محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845803329
دکتر افشین یداللهی
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: دل تنگم05-04-2008, 11:10 PMسلام... با اجازه ی دوستان... دیدم تاپیک خاصی برای شاعر معاصرمون نیست تصمیم گرفتم این تاپیک اختصاصی را برای دکتر افشین یداللهی بذارم... یا علی... دل تنگم05-04-2008, 11:17 PMدکتر افشین یداللهی متولد دی ماه 1347 در اصفهان و بزرگ شده تهران است. در رشته ی روانشناسی تحصیل کرده و هم اکنون روان پزشک می باشد. از سال 74 شروع به ترانه سرایی کرده و کار اولش سال 76 که در مورد شخصیت امام حسین(ع) است در ارکستر سازمان صدا و سیما و با آهنگسازی فواد حجازی و خوانندگی خشایار اعتمادی اجرا می شود، کار دومش شعر از فارس تا خزر با آهنگ سازی شادمهر عقیلی و خوانندگی خشایار اعتمادی اجرا شد. ایشان هم اکنون در خانه ی ترانه ی تهران با همکاری چند تن از ترانه سرایان مشهور کشور در حال همکاری هستند و مسئولیت دبیری و مجری جلسه را نیز دارا می باشند. افشین یداللهی برای بسیاری از سریال های تلویزیونی ترانه سروده است که می توان به سریال اخیر"میوه ممنوعه" اشاره کرد که 4 ترانه از ایشان در این سریال توسط احسان خواجه امیری خوانده شد. - تعدادی از آثار: برای آخرین بار ( از آلبوم برای اولین بار از احسان خواجه امیری) تیتراژ پایانی پول کثیف (از تیتراژ پایانی این مجموعه از احسان خواجه امیری) تیتراژ سریال میوه ممنوعه ( از کارهای ماه رمضان از احسان خواجه امیری) تیتراژ سریال مدار صفر درجه ( تیتراژ پایانی سریال مدار صفر درجه از علیرضا قربانی) غریبانه ( از آلبوم برای اولین بار از احسان خواجه امیری) خیال تو ( از آلبوم برای اولین بار از احسان خواجه امیری) وقتی که نباشی ( از آلبوم برای اولین بار از احسان خواجه امیری) تیتراژ پایانی سریال کمربندها را ببندیم ( از آلبوم برای اولین بار از فتحعلی اویسی) تیتراژ پایانی سریال غریبانه ( از آلبوم برای اولین بار از احسان خواجه امیری) شب نقاشی ( از آلبوم فقط نگاه می کنم از حامی) ترانه ی میانی سریال غریبانه ( از آلبوم فقط نگاه می کنم از احسان خواجه امیری) انگار نه انگار ( از آلبوم برای اولین بار از احسان خواجه امیری) حس غریبی ( از آلبوم برای اولین بار از احسان خواجه امیری) تیتراژ پایانی برای آخرین بار ( از آلبوم برای اولین بار از احسان خواجه امیری) من بی تو ( از آلبوم برای اولین بار از احسان خواجه امیری) لبخند اجباری ( از آلبوم برای اولین بار از احسان خواجه امیری) زمونه ( از آلبوم برای اولین بار از احسان خواجه امیری) شب آفتابی ( از آلبوم نون و دلقک از محمد اصفهانی) ترانه خونه ( از آلبوم برای اولین بار از احسان خواجه امیری) آخرین قسمت سریال غریبانه ( از آلبوم برای اولین بار از احسان خواجه امیری) طعنه ( از آلبوم طعنه از خشایار اعتمادی) تیتراژ آغازین سریال برای آخرین بار ( از آلبوم طعنه از احسان خواجه امیری) مجموعه نمایشی نیمکت (پایانی) ( از آلبوم طعنه از پویا نیکپور) تیتراژ آخر سریال عشق گمشده ( از آلبوم طعنه از امیرحسین مدرس) تیتراژ پایانی سریال تلویزیونی مزرعه کوچک ( از آلبوم طعنه از سعید عبدالهی نیا) شانس ( از آلبوم سلام آخر از احسان خواجه امیری) جدایی ( از آلبوم سلام آخر از احسان خواجه امیری) تمومش کن ( از آلبوم سلام آخر از احسان خواجه امیری) باور نمی کنم ( از آلبوم سلام آخر از احسان خواجه امیری) فصل بارونی ( از آلبوم سلام آخر از احسان خواجه امیری) با من خطر کن ( از آلبوم با من خطر کن از علیرضا بلوری) حصار ( از آلبوم با من خطر کن از علیرضا بلوری) يه جايي ( از آلبوم دو تا قلب يادگاري از کیارش حسن زاده) شب دهم ( از آلبوم شب دهم از علیرضا قربانی) البته آثار اجرا شده ی استاد یداللهی تنها شامل این تعداد نمی شوند بلکه این فقط برخی از کارهای ایشان است. ایشان ترانه ها و اشعار اجرا نشده ی بسیاری نیز دارن که سعی می کنم در مورد آنها نیز صحبت بشود. ایشان تا به حال با خوانندگان بسیاری همچون علیرضا عصّار، نیما مسیحا، مانی رهنما، علیرضا قربانی، احسان خواجه امیری، مسعود خادم، علیرضا بلوری، قاسم افشار، امیر تاجیک و خواننده های دیگر همکاری کرده است. امیدوارم این تاپیک بتواند گوشه ای از توانایی و هنر استاد یداللهی رو به نحو مناسب انعکاس دهد، در صورتی که توانایی و تبحر ایشان بر هیچ کسی پوشیده نیست. "گفتی باشم حالا هستم چشم به راه یه نگاهت" دل تنگم05-04-2008, 11:23 PMاگر تولد شعر عاشورایی و اشعار کسایی(قرن چهارم) و اوج آن را زمان صفویه و یا اشعار محتشم کاشانی بدانیم؛ برای ترانه عاشورایی هم میتوانیم چنین تولد و اوجی را در نظر بگیریم؟ یداللهی: در بسیاری موارد، بین ملودیهای عاشورایی و ملودیهای موسیقی با کلام در مضمونهای دیگر ارتباط وجود داشته است. ضمناً بستر ملودیهای عاشورایی، موسیقی ردیفی ما بوده و هست. درباره کلامها(ترانه یا اشعار) هم، بسیاری از کلامها روی ملودیهایی گذاشته شده که گاهی شعر دیگری داشتهاند و یا به عکس؛ یک نمونه آن، ترانهای از داریوش رفیعی است که به نام زهره معروف است. ملودی آن در دستگاه سه گاه است و بیش از 80 سال پیش در نوحههای امام حسین (ع) آن را میخواندند: روز عاشورا حسین آن شاه مظلومان این چنین میگفت با آن قوم بیایمان با وجود این نمونهها شاید نتوانیم زمان مشخصی را برای تولد ترانههای عاشورایی به صورت مستقل در نظر بگیریم. به این ترتیب میتوان گفت برای ترانه عاشورایی مثل خود ترانه در مفهوم کلی، تعریف مشخصی نداریم. یداللهی: حتی در شعر حافظ، با نگاهی تغزلی به موضوع عاشورا پرداخته شده است. مانند: رندان تشنهلب را آبی نمیدهد کس گویی ولیشناسان رفتند از این ولایت علاوه بر این، اشعاری که موفقخوانها درتعزیه میخواندند، هرچند ظاهرا ترانه نیست، اما چون با ملودی اجرا میشود، شکلی از ترانه عاشورایی است. با این نگاه حتی تکبیتهایی که برای افزایش بار عاطفی یا ضربهزنندگی بین ترانهها و اشعار اصلی خوانده میشد، کاربرد ترانه دارند و ترانه عاشورایی محسوب میشوند. در واقع شاید تعریف مشخصی از ترانه عاشورایی نداشته باشیم، اما با این وجود تعریف حسی خود ترانهسرا همیشه چارچوبهایی را برایش مشخص کرده که در همان حیطه هم برای عاشورا سروده است. پرداختن به بعد حماسی واقعه عاشورا، چقدر در ترانهها و اشعارمان دیده میشود؟ معتقدید بیان حماسی این واقعه چه تاثیری روی انتقال درست مفاهیم عاشورا دارد؟ یداللهی: باور و احساس نیاز ترانهسرا یا شاعر برای پرداختن به بعد حماسی واقعه عاشورا، نخستین گام برای پرداختن شاعر به مضامین عاشورا از این نگاه است. به این معنی که ترانهسرا یا شاعر باید ابتدا به ضرورت پرداختن به این بعد از واقعه عاشورا، یعنی بعد حماسی این واقعه عظیم، باور قلبی داشته باشد. گام دوم این که شاعر یا ترانهسرا باید باور کند که تنها راه نشان دادن ارادت به اهل بیت(ع)، ذکر مصیبتها نیست؛ هرچند این بعد قضیه هم محترم و مهم است. در واقع نگاه حماسی به واقعه عاشورا، نقل رشادتها و اهداف اجتماعی واحد امام حسین(ع) و یارانش، به قدر نگاه آیینی و سوگوارانه به این واقعه، تاثیرگذار و ضروری است. بنابراین علاوه بر اشعار یا ترانههای آیینی، ترانهها و اشعار حماسی هم به خوبی میتوانند ارزش ها و مفاهیم این واقعه را روایت کنند. در یک نگاه کلی، پرداختن به مصائب قیام عاشورا لازم است، اما کافی نیست و باید به جنبههای حماسی، اجتماعی و عرفانی عاشورا هم بپردازیم. گفتگو از مهتاب خسروشاهی منبع: پایگاه خبری خیمه دل تنگم05-04-2008, 11:41 PM-خانمها آقایان دختر ها پسرها سلام شب شیشه ای شما بخیر. سئوال امشب برنامه: -کلام کدام ترانه را می پسندید؟ 1-استاد علی معلم 2-افشین یدالهی 3-روزبه بمانی 4-فرزاد حسنی -امشب مهمان شب شیشه ای یک ترانه سرای مشهور است. رشته ی اصلی او روانپزشکی است به این دلیل شناخت خوبی نسبت به روان مخاطبش دارد بارها و بارها تیتراژهای برنامه های تلویزیونی را با کلام موزون ایشان شنیده اید دکتر افشین یدالهی سلام شب شما بخیر. من هم سلام عرض میکنم خدمت شما و همه بیندگان عزیز. -آقای افشین یدالهی شما هم که از آدم هایی هستید که از رانت استفاده می کنید از توجه ویژه مدیران استفاده میکنید که الان 6،5تا از تیتراژهای برنامه های صدا وسیما با ترانه های شما به روی آنتن میرود چه جوری این پسر خاله بودن را با مدیران صدا وسیما بدست آوردید؟ دلیلش این است که من اصلاً مراجعه حضوری به صدا و سیما نداشته ام و برحسب یک اتفاق این قضیه پیش آمده تیراژ اولی که به صورت رسمی انجام شد مال «بازی پنهان» بود که از شبکه 5 پخش شد که دوست عزیزم آقای امید حجت خوانده بودند و بعد فیلم «خط قرمز» بود که به من زنگ زدنند و گفتند که ما یک ملودی داریم و روی آن ترانه بزار،کارگردان این کار آقای قاسم جعفری بودند که من ایشان را ندیده بودم و نمیشناختم ،همکاری بعدی باجناب جعفری در سریال «شب آفتابی» بودکه زنگ زدند و کار را انجام دادیم که ایشان هم من را نمی شناختند همکاری بعدی در «مسافری از هند» بودکه ما هنوز همدیگر را ملاقات نکرده بودیم. -آقای دکتر همه کسانی که در بین بعضی از دوستان متهم به پسر خالگی می شوند هر موقع از ایشان سئوال میکنیم میگویند که نه ما اصلاً مدیران صدا و سیما را تا بحال از نزدیک ندیده ایم و نمی شناسیم حتماً یک چیزی بوده که و یا اتفاقی نبوده که این حرفها پشت سر شما بوده. خیر پشت سر خیلی ها حرف می زنند و ممکنه اتفاقی باشد البته من این مسئله را مسئله مهمی نمیدانم .ولی من در 2شاخه ای که کار کردم یکی آقای فردین خلعتبری بوده و دیگری آقای قاسم جعفری یکی آهنگساز و دیگری کارگردان اتفاقاً افراد پر کاری در صدا و سیما بودند . -این همه ما در کشور ترانه سرا داریم چرا فقط شما چند نفر را برای تیتراژهای تلویزیونی انتخاب میکنند؟ این سئوال قضیه اش فرق میکند به نظر من صدا و سیما می تواند استعدادهای جوان یا غیر جوان را که استعداد و توانایی زیادی هم دارند را جذب بکند به نظر من این قدم را صدا وسیما باید بردارد .حالا من بخاطر کارهایی که کردم شاید بیشتر شناخته شدم در این زمینه وباز هم می گویم که هیچ رانتی در کار نبوده و من و آقای خلعتبری دوستان خوبی هستیم و از نظر کاری باهم ارتباط خوبی برقرار میکنیم . -حداقل و حداکثر مبلغ به اصطلاح غزل فروشی در ایران چقدر است ؟ غزل فروشی یک بار منفی داره همان چیزی که شما فرمودید.چیزی که مد نظر شمااست ترانه است نه غزل و حالا همین ترانه قیمتهای متفاوتی دارد از مجانی و رایگان شروع می شود تاپانصدهزارتومان.البته قصد اصلی من این مبالغ نیست قصد اصلی من کار خوب است خیلی وقت ها ممکنه با دوستانم به گونه ی دیگری برخورد بکنیم ولی دوستان دیگری هم هستند که این قیمت میگیرند البته بستگی به تعدادکارهایشان هم دارد. -شما الان چند نفر ترانه سرای خوب در موسیقی پاپ ایران می شناسید؟ از نظر،کسانی که واقعاًدارند کار میکنند و ترانه هایشان به حد اجرا رسیده باشد و حرفی برای گفتن داشته باشند تعدادشان زیاداست ولی کسانی که مابخواهیم به نام بشناسیم تعداد آنها اندک می شود ولی پتانسیلی که در عصر حاضر در ترانه سراهای ما است واقعاً زیاد است ولی متأسفانه شاید مجال بروز آنچنانی پیدا نمیکنند. -مجال بروز را همین میگویند که مثلاً تهیه کنندگان و کارگردانهای تلویزیونی یکسری افراد خاص را می شناسند فقط میروند دنبال آنها و جوانهایی که ترانه های خوب دارند همینطور با ترانه هایشان می مانند. مورد مصرف ترانه فقط در تلویزیون نیست ما این همه خواننده ترانه سرا و آهنگساز داریم که مطرح هم هستند و فروش زیادی هم داشته آثارشان ولی در سطح تلویزیون نبودند وکارهایشان در سطح بازار عام به جامعه دادند. -به هر حال شاید بعضی از آدمها یک قدرت های ویژه ای دارند همه چیز را هم به حساب پسر خاله بودن نگذاریم حتماً یکسری نقاط قوت در بعضی ها است که برجسته میشوند. یکی از دوستان ما میگفتند که هیچکس اتفاقی به یک جایگاه شاخص نمیرسد حالا می تواند در هر زمینه ای باشد هنری ورزشی و غیره. در زمینه ی ترانه که به عنوان یک هنر حرفه ای است باید اصول حرفه ای گری را هم رعایت کنیم. ترانه سرا بایدکلام بسیار قوی داشته باشد و اگر معنای حرفه ای بودن را نداند متأسفانه نمیتواند موفق بشود. حالا این فضای حرفه ای در صداو سیما به یک صورت است و در جامعه به یک صورت دیگر. - شما به عنوان یک ترانه سرایی که خیلی ها به شمااعتماد دارند در دنیای موسیقی به رانت و پسر خالگی در صدا و سیما چقدر معتقد هستید؟ ما میتوانیم آشنا بودن و راحت بودن از لحاظ همکاری تعبییر بکنیم ،یا یک رابطه ی کاری سالم اگر آن فردی که دارد کار انجام میدهد و موفق است حالا اگر پسر خاله است یا نه هیچ تفاوتی نمیکند مهم بازده کار است و مسئله اینجا است که ما مانع کس دیگری نشده باشیم شخص خود من اگر کار میکنم نمیگویم که چون من دارم کار میکنم پس شخص دیگری نباشد، نه اگر کسی به من پیشنهادی کرده من انجام داده ام مثلاً بوده که ما این کار را به چند نفر میدهیم همه بگویند و یک نفر انتخاب بشود من میگویم شاید این روال خوبی نباشد، من میگویم کارگردان و تهیه کننده باید تکلیفش را باخودش بداند و باکسی که میخواهند کار کنند مشخص باشد و بعد به آن سفارش بدهد. -پس شما میفرمایید که آشنایی هارا هم میشود تعبیر به رانت کرد و هم اینکه اگر کسی توانایی دارد توانا است و کارش نمیشود کرد حالا بیایم کار ندهیم به او چون می شناسیمش. مسئله این است که الان افراد زیادی هستند در ترانه سرایی،ما الان یک خانه ترانه داریم از 5سال پیش که بچه های زیادی هستند که در آنجا ترانه هایشان را می خوانند و عده زیادی هستند که قابلیت کار در صدا و سینما را دارند شاید این وظیفه صداو سیما باشد که یک قدم نزدیکتر بشود و ببیند که آیا واقعاً کسی هست یانه ، و این افراد همه مجتمع هستند و همه کارهایشان را می خوانند،یعنی اگر یک قدم کوتاه از سمت صدا و سیما باشد تعداد بسیار زیادی استعدادکشف می شود. -آقای یدالهی چون خیلی ها علاقه مند به دنیای موسیقی هستند آهنگساز شدن و خواننده بودن برای آنها سخت است و بهترین راه را ترانه گفتن میدانند و به این خاطر ورودی ترانه سرایی خیلی زیاد است در ایران آیا ما با هر توانایی از ادبیات می توانیم ترانه سرایی کنیم یعنی این یک قضیه علمی است یا هر جمله ای حس ما گفت هرچند که قافیه هم داشت یا نه بنویسیم . من یکبار یک جمله ای گفتم که ،وقتی که سالها ترانه هایت را بی اجازه زمزمه کنند آنوقت اجازه داری خود را ترانه سرا بنامی. یعنی اینکه ترانه سرایی ممکنه در شروع به نظر کمی ساده بیاید ولی کار ساده ای نیست ما اگر کمی به گذشته ی ترانه فکر بکنیم میبینیم که در یک دوره از این کار ما فقط چند نفر ترانه سرا و تصنیف سرای حرفه ای در این کار داشتیم در حالی که تعداد کسانی که در این زمینه کار کردند خیلی زیاد هستند وکسانی که شاخص می شوند واسم و ترانه هایش در یادها می ماند کم اند الان هم همینطور است در واقع ترانه سرایی یک کار سهل و ممتنع است که هر کسی حتی اگر شاعر بود میتواند ترانه سرا باشد برای ترانه سرا بودن شاعر بودن لازم است ولی کافی نیست. -پس روش آن چه جوری است،مثلاً الان یک جوانی دوست دارد ترانه سرا بشود چکار باید بکند که ترانه هایش قوی بشوند چه به لحاظ احساس چه به لحاظ ساختار؟ ترانه هنوز یک قوانین مدونی ندارد ما هنوز در روی اسم ترانه هم توافق نداریم،ما در این توافق نداریم که به چه چیزی می شود اسم ترانه را اطلاق کردکه چی است و چی نیست حتی این تعریف در طول زمانهای مختلف هم تغییر میکند مسئله ی اول این است که آن فرد مسلماً باید اصول اولیه ادبی و شعری را بداند حالا اگر میخواهد این ساختارها و ادبیات را بشکند باید باتسلط و آگاهی این کار را بکند،کسی که اصول اولیه وزن و قافیه را نمیداند و بخواهد ساختار شکنی بکند،شاید خیلی نتواند موفق بشود، قسمت اول تکنیک کار است و قسمت دوم این است که حرفی برای گفتن داشته باشد، اصلا در هنر شاید بیان خلاق احساسات یااندیشه باشد هرکسی می تواند اندیشه شخصی خودش را داشته باشد و قرار نیست که آن اندیشه یک اندیشه پیچیده و بقرنجی باشد مهم این است که حرفی برای گفتن داشته باشد و آن حرف را با تکنیک لازم بگوید حالا پیشرفت کار مسلماً طعم خودش را پیدا میکند و حال و هوای خودش را پیدا میکند. -جدیداً در فضای یکی دوسال اخیر موسیقی پاپ در کشورمان خوانندگان خیلی محبوبی وجود دارند که خودشان هم ترانه سرایی میکنندکه یکی از محبوبترین هایش هم مهمان برنامه مابود و می پذیرفت که چهار چوب ترانه هایش شاید بعضی جاها ایراد داشته باشد ولی این یک حس است،یا بسیاری از این موسیقی های زیر زمینی که شنوندگان زیادی هم در بعضی مواقع پیدا میکنه به لحاظ تکنیک ترانه زیاد قوی نیستند ولی حس زیادی دارند این نفی کننده حرف شما نیست که الان تکنیک در ترانه زیاد مهم نیست؟ این دو قسمت از کار است حالا ما هرکدام از آنها را اگر بهش کمتر بپردازیم در آن قسمت ضعف داریم ولی این به معنی این نیست که لزوماًاین کار ارتباط برقرار نمیکند خیلی از کارهااست که بعضی وقتهاایراد های تکنیکی دارد ولی چون بدلیل اینکه حس بالایی دارد ارتباط برقرار میکند ضمن اینکه ما ارزیابیمان را قسمتی از آن را ارتباط با مخاطب و تیراژ قرار میدهیم که بسیار هم مهم است از نظر من ولی اگر بخواهیم موشکافانه تر نگاه بکنیم به یک ترانه، مسلماً یک بعد کار قسمت تکنیکی کار است اگر کار با همان حس تکنیک در آن رعایت بشود،البته تکنیک کافی، ما میتوانیم به قدری تکنیکی عمل بکنیم .که اینقدر دست و پا گیر باشد این تکنیک ما هیچ انعطافی نداشته باشیم .با خیلی از دوستانی که در زمینه شعر کلاسیک کار میکنند وقتی برخورد میکنیم اینقدر درگیر تکنیک کار هستند که عملاً خلاقیت از آنها دور میشود ما نمیگوییم که تکنیک لزوماً باید باشد و هیچ تغییری نمیکند اگر جایی حس آنقدر قوی است که ارزشمند است ما حتی میتوانیم تکنیک را فدا کنیم ولی اگر این یک روال قالب بشود و تکنیک نداشتن ضعف یک کار بشود غالباً آن کار موفق نخواهد بود. -آقای دکتر شما نمی خواهید بخوانید؟ چون من کار پزشکی رادارم انجام میدهم در کنار کار ترانه سرایی همین وقت من را میگیرد حالا به همین 2 تا برسیم خیلی هنر کردیم . -مراجعین شما میدانند که شما ترانه سرا هستید؟ بله خیلی از آنها می دانند و دفتر های شعرشان را می آوردند که من نظری بدهم. -محور اصلی ترانه وقتی می خواهد به دل بشیند عشق است و ما تقسیم بندی کردیم و می گوییم یک عشق زمینی داریم و یک عشق آسمانی،که عشق زمینی مقدمه رسیدن به عشق آسمانی است پس فی نفس پذیرفته ایم که عشق زمینی وجود دارد و بدیهی است و آن هم عشق ناجوری نیست من می توانم همسرم را دوست داشته باشم مادرم را دوست داشته باشم یا پدرم را، این یک اپیدمی شده که وقتی ما یک ترانه عاشقانه می سراییم و تابلو هم است که این ترانه عاشقانه زمینی است برای اینکه عمق بدهیم به ترانه خودمان به لحاظ ظاهری و برای اخذ مجوز این عشق را سریع مرتبط میکنیم به عشق آسمانی میگوییم که برای خدا یا امام زمان گفتم من فکر میکنم که هم عشق آسمانی را کوچک کردیم بااین کار و هم اصل بدیهی عشق زمینی را انکار میکنیم نظر شما چیست؟ به هر حال موضوع معمول ترانه هااین است ولی قالب ترانه هابه این موضوع خلاصه نمیشود موضوع اجتماعی و دیگر هم داریم این برمیگردد به سیاستهایی که بعضی مواقع در تصویر است مثلاً اگر ما این را بپذیریم به عنوان یک واقعه ،همه ی افراد در یک شرایط سنی این عواطف را تجربه می کنند این از اول وجود داشته و وجود هم خواهد داشت مهم این است که ما این را چه جور مطرح بکنیم اگر یک فردی را دیدیم که برای آن عشق زمینی شعر گفته برای همان هم گفته حالا درست است که یک ترانه را می شود به هر دو نوع تعبیر کرد ولی بعضی از ترانه ها قابلیت این کار را ندارند اگر این محدودیت را بگذاریم که در مورد عشق زمینی نباید صحبت بشود ... -مگر الان چنین قانونی است؟ الان بهتر شده وضعیت ،ما در سریال هایمان به عشق زمینی میپردازیم خیلی راحت یعنی یک نفر عاشق کسی بشود و غیره.ولی وقتی بخواهیم این را در قالب شعر بیان کنیم با یک سری محدودیت مواجه میشویم،اگر این هست وجود دارد و کسی هم این را انکار نکرده و پیش می آید به عنوان یک موضوع طبیعی که پیش می آید در زندگی هرکس و درسهایی هم به ما میدهد که شروع بعضی از موارد خودشناسی هم است از همین مسئله شروع می شود و باید به آن پرداخت اگربیان نشود و محدود بشود باید این ترانه را مربوط بدهیم به یک فضای معنوی و یک شخصیت معنوی و دینی وآن را توجیه کنیم . - شما چیزی فرمودید من باشما مخالفم شمافرمودید مااز سریال تلوزیونی می توانیم عشق را بگوییم ولی در ترانه نمی توانیم من می گویم تأثیر گذاشتن ترانه را با سریال مقایسه نکنیم چون تأثیر گذاری ترانه خیلی بیشتر است. آخر چیزی است که نیاز به ترانه و سریال ندارد زبان به زبان و سینه به سینه میگردد و می آید و عشق یک قسمتی از زندگی آدم است چه ترانه ای باشد چه نباشد چه سریالی باشد چه نباشد بنابراین ترانه یک روشی است برای ابراز این عشق برای تخلیه شدن عواطف و احساسات و یک ارتباط عاطفی که انسان می تواند بر قرار کند آدم میتواند یک آرامش بیشتری پیدا بکند بعد از گوش دادن یاسرودن ترانه،ولی عشق اصالت خودش را دارد و وجود دارد،حالا کلمه عشق را که ما میگوییم ،در ترانه ها و در زندگی ما عشق فقط یک اصطلاح است ولی مفهومش ممکنه آن چیزی که در اصطلاح است نباشد بعضی وقتها ترانه های مایک وابستگی است نه یک دلبستگی یعنی که ما التماس میکنیم که اگر تو نباشی من میمیرم درسته که این یک اغراق شاعرانه درش است و درست است که یک فرد عاشق مایه عاطفی در کلامش داشته باشد اما به این عشق نمی گوییم در واقع این یک التماس است ولی وجود دارد . -آقای دکتر حالا که عشق اینقدر در ترانه می تواند موثر باشد و مارا به ترانه برساند الان یک جریانی ایجاد شده که � سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4069]
-
گوناگون
پربازدیدترینها