به بهانه روز مادر /چشمهاي منتظر

واضح آرشیو وب فارسی:مهر: به بهانه روز مادر /چشمهاي منتظر
خبرگزاري مهر - گروه اجتماعي: چهره شكسته و رنجور او امروز تنها با فشردن دستهاي جوان تو در دستهاي پينه بسته و استخواني او جان دوباره مي گيرد و گل خنده بر لبانش مي نشاند.

امروز روز مادر است و البته روز زن نيز هست. روز بنده اي از بندگان خدا كه هيچگاه نمي توان براي جبران تلاشها و زحمات آنان هديه اي داد و شايد جمله اي نوشت.

روزها و ماهها و سالها بايد نشست و نوشت و نوشت تا شايد بتوان گوشه اي از زحمات ناپيداي مادران را بر روي كاغذ آورد و آن وقت است كه تازه متوجه مي شوي كه نمي توان نوشت و بايد عمل كرد.

دست به كار مي شوي، به اين طرف و آن طرف مي روي و حيراني كه چه كار كني تا او را از خودت راضي كني.

كادويي تهيه مي كني و به او هديه مي دهي و فكر مي كني حالا آسوده اي و او از تو راضي و خشنود است، اما وقتي خوب به چهره اش دقيق مي شوي مي بيني كه چشمهايش هنوز با تو حرف دارد و مي خواهد چيزي بگويد ولي نمي تواند دل تو را بشكند. پس همه غصه ها و دردهايش را درون سينه اش نگه مي دارد تا تو غمگين نشوي.

امروز، روز مادر است و البته روز زن نيز هست. او كه سالها بيداري كشيد تا من آسوده بخوابم. يادت رفته آن روزهايي كه در تب 40 درجه غرق در آتش بودي و حرارت و او بود كه تا صبح تو را پاشوره مي كرد و مدام زير لب زمزمه مي كرد "يا من اسمه دوا و ذكره شفا".

حالا به سني رسيده اي كه با كوچكترين تب به سراغ پزشك مي روي و از او مي خواهي نسخه اي براي تو بپيچد. غافل از اينكه نسخه شفاي تو در دست اوست. او كه سالها پيش تو را از خدا خواست و خواست كه هميشه سالم باشي و سلامت، اما مي پنداري كه نيستي!! چون غفلت كرده اي.

بر مي گردي كه بروي به سراغش اما دير شده و او حالا زير خروارها خاك آراميده است اما دعايش همچنان پشت سر توست.

حسرت روزهاي از دست رفته را مي خوري و مي بيني در كوچه اي بن بست ايستاده اي كه هيچ راه رفتني ندارد و بايد برگشت و راه ديگري را براي رفتن انتخاب كرد. راهي كه وقتي در آن قدم مي گذاري به بن بست نبودنش اطمينان داشته باشي.

حالا همسرت را كنار خود مي بيني و فرزندانت كه مي خواهند براي مادرشان هديه اي بگيرند تا اين روز عزيز را كه به نام مبارك حضرت فاطمه (س)، بزرگ بانوي زنان عالم مزين شده، گرامي و مبارك بدارند.

و تو همچنان حيراني كه چرا نتوانستي براي مادرت فرزندي كني و او را دل شكسته و ناراحت از روزهاي تنهايي، با دنيايش تنها بگذاري.

امروز، روز مادر است و البته روز زن نيز هست. مي روي تا او را از بودنت در كنارش خشنود كني. مي روي تا او را از چشم انتظاري رها سازي. از روزهاي تنهايي و نشستن او در خانه اي كه روزي خانه تو نيز بود.

وقتي تو را مي بيند به ياد روزهاي كودكي ات تو را در آغوش مي گيرد و بار ديگر گرماي وجودش، روح تو را پر حرارت مي سازد تا به روزهايي برسي كه شايد هرگز نرسيده اي و اگر مادرت نباشد، آن روزها، روزهاي فناپذير خواهند بود.

هديه اي گرفته اي كه بر روي آن نوشته اي روزت مبارك مادرم.
سه شنبه 4 تير 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]

[مشاهده در: www.mehrnews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 282]