واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: کپیهای بی نقص و عیبی که از خوانندگان آن طرف آب، آن قدر که گاهی نمیشود تشخیص داد که این قطعه را چه کسی خوانده است و درکجا؛ زیر زمینی در تهران یا استودیویی مجهز در قلب کالیفرنیا... عشق در موسیقی خودش را به شکلهای مختلف نشان میدهد موسیقی نوای عشق است؛ مرهم دل عاشق؛ چه آن وقت که غرق در سرور عشق است و چه آن وقت که در تب هجران میسوزد. انگار هر چه دل میخواهد، آهنگساز و خواننده روی دایره ریخته اند. به همین خاطر است که آن ترانه، آن تصنیف و آن قطعه هر زمانی که از جایی بلند شود، دست و پایی را میلرزاند و میبرد به خاطره ای دور. دوباره میشوی نوجوانی 14 ساله یا جوانی عاشق پیشه که تپشهای قلبت «عاشقی بد دردیه؟» عاشقی بهترین درد دنیاست؛ دردی که گاهی وقتها سیاه میشوی از رنجی که برایش میکشی اما هر چه باشد سیاهت نمیکند. 1- عشق ناله کناصلا مهم نیست که بنیامین بهادری دومین اثر خود را به بازار عرضه کرده است؛ مهم نیست که توانسته یا نتوانسته است موفقیت آلبوم اول خود را تکرار کند؛ همان اندازه که مهم نیست او در آلبوم دوم خودش هم عاشقانههای به یادماندنی دارد یا نه؛ مهم همان «دنیا دیگه مث تو نداره» است؛ آن جا که بنیامین جوان با تضرع و زاری در رثای عشقش میخواند و با همین قطعه یکدفعه به شهرت رسید؛ آن قدر که بسیاری زیر لب زمزمهاش کردند و هنوز که هنوز است، گاهی میشنوندش، میخوانندش و همان لذت را میبرند. شاید حزنی که هیچ وقت نمیتوان در بنیامین نادیده گرفت، باعث دلنشینی کارش شد؛ شاید هم سبکی که او برای اجرای قطعه به کار برده بود و در آن زمان نو به حساب میآمد. 2- عشق غمگینرضا صادقی از آن خوانندههایی است که شنوندگانش باید همه شان عاشق باشند، اما از نوع غمگینش. رضا صادقی عادت ندارد که قطعه ای را بی آن که خون به جگر شنوندگانش کند، بخواند. انگار این موضوع هیچ همخوانیای با روحیه اش ندارد. در ترانه ای صادقی همیشه عاشق صادق رودست سختی خورده است و به همین خاطر ترانهها و قطعههایش مرهم دل بسیاری است که دلشان شکسته است، رنج دیده اند و زخم خورده اند. سیاه پوش غم بودن هم برای خودش عالمی دارد. حالا هر چه ترانهها غمگینتر، هرچه سوزناکتر، بهتر: «چرا از من گذشتی خیلی ساده/ تو که میدونستی مرد پیاده/ جوونی شو پی عشق تو داده» 3- عشق بی اعصابگاهی وقتها بعضی آدمها میزنند زیر کاسه و کوزه هر چه عشق و عاشقی است. سر آغاز خواندن این سبک ترانهها که به ترانه اهی «واسوخت» معروف است علی رضا عصار بود: آن زمان که یک باره ترانه ای را به اجرا در آورد که خیلیها را انگشت به دهان کرد و برای خیلیهای دیگر حکم آب سردی را داشت که بر قلب شرحه شرحهشان ریخته میشد «خیال نکن نباشی بدون تو میمیرم/ گفته بودم عاشقم/ خب حرفمو پس میگیرم» این ترانه به خیلیها فهماند که گاهی میشود بیخیال عشق و عاشقی شد. شاید به همین خاطر بود که با چنان استقبالی رو به رو شد که ترانههایی از این دست هر روز بیشتر از روز گذشته به گوش رسید؛ آن قدر که کار به جایی رسید که حمید عسگری با خونسردی تمام در آلبومش بگوید: «من کشتمش» 4- عشق پروانه ایفریدون آسرایی که آلبوم اولش را منتشر کرد، خیلیها کنجکاو بودند ببینند خواننده ای که آن سوی آبها با خوانندههای آن طرفی خوانده چه شاهکاری زده است. گوش کردن اما همان و غرق شدن در لذت شنیدن یک قطعه آرام عاشقانه همان: «آهای خوشگل عاشق/ آهای عمر دقایق/ آهای وصله به موهای تو سنجاق شقایق» شاید این روزها دیگر کمتر این ترانه شنیده شود اما بعضی چیزها مثل عتیقه میماند. هر چه بیشتر از عمرشان بگذرد، باز از سکه نمیافتند. حکایت «آهای خوشگل عاشق» هم همین است؛ این که در خاطری نشسته و خاطره ای را شکل داده است. اگر نسل قبلتر ما حالا دلشان غنج میرود برای عاشقانههایی که در آن زمان بود و همه خاکساری در برابر معشوق بود، ما هم میتوانیم برای بچههایمان با حظ و لذت از عاشقانه ای آرام سخن بگوییم؛ عاشقانه ای که در آن «دل لاله عاشق بود و معشوق بنفشه ای تر» 5- عشق قدیمیخودمانیم عشق هم همان عشقهای قدیم؛ چیزی درشان بود که حالا نیست. صداقت بود یا نجابت معلوم نیست؛ فقط معلوم این است که خالص بود. برای همین است که ترانههای عاشقانه ای که از آن روزها مانده است؛ بدجوری به دل مینشیند. میان این همه کی بوردهای الکترونیکی و سازهای گوش خراش، میشود آرام گوش سپرد به ترانه ای قدیمی که با صدای محزون اما پرقدرت خوانده شده است؛ عاشقی که هر چه باشد، همچنان مغرور میخواند. حالا در این میان خیلیها مثل محمد اصفهانی به باز خوانی ترانههای گذشته پرداخته اند و اگر از انصاف نگذریم، موفق هم بوده اند؛ «امشب در سر شوری دارم/ امشب در دل نوری دارم» در این ترانههاست که میشود شکوه عشق را فهمید. میان این همه ترانههای بی مایه بد نیست گاهی هم از گذشتهها یاد کرد. نوستالژی گاهی وقتها خیلی زیباست. 6- عشق کپیکپیهای بی نقص و عیبی که از خوانندگان آن طرف آب، آن قدر که گاهی نمیشود تشخیص داد که این قطعه را چه کسی خوانده است و درکجا؛ زیر زمینی در تهران یا استودیویی مجهز در قلب کالیفرنیا. فرزاد فرزین و مهدی مقدم از این دسته اند. عاشقانههایشان هم همان شکلی است؛ «الهی که شفا پیدا کنی تو/ واسه دردات دوا پیدا کنی تو» یا وقتی میخوانند: «سپیده دم نم نم بارون و پرواز یه حس غریب آواز/ یه بهونه واسه آغاز/ ای عشق من/ اوج پاییز شد با تو بهارم/ تا مرز عشق من باید ببارم/ وقتی باشی تا ابد تو یارم» 7- عشق آوانگاردبعضیها قرعه بعضی چیزها را به نام خودشان میِزنند: یکی میآید سبک جدیدی را به وجود میآورد و یکی دیگر در یک جای دیگر دنیا برای اولین بار آن سبک را اجرا میکند؛ شاهکار بینش پژوه یکی از اینهاست. او برای اولین بار بعد از انقلاب آلبوم موسیقی «اسکناس» را در سبک رپ به اجرا در آورد؛ سبکی که این روزها آن قدر گروههای ریز و درشت در آن فعالیت دارند که آمار آن از دست رفته است. جالب اما این است که شاهکار هم از جمله خوانندگانی است که عاشقانههای ماندگاری خوانده است: «دستامو که میگیری هر پنجره نو میشه/ شب یکدفعه تسلیم عشق من و تو میشه/ دستامو که میگیری دیواری نمیمونه/ هر واژه غزل میشه تو خلوت این خونه» او البته در آلبوم بعدی اثری خواند که سراسرش ضد عشق بود. 8- عشق منتظراحسان خواجه امیری و عاشقانههایی که خوانده، خیلی تر و تمیز است. باید هم باشد؛ پسر یک موزیسین قدیمی و حرفه ای. داشتن حمایتی رسانه ای که برای خیلیها بدل به یک آرزوی دور و دراز شده است و خلاصه تهیه کنندگان قوی؛ همه و همه باعث شده است تا او از آن دست خوانندگانی شود که کارهایشان خیلی تر و تمیز باشد. ترانههای عاشقانه ای هم که میخواند دور از این موضوع نیست: «بذار خیال کنم هنوز ترانههامو میشنوی/ هنوز هوامو داری و هنوز صدامو میشنوی.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 591]