تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 20 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اگر بسم اللّه‏ را قرائت كنى، فرشتگان، تا بهشت تو را حفظ مى‏كنند و آن شفاى هر در...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814749887




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفتگو با شهرام شاه حسيني، كارگردان فيلم «زنها فرشته اند» ؛ چرا به گيشه اهميت ندهم؟!


واضح آرشیو وب فارسی:قدس: گفتگو با شهرام شاه حسيني، كارگردان فيلم «زنها فرشته اند» ؛ چرا به گيشه اهميت ندهم؟!
* تكتم بهاردوست شهرام شاه حسيني در سال 74 فعاليت هنري اش را در سينما با ساخت فيلمهاي كوتاهي چون «سه كيلومتر جلوتر» و «به طعم خاك » آغاز كرد. او تا قبل از ورود به سينماي حرفه اي، توانست در سمت دستياري در كنار كارگرداناني چون بهمن قبادي و مرحوم رسول ملاقلي پور، تجربيات ارزنده اي را كسب كند. پس از آن و در سال 86، اولين فيلم بلندش را با نام «كلاغ پر» ساخت و پس از آن هم فيلم بعدي اش كه اكنون بر پرده سينماهاست. فرصتي دست داد تا با او به بهانه اكران دومين ساخته سينمايي اش «زنها فرشته اند» گفتگو كنيم. *** * آقاي شاه حسيني به عنوان اولين سؤال بفرماييد آيا فيلم شما «زنها فرشته اند» يك فيلم زنانه است؟ چون در اين فيلم، اين طور به نظر مي رسد كه شما طرفدار حقوق زنان هستيد! ** اين فيلم، در دفاع يا جانبداري از خانمها نيست. مدل فيلم اين گونه است. اين خط قصه است كه فضاي فيلم را مي سازد. طراحي اين داستان در دست خانمهاست و اين خانمها هستند كه داستان را پيش مي برند، ولي اگر اين قصه، يك قصه زنانه به نظر مي رسد، بايد اين ويژگي را از ميان داستان پيدا كرد. اين بستگي به برداشت تماشاگر دارد. اتفاقاً فيلمهاي كوتاه من، ضد زن است! * آيا ساختن اين فيلم صرفاً به دليل جريان سينماي امروز است؟ اينكه چون فيلم كمدي، فروش خوبي دارد؟! ** البته فضاي حاكم بر سينماي حال حاضر، در ساخت اين فيلم بي تأثير نبوده، ولي من مي خواستم تا تماشاگر، دقايقي را به دور از مشغله هاي روزانه اش، روي صندلي سينما بنشيند و فيلم دلخواهش را ببيند و هر چند گذرا و كوتاه بخندد و رفع خستگي كند. تصور مي كنم تماشاگر حق دارد هزينه اي را متقبل شده و آمده تا تفريح كند و چيزهاي بامزه ببيند. 90 دقيقه خودش را فراموش كند و درگير فيلم شود. دوست دارم فيلم، تماشاگر را تسخير كند. * پس به نظر خودتان فيلم مفرحي ساخته ايد؟ ** من قضاوتي نمي كنم، ولي استقبال تماشاگران و فروش فيلم، اين را مي گويد! * به نظر موضوع اين فيلم (دعواي زن و شوهر و خيانت مرد به زن) هم مانند خيلي از كارهاي از اين دست، كليشه اي است. شخصيتهاي نه چندان پخته و ... آيا صرف خنداندن تماشاگر برايتان كفايت مي كرد؟! ** شما اين فيلم را با كدام فيلمها مقايسه كرديد؟ * مثلا فيلم «دنيا»! ** نه به نظرم اين دو هيچ شباهتي با هم ندارند! ما در اين فيلم با قصه زندگي عاشقانه زن و مردي طرفيم كه زن متوجه جعلي بودن رابطه مرد مي شود و حالا از اين جاي قصه، زن دست از عاشق پيشگي برمي دارد و همه اموالي را كه در طول سالهاي زندگي اش به نام مرد كرده، پس مي گيرد و چون مرد به اين قضيه تن نمي دهد و توان طلاقش را هم ندارد، پس زن نقشه اي را طراحي مي كند تا بتواند اموالش را باز پس بگيرد. * درست همان اتفاقي كه در فيلم «تلافي» افتاد! ** نه، من قبول ندارم! هر چند با تكراري و كليشه اي بودن هم مشكلي ندارم! من فقط اين بار خواستم جريان را از زاويه ديگري بررسي كنم و اولين بار است كه مي شنوم كسي مي گويد فيلم كليشه اي است و تا اين حد سطح فيلم را پايين مي آورد! البته من با نقد مشكلي ندارم! * تا آنجا كه من اطلاع دارم شما فعاليتتان را با ساخت فيلم كوتاه شروع كرديد و دستياري كارگرداناني چون بهمن قبادي و رسول ملاقلي پور. سؤال اينجاست كه چرا بعد از ورود به سينماي حرفه اي، مسيرتان را عوض كرديد وبه طرف سينماي تجاري رفتيد و با ساخت اين دو فيلم، نشان داديد كه به گيشه خيلي اهميت مي دهيد. انگار سينمايي را انتخاب كرديد كه به سينماي آن دو كارگرداني كه از آنها آموخته ايد، ربطي ندارد! ** بله، چرا به گيشه اهميت ندهم؟! ما چرا بايد فيلمي بسازيم كه كسي نبيند و خوب نفروشد؟! من نمي خواهم به يك كارگردان نفروش مبدل شوم. از آن گذشته، ساخت فيلم كوتاه يك چيز است و سينماي حرفه اي چيزي ديگر. قرار نيست و نبوده كه من دانسته هايم از اين سينما را با خودم به سينماي حرفه اي و بلند بياورم؛ مثل اين است كه از شما بپرسند: «شما كه يك زماني فيلم مستند مي ساختيد و عاشق دريا و جنگل بوديد، چرا حالا عاشق سوپراستارها هستيد»؟! دستياري بهمن قبادي دليل نمي شود كه من مثل او فيلم بسازم! آنها دارند به بهترين شكل كارشان را انجام مي دهند و لازم نيست كه من شبيه آنها فيلم بسازم. چه كسي مي دانسته من چه ژانري را دوست دارم و به چه سينمايي علاقه مندم كه حالا تغيير ذائقه داده ام و شده ام عاشق سينماي تجاري! * پس اين سينما آن چيزي نيست كه شما مي خواستيد؟ ** من براي پيدا كردن سينماي خودم، دست كم يك دهه وقت مي خواهم و زماني هم اگر پيش بيايد كه بخواهم فيلمي بسازم كه به شاخصه ها وخواسته هايم نزديك باشد، مطمئن باشيد فيلمي خواهم ساخت كه بفروشد! «كلاغ پر» و «زنها فرشته اند» تجربه هاي زيادي را براي من به همراه داشت و من را با ذائقه و علاقه تماشاگر - به عنوان ابزار اصلي سينما- آشنا كرد و اين برايم خيلي ارزشمند است. من با تماشاگرم فيلم را ديده ام و الان خوب مي دانم كه او از كجاي فيلم خوشش مي آيد و كجا واكنش منفي نشان مي دهد. من اميدوارم اين اتفاق براي سومين بار، به نحو بهتري بيفتد. * به فيلم بر گرديم. در هر دو فيلم شما («كلاغ پر»- «زنها فرشته اند») گروه شما جوان، ولي حرفه اي اند، براي مثال، حضور دو بازيگر جوان و حرفه اي چون حيايي و كريمي. آيا ازانتخاب اين گروه منظور خاصي داشتيد يا نه، صرفاً اقتضاي قصه بود؟ ** بله، مطمئناً اين گونه بازيگران، اقتضاي قصه بود !دوم اينكه اين دو بازيگري كه شما نام برديد، بازيگران حرفه اي هستند كه سر صحنه، كمترين مشكل را با آنها داريم و كمترين زمان را از يك كارگردان مي گيرند و خيلي سريع، كارگردان را به نتيجه مطلوب مي رسانند و احتياجي به مذاكره و بحث و تحليل شخصيت و فيلمنامه نيست . اين دو بازيگر بسيار باهوش هستند و خيلي زود مي شود با آنها به يك تفاهم نسبي رسيد. اين گروه جوان كمك مي كند كه فيلم زودتر به نتيجه برسد. من ازابتداي ورودم به سينما، با عوامل حرفه اي كار كرده ام و به آنها معتقدم. * به نظر شخصيت سيمين(ليلا اوتادي) غلو شده است و شخصيت ليلا (مهتاب كرامتي) لوس و مصنوعي است. آيا اين شخصيتها در فيلمنامه هم اين گونه نشان داده شده بود؟ ** شخصيت سيمين مي طلبيد كه كمي غلو شده به نظر برسد، به دليل اينكه از اين تيپ زنهايي است كه با ورودش به زندگي مرد، لازم است كه كمي حركاتش درشت باشد تا نسبت به زن اول، بيشتر خودنمايي كند. بنابراين بايد يكسري حركات ژانگولر داشته باشد تا بتواند كمي دلبري كند و مرد را نگه دارد. شخصيت ليلا هم به صورتي طراحي شده كه بتواند واكنشهاي متفاوتي از خود نشان بدهد. در مورد قسمت دوم سؤالتان هم بگويم كه ما مي خواستيم كه مهتاب كرامتي بر خلاف كاراكتر هاي ديگرش، كمي بازي طنز هم داشته باشد، بنابراين شرايط را طوري مهيا كرديم كه او بازي لوس تري داشته باشد كه البته بخشي از آن به خودش،من و فيلمنامه برمي گردد كه در مجموع از بازي اش راضي بودم. * به عنوان آخرين سؤال، درباره ساخت اولين مجموعه تلويزيوني تان به نام «خون خام»نوشته مسعود كيميايي توضيح دهيد؟ ** بله، طرح «خون خام» براي ساخت يك تله فيلم به من پيشنهاد شد كه طرح بسيار زيبا و جذابي است و الان هم به دنبال نويسنده اي مي گردم كه بتواند اين فيلمنامه را به يك كار جذاب شهري برگرداند كه بتوانيم آن را تا يك ماه آينده جلو دوربين ببريم.
 يکشنبه 9 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: قدس]
[مشاهده در: www.qudsdaily.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 217]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن