واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: قهر يا آشتي؟
فردي كه قهر مي كندهدفي دارد و در واقع با قطع ارتباط مي خواهد مطلب خود را به اطرافيان يا به فرد مقابل بيان كند.
استفاده از قهر مي تواند مفيد باشد، در صورتي كه مدت زمان آن بسيار كوتاه و باتوجه به سن كودك تنظيم شود. براي خردسالان، يك قهر 4-3 دقيقه اي مناسب خواهد بود و معمولا توصيه مي شود از قهرهاي طولاني با كودكان و نوجوانان جداً خودداري شود و دفعات آن مكرر و زيانبار نباشد.
فردي كه قهر مي كندهدفي دارد و در واقع با قطع ارتباط مي خواهد مطلب خود را به اطرافيان يا به فرد مقابل بيان كند. بعضيها بيشتر از بقيه قهر مي كنند و برخي افراد هرگز علاقه اي به قهر ندارند. بطور كلي هدفي كه در اين رابطه مورد نظر فرداست معمولا براي بيان يك ناراحتي يا يك هيجان منفي است.
فرد مي خواهد به طرف مقابل بگويد كه ناراحت است، يا مي خواهد كاري كند رفتار او را تغيير دهد و... در هر حال قهر كردن به صورت يك وسيله و يك مكانيزم درآمده است كه در مواقع ناراحتي از فرد سر مي زند. يك روش تخليه ناراحتي است كه در واقع چنين كاري را نيز انجام مي دهد و فقط فرد به اين روش عادت كرده است و معمولا قبل از اينكه فكر بهتري به ذهنش برسد كه در آن لحظه فايده بهتري داشته باشد به اين روش اقدام مي كند.
برخي ها اين روش را از دوران كودكي ياد گرفته اند. ممكن است كودك با مشاهده رفتار اطرافيان و بويژه والدين در مواقع ناراحتي از يك فرد ديگر رفتار آنها را الگوبرداري كند. چنين كودكي ياد مي گيرد پيام خود را با قطع ارتباط بيان كند و به روشي غير از گفتار كلامي مفهوم ناراحتي خود را به اطرافيان برساند.
بطور كلي اين روش چه در كودكي ياد گرفته شده باشد و چه در بزرگسالي فرقي نمي كند. فرد از يك شيوه نادرست براي تنظيم رفتار خود استفاده مي كند و در واقع نمي تواند به روش مناسبتري مطلب خود را بگويد، يا از خود دفاع كند.
چرا آشتي مي كنيم؟
انسان يك موجود اجتماعي است.
وجود وابسته به شبكه اجتماعي است كه در آن قرار مي گيرد و شايد بدون آنكه متوجه باشد چنين وابستگي در او وجود دارد. در واقع بهتر است بگوئيم يك نياز، انسان به برقراري روابط با ديگران نيازمند است. چنين نيازي نه تنها يك نياز جسمي بلكه عميقاً يك نياز رواني است. بنابراين دور ماندن از چنين روابطي براي وي فوق العاده دشوار است، مگر افرادي كه به اختلالاتي دچارند كه دوري از روابط اجتماعي را ترجيح مي دهند.
بر اين اساس ماندن در وضعيت قهر براي افراد دشوار است. بويژه اينكه در يك سوي قهر معمولا افرادي قرار دارند كه به نحوي از لحاظ عاطفي براي فرد داراي اهميت هستند، مثل قهر دو دوست يا قهر زن و شوهر.
بنابراين بازگشت به وضعيت قبلي و تمايل به آن معمولا وجود دارد، حتي در مواردي كه افراد باتوجه به ويژگيهاي شخصيتي خود به نوعي فقدان چنين تمايلي را نشان مي دهند. ممكن است شدت ناراحتي از طرف مقابل به قدري زياد باشد كه فرد كاملا از برقراري رابطه مجدد، به عبارتي آشتي خودداري كند و حتي دلايل و توجيهات منطقي براي آن داشته باشد. ولي جمله اي كاش اين اتفاق نمي افتاد... به شكلهاي مختلف در ذهن افراد وجود دارد. برخي افراد بيشتر از بقيه نياز رواني و عاطفي خود به روابط با ديگران احساس مي كنند.
اين چنين افرادي هرچند ياد گرفته باشند از روش قهر به عنوان يك روش براي بيان ناراحتي استفاده كنند، اما بزودي تمايل به بازگشت در آنها بوجود مي آيد. برخي افراد به صورت خودكار در حال هيجاني به اين روش اقدام مي كنند، اما بعد از مدتي كه هيجاناتشان فروكش كرده و قدرت منطق نمو بيشتري يافته، متوجه مسائلي مي شوند كه تمايل به بازگشت در آنها را بوجود مي آورد. برخي از افراد ديگر به نظر كينه اي تر هستند و شايد به نظر برسد هرگز نمي توانند فرد مقابل را ببخشند، حتي به قيمت تحمل ناراحتيهاي حاصل از قطع روابط و...
بهتر از قهر و آشتي
افرادي كه در قهر مي مانند افرادي هستند كه شيوه مناسب ابراز وجود، دفاع از خود، قاطعيت و جرئت ورزي را ياد نگرفته اند، نمي توانند هيجانات خود را بخوبي كنترل كنند و مانع از دخالت آنها در تصميمهاي منطقي شان شوند، قدرت چشمپوشي و بخشيدن ديگران را ندارند و يا غرور كاذبي براي خود ايجاد كرده اند و...
در هر حال هم خود قهر و هم عواملي كه به ايجاد و تداوم آن مربوط مي شوند استرس زا هستند.
افكار منفي آزاردهنده در حالت قهر شديداً فعال مي شوند. فرد در حال قهر بيشتر از حالتهاي عادي به ويژگيها، گفتار و رفتار منفي فرد مقابل توجه مي كند، در حالي كه در حالت برقراري دوستي اين دسته از افكار بسيار كاهش مي يابند. بر اين اساس قهر و آشتيهاي مداوم آزاردهنده و بهم ريزنده شرايط آرام زندگي هستند كه مي توان روشهاي مناسبتر و ايده آل تري بجاي آنها جايگزين كرد تا فرد بتواند با جرئت ورزي بيشتري در شرايط استرس زا حاضر شود، بتواند از خود دفاع كند و با حفظ دوستي و صلح به حل مشكل و اختلاف بوجود آمده مبادرت كنند.
چنين روابطي از پايايي بيشتري برخوردار هستند، آرامش فرد را تداوم مي بخشند و از همه مهمتر راه اندازي افكار منفي كه بسيار آسيب رسان براي افراد و براي روابط او هستند جلوگيري مي كنند. فرد بهتر است با كنكاشي در خود، علت اساسي تمايل با استفاده از ابراز بهتر را در خود پيدا كند و به رفع آن اقدام نمايد. شيوه هاي جرئت ورزي را ياد بگيرد، شيوه هاي كسب آرامش را ياد بگيرد و از بروز افزايش اضطراب و ديگر هيجانات منفي خود جلوگيريكند. به اين ترتيب سيستم منطقي فرد نيز فعالتر شده و مي تواند استدلال درستي داشته باشد و تصميمهاي درستي اتخاذ كند.
قهر تربيتي
گاهي اوقات والدين براي كاهش رفتار نامناسب در خود از ابزار قهر استفاده مي كنند. و به عبارتي مي خواهند به اين روش ناراحتي را از رفتار كودك بيان كنند و آنرا بهتر از شيوه هاي تنبيه بدني و... مي دانند.
در هر حال استفاده از اين ابزار نيز براي تربيت كودك مي تواند هم مفيد و هم مضر باشد. استفاده مكرر از اين ابزار و براي هر رفتار جزئي و كلي به كودك ياد خواهد داد كه از قهر براي بيان ناراحتي خود استفاده كند و از طرف ديگر در صورت تداوم استفاده از قهر، تأثيرگذاري خود را از دست خواهد داد و ديگر به عنوان شيوه تربيتي مناسب نخواهد بود.
استفاده از قهر مي تواند مفيد باشد، در صورتي كه مدت زمان آن بسيار كوتاه و باتوجه به سن كودك تنظيم شود. براي خردسالان، يك قهر 4-3 دقيقه اي مناسب خواهد بود و معمولا توصيه مي شود از قهرهاي طولاني با كودكان و نوجوانان جداً خودداري شود و دفعات آن مكرر و زيانبار نباشد.
جمعه 7 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 226]