛ در صورتی كه در 24 اردیبهشت ماه سال 57 كمیسیونی جهت تحویل و تحول زمین ها تشكیل شده بود ولی قبل از تحویل و تحول می بایستی برخی از علائم كه تعداد آنها 21 عدد بود تغییر كند. این كمیسیون در تهران فعالیت می كرد كه عراقی ها كار را نیمه تمام گذاشتند و تهران را ترك كردند. دولت عراق بعدها به یادداشت های ایران پاسخ نداد و این موضوع مسكوت ماند.تا اینكه در تاریخ 17 و 19 و 26 شهریور سال 59 كاردار سفارت ایران در بغداد به وزارت امور خارجه احضار شد و طی دو یادداشت به وی اعلام نمودند كه نیروهای مسلح عراق ناگزیرند تجاوز ایران در منطقه زین القوس و حوزه میمك را دفع كنند. این مسئله جالب توجه است چرا كه پس از دوسال كه رژیم عراق به یادداشت های ایران جواب نداد، به كاردار ایران در عراق اعلام می كند و در همان روز یعنی دوساعت بعد با عملیات نظامی پاسگاه زین القوس حوزه میمك را اشغال می كند. بالاخره صدام حسین در 26 شهریور سال 59 طی نطقی در پارلمان آن كشور الغاء قرارداد 1975 را اعلام كرد. وی با نفی نمودن قرارداد 1975 در دیدگاه مجامع بین المللی تأكید كرد كه عراق برای ایران در اروندرود حقی قائل نیست و حاكمیت خود را بر اروندرود اعلام كرد. اعلام لغو قرارداد 1975 مقدمه تجاوز نظامی عراق به خاك ایران بود.قرائنی در دست هست كه نشان می دهد آمریكا و اسرائیل به طور مستقیم و غیرمستقیم عراق را تشویق به تجاوز به خاك ایران میكردند چون می خواستند به مقاصد خودشان برسند و بهتر از صدام هم كسی پیدا نمی شد. ارتش عراق در 31 شهریور بیش از 1300 روستا را منهدم و شهرهای هویزه- سومار- خسروی- قصرشیرین را با خاك یكسان كرد و عده ای از مردم بیگناه را شهید كرد.2 - علت پیشروی در روزهای نخست جنگ و توقف ناگهانی دشمن:پیشروی سریع و گسترده دشمن در روزهای اول جنگ دلایل بسیاری دارد كه می توان به سازماندهی دقیق نیروی دشمن بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، اطمینان از پشتیبانی های ابرقدرت ها و كشورهای منطقه و حضور نیروهای ارتش برای مقابله با ضدانقلاب و گروهك ها در شمال غرب، و وجود بنی صدر به عنوان فرمانده كل قوا و دیگر موارد اشاره كرد؛ اما علت توقف ناگهانی دشمن به عوامل مختلفی مربوط میشود. چرا دشمن به پیشروی خود ادامه نداد؟ در این مورد كارشناسان نظامی دلایل بسیاری دارند:1- چنانچه جبهه ای بیش از حد گسترش پیدا كند از نظر لجستیكی و فرماندهی دچار اشكال خواهد شد.2- موانع طبیعی و وضعیت زمین اجازه پیشروی بیشتر را نداد.3- و یكی از مطالب مهم اینكه برخلاف انتظار صدام، در روزهای اول، ارتش شامل نیروهای زرهی، پیاده، توپخانه، هوانیروز و نیروی هوائی و نیروهای موجود ژاندارمری، در مقابل هجوم ارتش عراق مقاومت های سرسختانه ای را نشان داد و به مرور تشكیل سپاه و انسجام و حضور بسیج مردمی اجازه پیشروی بیشتر را به خاك عراق نداد. این مسئله باعث شد صدام فكر پیشروی را از سر خود بیرون كند چون قبلاً هم قول داده بود كه ظرف 48 ساعت در میدان آزادی تهران از یگانها سان خواهم دید. در اینجا صدام با مقاومت نیروهای مسلح و مردم به اشتباه خود پی برد و دیگر چاره ای جز تثبیت یگان های خود در مناطق به دست آمده نداشت.3- تفاوت هشت سال دفاع مقدس با سایر جنگ ها:جنگی كه به ما تحمیل شد اختلاف فاحشی در ماهیت فكری و ایدئولوژیكی با سایر نبردها یا جنگ هایی كه تاکنون در سطح بین المللی رخ داده، دارد. درواقع نمی توانیم نبردی پیدا كنیم كه یك طرف موضع كاملاً حق و الهی و نشأت گرفته از مكتب الهی اسلام باشد و طرف دیگر موضع شیطان با پشتوانه استكبار جهانی. در همین راستا نبرد بین موضع حق و باطل نبردی بسیار قاطع است و در این نبرد است كه می بینیم خداوند متعال آن نظر لطفش را شامل حالمان می نماید.این وضعیت كاملاً در جنگ ملموس بود كه این دو موضع چقدر روشن در مقابل هم قرار گرفته و نبرد ظاهراً نبرد توپ و تانك و هواپیما و تجهیزات زرهی بود، ولی در ریشه نبرد انگیزه و عقیده بود. وجود انگیزه عمیق و ریشه دار الهی در رزمندگان به آنها قدرت بخشیده و اطمینان داده بود كه خداوند خریدار متاع آنهاست و قدرت خداوند است كه تمامی ندارد. (لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم) و در مقابل نیروی شیطان بود كه در مقابل قدرت حق با همه تمهیدات و پیش بینی ها چاره ای جز فرار و تسلیم نداشت.بنابراین اگر بخواهیم بارزترین اختلاف این نبرد را با نبردهای دیگر كه در سطح بین المللی در قرن بیستم به وقوع پیوسته - اعم از جنگ جهانی اول و دوم و جنگ نفت و جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل و... - بیان كنیم در هیچكدام از اینها ماهیت جنگ ماهیت ایدئولوژیكی نبوده و انگیزه الهی نداشته اند.تفاوت دیگر كه در برابر اولی پیش پا افتاده و محدود است، محور بحث كلاسیكی جنگ است. دفاع مقدس ما كه هشت سال به طول انجامید، هشت سال نبرد در مقابل جهان استكبار در ابعاد مختلف سیاسی، نظامی، فرهنگی، اقتصادی و از همه مهمتر تبلیغاتی بوده است، درحالی كه نبردهایی كه در كلاسها تدریس می گردد این قدر طول نكشیده، یعنی در ظرف مدت كوتاهی به پایان رسیده است. برای مثال جنگ نفت كه در حقیقت جنگ بزرگی بوده است فقط 48 روز طول كشید. نهایتاً باید گفت كه ما تجربیات و تحولات جدیدی در صحنه تاكتیك ایجاد كردیم كه در گذشته نمی توانستیم داشته باشیم ولی دشمن از همان تاكتیك های كلاسیك دیكته شده استفاده می كرد. شاید یكی از علل عمده شكست دشمن محدود شدن به تاكتیك های دیكته شده اربابانش بود.سرتیپ دوم عباس نبی زادهمعاون احتیاط نیروی زمینی ارتش
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 549]