واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: "ممنوعيت" بستر اصلي تولد و رشد "ديوار نويسي" است
اقبال به ديوار نويسي ممكن است به علت معضل بيهويتي در بين جوانان باشد؛ همچنين رشد شهرنشيني براي طبقات متوسط، حاشيهنشيني، رشد روند مهاجرت به شهرهاي بزرگ و گسترش شهركهاي آپارتماني بدون هويت بومي و محلي همگي بر شكلگيري و تقويت گروههاي اجتماعي لمپن تاثيرات فزايندهاي را بر اين روند تبليغي(!) گذاشتهاست... هنر گرافيتي، هنر معترض، هنر ممنوعه يا هنر خرچنگ –قورباغه محصول شرايط فقر، فساد اخلاقي و اداري، تبعيض قومي – نژادي و ... است. دكتراي هنرهاي تجسمي از فرانسه معتقد است: از كلمات ركيك تا كلمات ادبي جزء گرافيتي محسوب ميشود، همه شعارها، تصاوير و نوشتههاي روي ميز و صندلي و در و ديوار كلاسهاي دانشكده تا ديوارهاي راهآهن، صندليهاي اتوبوس و... گرافيتي هستند. در واقع هر جايي كه ممنوع اعلام شده باشد بستر مناسبي براي ايجاد آثار گرافيتي محسوب ميشود.
باشگاه جواني برنا/ ليلا باقري- براي برخي افراد عادت شده است كه هنگام گذر از معابر يا وقتي در وسيله نقليهاي نشستهاند نوشتههاي روي در و ديوار را بخوانند. نوشتههاي درهم و برهمي كه گاه خواندنش كلي وقت ميگيرد و گاهي از تكرارشان عصبي ميشويد. شايد اگر از نيم بيشتر افرادي كه اهل خواندن ديوار نويسيها هستند بپرسيد آخرين جملهاي كه خوانديد چه بوده، خواهند گفت: لعنت بر پدر و مادر كسي كه در اين مكان آشغال بريزد، پارك مساوي با پنچري! و...
به گزارش باشگاه جواني برنا، كارشناسان معتقدند نوع ديوار نويسيها بنا به مكان و زمان خاص خود متفاوت است. ديوار نويسي بالاي شهري با پايين شهري و فرضا نوشتههاي روي ديوار مدارس و دانشگاه با پادگان متفاوت است.
به عنوان مثال: استاد دوني(پشت ميز استاد دانشگاه)، كارشناسي آنسوي توهم و فاز مثبت( ديوار مدارس عالي فني و حرفهاي)، خدايا يا بكش يا آزادم كن(روي تخت خوابگاه)، "چمنهاي حياط كه كوتاه شد قرمه سبزي داريم، چرا نمي فهمي دوست دارم الاغ" و ساير مواردي كه بخش عمدهاي از آن را شماره تلفن و آدرس ايميل تشكيل ميدهد جزئي از ديوار نويسي روي در و ديوار دانشگاههاست.
اين خانه قشنگ است ولي خانه من نيست/ اين آش چه زيباست ولي آش ننم نيست، گلنگدن عشقم را كشيدم و به سمت تو شليك كردم اما جا خالي دادي(!)خيلي نامردي، خدايا مرديم از بي سيگاري، ميخواهم فرار كنم ولي جرأتش را ندارم، لعنت به برجك نگهباني و ... از جمله ديوار نويسيها در پادگان است. اما موارد جالبتر ديگري هم وجود دارد كه در حوصله اين گزارش نيست، مثل جملات احساسي كه روي در و ديوار مدرسه دخترانه نوشته ميشود. دارم عاشق مي شم عاشق، مادر! پدر! چرا نميفهميد من بزرگ شدهام، كي حبست تموم ميشه؟ الهي برادر بزرگم برود زير تريلي 18چرخ...
"ممنوعيت" بستر اصلي بوجود آمدن ديوار نويسي
ديوار نوسي در مقاطع مختلف زماني با انگيزههاي مختلفي انجام ميشود. گرچه ممكن است ديدن انواع و اقسام عبارات روي در و ديوار معابر به امري عادي تبديل شده باشد اما با كمي بررسي در مييابيم اين پديده ريشههاي عميقي در فرهنگ كشورهاي مختلف داشته و نميتوان به صرف اينكه اين خط خطيها ساده بوجود ميآيد، از كنارش ساده گذشت.
به باور برخي هنرمندان خطخطيهاي روي در و ديوار يا همان ديوار نويسي و ديوار نگاري برخاسته از هنري موسوم به گرافيتي است كه در بيشتر جوامع از جمله ايران هنر يا به عبارتي فعاليتي ممنوع و زير زميني است و با عاملان آن برخورد ميشود.
اصغر كفشچيان مقدم، دكتراي هنرهاي تجسمي از فرانسه و عضو هيئت علمي پرديس هنرهاي زيبا از دانشگاه تهران در گفتگو با باشگاه جواني برنا همه كارهاي خط خطي، از خرچنگقورباغهها گرفته تا كارهاي زيباي تركيب شده با نقاشي را جزء كارهاي گرافيتي دانست و گفت: از عبارات ركيك گرفته تا كلمات ادبي جزء گرافيتي محسوب ميشود، همه شعارها، تصاوير و نوشتههاي روي ميز و صندلي و در و ديوار كلاسهاي دانشكده تا ديوارهاي راهآهن، صندليهاي اتوبوس و... گرافيتي هستند. هر جايي كه ممنوع اعلام شده باشد بستر مناسبي براي ايجاد آثار گرافيتي محسوب ميشوند. در واقع چيزي كه زمينه را براي حضور هنر گرافيتي فراهم ميكند ممنوع بودن فضا است.
اين فعال حوزه نقاشي ديواري همچنين ريشه لغت گرافيتي را از لغتنامه روبر فرانسه، به معناي "يادداشت، طراحي بهشكل خرچنگ – قورباغه بر روي ديوار و ديواره" معنا كرد و ادامه داد: " اين هنر از اوايل دهه 70 در اروپا و به خصوص انگلستان به طور رسمي پا به عرصه جامعه هنري گذاشت و سپس در آمريكا اوج گرفت. الان هم به عنوان هنر آوانگارد شناخته ميشود."
هنري معترض به شرايط زمانه هنرمند!
دكتر كفشچيان درباره علت اوج گرفتن اين هنر در اروپا توضيح ميدهد: " زير ساخت عموم كارهاي گرافيتي در مناطق محروم شهرهاي بزرگ شكل مي گيرد، و هويت خود را در آغوش فشارهاي مختلف فرهنگي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي، پيدا ميكند. بدين ترتيب آنها براي نشاندادن اعتراضات خود، تمامي ديوارهاي شيك و دولتي كه تابلوي "نصب پوستر ممنوع است و پيگرد قانوني دارد" را مورد هدف قرار داده و آثار گرافيتي و خط خطي خود را، كه شايد بيانگر پيامي از بي عدالتي هاست، اجرا ميكنند. بنابراين آنها ميخواهند با اين اقدام حتي بدون پيام اعتراض خود را نشان دهند. اين آثار گاه بصورت گروهي، گاه فردي، گاه در يك زمان كوتاه و گاه در فاصله زماني طولاني انجام ميشود."
وي هنر گرافيتي، هنر معترض، هنر ممنوعه يا هنر خرچنگ –قورباغه را محصول شرايط بي عدالتي، فقر، فساد اخلاقي و اداري، تبعيض قومي – نژادي و ... در يك جامعه دانست و ادامه داد: "اين شكل از هنر چهار شاخه مختلف دارد كه اول شامل سينياتور يا امضاي هنرمند است كه به صورت كلمات، تصاوير يا تركيبي از اين دو است كه بدون ارائه مفهوم خاصي حضور هنرمند را به عنوان نوعي اعتراض به شرايط اجتماعي و سياسي زمان خودش بيان ميكند، دوم نوشتاري با مفهوم يا پيام خاص است، سوم تصويري با هدف خاص و يا بدون هدف و تركيبي، چهارم تصوير و نوشتار است كه در همه اين اشكال اعتراض به شرايط زمانه خود هنرمند، اساس آن مي باشد. اين اشكال گاهي با به كار بردن مستقيم حروف و كلمات، گاه با تصوير، گاه با تلفيق بين حروف و تصوير و گاهي هم با خط خطي كردن محلهاي ممنوعه اعتراض خود را به شرايط موجود اعلام ميكنند."
وندالها، رپها و ديوارنويسان
كارشناسان معتقدند اقبال به ديوار نويسي ممكن است به علت معضل بيهويتي در بين جوانان باشد؛ همچنين رشد شهرنشيني براي طبقات متوسط، حاشيهنشيني، رشد روند مهاجرت به شهرهاي بزرگ و گسترش شهركهاي آپارتماني بدون هويت بومي و محلي همگي بر شكلگيري و تقويت گروههاي اجتماعي لمپن تاثيرات فزايندهاي را بر جاي نهادهاند. گرافيتي در اغلب شهرهاي ايران وجود دارد و به دلايل مختلفي افراد رو به انجام اين عمل ميآورند.
عدهاي معتقدند اين هنر زيرزميني ريشه در رپ و ونداليسم دارد. هيپهاپ يك رشته از خردهفرهنگهاي ضدفرهنگي آميخته با انواعي از اعتراضهاي اجتماعي است. آنچه بيان ميشود اين است كه هيپهاپ و رپ امروزي آميختهاي از چهار اقدام سطحي و قشري يعني "رپخواني"، "رپنگاري" ، "آهنگسازي الكترونيكي" و "رقصندگي" است كه رپيها آنها را به ترتيب "رپ كردن"، "گرافيتي" ، " آهنگسازي" و "رقص خياباني" مينامند.
تعدادي از خوانندگان رپ براي شهرت بيشتر خود اقدام به ديوار نويسي ميكنند. اما در باب ارتباط رپيها با وندالها و ارتباط ونداليسم با گرافيتي بايد گفت گرافيتي از نگاه برخي عملي ويرانگر مثل كارهايي است كه وندالها انجام ميدهند. نوشتن و به تصوير درآوردن اشكال مختلف بر روي ديوار كلاسها، وسائل نقليه عمومي، ديوار منازل و اماكن عمومي و ... نمونهاي از اين اعمال مخرب است.
اما دكتر كفشچيان در اظهار نظر درباره ارتباط وندالها با گرافيتيكارها ابتدا به توضيح مفهوم ونداليسم ميپردازد و به برنا ميگويد: ونداليسم از وندال به معناي خرابكار، خشن و نادان گرفته شدهاست و در معناي اول به معناي تخريب و نابود كردن آثار هنري و در معناي دوم به معناي "تخريب اموال عمومي" -در لغتنامه روبر فرانسه- تعريف شده است.
وي تصريح كرد: "شايد بتوان اين بيماري تخريب و نابود كردن تصاوير هنري، كه با اجازه يا بدون اجازه، توسط هنرمندان حرفهاي يا غيرحرفهاي اجرا شدهاند، را به گروهي جوان، منسوب به وندال كه براي نشان دادن اعتراض اقدام به پرتاب نارنجك، تخم مرغ رنگي و پلاستيكي و قوطيهاي رنگ به طرف ديوارنگاريهاي شهر ميكنند، نسبت داد. اما در واقع تفاوتي ميان افراد حقوقي و يا حقيقي در اين امر وجود ندارد. "
وي با اشاره به اينكه در هر فرهنگ و هر زمانهاي، متناسب با شرايط بومي آن منطقه، چنين هنري پديد ميآيد، ادامه داد: "در تمامي دنيا نيز چنين هنري وجود دارد و در ايران هم شكل خودش را در قبال وضعيت اجتماعي نشان ميدهد. البته ممكن است عدهاي هم براي تقليد از فضاهاي هنري غرب اين كار را انجام دهند. شروع اين هنر در ايران هم به زمان حال برنميگردد و قبلا هم سابقه داشته است. در ايران اين شكل از هنر، نه به عنوان "تگ"، اما در قالبي "مردمي" كاركردهاي مفهومي و زيباشناختي بسيار موثري در اوايل انقلاب (در نيمه آخر 1356 و سال 1357) داشته است. چنانكه ضمن اطلاع رساني براي اقشار مختلف، بنياد آن "اعتراض" به شرايط موجود بود. اين هنر در دوران انقلاب پيشقراول هنر انقلاب بود و هنرمندان آن جوانان جسور اين مرز و بوم بودند."
اين گزارش ادامه دارد...
***
در باشگاه جواني برنا ثبت نام كنيد:[email protected]
پيامك ارتباط با برنا: 10000313
شنبه 8 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2017]