تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 9 تیر 1403    احادیث و روایات:  
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802691664




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ادبيات داستاني ايران


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: Rahe Kavir12-07-2008, 11:25 AMروند تحول ادبيات معاصر ايران ، بارها ، به علتهاي گوناگون اجتماعي – فرهنگي ، قطع شده و پس از يك دوره فترت با ديگر با حركتي تازه آغاز شده است . براي ارائه گزارشي به هم پيوسته از اين تاريخ گسسته صد ساله ، نويسندگان را در سه نسل مي توان دسته بندي كرد : پيشگامان ، نسل ميانه ، نوخيزان ، آنچه ادبيات هر نسل را متفاوت با ادبيات نسل پيش مي كند تغيير نحوه نگاه به زندگي و طرز تلقي از وظيفه ادبيات است . رد اين تغييرات را مي توان در رمانها و مجموعه داستانهاي يك قرن اخير از 1274 توا 1377 ش دنبال كرد . پيشگامان : از 1274 توا 1320 ش از قصه هاي منظوم ادبيات متقدم از قبيل شاهنامه فردوسي و مثنوي مولوي كه بگذريم ، داستانهاي منثور فراواني داشته ايم : از سمك عيار توا امير ارسلان . اما برخلاف حكايت كوتاه كه جايگاه والايي در سنت ادبي ايران داشت ، اين داستانها ي بلند هيچ گاه جدي گرفته نشدند و در حاشيه نظام ادبي مسلط ماندند و به ندرت به درجه "ادبي بودن" رسيدند . اما تاثير آنها را ، به هنگام دگرديسي حكايت بلند و سنتي ايراني به رمان اروپايي احساس مي كنيم.نخستين رمان نويسان ايراني از نظر شكل بخشيدن به حوادث رمان حول محور « سفر » و شيوه شخصيت پردازي از داستانها ي بلند منثور تاثير پذيرفته اند . آثاري كه اينان نوشتند ثمره برخورد تجدد با جامعه اي سنتي است ؛ برخوردي كه موجد بحران نظام سياسي و اجتماعي مي شود و شكل گرفتن روشنفكراني را در پي دارد كه ضوابط جديدي براي اصلاح جامعه پيشنهاد مي كنند . در درون اين تحولات اجتماعي و سياسي است كه « شكلهاي جديد ادبي و در درجه اول رمان رشد مي كنند » . « رمان زاده بحراني است كه بين شكلهاي خلق شده براي دنيايي در شرف فروپاشي و نابودي ، و شكلهاي تازه اي كه پاسخگوي وضع جديدند » پديد مي آيد . اما مهم ترين عواملي كه زمينه هاي مادي پيدايش رمان فارسي را فراهم آورد صنعت چاپ و مطبوعات بود . رجال اصلاح طلبي مانند عباس ميرزا قاجار پس از شكست ايرانيان در جنگ با روسها به خود آمدند و دريافتند كه آينده كشور بستگي به دست يابي به علوم جديد دارد . به همين منظور محصلاتي به فرهنگ اعزام شدند . آنان در بازگشت به ميهن ماشينهاي چاپ را به ارمغان آوردند و اماكن پيدايش روزنامه ها و كتابها را فراهم ساختند . همچنين با ترجمه متون علمي تاريخي و ادبي ، دريچه تازه اي روبه جهان گشودند و دسترسي به متون تازه و شناخت فرهنگ غرب را آسان كردند . چاپ با تكثير آثار آنها از انحصار اشراف در آورد و به ميان مردم برد . اما مهم ترين خدمت آن را بايد در پيدايش مطبوعات دانست . مطبوعات ، با ساده كردن نثر در دگرگون سازي مفهوم ادبيات تاثير گذاردند و به شكل گيري تفكر انتقادي ياري كردند . نشرياتي چون اختر ( چاپ استانبول ) و حبل المتين ( چاپ كلكته ) هم پايگاه و تكيه گاه نويسندگان نخستين متون داستاني جديد فارسي بودند و هم محلي براي تجربه كردن شيوه هاي تازه نگارش نويسنگاني چون دهخدا و جمال زاده نيز با نوشتن براي مطبوعات كار ادبي خود را آغاز كردند . مطبوعات نثر را ساده و آماده به كار گرفته شدن در توصيفها و مكالمات كردند و مترجمان شكل تازه رمان را در معرض ديد ايرانيان قرار دادند . بحث رمان نويسي در ايران اول بار به سال 1250 ش در نامه ميرزا فتحعلي آخوندزاده به ميرزا آقا تبريزي مطرح شد . او « فن رمان را متضمن فوايد ملت و مرغوب طبايع خوانندگان » دانسته بود و به دو ويژگي رمان ، آموزندگي و سرگرم كنندگي ، اشاره كرده بود آن گاه مترجمان نخستين رمانهاي اروپايي در عصر قاجار در مقدمه هايي كه بر ترجمه هاي خود نوشتند ، كوشيدند تا با تعريف نوع ادبي جديد رمامن آن را به نظام ادبي ايران وارد كنند . ترجمه داستان تاريخي – انتقادي آخوندزاده ( 1191 – 1257 ش ) موسوم به ستارگان فريب خورده حكايت يوسف شاه در 1253 ش فارسي منتشر شد . نويسنده از وراي داستاني كه در عصر صفوي رخ مي دهد ، خرافه پرستي ، بي قانوني و ستم چيره بر ايران عصر قاجار را توصيف مي كند و راه چاره را در تشكيل « مجلس مشورتي » ازدانايان ملت مي داند. اما هنوز شرايط براي آفرينش اين نحوه بيان جديد ادبي ايران فراهم نشده بود و رمان در حد يك انديشه وجود داشت. دو دهه گذشت ، تا اينكه در 1274 ش حاج زين العابدين مراغه اي ( 1218 – 1290 ش ) تاجر مشروطه خواه مقيم استانبول نخستين شبه رمان فارسي را با نام سياحتنامه ابراهيم بيك نوشت . تجسم واقع گرايانه زندگي ايرانيان ميهن پرستي عميق و انتقاد از همه جوانب جامعه ايراني ، جلد اول اين رمان سه جلدي را به صورت نمونه گويايي از واقع گرايي پرشور در دوره مشروطه در آورده است . مراغه اي نوع ادبي متعارف زمانه سفرنامه نويسي را به صورتي تخيلي براي بيان نظريات اجتماعي – سياسي خود به كار گرفت . در پي او عبدالرحيم طالبوف ( 1213 – 1289 ش ) در مسالك المحسنين ( 1284 ش ) و ميرزا حبيب اصفهاني ( 1251 – 1311 ق ) در ترجمه آزاد و خلاق خود از سرگذشت حاجي بابا ( 1284 ش ) اثر جيمز موريه (1780 – 1849 م ) نيز از نوع ادبي سفرنامه اي بهره گرفتند . ساخت سفرنامه اي شيوه مناسبي براي نشان دادن خصلتهاي « شخصيت دوران » به شمار مي آيد ؛ قهرمان داستان از عزلت به در مي آيد و بازگشت و گذار در پهنه جامعه نابهنجاريها را مي بيند و با مقايسه آنها با نظام زندگي ممالك پيشرفته لزوم تغيير آنها را گوشزد مي كند . نويسندگان عصر مشروطه بيشتر به نقش اجتماعي ادبيات توجه داشتند و براي ساختار ادبي و زيبايي شناسي رمان اعتباري قائل نبودند . داستانهايشان به اقتضاي شرايط انقلابي بيشتر از آنكه جنبه تخيلي داشته باشد نقد اجتماعي و خطابه در مدح عدالت و آزادي بود . رمان فارسي حول درگيري قهرمان با نظام حاكم برجامعه شكل مي گيرد و اين ويژگي عصري است كه طبقه متوسط از وضع خود آگاه مي شود ، مفهوم ملت اهميت مي يابد و به فردين انسانها توجه مي شود . رمان در زمانه ورود فرد عادي به عرصه رويدادهاي تاريخي و معني يافتن هستي او يكي از مهم ترين گونه هاي ادبي را تشكيل مي دهد . « بنياد زيبايي شناسي جامعه ما با اين تحول به كلي زير وروشده است ؛ يعني از آن زيبا شناسي محدود و محلي كه روبه گذشته ها و حفظ سنتها داشت به زيبايي شناسي جهاني و نامحدود كه رو به جهان آينده ورويداهاي غير مترقبه وناشناخته دارد تغيير ماهيت داده است » در سالهاي پس از مشروطيت شاهد پيدايش رمان تاريخي رمان اجتماعي و داستان كوتاه هستيم . رمان تاريخي نوع مطرح ادبي سالهاي شكست انقلاب مشروطه و جستجوي منجيهاي پرقدرت براي برقراري امنيت اجتماعي است نويسنده رويگردان از ناملايمات زمانه عظمت را در شكوه برباد رفته ايران باستان جستجو مي كند . رمان تاريخي ريشه در كار فكري كساني دارد كه در مسير جريان به خود آيي ناشي از انقلاب مشروطه در جهت كشف تاريخ ملي كوشيدند . از جمله اين كسان ميرزا آقا خان كرماني ( 1270 – 1314 ق ) است كه تاريخ ايران باستان را با نام آيينه سكندري ( 1285 ش ) نوشت . كوششهاي مترجمان رمانهاي اروپايي مانند محمد طاهر ميرزا مترجم رمانهاي الكساندر دوما را نيز نبايد ناديده گرفت . « ترجمه بعضي از اين گونه رمانها رشته تازه اي از ادبيات تاريخي اروپا را شناساند و اتفاقا ًَ با مذاق مردم ما خوب جور در مي آمد » نويسندگان رمانهاي تاريخي در بند افسانه هاي تاريخي و ادبيات گذشته بودند و به جاي تصوير واقع گرايانه يك دوره مشخص از تاريخ به عنوان زمينه ماجراهاي مهيج عشقي ورزمي استفاده مي كردند . نخستين رمان از اين نوع را محمد باقر ميرزا خسروي ( 1226 – 1298 ش ) با نام شمس و طغرا ( 1287 ش ) در سه جلد درباره هجوم مغولان به ايران نوشت موسي نثري ( 1260 – 1332 ش ) در رمان عشق و سلطنت ( 1295 ش ) به فتوحات كوروش پرداخت . ميرزا حسن خان بديع ( 1251 – 1316 ش ) نيز سرگذشت كوروش را دسمايه رماني با نام داستان باستان ( 1299 ش ) كرد . ميرزا عبدالحسين صنعتي زاده كرماني ( 1275 – 1352 ش ) رمان دامگستران يا انتقامخواهان مزدك ( 1299 و 1304 ش ) را درباره آخرين سالهاي سلطنت ساسانيان و درگيريهاي آنان با مزدكيان و اعراب نوشت . از ديگر آثار او ماني نقاش ( 1305 ش ) و سلحشور ( 1312 ش ) است . حيدر علي كمالي ( 1248 – 1315 ش ) رمانهاي موجوزتر و رمانتيك تري نوشت . او در مظالم تركان خاتون ( 1306 ش ) حمله مغول به ايران را تصوير كرد و در لازيكا (1310 ش ) توصيفي به فارسي سره از جنگهاي ايرانيان و روميان ارائه داد . در ميان نويسندگان رمانهاي تاريخي كار علي اصغر رحيم زاده صفوي ( 1273 – 1338 ش ) به سبب وارد كردن نوعي افسانه علمي در رمان تاريخي قابل ذكر است : شهربانو ( 1310 ش ) نادرشاه ( 1310 ش ) محمد حسين ركن زاده ( 1278 – 1352 ش ) در دليران تنگستاني ( 1310 ش ) به مضموني معاصر پرداخت و مبارزات مردم جنوب با استعمارگران انگليسي را وصف كرد . گرايشهاي ملي گرايانه كه از حمايت حكومت رضاشاه نيز برخوردار بود ، آن چنان گسترشي يافت كه حتي نويسندگاني از قبيل صادق هدايت و بزرگ علوي را نيز به نوشتن داستانهاي تاريخي ترغيب كرد . از ديگر رمانهاي تاريخي اين دوره مي توان به آثار زير اشاره كرد : پهلوان زند ( 1312 ش ) نوشته علي شيراز پورپرتو معروف به شين پرتو ( 1286 – 1376 ش ) عشق و ادب ( 1313 ش ) ، اثر ميرزا محمد علي خان آزاد ( 1258 – 1324 ش ) ، يعقوب ليث ( 1315 ش ) ، به قلم يحيي قريب ، پيامبر ( 1316 ش ) ، اثر زين العابدين رهنما ( 1272 – 1368 ش ) آشيانه عقاب ( 1318 ش ) ، نوشته زين العبدين مؤتمن ( متولد 1293 ش ) رمان اجتماعي : نوع ادبي ديگري كه سالهاي 1300 ش پديد آمد رمان اجتماعي است . اين نوع رمان از نظر ساختار تفاوت چنداني با رمان تاريخي ندارد و تنها به دليل پرداختن به ماجراها و شخصيتهاي معاصر از آنها متمايز مي شود . شخصيتهاي معاصري از قبيل كارمندان و زنان بر صحنه ظاهر مي شوند و ماجراهاي غم انگيزي را از سر مي گذارنند كه نشانه اي از دشوارييهاي زندگي شهري در آستانه ورود جامعه به « روزگار نو » است . رمان تهران مخوف ( 1303 ش ) نوشته مرتضي مشفق كاظمي ( 1281 – 1356 ش ) ، اثري راهگشا در اين زمينه بود . نويسنده ، ضمن بازگويي داستان عشق ناكام پسري فقير به دختري اشرافي ( تصويرهاي روشني از وضع محلات ، قهوه خانه ها ، شيره گشتخانه ها ، اماكن فساد ، راهها و چاپارخانه هاي عرض راه ، مسافرت با گاري و درشكه و واگن شهري ، لباسها و انديشه ها در دوران كودتاي 1299 ش به دست مي دهد ) . مشفق كاظمي ، كه از پايه گذاران انجمن تجددخواه « ايران جوان » ( 1301 ش ) بود ، توجه خاصي به وضع اسفناك زنان از طريق تصوير كردن روسي خانه ها ، نشان داد . نويسندگان متعددي از سبك ادبي و شيوه برخورد او با « مسئله زن » تقليد كردند كه از ميان آنان كار احمد علي خداداده تيموري در رمانهاي روز سياه كارگر ( 1305 ش ) و روز سياه رعيت ( 1306 ش ) ارزش بيشتري دارد . او كوشيد تا بر اساس مشاهدات خويش ، و نه الگو برداري از رمانهاي احساساتي ، تصويري عيني از زندگي زنان روستايي و شهرستاني ، در سالهاي جابه جايي حكومت قاجار به حكومت پهلوي ، ارائه كند . عباس خليلي ( 1272 – 1350 ش ) در روزگار سياه ( 1303 ش ) ، انتقام (1304 ش ) و اسرار شب ( 1305 ش ) يحيي دولت آبادي ( 1241 – 1318 ش ) ربيع انصاري ( متولد 1283 ش ) در جنايات بشر با آدم فروشان قرن بيستم ( 1308 ش ) ، محمد مسعود ( 1280 – 1326 ش ) در تفريحات شب ( 1311 ش ) در تلاش معاش ( 1312 ش ) و اشرف مخلوقات ( 1313 ش ) و محمد حجازي ( 1279 – 1352 ش ) در هما ( 1307 ش ) و زيبا ( 1312 ش ) و جهانگير خليلي ( 1288 – 1318 ش ) درمن هم گريه كرده ام ( 1311 ش ) نيز در اين نوع ادبي طبع آزمايي كرده اند . زيبايي محمد حجازي را مي توان بهترين رمان اجتماعي عصر رضا شاه دانست . نويسنده ، در اين اثر ، گزارشي واقع گرايانه از سير حوادث و رئانشناسي اجتماعي سالهاي 1290 ش به دست مي دهد و حركت جامعه اي سنتي به سوي تجدد و شهرنشيني را توصيف مي كند . او مي كوشد تا رابطه اي با زمان و واقعيت برقرار كند و اعمال شخصيتها را متكي بر محيط نشو و نماي آنها پيش برد ؛ و ددرونمايه عمده زمانه خود چالش تجدد با سنت را به شكل « مسئله زن » مطرح كند . داستان كوتاه . با وجود پديد آمدن رمانهاي تاريخي و اجتماعي ، نثر معاصر همچنان شاخه اي نورسته در سايه درخت تناور ادبيات كهن ايراني بود . با پيدايش داستانهاي كوتاه جمال زاده ، هدايت و علوي ، نثر معاصر گام در راهي نهاد كه هويت ويژه آن را تعيين مي كرد . سيد محمد علي جمال زاده ( 1271 – 1376 ش ) نخستين مجموعه داستان واقع گرايانه ايراني را با نام يكي بود و يكي نبود ( 1300 ش ) ، نوشت . او در هر داستان ، با نثر شيرين ، به تصوير يك « تيپ » اجتماعي پرداخت و كهنه پرستي و رخوت اجتماعي را با طنزي سرشار از غم توصيف كرد . منتقدان (ديباچه) اين كتاب را 0بيانيه) نثر نوين فارسي دانسته اند . جمال زاده در آن از نويسندگان ايراني مي خواهد كه بازباني ساده و همه فهم به نوشتن رمان و داستان كوتاه روي آورند تا (دموكراسي ادبي) كه مكمل دموكراسي سياسي است ‘ جامه عمل بپوشد. پيش از او ميرزا حبيب اصفهاني و علي اكبر دهخدا (1258-1335 ش ) در قطعه هاي داستاني كه از سال 1286ش تحت عنوان چرند و پرند ‘ در روزنامه صوراسرافيل مي نوشت ‘ در آثار خود زبان و اصطلاحات عاميانه به كار مي بردند . از آنان كه هم زمان با جمال زاده ‘ داستان كوتاه نوشته اند مي توان از حسن مقدم (1274-1304ش) سعيد نفيسي (1274-1345ش) و كريم كشاورز (1279-1365ش) نام برد . نويسنده اي به نام يوسف عمو ‘ پيش از اينان طي سالها 1288-1289ش در روزنامه خيرالكلام 47 حكايت كوتاه نوشت . اما داستان كوتاه با آثار صادق هدايت (1281-1330ش)در فرهنگ ايران جايگاه واقعي خود را يافت و به تدريج يكي از شاخه هاي اصلي ادبيات معاصر شد. هدايت كوتاه كه با ادبيات جديد اروپا آشنا بود در زنده به گور (1309ش) سه قطره خون (1311ش) سايه روشن(1312ش) علويه خانم (1312ش) و وغوغ ساهاب (1313ش) زندگي عامه مردم را با اصطلاحات خود آنان به همان خوبي ترسيم كرد كه هزار توي ذهنيات روشنفكران سرخورده و هراسان را با رمان مشهور او بوف كور (1315ش) ادبيات معاصر از مرحله نوشتن (رمانس) هاي تاريخي و اجتماعي در مي آيد و پا به عرصه رمان مي نهد . هدايت برخوردي انتقادي با نظام اجتماعي و هنري زمانه خود دارد در حد هنجارهاي ادبي رايج نمي ماند و مبدع سبكي تازه مي شود تا اين زمان رمان وسيله اي براي سفرنامه نويسي يا خطابه و پند و اندرز بود. اما هدايت به زيبايي شناسي رمان به عنوان يك شكل مستقل ادبي اهميت بخشيد . ستجوي نقاش روي قلمدان (راوي بوف كور) گشت و گذار قهرمان رمان عصر مشروطه بر پهنه جامعه متلاطم يا سر و گوش آب دادن قهرمان رمان اجتماعي در مكانهاي فساد نيست جستجوي در درون است براي بازشناسي خود تا بتواند به عنوان انساني با فرديت خلاق درباره جامعه و مسائل آن بينديشد. بزرگ علوي (1282-1375ش) كه دانش آموخته آلمان بود در بازگشت به ميهن به حلقه ياران هدايت (گروه ربعه) پيوست ‘ نخستين مجموعه داستان او چمدان (1313ش) به همان اندازه از رمانتيسم آلماني تاثير پذيرفته است كه از آثار هدايت ‘ علوي ‘ مثل هدايت با نشان دادن تناقضات دروني شخصيتها‘ گزارشهاي ساده جمال زاده را تا حد داستان روان شناختي ارتقا داد. اما به سبب پيوستن به گروه تقي اراني و نوشتن براي مجله مادي مذهبانه دنيا (1312ش9 در سال 1316ش دستگير و زنداني شد . پس از سقوط رضاشاه علوي از بند رست و با نوشتن ورق پاره هاي زندان (1320ش) و پنجاه سه نفر (1321ش) پايه گذار (ادبيات زندان) در ايران شد . نسل ميانه از 1320 تا 1357ش پس از سقوط رضاشاه و بازشد درها به روي انديشه هاي گوناگون سياسي و فرهنگي ‘ ادبيات متنوعي شكل گرفت . از سويي با افزوده شدن بر تعداد نشريات هفتگي ‘ پاورقي نويسي به دوران اوج خود رسيد . پاورقي نويسان توانستند با تعليقهاي حساب شده داستانهايشان خوانندگان را در اشتياق دانستن بقيه ماجرانگه دارند. حسي مسرور(1267-1347ش) رمان پنج جلدي ده نفر قزلباش (1335ش) را درباره دور صفويه نوشت .حسينقلي مستعان (1283-1362ش) داستان تاريخي رابعه و داستانهاي عاشقانه شهرآشوب و آفت (1334-1336ش) را پديد آورد . ابراهيم مدرسي (1297-1368ش) رمانهايي از قبيل پنجه خونين ‘ پيك اجل و عشق و انتقام نوشت . ام زماني آشتياني (1294-1368ش) رمانهاي به هم پيوسته دلشاد خاتون و زيباي مخوف را در 12000 صفحه به شل جزوه هاي هفتگي منتشر كرد از معروف ترين پاورقيهاي اجتماعي اين دوره مي توان باشرفها (1325ش) نوشته عماد عصار (1276-1336ش) را نام برد. در سالهاي پس از كودتاي 28 مرداد 1332ش پاورقيهاي تاريخي – عشقي شاپور آرين نژاد نويسنده ده مرد رشيد (1335ش) حمزه سردادور (1275-1349ش) جواد فاضل (1293-1340ش) احمد ناظر زاده كرماني (1296-1355ش) صدرالدين الهي و ذبيح اله منصوري (1274-1365ش) صفحات مجلات پرشمارگان هفتگي را پر مي ردند . اما پاورقي نويسي شاخه هاي ديگر هم يافت مثل داستان فكاهي اسمال در نيويورك (1334ش) اثر حسين مدني (متولد 1305ش) يا داستهاي اجتماعي – انتقادي تحصيلكرده ها (1334ش) از مشفق همداني (متولد(1291ش) نيمه راه بهشت (1332ش) و آتشهاي نهفته (1339ش) اثر سعيد نفيسي ‘ عشق و سياست يا سقوط يك استاد 01328ش) نوشته قاسم لاربن (متولد 1293ش) و سيصد ضربه شلاق (1331ش) اثر محمود دژكام (متولد 1296ش) دهه 1340ش را مي توان پايا دوران رونق پاورقي نويسي دانست . مجموعه هاي تلويزيوني و فيلمهاي سينمايي بخش عمده اي از خوانندگان رمانهاي سرگرم كننده را جذب مي كنند . خوانندگان فهيم تر نيز مجلاتي چون كتاب هفته را جانشين جزوه هاي هفتگي مي كنند البته بعدها و امروز هم پاورقي نوشته مي شود اما اين نوع ادبي جايگاهي را كه در دهه هاي 1320 و 330 ش داشت از دست داده و به انتهاي صحنه ادبي رانده شده است. گرايشهاي نوين ادبي دهه 1320ش فضاهاي رشد خود را در ماهنامه هاي روشنفكرانه اي از قبيل سخن ‘ مردم ‘ پيام نو و جزآنهايافتند . داستان نويسي تنوعي در خور يافت علي دشتي (1274-1360ش) نويسنده فتنه (1324ش) داستانهاي عشقي – رواني در بيان نفسانيات زنان اشرافي مي نوشت جعفر شريعتمداري (درويش) متولد 1302ش نويسنده كعبه (1324ش) همين شيوه را به شكلي عرفاني تر ادامه داد پايگاه داستانهاي سوررئاليستي و تخيلي ‘ مجله خروس جنگي (1329-1330ش) بود كه غلامحسين غريب (1302-1383ش) در آن قلم مي زد . اما نويسندگان ديگري هم پيرو اين مشي بودند كاظم تينا(1308-1369ش) نويسنده آفتاب بي غروب (1332ش) و احمد شاملو(1304-1379ش) نويسنده زن پشت در مفرغي(1329ش) داستانهايي هم از نويسندگان زير منتشر مي شود : محمود اعتماد زاده به آذين (متولد 1293ش) نويسنده دختر رعيت (1331ش) سيمين دانشور(متولد1300ش) رسول پرويزي (1298-1356ش) نويسنده شلوارهاي وصله دار(1336ش) ابوالقاسم پاينده (1287-1363ش) نويسنده در سينماي زندگي (1337ش) پايگاه عمده ترين گرايش ادبي واقع گرايي سايت زده نشريات حزب توده بود . اين گرايش به ويژه پس از برگزاري نخستي كنگره نويسندگان ايراني (1325ش) برحيات ادبي تفوق يافت . قطعنامه كنگره تحت تاثير انديشه هاي فاطمه سياح و احسان طبري بر لزوم برنامه ريزي براي هدايت ادبيات به راه رئاليسم تاكيد كرد و از نويسندگان خواست در راه خدمت به توده مردم قلم زنند تاثير اين ديد در داستانهاي تمثيلي هدايت در ولنگاري (323ش) و حاجي آقا (1324ش) محسوس است . نويسندگان نشريات حزبي از قبيل محمدعلي افراشته (1287- 1338ش) علي مستوفي (احمدصادق) 1306-1365ش داستانهايي انتقادي با ارزش ادبي ناچيز نوشتند. اما برجسته ترين نويسنده اين جريان بزرگ علوي با رمان چشمهايش (1331ش) و مجموعه داستان نامه ها(1330ش) است او در رمان خود تهران خفقان زده عصر رضاشاه را محور كار قرار مي دهد اما در اصل به يك ماجراي عاشقانه رمانتيك در طرحي جستجوگرانه مي پردازد ك يادآور هيجان و تعليق داستانهاي پليسي است . صادق هدايت پس ار سگ ولگرد (1321ش) داستانهاي حاجي اقا و توپ مرواري و رساله پيام كافكا (1327ش) را در ضديت با جلوه هاي مادي و معنوي اقتدار نوشت. محمد علي جمال زاده سكوت بيست ساله خود را شكست و يكي پس از ديگري آثاري منتشر كرد و در تمامي آنها به ناكامي تاثر آور انساني پاكدال در مصاف با تعصب و سنت به صورتي خاطره اي پرداخت : دارالمجانين (1320ش) راه آب نامه (1326ش) سروته يك كرباس(1335ش) شاهكار (1337ش) در همين دوران نسل تازه اي از نويسندگان داستان كوتاه پديد آمد كه شخصيتهاي اصلي آن صادق چوبك ‘ جلال آل احمد و ابراهيم گلستان بودند . اينان متاثر از ادبيات رئاليستي امريكا به نثر و ساختمان داستان توجهي جدي داشتند . صادق چوبك 01295-1377ش) آدمهاي مطرود پايين ترين لايه هاي اجتماعي را به داستانهايش راه داد و كوشيد تا با توليد ديگر بار لحن آنها شخصيت و راه و روش زندگيشان را به نمايش بگذارند . داستانهاي دو مجموعه خيمه شب بازي (1324ش) و انتري كه لوطيش مرده بود(1328ش) از لحاظ فضاسازي و نمايش روابط شخصيتها از وراي گفتگوهاي زنده و طبيعي از آثار خواندني ادبيات ايران بشماره مي آيند چوبك پس از رمان تنگسير (1342ش) رمان سنگ صبور (1345ش) را به شكلي نوگرايانه نوشت و دو مجموعه چراغ آخر (1344ش) و روز اول قبر(1344ش) را منتشر كرد . جلال آل احمد (1302-1348ش) نخستين داستانهاي خود ديد و بازديد (1324ش) از رنجي كه مي بريم 01326ش) سه تار (1327ش) و زن زيادي (1331ش) را از نظرگاه آدمي بيگانه از جمع نوشت كه در مرز بين اعتقاد و بي اعتقادي معلق است . ستوده ترين داستان بلندش مدير مدرسه (1337ش) را درباره مديري از نسل شكست خورده از كودتا نوشت كه پناهي آرام مي جويد و نمي يابد . نثر شتابناك و محاوره اي خاص آل احمد كه در نويسندگان هم دوره اش تاثير بخشيد از همين داستان رخ مي نمايد . آل احمد آنگاه رمانهاي نون والقلم (1340ش) و نفرين زمين (1346ش) را تحت تاثير غرب زدگي (1341ش) نوشت . كتاب كه او را به عنوان نظريه پرداز بازگشت به سنتها و اصالتهاي بومي و مذهبي معرفي كرد. گلستان (متولد 1301ش) متاثر از نويسندگاني چون همينگوي و فاكنر‘ از صناعت داستان نو براي نوشتن آثارش بهره گرفت داستانهاي آذر ماه آخر پايز (1328ش) و شكارسايه (1334ش) را در توصيف سرگرداني روشنفكراني نوشت كه آرمانهايي را كه به آنها دل بسته بودند پوچ مي يابند و در پيدا كردن راه دلخواه سرگردان مي شوند در مجموعه جوي و ديوار و تشنه (1346ش) موسيقي دروني كلمات در پديد آوردن نثري متناسب با موضوع نقشي بسزا دارد . كتاب مد و مه (1348ش) كه در بردارنده زيباترين داستانهاي خاطه اي گلستان است او را به عنوان شاعر تنهايي در داستان نويسي ايران معرفي مي كند . در سالهاي پس از كودتاي سال 1332ش نويسندگان از سياست پرهيز كردند و دردهاي جاودانه بشري مثل عشق و انزوا و مرگ را در ساختاري ديني – اسطوره اي مطرح كردند از جمله تقي مدرسي (1311-1376ش) رمان عاشقانه يكليا و تنهايي او (1334ش) را براساس قصه هاي توراث نوشت بهرام صادقي (1315-1363ش) در رمان ملكوت (1340ش) تركيب دلپذيري از زندگي واقعي و مفاهيم فراطبيعي ارائه داد. او در داستانهاي واقع گرايانه سنگر و قمقمه هاي خالي (1349ش) ديدي تلخ و طنزآميز و حساسيتي تكان دهنده نسبت به زندگي را با شناخت دقيق از نوع ادبي داستان نو در مي آميزد هنر او در آن است كه روال مالوف زندگي را از چنان زاويه اي شان مي دهد كه غيرطبيعي بودن آن آشكار مي شد . در ميان مهم ترين نويسندگاني كه كارخود را در اين دوره آغاز مي كنند مي توان از غلامحسين ساعدي ‘ منوچهر صفا (غ.داوود) نادر ابراهي سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 384]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن