محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830646935
رضا رشيد پور:حرفهاي مهران مديري درباره شريفينيا از قبل هماهنگ شده بود .
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: رضا رشيد پور:حرفهاي مهران مديري درباره شريفينيا از قبل هماهنگ شده بود .
گفت و گو با رضا رشيدپور مجري «مثلث شيشهاي»
حرفهاي مهران مديري درباره شريفينيا از قبل هماهنگ شده بود .
گويي در رسانه ها، تنها چيزي كه رمز ماندگاري نيست، موفقيت است؛ چرا كه در يك سو از كنار كارهاي سطحي و كسالت آور به راحتي مي گذريم و از سوي ديگر به دنبال بهانه از كارهاي موفق از پاپ هم كاتوليك تر مي شويم.
در اينجا، برنامه ساز تلويزيوني به راحتي انگيزه هاي لازم براي ارائه يا ادامه يك كار خوب را از دست مي دهد چرا كه اگر هيچ اتفاق خاصي نيفتد و هيچ خط قرمزي هم شكسته نشود باز هم ممكن است در اوج به يك باره «تمام» شود و برنامه يي سطحي جاي آن را بگيرد بي آنكه آب از آب تكان بخورد (نمي دانم چرا ناخواسته ذهنم به سمت برنامه هايي نظير «مردم ايران سلام» يا «بازهم زندگي» منحرف شد).
با اين مقدمه نقدي خواهيم داشت به سري سوم برنامه هاي شيشه يي رضا رشيدپور كه هر شب از شبكه پنجم سيما روي آنتن مي رود. سوال مي كنيم و رضا رشيدپور پاسخ مي دهد.
- با توجه به اينكه «شب شيشه يي» يك گام جلوتر از «عبور شيشه يي» برداشت، آيا از نظر شخص شما مثلث شيشه يي نيز گامي محكم تر از شب شيشه يي است؟
مثلث شيشه يي قطعاً از جهت نهادينه كردن فرهنگ نقد و گفت وگوهاي اينچنيني گامي خيلي بلندتر از شب شيشه يي و عبور شيشه يي است. ما پله پله از نقدهاي خيلي ريز و در لفافه شب شيشه يي به بحث هاي عميق تري در مثلث شيشه يي رسيده ايم. اما به جهت طيف مخاطب مسلماً شب شيشه يي تفاوت هايي با مثلث شيشه يي دارد. طيف مخاطب شب شيشه يي گروه هاي جوان تر جامعه بودند كه به دنبال جذابيت هاي خاصي در آن مي گشتند در حالي كه مخاطبان مثلث شيشه يي تركيبي از جوان ها و مخاطباني هستند كه بيشتر اهل بحث و مفاهمه و گفت وگوهاي عميق ترند.
- با تعاريفي كه كرديد فكر مي كنيد مخاطبان مثلث شيشه يي بيشتر و راضي تر از شب شيشه يي هستند با توجه به اينكه خود من به شخصه فرق چنداني بين اين دو برنامه نمي بينم و مثلث شيشه يي را ادامه شب شيشه يي مي دانم در حالي كه به نظر مي رسد برنامه شب شيشه يي، برنامه موفق تري بود. شايد منظور شما اين است كه ترجيح مي دهيد مخاطب خاص تري داشته باشيد حتي اگر به عددي كه مطلوب و ايده آل است، نرسيد.
قطعاً توقع و ايده آل هيچ برنامه سازي داشتن مخاطب كمتر نيست اما گاهي لازم است كه يك قشري از مخاطب از يك سو، جهت نهادينه شدن فرهنگ پذيري فشار وارد كنند كه در شب شيشه يي از سوي جامعه هنري خيلي مثبت و با تعاملي خوب به فرهنگ جامعه تزريق شد و ثابت كرد كه هنرمندان ما نقدپذير هستند و به نقدهاي تند و تيز هم پاسخ مي دهند اما در مثلث شيشه يي قضيه از سمت ديگري گام برمي دارد تا طيفي از فعالان اجتماعي و فعالان سياسي هم به فضاي فرهنگي نقد كمك كنند. در حقيقت اين جهت فلش تاثيرگذاري است كه تغيير كرده، يعني ما در شب شيشه يي با يك عده و در مثلث شيشه يي با يك عده ديگر هدف واحدي را دنبال مي كنيم كه نهادينه كردن فرهنگ نقدپذيري است.
- به نظر مي رسد در برنامه هاي زنده تلويزيوني، چه برنامه هاي تركيبي و چه از نوع برنامه هاي شما، خط قرمزهاي پيش بيني نشده يي مانع از اين مي شود تا برنامه سازها بتوانند ايده آل خود را ارائه دهند. براي مثال، همين مثلث شيشه يي ، در شروع خيلي محكم قدم برمي داشت اما كم كم حالت محافظه كارانه و ساكن به خود گرفت.
من جواب خيلي صريحي به شما مي دهم تا هر نوع سوءتفاهمي برطرف شود. براي برنامه مثلث شيشه يي، خط قرمزهاي سازمان و مسوولان بسيار شناخته شده و معقول تر از خط قرمزهايي است كه بخشي از مخاطبان ترسيم مي كنند. من به عنوان شخصي كه در صدا و سيما فعاليت مي كنم با خط قرمزهاي اين سازمان خيلي راحت ترم تا با فرهنگ جديدي كه به تازگي بين بخش هاي جامعه نهادينه شده است. منظور من صرفاً گروه هاي سياسي نيست. متاسفانه قشرهاي مختلفي از جامعه خط قرمزهاي پررنگ تر سر راه ما مي گذارند. ما در بحث هاي پزشكي و صحبت هايي كه در رابطه با جوانان داشتيم با عكس العمل هاي عجيب و تندي روبه رو شديم. من، رضا رشيدپور خط قرمزهاي سازمان را به خوبي مي شناسم. خط قرمز سازمان صدا و سيما حفظ منافع ملي كشور است و من نيز به عنوان يك ايراني به اين قضيه پايبندم اما واكنش هاي منفعلانه يي كه گروه هاي مختلف اجتماعي، فرهنگي و گاه سياسي نسبت به بحث ها نشان مي دهند روي ذهنم تاثير گذاشته است.
- مثلاً اين شايعه كه بعد از گفت وگوي شما با آقاي كروبي، براي برنامه شما مشكلي پيش آمده بود، حقيقت نداشت.
اول از همه در مورد صحبتم با آقاي كروبي بايد بگويم كه انساني بسيار انتقادپذير هستند. قبل از برنامه هم از ايشان اجازه گرفتم كه مي توانم نقد صريحي داشته باشم و در جواب پاسخ دادند كه هر سوالي مايليد مي توانيد از من داشته باشيد.
- من منظورم اين بود كه از طرف گروه سياسي خاصي يا خود سازمان در رابطه با اين گفت وگو مشكل پيش نيامد.
از طرف سازمان به هيچ وجه فشاري در رابطه با بحث و گفت وگوي ما با آقاي كروبي پيش نيامده است.
- پس علت اينكه بدون اطلاع قبلي، چند روزي برنامه زنده شما روي آنتن نرفت كاملاً تصادفي بود.
بله، يك سفر ضروري به خارج از كشور داشتم و دوباره به اين اشاره مي كنم كه خط قرمزها را بايد در جامعه دنبالشان گشت و اصلاح كرد. البته مردم حق دارند در فضاي موجود از هر اتفاقي برداشت هاي مختلفي بكنند. اما احساس مي كنم آستانه تحمل ها خيلي پايين آمده است و من آستانه تحمل صدا و سيما را چند سر و گردن بالاتر از جامعه مي بينم.
- انتخاب مهمان هاي برنامه با شخص شماست؟
ما يك اتاق فكر داريم كه با نظر هم يك ليست از مهمان ها را انتخاب و به ضرورت زمان و با توجه به مناسبت ها از آنها دعوت مي كنيم.
- شما به اتاق فكر اشاره كرديد، يك اتاق فكر موفق جايي است كه چند فكر متفاوت و ديدگاه هاي مختلف با تعامل به يك نظر واحد برسند. اما در مورد مثلث شيشه يي به نظر مي رسد همه پيرو يك فكر واحد هستند يا فكرهايي كاملاً متضاد كه به تناقض مي رسند. مثلاً در مورد همين انتخاب مهمان؛ بعضي از مهمان ها فرسنگ ها با مطلوب يك برنامه تلويزيوني فاصله دارند يا آنقدر حضورشان سنگين است كه مناسب يك برنامه تخصصي است و گاه فقط مي توان به صحبت آنها لبخند زد كه باز هم در شأن برنامه شما كه مي گوييد با هدف بالابردن سطح فرهنگ نقدپذيري جامعه است همخواني ندارد. براي نمونه اول مي توان از حضور خانم چيستا يثربي و در مورد دوم آقاي فيروز كريمي نام برد.
بله، ما گاهي از چهره هايي استفاده مي كنيم مثل خانم چيستا يثربي كه براي مخاطب اهل هنر، ادب، تئاتر و ژورناليسم بسيار جذاب است يا اينكه مهماني داريم مثل آقاي كريمي با يك برنامه انرژيك. در نظر داشته باشيد يك برنامه 70 دقيقه يي لازم است گاه به بحث هاي عمقي و گاه به جذابيت هاي ظاهري توجه داشته باشد.
- به نظر شما اين موجب تزلزل در ريتم برنامه هاي شما نمي شود؟
خوشحالم كه شما به ريتم برنامه اشاره مي كنيد. اتفاقاً من از اين ريتم برنامه راضي هستم. شايد ما در بعد هارموني هنوز به كيفيت لازم نرسيده ايم كه تلاش خواهيم كرد در برنامه هاي بعد به آن نزديك تر شويم تا اين هارموني در كنار همين ريتم بتواند به جذابيت برنامه اضافه كند. اما يك مساله يي را هم بايد گوشزد كنم كه همه برنامه هاي تاك شو در دنيا اين طور نيستند كه بتوانند مسلسل وار مهمان هايي را دعوت كنند كه جذابيت هاي كامل داشته باشند. شما تصور كنيد، تعداد چهره هاي جذاب براي مردم چند نفر هستند؟ مثلاً ما در عبور شيشه يي 70 چهره و در شب شيشه يي از 80 چهره دعوت كرده ايم. مگر چند چهره جذاب و مردمي ديگر وجود دارد كه بتوان آنها را به برنامه دعوت كرد. گاهي هم بايد با در نظر گرفتن ريتم و هارموني به مخاطب فرصت داد تا جذب بحث برنامه شود. مثل ديشب كه مهمان ما يك خلبان بود و موضوع حادثه هواپيماي اصفهان كه به اين بهانه به بحث و گفت وگو در رابطه با سفرهاي هوايي پرداختيم و به رغم اينكه مهمان برنامه چهره آشنايي نبود اما برنامه جذابي شد.
- كاملاً حق با شماست و من يك بحث خوب و جذاب را هم به تعبيري مهمان مناسب براي برنامه شما تصور مي كنم. از اين بحث كه بگذريم انتقادي كه به برنامه مثلث شيشه يي وارد شده اين است كه به نظر مي رسد بعضي از گفت وگوهاي شما برنامه ريزي شده است مثل گفت وگو با مهران مديري كه سوال و جواب ها هماهنگ شده به نظر مي رسيد به خصوص اشاره به محمدرضا شريفي نيا و حضورش در مرد هزارچهره.
در مورد گفت وگو با مهران مديري و به خصوص موضوعي كه به شريفي نيا اشاره شد، از آنجا كه اين سوال مكرر از من شده بايد بگويم اين قراري بود بين من، مهران مديري و محمدرضا شريفي نيا و از قبل هم هماهنگ شده بود، به اين ترتيب كه قرار شد مهران مديري موقعيتي را خلق كند براي جذاب تر شدن برنامه و اين فكر كه رضا رشيدپور و مهران مديري با هم تباني كرده بودند تا محمدرضا شريفي نيا را بكوبند اصلاً صحت ندارد. هر سه ما با هم دوست هستيم. من با مهران مديري هيچ قرار خاصي نداشتم. دقيقاً روز سيزدهم فروردين كه آخرين سكانس «مرد هزارچهره» ضبط مي شد از او خواستم تا در قسمت هشتم، نهم برنامه من شركت كند و او نيز پذيرفت.
- حالا يك سوال از شما مي پرسم كه در كنار پرسش قبلي بتوانيم به يك نتيجه يي برسيم. آيا شما با من هم عقيده ايد كه يكي از سردترين برنامه هاي شما گفت وگو با «رامبد جوان» بود. شما دليل آن را چه مي دانيد تا من هم نظر خودم را بگويم.
در يك برنامه زنده كه دوتا صندلي روبه روي هم قرار گرفته و سه دوربين هم روشن است، همه چيز به دونفري كه روي آن صندلي ها و روبه روي دوربين قرار گرفته اند بستگي دارد. اين يك امر طبيعي است كه مجري عامل صددرصد نباشد. اصلاً قرار هم اين نيست و يك بخش از جذابيت هاي برنامه و گفت وگو مربوط مي شود به خود مهمان كه مي خواهد از فرصت آنتن استفاده كند يا خير.
- حالا اجازه بدهيد من هم نظر خودم را بدهم. وقتي شما در يك برنامه زنده و در شرايطي خاص در چهارگزينه يك نظرخواهي از «هيچ كدام» به عنوان يكي از فرصت ها استفاده مي كنيد در حقيقت فكر مهمان را مغشوش كرده ايد. حتي اگر قرار باشد انتخاب اين گزينه درصد پايين هم داشته باشد باز هم واقعيتي شكننده است. اگر شما اين ريسك را موجب جذابيت بيشتر مي دانيد، چرا براي ديگران اين هيجان را انتخاب نكرديد. مثلاً سوال نظرسنجي آقاي فيروز كريمي دو گزينه مربي و مدير را شامل مي شد، آيا هيچ كدام در اين پرسش جايي نداشت. فكر نمي كنيد مخاطب حق داشته باشد اين را با ديده شك نگاه كند و از طرفي مهمان هم حق داشته باشد تا سرد برخورد كند.
من در مورد مهران مديري هم چهار تا از كارهايش را به نظرخواهي گذاشتم و اتفاقاً آخرين كار او كمترين درصد را شامل شد.
- اما از گزينه «هيچ كدام» استفاده نشد و در حقيقت اين نظرسنجي محكي بود بر كارهاي مهران مديري كه او خود با هوش و ذكاوتي كه دارد از آن به خوبي آگاه است. بار ديگر نظرم را تكرار مي كنم «هيچ كدام» گزينه سختگيرانه يي است مگر اينكه آفتاب بر همه يكسان بتابد.
مسلماً عمدي در كار نبوده اما شايد لازم باشد تا از اين به بعد بيشتر دقت كنيم.
- سوال ديگر من اينكه به عنوان فردي كه خودم در زمينه مصاحبه فعاليت دارم، سخت ترين گفت وگو را در مقابل رجال سياسي مي دانم و فكر مي كنم خيلي ها نيز با من هم عقيده اند. اما شما با افراد سياسي به مراتب راحت تر و بي پرواتر و از همه مهم تر مسلط تر هستيد. از نظر من در اين مواقع شما خود رضا رشيدپوريد كه مي توان از گفت وگو و پرسش و پاسخ تان لذت برد. اما در مقابل هنرمندان معذب به نظر مي رسيد. مثلاً شما كه به راحتي با آقاي هاشمي هم كلام مي شويد چرا بايد روبه روي محمدرضا گلزار تا اين اندازه مضطرب باشيد يا اينكه تمام وجودتان شعف حضور او باشد.
قطعاً حضور محمدرضا گلزار براي من بسيار مهم بود و به اين دليل كه دوست هنرمندي در شب هاي آخر برنامه مهمان ما بودند و بعد صفحه اول يك روزنامه را اختصاص دادند به اينكه «سينماگران، برنامه شب شيشه يي را تحريم كرده اند» و حضور محمدرضا گلزار به عنوان يكي از چهره هاي شاخص سينما در شب آخر شب شيشه يي پاسخ مناسبي به اين ادعا بود. من از ديدن محمدرضا گلزار ذوق زده نمي شوم چرا كه با او رابطه فاميلي نزديكي دارم و هميشه مي بينمش. اما از اينكه حضورش موجب شد تا آن جو كاذب از بين برود بسيار خوشحال بودم و از آنجا كه معمولاً احساساتم را پنهان نمي كنم و اهل ژست هم نيستم مخاطب نيز حال مرا فهميده بود.
- و صحبت آخر شما.
من تعجب مي كنم اگر فرهنگ نقدپذيري بين افراد تحصيلكرده مثل پزشكان، خلبانان و روشنفكران وجود ندارد چطور انتظار داريم كه قشر سياسي جامعه ما نقدپذير باشند. ما ايراني ها از «خليفه الله» بودن فقط «ستار العيوب» بودنش را به ارث برده ايم. ما تا همديگر را نقد نكنيم نمي توانيم انتظار داشته باشيم كه سياستمداران ما شفاف صحبت كنند. جالب اينكه همان كساني كه ژست روشنفكري مي گيرند، وقتي مي خواهند از برنامه من انتقاد كنند، چندين ويژه نامه چاپ مي كنند بدون اينكه نظر خود مرا به عنوان تهيه كننده اين برنامه بپرسند، در حالي كه من براي نقد يك موضوع و براي شفاف سازي آن از متخصصان همان مورد خاص دعوت مي كنم تا نقدي منصفانه داشته باشم. اين خود ما هستيم كه به دور خود پيله بسته ايم. مطمئن باشيد مثلث شيشه يي يا اين پيله را خواهد شكست يا تمام مي شوم شبي، فقط به من اشاره كن.
منبع خبر : اعتماد
جمعه 7 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 240]
-
گوناگون
پربازدیدترینها