تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 28 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و آموزش دهيد، بفهميد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806858735




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پرواز شهيد بهشتي و يارانش/شهيد بهشتي با درك عميق اسلام در سنگرهاي مختلف فعال بود


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: پرواز شهيد بهشتي و يارانش/شهيد بهشتي با درك عميق اسلام در سنگرهاي مختلف فعال بود
خبرگزاري مهر - گروه دين و انديشه: شهيد بهشتي از پيشتازان نهضت اسلامي بود و با درك و بينش عميقي كه از اسلام و مسائل روز داشت همواره در سنگرهاي فرهنگي، علمي و مبارزاتي نقش مهمي ايفا كرد .

شيهد بهشتي در نگارش شرح زندگي خود چنين آورده است: من محمد حسيني ‌بهشتي كه گاه به اشتباه محمد حسين بهشتي مي‌نويسند. نام اولم محمد و نام‌ خانوادگي تركيبي است از حسيني ‌بهشتي. در دوم آبان 1307 در شهر اصفهان در محله لومبان متولد شدم، منطقه زندگي ما يك منطقه قديمي است، از مناطق بسيار قديمي شهر است. خانواده من يك خانواده روحاني است. پدرم روحاني بود. تحصيلاتم را در يك مكتبخانه در سن چهار سالگي آغاز كردم.

خيلي سريع خواندن و نوشتن و خواندن قرآن را ياد گرفتم و در جمع خانواده به عنوان يك نوجوان تيزهوش شناخته شدم. تا اينكه قرار شد به دبستان بروم. دبستان دولتي ثروت، در آن موقع كه بعدها به نام 15 بهمن ناميده شد. وقتي آنجا رفتم از من امتحان ورودي گرفتند و گفتند كه بايد به كلاس ششم برود ولي از نظر سن نمي‌توانم بنابراين در كلاس چهارم پذيرفته شدم و تحصيلات دبستاني را همان جا به پايان رساندم.

از آنجا به دبيرستان سعدي رفتم. سال اول و دوم را در دبيرستان گذراندم و اوايل سال دوم بود كه حوادث شهريور 20 پيش آمد، با حوادث شهريور 20 علاقه و شوري در نوجوان‌ها براي يادگيري معارف اسلامي به وجود آمد. در سال 1321 تحصيلات دبيرستان را رها كردم به مدرسه صدر اصفهان رفتم براي ادامه تحصيل، چون در اين فاصله يك مقدار خوانده بودم.

از سال 1321 تا 1325 در اصفهان تحصيلات ادبيات عرب، منطق، كلام و سطوح فقه و اصول را با سرعت خواندم كه اين سرعت و پيشرفت موجب شد حوزه آنجا با لطف فراوان با من برخورد كند. در سال 1324 از پدر و مادرم خواستم اجازه بدهند در حجره‌اي كه در مدرسه داشته باشم شب‌ها هم در آنجا بمانم و به تمام معنا طلبه شبانه‌روزي باشم. اين را بگويم كه در دبيرستان در سال اول و دوم زبان خارجي ما فرانسه بود و در آن دو سال فرانسه خوانده بودم ولي در محيط اجتماعي آن روز آموزش زبان انگليسي بيشتر بود و در سال آخر كه در اصفهان بودم تصميم گرفتم يك دوره زبان انگليسي ياد بگيرم. يك دوره كامل «دريدر» خواندم و با انگليسي آشنا شدم.

در سال 1325 به قم آمدم. حدود شش ماه در قم سطح، مكاسب و كفايه را تكميل كردم و از اول 1326 درس خارج را شروع كرديم. درس خارج فقه و اصول نزد استاد مرحوم آيت ‌الله محقق داماد مي‌رفتم و همچنين درس استاد و مربي بزرگوارم و رهبرمان امام خميني(ره) و بعد درس مرحوم آيت‌الله بروجردي، تعدادي درس مرحوم آيت‌الله سيد محمد تقي خوانساري و كمي هم درس مرحوم آيت‌الله حجت كوه ‌كمري.

به قم كه آمدم به مدرسه حجتيه رفتم. مدرسه‌اي بود كه مرحوم آيت‌الله حجت تازه بنيانگذاري كرده بودند.

در آن سال‌هايي بود كه استادمان آيت‌الله طباطبايي از تبريز به قم آمده بودند. در سال 1327 به فكر افتادم كه تحصيلات جديد را هم ادامه بدهم. بنابراين با گرفتن ديپلم ادبي به صورت متفرقه و آمدن به «دانشكده معقول و منقول» آن موقع كه حالا «الهيات و معارف اسلامي» نام دارد دوره ليسانس را گذراندم . در سال 1329 ، 1330 در تهران بودم و براي تأمين هزينه‌ام تدريس مي‌كردم و خودكفا بودم. سال 1330 ليسانس شدم و براي ادامه تحصيل به قم برگشتم و البته براي تدريس در دبيرستان‌ها، به عنوان دبير زبان انگليسي در دبيرستان حكيم نظامي قم مشغول تدريس شدم.

در سال 1329 و 1330 كه تهران بودم، مقارن بود با اوج مبارزات سياسي و اجتماعي نهضت ملي نفت به رهبري مرحوم آيت‌الله كاشاني و مرحوم دكتر مصدق و به صورت يك جوان معمم مشتاق در تظاهرات و اجتماعات و ميتينگ‌ها شركت مي‌كردم. در سال 1331 در جريان 30 تير آن موقع تابستان به اصفهان رفته بودم و در اعتصابات 26 تا 30 تير فعاليت داشتم و شايد اولين يا دومين سخنراني اعتصاب كه در ساختمان تلگرافخانه بود را به عهده من گذاشتند.

بعد از كودتاي 28 مرداد در يك جمع‌بندي به اين نتيجه رسيدم كه در آن نهضت ما كادرهاي ساخته شده كم داشتيم، بنابراين تصميم گرفتيم يك حركت فرهنگي ايجاد كنيم و در زير پوشش آن كادر بسازيم. دبيرستاني به نام دين و دانش در قم تأسيس كرديم و با همكاري دوستان، كه مسئوليت اداره‌اش مستقيماً به عهده من بود تا سال 1342 كه در قم بودم و همچنان مسئوليت اداره آن را به عهده داشتم و در ضمن در حوزه هم تدريس مي‌كردم و يك حركت فرهنگي نو هم در حوزه به وجود آورديم و رابطه‌اي هم با جوان‌هاي دانشگاهي برقرار كرديم پيوند ميان دانشجو و طلبه و روحاني را پيوندي مبارك يافتيم.

در سال‌هاي 1335 تا 1338 دوره دكتري فلسفه و معقول را در دانشكده الهيات گذراندم، در حالي كه در قم بودم و براي درس‌ها و كارها به تهران مي‌آمدم.

در سال 1339 ما سخت به فكر سامان دادن به حوزه علميه قم افتاديم. مدرسين حوزه جلسات متعددي داشتند براي برنامه‌ريزي نظم حوزه و سازمان‌دهي به حوزه، در دو تا از اين جلسات بنده هم شركت داشتم، كار ما در يكي از اين جلسات به ثمر رسيد و دراين جلسه آقاي رباني شيرازي و مرحوم آقاي شهيد سعيدي و خيلي ديگر از برادران شركت داشتند، آقاي مشكيني و خيلي‌هاي ديگر.

طي برنامه‌اي توانستيم طرح و برنامه تحصيلات علوم اسلامي در حوزه تهيه كنيم. در هفده سال اين پايه‌اي شد براي تشكيل مدارس نمونه‌اي كه نمونه معروف‌ترش مدرسه حقانيه يا مدرسه منتظريه به نام مهدي منتظراست. در همان سال‌ها ما در قم به مناسبت تقويت پيوند دانش ‌آموز و فرهنگي و دانشجو و طلبه به ايجاد كانون دانش‌آموزان قم دست زديم و مسئوليت مستقيم اين كار را برادر، همكار و دوست عزيزم مرحوم شهيد دكتر مفتح به دست گرفتند.

سال 42 به تهران آمدم و در ادامه كارها با گروه‌هاي مبارز از نزديك رابطه برقرار كرديم. از كارهايي را كه فراموش كردم اگر اشتباه نكرده باشم 41 يا اوايل 42 در يك جشن مبعث كه دانشجويان دانشگاه تهران در اميرآباد در سالن غذاخوري برگزار كرده بودند، دعوت كردند كه من درآن روز مبعث سخنراني كنم. در اين سخنراني موضوعي را من مطرح كردم به عنوان «مبارزه با تحريف يكي از هدف‌هاي بعثت است» و در اين سخنراني طرح يك كار تحقيقاتي اسلامي را ارائه كردم كه آن سخنراني بعدها در مكتب تشيع چاپ شد.

مسلمان‌هاي هامبورگ به مناسبت مسجد هامبورگ كه بنيانگذارش روحانيت بود كه به دست مرحوم آيت‌آلله بروجردي گذارده شده بود فشار آورده بودند به مراجع كه چون مرحوم محققي آمده بودند به ايران بايد يك نفر روحاني به آنجا برود. اين فشارها متوجه آيت‌الله ميلاني و آيت‌الله خوانساري شده بود، آيت‌الله حائري و آيت‌الله ميلاني به بنده اصرار كردند كه بايد برويد به آنجا، از طرفي ديگر چون شاخه نظامي هيئت‌هاي مؤتلفه تصويب كرده بودند كه منصور را اعدام كنند و بعد از اعدام انقلابي منصور پرونده دنبال شد و اسم بنده هم در آن پرونده بود دوستان فكر مي‌كردند كه به صورتي من را از ايران خارج كنند و در خارج مشغول فعاليت‌هايي باشم.

البته خود من ترجيح مي‌دادم در ايران بمانم. مشكل من گذرنامه بود كه به من نمي‌دادند ولي با تلاش مشكل گذرنامه حل شد و به هامبورگ رفتم. تصميم اين بود كه مدت كوتاهي آنجا بمانم و كار آنجا كه سامان گرفت برگردم ولي در آنجا احساس كردم كه دانشجويان سخت محتاج هستند به تشكيلات اسلامي .

هسته اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان گروه فارسي زبان آنجا را به وجود آورديم و مركز اسلامي هامبورگ سامان گرفت. بيش از 5 سال آنجا بودم كه طي اين 5 سال سفري به حج مشرف شدم، سفري به سوريه، لبنان و آمدم به تركيه براي بازديد از فعاليت‌هاي اسلامي آنجا و تجديد عهد با دوستان و به ويژه برادر عزيزمان آقاي صدر (امام موسي صدر) و اميدوارم هر كجا كه هست مورد رحمت خداوند باشد و به آغوش جامعه‌مان بازگردد و سفري هم به عراق آمدم و به خدمت امام رفتم در سال 48 ، به هر حال كارهاي آنجا سر و سامان گرفت و در سال 1349 به ايران براي يك مسافرت آمدم.

مطمئن بودم كه با اين آمدن امكان بازگشتم كم است. در اينجا مدتي كارهاي آزاد داشتم كه باز دوباره قرار شد كار برنامه‌ريزي و تهيه كتاب‌ها را دنبال كنيم بعد مسئله تشكيل روحانيت مبارز و همكاري با مبارزات، بخشي از وقت ما را گرفت. تا اينكه در سال 1355 هسته‌هايي براي كارهاي تشكيلاتي به وجود آورديم و در سال 1356 – 1357 روحانيت مبارز شكل گرفت و همان سال‌ها درصدد ايجاد تشكيلات گسترده مخفي يا نيمه ‌مخفي و نيمه‌ علني به عنوان يك حزب و يك تشكيلات سياسي بوديم.

در سال 56 كه مساول مبارزاتي اوج گرفت، همه نيروها را متمركز كرديم و بحمدالله با شركت فعال همه برادران روحاني در راهپيمايي‌ها و مبارزات انقلاب به پيروزي رسيد...

هفتم تير ماه 1360 اگر چه روزي است كه ملت ايران ، شهيد بهشتي كه خود "‌يك ملت بود براي اين ملت ما" و نيز 72 تن از ياران انقلاب را از دست داد ، اما در عين حال روزي است كه چهره منافقين كوردل بيش از پيش براي همگان آشكار شده و صفوف انقلاب اسلامي را مستحكم‌تر ساخت.

شهيد مظلوم بهشتي از پيشتازان نهضت اسلامي بود و با درك و بينش عميقي كه از اسلام و مسائل روز داشت همواره در سنگرهاي فرهنگي ، علمي و مبارزاتي نقش مهمي ايفا نمود. وي از معماران نظام اسلامي بودند كه نقش مهمي در تهيه قانون اساسي نظام جمهوري اسلامي داشتند .

حضرت امام(ره) در پيام خود به مناسبت شهادت ايشان فرمود: شهيد بهشتي مظلوم زيست و مظلوم بود و خار چشم دشمنان اسلام بود.
 جمعه 7 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 286]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن