واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: بانويي كه به زن ارزش داد
برون شد آفتاب عشق با خورشيد تابانش
تجلي كرد هستي در طلوع صبح رخشانش
محمد(ص) از شميم گل، معطر ميكند جان را
كه بوي آيد از شقايق زار قرآنش1
را يكي از بزرگترين شاعران مسلمان و بعضا شاعري شيعي ميدانند. درباره او گفتهاند كه محضر پنج امام همام را درك كرده و شأن و مقام او در ادبيات عرب به گونهاي است كه درباره او گفته است:
مشهورترين اثر فرزدق، قصيده در فضل حضرت امام عليبن الحسين(ع) است كه در موسم حج و در مواجهه با هشام بن عبدالملك، بهطور فيالبداهه بر زبانش جاري شد و چنان خشم هشام را برانگيخت كه دستور داد نام او را از دفتر جوائز حذف كنند و به زندانش افكنند. در بخشي از اين چكامه، فرزدق براي بيان عظمت شخصيت امام سجاد(ع) به حضرت امالائمه فاطمه زهرا(س) متوسل ميشود كه نشانهاي آشكار از احترام و ارادت او به ساحت آفتابي اين بانوي آيينههاست:
و ابن الوصي الذي في سيفه نقم...>
در عظمت و رفعت مقام فاطمه زهرا (س) همين بس كه با طلوع خورشيد وجودش در سپهر سرنوشت انسان، زن جلوه و ارزشي ديگر و متعالي پيدا كرد. نگاهي به روش و منش پيامبر گرامي اسلام(ص) در برخورد با حضرت فاطمه(س) از بهترين و عينيترين درسهايي است كه ميتواند ما را به كرامت و حرمت وجود زن واقف سازد. رسول خدا آنقدر به وجود نازنين زهرايش ميباليد و او را ميستود كه
ام ابيهاي عشق! حضرت زهراي عشق
زندهترين زنان، روح مسيحا سلام
هر نفست زندهتر ميكند آيينه را
آينه احمدي، زنده زيبا سلام2
در طول تاريخ اسلام، همياري و همدلي دو زن، بيش از همه، پشتوانه ابلاغ رسالت پيامبر اكرم(ص) بود. يكي حضرت خديجه و ديگري حضرت زهرا(سلامالله عليهما). اينان هر كدام در حد مقام و موقعيت خويش با حضور در صحنههاي مختلف، ياريگر رسول خدا در امر تبليغ رسالت بودند.
اسلام، بيش از مرد، براي زن كرامت آورد و او را عزيز كرد. چرا كه ابتداييترين حقوق زندگاني و حتي حق حيات او در روزگار باورهاي جاهلي و تعصبات خشك و خشن جاهليت و پندارهاي غلط ذهني و سنتي و قبيلهاي، در زير خروارها خاك مدفون ميگشت. و هيچكس هم نبود كه چرايي اين واقعه را به پرسش بنشيند. جر كلام آسماني وحي كه بر زبان رسول حق جاري شد و بشريت را به فكر فرو برد:
در آن عصر خاص كه پيامبر به رسالت مبعوث شد، يكي از محوريترين وظايف مهم وي احقاق و احياي جايگاه ارزشي زن و گراميداشت امتيازات و استعدادهاي وجودي او بود.
زن از منظر آموزههاي ديني، داراي ارزشها و امتيازاتي است كه جايگاه وجودي او را در مدار ارزشي اسلام مشخص و ممتاز ميكند. مكتب اسلام بر اين باور است كه زن همچون مرد و متساوي با او (اما نه متشابه) از حقوق يكسان انساني برخوردار است و ميتواند همپا و همدوش وي در عرصههاي حيات اجتماعي نقشآفرين، پويا و اثرگذار باشد.
ارزشي كه اسلام براي زن قائل بود، متاسفانه در قرن پس از عصر رسالت و در روزگار حكومتهايي كه بر مسيري جدا افتاده از مشي و مرام پيامبر خدا رفتند، به خاطر فاصلهاي كه با جوهره اصلي دين و نگاه ناب اسلام به ارزشها پيش آمد، به تدريج رو به فراموشي و كمرنگي نهاد و باز هم چهره واقعي زن در مغاك تيره برخي باورهاي نادرست و بيپايه تا حدودي از درخشش افتاد.
نگاه به زن يا به سمتي بسيار تنگ نظرانه و خشك و همراه با تعصبهاي افراطي بياساس متمايل شد و زن را در لفافهاي از حرف و حديثهاي ناصحيح و پندارهاي غلط ذهني و اعتقادي ناصحيح قرار داد و دست و پاي پويايي و بالندگي او را بست؛ و يا به سمتي رفت كه زن را تا حد يك كالاي بيجان تنزل داد. و اين نگاه تجاري و كالايي به زن، قسمتي از آن فرهنگي است كه در لايهها و بخشهايي از تمدن و فرهنگ اكنون غرب وجود دارد و در عصر ستمشاهي نيز ميرفت تا بر جامعه ما هم مسلط و مستولي شود.
زن در هر دو وجه قضيه، قرباني شد و از اصل و اساس خود فاصله گرفت و متاسفانه به گونهاي اين هر دو فرهنگ در اكثر جوامع رايج شد و ريشه دواند و نهادينه شد. امر اين تغيير باورها و سنتها به صورتي در آمد كه كمكم، امر بر خود زنها نيز مشتبه شد. آنها همان را باور كرده بودند و هويت خود را در همان حال و فضا جست و جو ميكردند. در اين ميان، تنها يك قشر محدود بود و هست كه به جايگاه واقعي خود - كه در بعضي از جوامع به يك - تبديل شده بود، فكر ميكرد.
زن از ديدگاه مرحوم شريعتي به سه گروه عمده تقسيم ميشد:
گروه اول، زنهايي هستند كه اسير مطلق و بيچون و چراي برخي باورهاي غلط اجتماعي و سنتهاي غيراصولي و غيرانسانياند و به حضور و ظهور جلوهها و وجوه ارزشي و تاثيرگذار خود در عرصههاي مختلف ايمان ندارند.
گروه دوم، مقابل گروه نخستين قرار دارد و بخشي از زنان را شامل ميشود كه تمام قيد و قيود را در هم شكسته و حد و مرزهاي تعريف شده را درهم فرو ريختهاند و به زعم خويش، خود را آزاد ساختهاند. اما به واقع در دام باورها و ضد ارزشهاي ديگري افتادهاند كه باز هم برگرد آنان تارهايي از تعصبات مدرنيته و دست و پاگير تنيده شده است.
گروه سوم، كه از نگاه مرحوم شريعتي داراي ارزش به شمار ميرفت، طبقهاي از زنان روشنفكر را دربر ميگرفت كه در عين شكستن و رها شدن از بندهاي مرئي و نامرئي سنتها و باورهاي غلط، به دام بندهاي ديگر و جديدتري كه محصول عصر حاضر است گرفتار نشدهاند. با فكر و انديشه و با ايمان به مباني ارزشي ديني و انساني در پي احقاق حقوق مسلم خود برآمدهاند و در اولين قدم، خود حركت و حريت و كرامت ذاتي خود را پاس داشتهاند.
وقوع انقلاب اسلامي در ايران باعث اصلاح هر دو فرهنگي شد كه هر كدام در بخشهايي از جامعه ما حضور داشت. انقلاب برپايه ارزشهاي ديني شكل گرفت و در سايه همين ارزشها نيز درصدد اثبات مقام و موقعيت ممتاز زن و ارزشهاي وجودي او برآمد.
رهبر فقيد انقلاب كه امروز در سالروز ولادت خجسته آن مرد الهي و بينظير تاريخ قرار داريم، جايگاه ارزشي زن را چنان متعالي و داراي افقي والا و معنوي ميدانست كه فرمود: تقارن ولادت فرخنده امام خميني(ره) با زادروز خجسته و پرسرور بانوي آفتاب و آيينهها، حضرت فاطمه زهرا(س)، فرصت مغتنم و مناسبي است تا در كنار محافل جشن و مراسم شادماني و مولودي كه هر ساله در اين روز مبارك و به پاس گراميداشت مقام مادر و روز زن در سراسر ميهن اسلامي ايران برگزار ميشود، بيش از هميشه با تامل و درنگ افزون بر نظرگاهها و انديشههاي امام راحل، بستري فكري و فرهنگي مناسبي را فراراه جامعه قرار دهيم تا از رهگذر آن، جامعه ما و نسل جوان آن با انديشههاي ارزشمند آن فقيه و عارف سالك درخصوص نقش و جايگاه زنان در جامعه و در خانواده آشنا شوند. به طور مسلم، اين خود در تداوم صحيح راه و اصلاح بسياري از ذهنيتها و باورداشتهاي موجود، موثر و مفيد خواهد بود.
اين مطالعه و تحقيق و اين نوع نگاه و نگرش، در جاي خود، بهترين و مفيدترين روش براي زمينهسازي تحقق در جامعه و كمك در جهت رفع بعضي تبعيضهاي حقوقي و فكري است كه در عرصههاي عيني و واقعي اجتماع فعلي، جامعه زنان فهيم و عاطفهمند ما با آن مواجهاند.
به هر تقدير، جامعه ما در برخي از عرصهها و منصهها، سخت نيازمند بازنگري در بعضي از جوانب نگرشي به زن و جايگاه اوست كه عاري از هرگونه شائبه به اصطلاح فمينيستي و يا سنتي و تعصبي نادرست و تاييد نشده از سوي بزرگان دين و انديشه باشد. و اين ممكن نخواهد بود جز با تمسك به اسوه و الگوي باارزشي كه تا زمين و زمان باقي باشد، هر حرف و گفته و رفتارش در خانه و جامعه، براي همگان ميتواند درسآموز و مشعل راه باشد. پس باز سلام ميكنيم بر آن و
سلام اي مادر گلها
سلام اي معني دريا
سلام اي مهربان بانو
تو اي بانوي خوبيها
گل ياس كبود ما
تو اي مفهوم پاكيها
ندارد بيتو معنايي
طلوع روشن فردا3...
پينوشت:
1، 2 و 3 - اشعار به ترتيب از: محمود تاري، امير عاملي و كامران شرفشاهي
سه شنبه 4 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 276]