تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 28 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع): فضاى هر ظرفى در اثر محتواى خود تنگ‏تر مى‏شود مگر ظرف دانش كه با تحصيل علوم، فضاى آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1866157628




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سياست - زن و لزوم تعريف مساله


واضح آرشیو وب فارسی:ایران اسپورت: سياست - زن و لزوم تعريف مساله
سياست - زن و لزوم تعريف مساله

فاطمه گوارايي: و مار از همه حيوانات صحرا كه خداوند خدا ساخته بود، هشيارتر بود و به زن گفت آيا خدا حقيقتا گفته است كه از همه درختان نخوريد: زن به مار گفت از ميوه درختان باغ مي‌خوريم، ليكن از ميوه درختي كه در وسط باغ است، خدا گفته است از آن مخوريد و آن را لمس مكنيد مبادا بميريد. مار به زن گفت هرآيينه نخواهيد مرد. بلكه خدا مي‌داند در روزي كه از آن بخوريد چشمان شما باز مي‌شود و مانند خدا عارف نيك و بد خواهيد شد.

سفر پيدايش، باب سيم
آيات 6 - 1
در طول دو قرن اخير كه جوامع اسلامي شديدا درگير مباحث مربوط به نوگرايي، پيشرفت و توسعه بوده، وضعيت و نقش زنان يكي از محورهاي عمده و اصلي اين مباحث را تشكيل داده است و اين در شرايطي است كه در عرف، باور و فرهنگ از سويي و قوانين موضوعه اكثر اين جوامع - منجمله ايران - كه منبعث از دين مي‌باشد، از سوي ديگر بهبود وضعيت زنان با موانع بينشي و ساختاري مواجهه مي‌باشد. وضعيت زنان در ايران در حال گذر، در حال حاضر به يكي از پيچيده‌ترين مسائل جامعه ايران تبديل شده است. با تحولات بسياري كه در بعد از انقلاب در جامعه ايران پديد آمده از جمله نياز ساختاري به حضور زنان در جامعه، افزوده شدن مسووليت‌هاي اجتماعي و نقش آنان در ساختار توليدي، افزايش رشد تحصيلات، اشتغال، مشاركت اجتماعي - فرهنگي - اقتصادي و سياسي و بالطبع رشد آگاهي‌هاي آنان، جريان حضور زنان در جامعه به يك جريان رو به رشد تبديل شده است. موضوع روشنفكري ديني در تعيين نسبت با اين وضعيت چه بوده و چگونه مي‌باشد. آنان هم از سوي نگرش‌هاي رسمي و هم از سوي جريان‌هاي اپوزيسيون به عنوان جنس دوم محسوب شده و اساسا تلاشي در جهت داشتن تبيين مستقل نسبت به وضعيت و حقوق زنان به عمل نياورد. وجود زنان قائم به ذات ديگري و داشتن نقش و وظيفه‌اي حداكثر در مقام مادر و همسر در خانواده بود. وجود تضاد در وضعيت رسمي با جريان رو به ‌رشد اجتماعي زنان، نياز زنان به يافتن هويت و نقش مستقل و ظرفيت‌ناپذيري باورها، عرف، سنت‌ها و قوانين موجود براي برآوردن خواست‌هاي تحول‌خواهانه زنان چالشي را فرا روي همه انديشه - تفكرات جريان‌هاي رسمي و غيررسمي پديد آورده است. در اين ميان نسبت جريان روشنفكري ديني با زن چيست؟ اولين جوانه‌هاي روشنفكري در ايران در معناي خاص به دوران صفويه و مواجهه با تمدن غربي و مظاهر آن توسط دولتمردان و بازرگانان ايراني باز مي‌گردد و زايش آنها از عصر قاجاريه در واقع معنايابي روشنفكري به معناي نوين آن را بايد در پيوندي جست‌وجو كرد كه با مدرنيته برقرار كرده است. اين مسئله در مورد روشنفكري ديني نيز مصداق مي‌يابد؛ يعني روشنفكري ديني نيز به‌رغم ماهيت متناقض نماي آن داراي بيش از يك سده ريشه در تاريخ سرزمين‌ها با زمينه‌هاي فكري و اجتماعي خاص خود مي‌باشد. زيرا روشنفكري ديني در كشورهاي اقماري علي‌الخصوص وقتي بخواهد پوشش بومي و سنتي به‌خود بگيرد و صفت ديني به خود الحاق نمايد، مورد ترديد قرار گرفته است. در رابطه با روشنفكري ديني در ايران ميان صاحبان انديشه مناقشه بسيار وجود دارد. بخشي از اين ديدگاه‌ها معتقد به نقيض و پارادوكسيكال بودن اين مفهوم تركيبي هستند. در حالي‌كه ديدگاه‌هاي ديگري نيز وجود دارند كه معتقد به واقعيت وجودي اين پديده و جريان فكري، اجتماعي و سياسي در بعد از مشروطه و در ايران معاصر مي‌باشند. در واقع، روشنفكري ديني از تلاقي جريان‌هاي روشنفكري و سنت دين‌باوري پديد آمده است. در فضاي فرهنگي جامعه ايران در قالب جرياني متمايز دستاوردهاي فكري و پيامدهاي اجتماعي خاص خود را پديد آورده است. روشنفكري است زيرا از سويي در مواجهه با تمدن مدرن با تمدن مدرن بر تعامل و مناسبات انديشه‌ساز ميان خود و انديشه‌هاي مدرن پرداخته و در التزام به خود خود بنياد نقاد مدرنيته ملتزم به نقد به معناي جديد در دو سطح 1 - ايده‌ها و ارائه دركي متناسب با دانش عصر 2 - در ساختار‌ها جهت معقول نمودن ساماندهي اجتماعي يا به عبارتي مدرنيزاسيون. و ديني است زيرا آن فعاليت نظري است كه تلاش مي‌كند در يك وضعيت مدرن همچنان دين را در صحنه نگاه دارد و به بيان دقيق‌تر سنت ديني را با مدرنيته سازگار نموده و پروژه مدرنيته را بسط داده و تحقق بخشد. اين جريان همانگونه كه عنوان شد دو ويژگي را توأمان دارا مي‌باشد:
1 - ورود به گفتمان مدرنيته
2 - نقد توام سنت و مدرن
مسعود پدرام (2) در طرح نظريه سه‌گانه مواجهه سنت مدرنيته در ميان روشنفكران ديني سه رويكرد را برمي‌شمارد: 1 - غرب‌ستيزي با تفسير يگانه و تغييرناپذير از اسلام در ساحت چهره حسن‌البناء
2 - نوسازي با نفي سنت و تاييد اسلام علمي با تجدد نمودن اسلام در سيماي ميرزا ملكم‌‌خان
3 - پذيرش تمايز سنت و مدرنيته و داشتن رويكرد اصلاحي به دين جهت بازسازي خود در مسير مدرنيته انتقادي با جذب عناصر مثبت.
سيدجمال‌الدين اسدآبادي
بر مبناي دسته‌بندي سه‌گانه مسعود پدرام از مواجهه روشنفكري ديني در جهان اسلام و ايران با انگاره‌ها و نهادهاي مدرن، سيدجمال آغازگر ورود مدرنيته به حيطه انگاره‌هاي اسلامي است. او با بازنمايي اسلام به عنوان يك كل به دفاع قهر‌آميز در برابر غرب، تلاش براي يادگيري اسرار قدرت عرب و دروني كردن شيوه تفكر سكولار غربي پرداخته و ميراث اصلاح‌گري نقادانه خود را در جهان اسلام به محمد اقبال لاهوري و در ايران به شريعتي سپرد و اين در حالي بود كه سر سيد احمد خان به عنوان تجدد‌گري ناب موسس جرياني است كه داراي تاثيرات محسوس بر جنبش روشنفكري اسلامي است. روش و مجموعه اصول او از سوي اخلافش در جهان اسلام از سويي و در ايران توسط مهندس مهدي بازرگان از نو تعريف مي‌شود. بنياد انگاره‌هاي او با تاثير‌پذيري از پوزيتيويسم اوليه بر خود عدم تفاوت ميان حقايق ديني و علم قرار دارد كه در ايران توسط مهندس بازرگان و دكتر سروش استمرار مي‌يابد. و حسن‌البناء به عنوان يك مسلمان سنتي با ارائه تفسير يگانه و تغييرناپذير از اسلام به مقاومت در برابر انگاره‌‌ها و نهادهاي مدرن پرداخته و رويكرد اسلام سنتي ضد مدرن خود را با اقدام عليه غرب جهت دفاع از اسلام طراحي مي‌نمايد. در واقع اسلام تاويلي - انتقادي در دوران بعد از مشروطه در ايران با شريعتي ظهور مي‌كند. او به عنوان نقاد توام سنت - مدرنيته در تلاش براي ورود به درون گفتمان مدرنيته و گشودن راه سوم با نوزايي و رنسانس مذهبي و بازسازي نقادانه انديشه مذهبي در صحنه ظاهر مي‌گردد. در رابطه با سيدجمال‌الدين اسدآبادي مي‌توان عنوان كرد كه وي به صورت مستقل به مسئله زنان نپرداخته است و اساسا گستره فعاليت او سطح كلان‌تري چون مسائل جهان اسلام را در بر مي‌گرفته است. اما دعوت وي به بازانديشي در منابع اصلي تفكر ديني در شرايطي كه تفكر سنتي اعتقاد به تفسيري يگانه و تغييرناپذير از اسلام داشت، خود نشان از فرا روي از ديدگاه‌هاي مسلط ديرينه سنتي در زمينه هستي شناختي (اعتقاد به جهان‌بيني توحيدي مستلزم هرگونه تبعيض از جمله تبعيض جنسيتي است)، انسان شناختي (كه در فلسفه خلقت آن، انسان فارغ از جنسيت خليفه‌الله و داراي اختيار آگاهي مي‌باشد) و جامعه‌شناختي (استواري اصول اوليه و حقايق‌ كلي‌تر بر بنيان عقلاني و ايمان همراه با عقلي‌گري) دارد. و تلاش وي در عرصه تجددخواهي نشان از رويكرد متفاوت و حتي متضاد انديشه سنتي در مواجهه با غرب و مدرنيته است كه قاعدتا اين نوع نگاه و اين نوع رويكرد نمي‌تواند در طرز تلقي نسبت به زن و مسائل آن بي‌تاثير بوده باشد. شايد عمده‌ترين مواردي را كه در رابطه با سيدجمال‌ و زن بتوان عنوان كرد، مقالات نگارش شده در روزنامه‌هاي زنجيره‌اي خارج از كشور در مقطع قبل از مشروطه بود كه با تاثيرپذيري از انديشه‌هاي او به طرح مسئله تغيير وضعيت زنان پرداخته است و نيز به عنوان نمادين مي‌توان از تاثيرپذيري تاج‌السلطنه نماد زن روشنفكر عصر بسترسازي مشروطه نام برد.
اقبال لاهوري
اقبال با اعتقاد به خارج شدن انسان از عصر طفوليت، به افزايش قابليت تعليمات متون قدسي به علت نامحدود دانستن اين متون معتقد است. بر همين اساس اديان را جهتي براي حركت انسان - اين اراده مطلق خود آگاه و خود آزاد- دانسته كه خود بايد با خرد، انديشه و عقل از سويي و رعايت شرايط جامعه خود و ويژگي‌هاي منطقه‌اي و قومي به آن جهت، مفهوم بخش است. اقبال با طرح تفكيك شريعت از حقيقت و گوهر دين از سويي و وجود شرايع مختلف در اديان از سوي ديگر سيستم‌هاي اجرايي حقوقي - اقتصادي و اجتماعي را نه فرازماني و فرامكاني كه كاملا برعكس مرحله‌اي و منطقه‌اي مي‌شمارد. اعتماد به توحيد و تسري اين مفهوم به تمامي مباني اعتقادي، جهاني فارغ از هر نوع تضاد منجمله تضاد جنسيتي را به تصوير در مي‌آورد. بر همين اساس او كه به طور هوشمندانه‌اي توجه ضرورت پرداختن به مسائل زنان در جهان اسلام را دريافته، خواهان تغييرات اساسي در قوانين مربوط به ارث، طلاق، حضانت و... مي‌گردد.(3) محمد اقبال در حدود 80 سال قبل از غفلت مردان مسلمان از حفظ حقوق زنان سخن به ميان مي‌آورد
آيت‌الله طالقاني
در اين ميان بايد از آيت‌الله طالقاني كه داراي جايگاهي برجسته در جريان روشنفكري مذهبي است نيز ياد كرد؛ روحاني آزاده و عدالتخواهي كه تلاش مي‌كند تا اسلام اصلاح‌طلبي را مطرح كند كه با عدالت‌خواهي و نقادي همراه است هر چند كه انگاره‌هاي خود را در درون گفتمان مدرنيته سامان نمي‌دهد (ص 64/ پدرام). وي از جمله روحانيون مترقي عصر خود بود كه از نگرش مثبت نسبت به زنان و مشاركت آنان در عرصه‌هاي مختلف برخوردار بود و از آن حمايت مي‌كرد. حمايت آيت‌الله طالقاني به‌عنوان يك روحاني طراز اول از حضور نمايندگان زن در شوراي مركزي نهضت آزادي و كنگره جبهه ملي (خانم‌ها پروانه فروهر و هما دارابي) و طرح عدم وجود هيچ منع شرعي و ديني براي حضور زنان در مناسبات اجتماعي - سياسي و مقاومت در برابر فشارهاي جناح‌هاي سنتي كه مخالف شديد حضور زنان در اين مناسبات بودند، نمونه‌هايي از اين نوع نگاه در قبل از انقلاب مي‌باشد. مسئله زنان معضل اساسي عصر طالقاني نبود اما مبناي كلان فكري وي و سر ريز آن به ساير مقولات نوع نگاه وي را به زنان در قبل از انقلاب مشخص مي‌نمايد. طالقاني خلقت زن و مرد را از منشاء حياتي واحد مي‌داند. همچنين زن را به عنوان عاملي براي روي دادن تحول و دگرگوني بر مي‌شمارد. او زن را هم در پروسه خلقت موثر و هم او را از جمله دو عنصر اصلي و كليدي مي‌داند. زن [حوا (حيات دهنده)] عامل آگاهي، بصيرت و بينايي آدمي به جاودانگي و رمز استمرار حيات است. طالقاني راه‌حل مبارزه با دردهاي اجتماعي چون فحشا را در انجام اقدامات ريشه‌اي و زير بنايي جهت خشكانيدن انديشه و زمينه و بستر پديد آمدن اين ناهنجاري‌ها مي‌داند و در برخوردي ديگر برخورداري زنان مسلمان از امر حجاب را يك اقدام اعتقادي و نه اجباري اعلام مي‌نمايد.
شريعتي
شريعتي، نخستين روشنفكر ديني است كه زنان را نيز بسان مردان مخاطب پيام خود قرار داده و از آنان به عنوان يكي از 6 گروه مخاطبان روشنفكران نام مي‌برد. او در تلاش فكري - فرهنگي خود موضوع زن را به عنوان يك مسئله اساسي مورد بررسي و نقادي جدي قرار مي‌دهد. شريعتي با سنخ‌شناسي زن متقدم سنتي و زن متجدد شبه‌مدرنيسم به نقد دو الگوي موجود پرداخته و تلاش كرده تا زن روشنفكر را به عنوان الگوي سوم جايگزين آنها نمايد. او معتقد بود عمده شدن مسئله زن در جوامع شرقي در راستاي عواملي چون تغييرات جبري ناشي از ارتباط فرهنگي شرق با غرب و تقليد از فرآيند تجدد در اين جوامع از سويي و تلاش آگاهانه استعمار و دستگاه حقوقي براي بهره‌برداري از زنان به علت نقش موثر آنها در روابط اجتماعي، خانوادگي، اخلاقي، ارزشي و از همه مهم‌تر ناشي از ناكارآمدي سنت مي‌باشد. از آنجايي كه پايه اصلي حركت شريعتي بر تحول فرهنگي و تغيير بينش و سنن جامعه قرار داشت، در نتيجه بر آن بود تا در نگاه، شعور، فرهنگ، روح، قدرت ادراك، بينش و جهان‌بيني، احساس، تفكر و شخصيت زنان جامعه خود تغيير ايجاد نمايد. او تلاش كرد و با بررسي و شناخت نقش و جايگاه انساني - اجتماعي زنان در اسلام و قرآن و نيز سنت پيامبر، اين نقش را متناسب با نياز زمان بازخواني كند. اين بازخواني در قالب معرفي چهره زناني صورت مي‌گرفت كه ريشه در فرهنگ و اعتقادات ديني مردم ما - آن‌هم در شرايطي- حق ورود به عرصه‌هاي سياسي، اجتماعي و حتي مبارزاتي، حق گزينش همسر و... براي زنان بر آن بود تا نگاه و تلاش برابر و تساوي‌طلبانه انساني و حقوقي زن و مرد را به تصوير كشد. شريعتي عميقا اعتقاد داشت زن روشنفكر ايراني بايد با آگاهي بر بستر فرهنگ و تاريخ خود حركت نمايد. در نتيجه اگر زناني از آگاهي، مسووليت اجتماعي و استقلال راي و انديشه برخوردار باشند، مي‌توانند در جامعه خود نقش‌آفريني نمايند. شريعتي متناسب با شرايط زمانه خود به بازخواني شخصيت‌هايي از تاريخ اسلامي همت گماشت كه با روان تاريخي و ناخودآگاه قومي اين ملت همخواني و نزديكي بيشتري داشته باشد. هدف نشان دادن جهت حركت به كمك اين نهادها و برقراري رابطه خلاقانه با اين سرچشمه‌هاي زايندگي بود كه در ادوار ديگر مي‌تواند نمادهاي ديگر اين سرزمين مانند اسطوره‌هاي ملي ما را داشته باشد تا بتواند روح حيات و تحرك را به زنان جامعه ما ببخشد. لازم به يادآوري است كه اين الگوها در شرايط زماني خود مورد اقبال قرار گرفت و زن روشنفكر مذهبي با الهام از آن شكل يافت. حضور زنان مسلمان در سازمان‌هاي سياسي و مبارز و در مراكز دانشگاهي و انتقال آگاهي از سوي زنان دانشجو به زنان جامعه موجب پيوستن زنان بيشتري به امواج انقلاب 57 گرديد.
سنت و زن
تلقي نحله روشنفكران انتقادي مذهبي را نسبت به زن زماني بهتر مي‌توان دريافت و به نقدوبررسي آن پرداخت كه نوع مواجهه ساير گرايش‌هاي هم عصر وي را در وهله نخست و بازخوانان هر گرايش در بعد از انقلاب نسبت به مقوله زن را در وهله دوم از جمله ديدگاه سنتي مورد توجه قرار داد. تفكر سنتي با اتخاذ موضع منفي در برابر تحولات ناشي از مدرنيته به حفظ انگاره‌هاي كهن و مقابله با تاييد فرهنگ غربي بر جوامع اسلامي پرداخته زيرا كه معتقد بر فاسد شدن اين جوامع، بي‌اخلاقي و انحراف ارزش‌هاي بازمانده و سنتي به علت تاثيرپذيري از اين فرهنگ مي‌باشد. گفتمان اين نحله تمدن اروپايي را، بي‌خدا، بي‌اخلاق، خودخواه و رباخوار مي‌داند. (حسن‌البناء - كمونيست 1994) سر ريز اين رويكرد در عصر مشروطه در رابطه با زنان منجر به مخالفت و مقاومت آنان در برابر طرح ضرورت برداشتن قيود زنان مي‌گردد. ديدگاه سنتي در دوره مشروطه زخم مي‌پذيرد، اما نيرومند باقي مي‌ماند و در دو مقطع زماني 1320، 1330 و در 1340 امكان بروز و ظهور مي‌يابد و در نهايت در انقلاب 57 با احياي خود به صحنه وارد مي‌شود. اين رويكرد ضمن حمايت از گفتمان سنتي و عدم اعتقاد به بازسازي آن به لحاظ نظري و مصون نگاه داشتن آن از هرگونه نقد روشنفكرانه، نوسازي را با گفتمان پست‌مدرنيسم مورد پرسش قرار مي‌دهد.
برخي مشخصه‌هاي برخورد ديدگاه سنتي با زنان و مسائل آنان:
1 - اعتقاد به برخورداري از بهترين و برترين انديشه و توجيه تمامي مسائل براساس آن و معتقد به بنا شدن جهان به كامل‌ترين و بهترين وجه و آفرينش آن از ابتداي آن بر همين وجه.
2 - مخالفت با برداشت نوانديشي ديني از فلسفه خلقت انسان (شجره ممنوعه را نفس اماره، طمع، حرص و... كه به مقوله حيوانيت انسان مربوط است، مي‌داند.)
3- درجه 2 دانستن زنان به لحاظ موجوديت، هويت و جنسيت.
4 - رنگ طبيعي زدن به مباني فقهي، حقوقي، قانوني
5 - نگاه منفي به زن و فاسد دانستن آن با ريشه‌يابي آن در انحراف حوا در فلسفه خلقت انسان (انسان‌شناسي سنتي) و غالب بودن اين ديد نسبت به زن در طول تاريخ كه زن را كم‌عقل، كم خرد، احساساتي و عامل فريب انسان به واسطه غلبه احساسات شيطاني و سر ريز آن در كليه باورها، ارزش‌ها و مباني فرهنگي مي‌داند.
6 - مسئله ندانستن آن
7 - پاك كردن صورت مسئله
8 - واكنش‌هاي منفعلانه و اجباري.
گفتمان‌هاي روشنفكري ديني در بعد از انقلاب
زنان همانگونه كه در شكل‌گيري انقلاب مشروطه نقش داشته‌اند ولي بعد از انقلاب از دستاوردهاي آن نصيب اندكي بردند، در شكل‌گيري انقلاب 57 نيز نقشي اساسي داشته اما در گفتمان‌هاي غالب و رسمي و نيز غيرحكومتي غايب بزرگ محسوب شدند. انديشه سنتي بعد از بهره‌گرفتن از حضور زنان در شكل‌گيري انقلاب، در مواجهه با مسائل آنان در بعد از بهمن 57 به تداوم نگرش و سياست خود ادامه داد. در عرصه غيررسمي تا سال‌هاي 1360 زنان روشنفكر حول محور جريان‌هاي مطرح سياسي و اجتماعي تعريف شده و به فعاليت مي‌پردازند. در اين عرصه جريان فكري - اجتماعي - سياسي ماركسيسم به لحاظ تاريخي بيش از ساير جريان‌هاي فكري به مقوله زنان پرداخته و خواستار حضور زنان غير مصرفي، توليدگر، داراي اصالت و شخصيت در عرصه‌هاي فكري، اجتماعي، فرهنگي و سياسي مي‌شده است. در جريان‌هاي مذهبي روشنفكر، حضور زنان را در راستاي استمرار دو سنت و دو الگوي سازمان مجاهدين خلق و حسينيه ارشاد مي‌توان مشاهده كرد. سال‌هاي 80 - 60 سال‌هاي ركود جنبش‌هاي فكري، اجتماعي و سياسي در ايران است و فضا و محلي براي طرح هيچ مسئله‌اي وجود ندارد. قاعدتا مسئله زنان كه از سوي روشنفكران مسئله ثانويه‌تري محسوب مي‌شده، بيشتر به بوته فراموشي سپرده مي‌شود، اما در زير پوست شهر با افزايش پديده شهرنشيني، رشد تحصيلات و اشتغال زنان، حضور زنان در عرصه‌هاي مشاركتي بيشتر و با بروز ناهنجاري‌هاي مختلف اجتماعي كه به نوعي با زنان و كودكان پيوند مي‌يابد، مسئله زنان عمده‌تر مي‌شود، اما در گفتمان‌هاي روشنفكري ديني بعد از انقلاب كه به نوعي ادامه يابنده و توسعه‌دهنده و تكميل‌كننده گفتمان‌هاي روشنفكري ديني در قبل از انقلاب مي‌باشد و در قالب آراي دكتر سروش (اسلام علمي) آراي مجتهد شبستري كه ميانه‌اي از اسلام علمي و انتقادي را تشكيل مي‌دهد و گفتمان‌هاي روشنفكران ديني متاثر از اسلام انتقادي (طالقاني - پيمان - نئو شريعتي‌ها و...) ارائه مي‌گردد، مواجهه‌اي جدي با مسائل زنان صورت نمي‌گيرد. دلايل متعددي بر اين عدم مواجهه مترتب مي‌باشد:
1 - غلبه گفتمان پيرو مرد سالاري
2 - عدم اولويت دادن بر مسائل زنان به دلايل بينشي و سياسي- اجتماعي.
و تعريف مسئله زن ذيل ساير پروژه‌هاي جريان‌هاي روشنفكري ديني آنان، حل مسائل زنان را ذيل حل مسائل بنيادين تضاد استبداد، آزادي يا كار و سرمايه مي‌داند.
3 - تبعات بينشي و سياسي پرداختن به مسائل زنان.
4 - دريافت دير مسئله و عقب بودن از شرايط و عدم ترسيم صحيح از مسئله. بسياري از آنان هنوز نيز معتقدند زنان مسائل خاص مربوط به خود را نداشتند و ندارند.
در گفتمان‌هاي نظير قبض و بسط شريعت و فهم متن مبتني بر تفسير متن و... روشنفكري ديني بعد از انقلاب، به‌رغم مورد پرسش قرار گرفتن، پاسخ‌هاي ارائه شده كلي و كلان است. سكوت، پاسخ‌هاي كلي و گريز از مواجهه مستقيم و رو در رو با مقوله، پديده و مسئله زنان نشان از آن دارد كه روشنفكري ديني يا نمي‌خواهد يا نمي‌تواند در عرصه مسائل زنان حضور جدي داشته باشد و اين براي جرياني كه در زمان خود باز كننده افق‌هاي جديد بود و در مباني هستي‌شناسي و انسان‌شناسي پيشگام و در ارتباط با زنان نيز به ارائه تيپولوژي جديدي از زن مي‌گردد، نقصان بزرگي است. شريعتي به عنوان يك روشنفكر جامعه‌شناس تيزهوش به نبض زمان خود واقف بود به همين دليل نيز به‌رغم انتقاد بر برخي از روش‌ها و چگونگي‌هاي مواجهه وي با مسائل زنان نظير ايده‌پردازي و آرمان‌گرايي شديد، فقدان راهبرد، عدم ورود به مسائل حقوقي و قانوني، عدم صراحت در مواجهه با مسائل و ارائه الگوهاي ناشدني و اسطوره‌اي، ضرورت پرداختن مستقل به زنان را هم به لحاظ نظري و تئوريك و هم عملي با ايجاد بستر و فضا و ارائه و مدل در حسينيه ارشاد دريافته و زنان را به عنوان يكي از گروه‌هاي شش‌گانه مخاطب خود انتخاب كرده بود. مي‌توانيم با بررسي كارنامه جريان روشنفكري ديني در بعد از انقلاب به جرات بگوييم كه اين جريان متاسفانه حتي در ميان زنان آن به‌رغم دادن هزينه‌هاي بسيار، جرياني مردانه بوده و اين در حالي است كه امروزه طرح حقوق بشر از سويي و يافتن نسبت دين و دموكراسي از سوي ديگر جز با ارتباط مستقيم با بسط گفتمان مربوط به زنان امكان‌ناپذير است. روشنفكري ديني در حوزه زنان امروزه نيازمند تفسيري فمينيستي از متون درجه اول ديني و بازتعريف زن با هويتي مستقل فراتر از نقش‌هاي مادري و همسري سنتي است. تساوي حقوق و برابري زنان و مردان نيازمند بازتعريف كلامي هستي‌شناسي و انسان‌شناسي متون ديني است. قطعا نمي‌توان نابرابري را امري الهي محسوب كرد، پس با پذيرش برابري در خلقت بايد تساوي حقوق زنان و مردان را در عرصه‌هاي مختلف تبيين، ترسيم و اعلام كرد و هزينه آن را نيز پرداخت. قطعا نقش زنان نوانديش ديني در طرحي نو در انداختن اين عرصه از جايگاهي اساسي و خاص برخوردار است.
پي‌نوشت‌ها:
1- اين يادداشت تلخيصي از مقاله‌اي به همين نام است كه در ويژه‌نامه سي‌امين سالگرد دكتر علي شريعتي به صورت كامل چاپ شد.
2- روشنفكران ديني و مدرنيته (در ايران پس از انقلاب) مسعود پدرام، نشرگام‌نو، 1382
3- احمد آرام، احياي فكر ديني در اسلام، ‌مقالات من بشري- آزادي و جاوداني آن و اصل حركت در ساختمان اسلام و روح فرهنگ و تمدن اسلامي، نشر پايا
 سه شنبه 4 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایران اسپورت]
[مشاهده در: www.iransport.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 599]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن