واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: دقايقي با مسن ترين مربي فوتبال ايران، محمود ياوري غرور و افتخارم را به پول نميفروشم
جام جم آنلاين: محمود ياوري اكنون در آستانه 70 سالگي، مسنترين مربي ليگ برتر ايران محسوب ميشود. او 25 سال پيش، سرمربي تيم ملي شد و با اين كه هيچيك از بازيهاي تيم ملي در زمان سرمربيگري او نتيجهاي جز برد نداشت، بر اثر اختلاف با مسئولان وقت ، از اين تيم كنار رفت ، در حالي كه سابقه بازي در تيم ملي و نيز هدايت تيمهاي ملي جوانان، اميد و «ب» ايران را هم در كارنامه داشت.
سال گذشته برق شيراز در بدترين شرايط مالي، دوباره به ياوري رجوع كرد تا سرهنگ كه سالها پيش اين تيم را به عنوان برترين تيم شهرستاني معرفي كرده بود آنها را از سقوط به دسته پايينتر نجات دهد.
ياوري هم انصافا با ارائه بازيهايي روان، منظم و داراي برنامه، پاسخ خوبي به اعتماد مديران باشگاهش داد و ضمن ايجاد دردسرهايي براي بزرگاني چون پرسپوليس، سپاهان، صباباتري، استقلال و ... پرونده بسيار خوبي در ليگ برتر و جام حذفي از خود باقي گذاشت.
اتمام بازيهاي ليگ و جام حذفي فرصتي فراهم آورد تا با او كه در اصفهان روزهاي استراحتش را سپري ميكرد، گفتگويي داشته باشيم.
با وجود ارائه كارنامه خوب در برق، چرا اين تيم را رها كرديد؟
من فصل گذشته در كنار تيم برق، روزهاي خوبي را پشت سر گذاشتم و تعامل بسيار خوبي ميان من، بازيكنان و مديران باشگاه به وجود آمد كه به هيچ وجه علاقهاي به قطع اين رابطه خوب نداشتم؛ هرچند واقعيت اين است كه كسب چنين نتايجي با آن شرايط مالي در حد يك شگفتي بود و به طور منطقي هيچ تضميني براي تداوم آن وجود نخواهد نداشت.
بر اين اساس، من برنامهاي 3 ساله با پيشنهادهايي به منظور بهبود شرايط اقتصادي باشگاه ارائه كردم كه در جلسات مديران باشگاه و برق منطقهاي بررسي شود. فهرستي از بازيكناني دادم كه كمترين دريافتي را از باشگاه داشتهاند و خواستم حداقل، آنها را براي فصل بعد حفظ كنند كه به دليل كمبودهاي مالي موفق به انجامش نشدند.
مشخصتر راجع به اين موضوع صحبت ميكنيد، بودجه سال گذشته شما چقدر بود و چه بودجهاي پاسخگوي حضوري موثر در ليگ برتر است؟
بودجه گذشته سالانه ما 2/1 ميليارد تومان بود، در حالي كه تيم ليگ دسته اولي چون استيلآذين بالغ بر
5/7 ميليارد تومان هزينه كرد. من هيچگونه افزايش دستمزدي براي خود تقاضا نكردم، اما واقعيت اين است كه در تيم ما همه چيز بر مبناي ارتباط حسنه و صميميت پيش رفت.
بهترين بازيكنان ما رقمي حدود 80 ميليون تومان براي يك سال گرفتند، ولي با جان و دل و اخلاص بازي كردند، در حالي كه اين روزها صحبت از پيشنهادهاي 420 ميليون توماني استقلال به داوود حقي يا سيدصابر ميرقرباني ميشود. افزايش حداقل 50 درصدي بودجه، كمترين حدي بود كه ميشد با آن تيم برق را براي فصل آينده نگه داشت.
سال گذشته كريميان با 65 ميليون تومان براي برق بازي كرد، ولي امسال پاس همدان 150 ميليون تومان به او ميدهد.
ممكن است امتياز برق به دليل مشكلات مالي واگذار شود؟
متاسفانه چنين احتمالي براي تيمي با اين ريشه و سابقه منتفي نيست. اين نكته را به مديران شيرازي گوشزد كردهام، ولي بناچار صميمانه و با مسالمت كامل براي حفظ آبروي خود با اين تيم وداع كردم. نميتوانستم سوختن تدريجي تيمم را ببينم.
به نظر ميرسيد شما بيش از هر فرد ديگري به نيمكت سپاهان نزديك بوديد؟
من 12 سال از عمرم را به عنوان سرمربي سپاهان سپري كردهام و هر موقع هر كار ديگري از دستم برآمده براي اين تيم انجام دادهام. سپاهان را عين خانه خود ميدانم.
پيشبيني كرده بوديد پيراهن قهرماني ليگ برتر فقط برازنده تن سپاهان است، ولي پرسپوليس در آخرين ثانيههاي ليگ، اين پيراهن را از سپاهان گرفت؟
به اعتقاد من نه پرسپوليس، بلكه صباباتري پيراهن قهرماني را از تن سپاهان درآورد. اگر سپاهان در اصفهان ميتوانست صبا را ببرد، هيچ نگرانياي در روز پاياني در ورزشگاه آزادي نداشت و مقتدرانه قهرمان ليگ ميشد.
پيشنهاد همكاري با تيمهاي ديگري هم داشتهايد؟
بله، سه چهار پيشنهاد همكاري از ليگ برتر و آزادگان در دست داشتم كه تمايل چنداني به پذيرش آن در من
به وجود نيامده بود، ولي پس از جدايي از برق با خيالي راحت آنها را بررسي كردم و سرانجام به استقلال اهواز پيوستم.
مسلما به لحاظ مالي، شرايط بهتري از درآمد شما در برق دارند.
بله، ولي اگر من 400 ميليون تومان بگيرم و 4 هفته بعد بركنار شوم چه افتخاري برايم باقي ميماند؟ ترجيح ميدهم كم بگيرم، ولي غرور و افتخارم خرد نشود.
خيلي از مربيان چنين عقيدهاي ندارند و گرفتن اين 400 ميليون يا حتي كمتر از آن را آنقدر عالي فرض ميكنند كه خطر تحقير كنار آن را هم ميپذيرند.
من به عقايد ديگران كاري ندارم. به خودم نگاه ميكنم كه در آستانه 70 سالگي سابقه 50 سالهاي در فوتبال دارم كه بيش از 27 سال آن در مربيگري طي شده است. به اين فكر ميكنم كه چقدر بايد خرج ميكردم تا بتوانم نامي معتبر از خود به جا بگذارم. الان همه ميگويند ياوري با كمترين هزينه توانست نتايج خوبي در مقابل تيمهايي بگيرد كه نزديك 10 ميليارد تومان هزينه كرده بودند. افتخارم اين است كه طي 35 سال كار مربيگري در ردههاي مختلف، هيچكس نگفته ياوري بازيكني را از جايي با خود به جايي برده يا در كوچكترين زد و بندي شركت كرده است. گفته ميشود من عصباني و سختگير هستم، ولي آيا كوچكترين زمزمهاي از دوپينگ يا پول در موردم شنيدهايد؟ اين را با هيچ چيزي عوض نميكنم.
25 سال پيش سرمربي تيم ملي بوديد. در مقطع مسابقههاي جاكارتا، تيم ملي با ارائه بهترين بازيها، نتايج بسيار خوبي هم گرفت، ولي به دليل اصرار روي اصول مورد اعتقاد خود از تيم كنار گذاشته شديد و تيم ملي با همان نفرات، در سنگاپور بازيهاي پرانتقادي ارائه كرد و نتايج كاملا ضعيفي گرفت.
به هر حال اصرار متقابل من و يكي از مديران آن زمان روي حرفهايمان كار را به آنجا كشاند.
نوع بازي آن زمان تيم ملي مثلا در بازي اول با سوريه بسيار دلچسب بود و بازيكنان در كمال تعصب و زيبايي بازي ميكردند. عليدوستي و محمدخاني در آن تيم، بينظير بودند و جنگندگي حاجيلو هم حيرتآور بود.
بله، ما به فاصله چند روز 2 بار سوريه را برديم و ديگر حريفان را هم همينطور. جايي شنيدم عليدوستي بازيهاي خود را در آن تورنمنت بهترين بازيهاي عمر فوتبالش مطرح كرده و گفته« آنجا به راحتترين شكل فوتبال بازي ميكردم».
بازيهاي تيمهاي ديگر شما را هم در حافظه دارم، سپاهان، پاس و برق در زماني كه غلامحسين پيرواني دستيار خوبي براي شما بود و... ولي تيم برق ليگ هفتم شكل نسبتا متفاوتي از سبك بازي تيمهاي قبليتان داشت. اين تيم سبك بازي شبيه تيم ايران در بازيهاي آسيايي دوحه 2006 داشت، اين را ميپذيريد؟ و شما هم معتقديد آن تيم ايران كه تنها يك شكست از ميزبان قهرمان پذيرفت و با مدال برنز از دوحه برگشت، مظلوم واقع شد؟
بله، آن تيم كاملا مظلوم واقع شد. به عنوان مدير فني آن تيم ميخواستم تنها با نفرات تيم ملي اميد در مسابقهها حاضر شوم، ولي مسوولان اصرار داشتند كه به هر شكل ممكن براي كسب نتيجه و مدال وارد مسابقهها شويم و به همين دليل تركيب تيم اميد دست خورد. در مورد بازي برق هم ميپذيرم كه شباهتهايي به تيم سيموئز دارد.
در هفتههاي واپسين ليگ كه به فاصله هر 3 روز مسابقهاي برگزار ميشد، برق برخلاف بيشتر تيمهاي ليگ برتري با بحران فرسودگي بدني روبهرو نشد. ضمن اين كه شما هنوز در جام حذفي هم حضور داشتيد. در دوحه هم تيم سيموئز با استفاده از بدنساز برزيلي كه سابقه حضور در تيمهاي ان.بي.اي داشت با وجود بازيهاي متوالي، دچار افت بدني نشد و در ديدار ردهبندي توانست بر تيم خسته كره پيم فربيك و افشين قطبي فائق بيايد. اين نكته نشان ميدهد شما با دقت روشهاي روز فوتبال را دريافت ميكنيد و مورد استفاده قرار ميدهيد.
همين الان جزواتي در مقابل من قرار دارد كه قبل از گفتگو با شما مشغول مطالعه آن بودم . شايد كلاس آموزشي در مورد فوتبال وجود نداشته باشد كه در آن حضور پيدا نكرده باشم. آنقدر كه روزي صفايي فراهاني گفته بود، هر كلاس آموزشي را كه بازديد كردهام به جاي مربيان جوان، ياوري را در رديف جلو حاضر ديدهام؛ دانش فوتبال مرتب در حال تغيير و پيشرفت است و نبايد از آن عقب افتاد. اگر اينطور نشود در جايي توقف ميكنيم مثل ظرف شيري كه اگر مرتب مراقبش نباشيم، سر ميرود.مربيگري يك خاصيت تا حدي نزديك به نبوغ است. بايد آن خاصيت در فرد وجود داشته باشد، تقويت شود و بشدت مراقب حفظ آن بود.
مديريت تيم ملي در مقطع شروع به كار فدراسيون كفاشيان به شما پيشنهاد شد، ولي شما مدير تيم ملي نشديد.
به 2 دليل. يكي اين كه تستي انجام داديم و متوجه شديم اين كار به زحمات تيم برق لطمه ميزند و حضور من در اين تيم لازم است و دوم اين كه من شرح وظايف و اختيارات مدير فني را ميدانستم .
سرمربي تيم ملي بايد پس از تاييد پيشنهاد مدير فني انتخاب ميشد؛ يعني بنده فرضا گزينههايي نظير جلالي، مايليكهن، ذوالفقارنسب و ابراهيمزاده را بررسي ميكردم، فرد داراي شرايط مناسبتر را پيشنهاد ميكردم و در نهايت پس از بررسيها و پيشنهادهايي، سرمربي تيم ملي انتخاب و معرفي ميشد، نه اين كه يكباره فردي مثل دايي به عنوان سرمربي منصوب و مشغول به كار ميشد.
ترجيح دادم تمركزم را روي برق بگذارم تا اين كه نه در تيم ملي چندان مفيد باشم و نه در برق.
از تصميمتان كاملا راضي به نظر ميرسيد.
وقتي به شيراز آمدم، هواداران برق به خاطر نتايج سالهاي اخير با تيم حالت قهر داشتند، اما اكنون شيرازيها دوباره برق را تيم خود ميدانند و تيم به مجموعهاي دوستداشتني تبديل شده كه در آن هرچند رضايت مالي چنداني ميان اعضايش وجود نداشت، ولي جو وفاق، دوستي و صميميت موج ميزد. ما ضعف مالي را به ايجاد فضايي مملو از انگيزههاي عاطفي جبران كرديم، ولي چنين فضايي نميتوانست بيش از اين خلا كمبودهايمان را پر كند.
از ابعاد فني چه چيزي به برق 87 - 86 تزريق شد كه آن را متمايز كرد؟
تمرين نبايد براي بازيكن سخت باشد بلكه بايد برابر فهم او باشد. تمريني موفق است كه اثرات و اهدافش براي اجراكننده روشن باشد.
تمرينهاي مادر در فوتبال تغيير چنداني نميكنند، ولي تمرينهاي اختصاصي هر ساله عوض ميشوند. ما با عنايت به اين موارد و استفاده هدفمند از آنها به بازيكنانمان تاكيد ميكرديم فوتبال دقت، مهارت، سرعت و جنگ است. در جبهههاي نظامي توپ فلزي است و در زمين فوتبال جنس توپ از چرم است.
مجيد عباسقلي
سه شنبه 4 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 419]