تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 9 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802749907




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگرش حاكم بر سريال هاى صدا و سيما بايد تغيير كند تلويزيون مروج اشرافى گرى در جامعه


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: نگرش حاكم بر سريال هاى صدا و سيما بايد تغيير كند تلويزيون مروج اشرافى گرى در جامعه
دكتر محمد صادق كوشكىاگر در طول ساليان گذشته بخواهيم ارزيابى دقيقى از عملكرد صدا و سيما داشته باشيم، (با اين محوريت كه صدا و سيما چه خدمتى به فرهنگ دينى كرده است،) شايد بتوانيم بگوييم بخش هاى احيا شده فرهنگ دينى ما در حوزه انقلاب اسلامى را انعكاس داده است. انعكاس اين بخش هاى احيا شده را به خود مردم و در ابعاد شايد خيلى كمتر، به منظر جهانيان رسانيد يعنى اينكه در انقلاب اسلامى ثابت شد كه يك تحول عظيمى در فرهنگ دينى روى داده و بخشى از فرهنگ دينى جامعه احيا شد و صدا و سيما توانسته در چنين بسترى در انعكاس بخشى از اين فرهنگ احيا شده موفقيت هاى نسبى داشته است. مواردى ذكر مى كنم كه اولويت بندى نيست و به عنوان نمونه است: اول اينكه دست اندركاران صدا وسيما، برداشت درست و دقيقى از دين و مفاهيم دينى نداشتند و ندارند و اين قصور در برداشت، موجب شده است كه باورهاى كج، غلط و ناقص در بين بسيارى از مردم ترويج بشود. من مى خواهم به مثالى براى اين تصوير ناقص از دين در صدا و سيما اشاره بكنم، تلويزيون مسابقه اى را در ايام شهادت حضرت امير(ع) برگزار مى كرد و بيست ويكم ماه رمضان بود. براى كسى كه بهترين تعريف از زهد علوى ارائه كند، يك خودرو از طرف يكى از شركت هاى خودروسازى هديه شده بود كه خودرو گرانقيمتى هم بود در شبكه پنج سيما. جالب هم اين بود كه مراسم قرعه كشى اين خودرو گرانقيمت، كه به كداميك از ارائه كنندگان تعريف برتر از زهد علوى برسد، تبديل به يك شو وحشتناك شد كه شبيه مسابقات لاتارى و غيره بود. خود اين برنامه مضحكه زهد علوى و مفاهيم دينى بود كه دست اندركاران صدا و سيما تا اين حد پيش رفته بودند بدون اينكه خودشان بخواهند. مثال ديگر درباره تلقى اى است كه ما از بزرگان دينى داريم، صدا و سيما بسيار موفق بوده كه حضرت على (ع) را صرفا به عنوان كسى كه با صدقه دادن سعى مى كند فقر را در جامعه به نوعى تسكين و ريشه كن بسازد و عدالت را برقرار سازد، نشان دهد و بسيار موفق بوده. يعنى يك تصوير كميته امدادى از امام على (ع). يعنى يك نگاه كليشه اى به مناسك و عبادات دينى كه شايد از اين مقوله ريشه مى گيرد كه برنامه سازان صدا و سيما نه همه آنها، بلكه برخى از آنها ـ مجبور بودند كه به اين مناسك بپردازند يا به عبارتى بهتر، پرداختى سفارشى و رويكرد سفارشى به مناسك، رفتارها و آداب دينى عملا بازتابش بين جامعه و بازخوردش در بين جامعه، باعث شده است كه يك نگاه خيلى سطحى و كليشه اى و نگاه غيرواقعى و غيرجامع از طريق رسانه صدا و سيما بين مخاطبانى پخش بشود كه بسيارى از آنها، مى خواهند از طريق صدا و سيما با دين آشنا شوند و فرهنگ دينى را از منظر صدا و سيما كه رسانه رسمى و تريبون جمهورى اسلامى مى دانند، با دين مى خواهند آشنا شوند. ترويج برداشتهاى ناقص، سطحى، كليشه اى و سفارشى از دين يك آسيب است. بحث ديگر گسترش رياكارى و زهدفروشى آن هم به طور نامحسوس. تعدادى از دست اندركاران رسانه، عامل به شريعت، دين و احكام دينى نيستند و اين دوگانگى را مردم مى بينند كه مثلا بازيگرانى كه در يك سريال يا مجموعه اى بازى مى كنند يا مجريان يا كسانى كه در صدا و سيما چهره، ديده يا شنيده مى شوند، وقتى اين افراد در موضع رسانه هستند، مثلا وجه هستند يا حرفهاى متدينانه مى زنند، رفتار متدين دارند، اما وقتى خود واقعى آنها به نمايش گذاشته مى شوند مثلا از طريق رسانه ها مكتوب و نشريات يا حضور در ملا عام، يك دفعه مخاطب با دوگانگى مواجه مى شود و بعضا با آدمهايى مواجه هستند كه خلاف آن ويژگى ها و رفتارها و ظواهر در برنامه هاى صدا و سيما دارند. صحبت از اين نيست كه عمده دست اندركاران صدا و سيما خداى ناكرده معتقد به شريعت هستند يا نه! ما مى گوييم كه اين بازتاب و بازخورد در صدا و سيما وجود دارد، ممكن است بسيارى از اين مواردى كه مطرح مى شود، كارمند رسمى صدا و سيما نباشند و ما كه در مورد نيروهاى استخدامى صدا و سيما حرف نمى زنيم. از آسيب هاى ديگرى كه توسط صدا وسيما به فرهنگ دينى وارد شده است اين است كه دينى كه از طريق صدا و سيما ارائه شده است دين يك بعدى است دينى كه ابعاد مختلف ندارد، عمق ندارد، بسيار سطحى و روبنايى است، محتواى چندانى ندارد و اين به دانش كم سازندگان و برنامه سازان صدا و سيما در اين زمينه بر مى گردد. واقعا تعداد كمى هستند كه دانش كافى در اين زمينه دارند ولى متاسفانه تخصصى در خصوص رسانه ندارند تا بتوانند از طريق آن، دانش خودشان را منتقل بكنند. بحث بعدى اين است كه بسيارى از منكرات، از طريق صدا و سيما معروف شدند و عملا خود شاكله اى دينى كه در ذهن مردم بود آسيب جدى ديد. مثلا صدا و سيما نه تنها قبح اسراف گرايى و مصرف گرايى و دامن زدن به مصرف گرايى و تجمل گرايى را ريخت بلكه اين را سارى و جارى كرد و ترويجش نمود و يكى از دستگاه هايى كه بسيار بر ميزان مصرف مردم و تجمل گرايى در بين مردم و جامعه تاثير جدى داشت و رونق داد، صدا و سيما بود. در طول سال هاى گذشته هميشه سطوح زندگى افرادى كه در صدا و سيما پخش مى شود از سطح عامه مردم بسيار بالاتر بوده كه عملا تاثيرش بر مخاطب اين بود كه جامعه و افراد سعى كنند در مصرف گرايى، تجمل گرايى و اشرافى گرى خودشان را با الگوى صدا و سيما تطبيق بدهند يا مغفول گذاشتن بسيارى از مفروعات. مثلا ما هيچ وقت نديديم كه صدا و سيما در حوزه عدالتخواهى حتى يك مجموعه كم ارزش دينى بسازد. اصلا جزو مفاهيم مورد نظر در صدا و سيما، مقوله عدالتخواهى نبوده، بحث مبارزه با فساد، انواع و اقسام آن چه مفاسد اخلاقى، چه مفاسد اجتماعى، سياسى و اقتصادى دينى كه از طريق صدا و سيما ارائه شده است دين يك بعدى است دينى كه ابعاد مختلف ندارد، عمق ندارد، بسيار سطحى و روبنايى است، محتواى چندانى ندارد و اين به دانش كم سازندگان و برنامه سازان صدا و سيما در اين زمينه بر مى گردد و ادارى و حكومتى، نبوده است. يعنى صدا و سيما هيچ وقت در اين خصوص تلاش نكرده است. خب، طبيعى است كه اختصاص دادن معروفات و منكرات به موارد بسيار محدود كه مثلا كار معروف يعنى اينكه شما صدقه اى به فقير بدهيد، شاديهايتان را تقسيم كنيد در اين حد و كار منكر هم يعنى تقليل منكرات به منكرات كليشه اى و تقليل معروفات به معروفات كليشه اى و مغفول و مسكوت گذاشتن بسيارى از معروفات و منكرات محورى دين از اين موارد است. اگر بخواهيم مثال بياوريم، تفاوت فاحش جايگاه موسيقى در دين ما و حتى در استفتائات شرعى كه از رهبر انقلاب مى شود كه رهبر انقلاب، ترويج موسيقى را كاملا منافات با ارزش هاى انقلاب مى دانند.اما صدا و سيما بسيار تلاش كرده و موفق بوده كه با پرداختن افراطى به موسيقى، به عنوان يك معروف و هنر جلوه بدهد و علنا صدا و سيما به يك بنگاه خواننده ساز تبديل شده ، بنگاهى كه مصرف كننده خوانندگانى است كه شايد حتى از هنر بهره چندانى نداشته باشند و اين نمادى در تناقض آشكار با جهت گيرى هايى است كه حتى در حوزه فقهى، رهبرى انقلاب مشخصا ارائه كردند كه ترويج موسيقى به اين شكل اصلا در زمره اهداف انقلاب نيست و پذيرفته نيست و تازه از لحاظ شرعى منع مشخص دارد. اين نمونه ها را زياد مى توان ديد. مهمترين ايرادهايى كه بر صدا و سيما در خصوص تبليغ فرهنگ دينى وارد است. يك، كم اطلاعى از دين و دو اينكه، سانسور بخشهايى از دين است. بسيارى از برنامه سازان صدا و سيما يا كسانى كه محتواى برنامه ها را تامين مى كنند چه برنامه هاى نمايشى و چه برنامه هاى ديگر اطلاعشان از دين بسيار عاميانه است. ما كم برنامه اى سراغ داريم كه پشتوانه اش تيم تحقيقى و مسلط به معارف دينى باشد. كم دانشى در حوزه معارف و دانشهاى دينى يك بحث است. بحث بعدى سانسور بسيارى از مفاهيم دينى است. صدا و سيما عمدا به سراغ آنها نمى رود و به آنها نمى پردازد و اگر كسى هم به آنها بپردازد، سعى مى شود كه يا پخش نشود، يا پخش مى شود به صورت مثله شده پخش شود يا در بدترين ساعات پخش قرار بگيرد كه عملا بى توجهى به آن موارد صورت بگيرد. من آن را سانسور مفاهيم دينى مى نامم. بحث بعدى كه به صورت كلى به آن مى پردازم برنامه سازانى است كه در صدا و سيما حضور دارند. كه خود باور جدى به مفاهيم دينى ندارند يا عامله به آن نيستند و باور نداشتند عامل نيستند و اين بى باورى و بى اعتقادى هيچ وقت نديديم كه صدا و سيما در حوزه عدالتخواهى يك مجموعه كم ارزش دينى بسازد. اصلا جزو مفاهيم مورد نظر در صدا و سيما، مقوله عدالتخواهى نبوده، بحث مبارزه با فساد، انواع و اقسام آن چه مفاسد اخلاقى، چه مفاسد اجتماعى، سياسى و اقتصادى و ادارى و حكومتى، نبوده است در برنامه هاى حتى سفارشى هم نمود پيدا مى كنند. هستند كسانى كه اصلا حجاب را قبول ندارند. حجاب را رعايت نمى كنند، اما بنا بر ضرورت شغلى مجبورند كه به آن بپردازند يا حجابى داشته باشند، در آن برنامه ها، بى اعتقادى به حجاب خودش را نشان مى دهد، يا كسانى هستند كه بنا بر ضرورت مجرى گرى اين بحث ها را مطرح كنند، اينها تاثير خودش را بر بيننده مى گذارد. وقتى كه برنامه هاى صدا و سيما يك ارزيابى جدى بشوند، يعنى اگر ارزيابى جدى وجود داشته باشد و برنامه هاى با كيفيت و بدون كيفيت، علمى و غيرعلمى و مشخص بشوند، برنامه هايى كه از لحاظ فرهنگ دينى مشكل دارند و مساله دارد و به اين دو نوع برنامه ها به صورت عادى نگاه بشود و صدا و سيما اين وسط جذب مخاطب را به عنوان شاخصه برنامه مثبت قلمداد بكند نه كيفيت واقعى برنامه. نتيجه اين مى شود كه رغبت براى رويكرد علمى و تحقيقى و برنامه هاى دينى از بين مى رود، مى توانيد تصور كنيد كه دست اندركاران مجموعه نمايشى، آنهايى تقدير مى شوند كه مخاطب بيشترى را جذب كرده باشند يا به خاطر بازيگرانى كه مثلا چهره و ستاره اند، يا به خاطر داستانهايى كه مى تواند در حد داستانهاى ملودرام هندى جذابيتى ايجاد بكند، يعنى ميزان رويكرد مخاطب عامى نه مخاطب متدين، در سازمان جهت گيرى را مشخص مى كند يا نه! وقتى كه چنين رويكردى در بين مديران و مسوولان صدا و سيما شايع و رايج باشد نتيجه اين مى شود كه كمتر برنامه سازى رغبت پيدا مى كند كه مثلا كم دانشى خودش نسبت به معارف دينى را با استفاده از كارشناسان برتر دينى جبران بكند.مسوولان و دست اندركاران صدا و سيما جذب مخاطب مى خواهند به هر قيمتى. نتيجه اين خواهد شد، تنها پارامترى كه فراموش مى شود و ناديده گرفته مى شود، مقوله تحقيق و پژوهش است. حالا ضعف اعتقاد را نمى شود به نوعى جبران كرد ولى ضعف دانش را مى توان جبران كرد.راهكار: اما راهكار براى حل اين معضلات و مشكلات اين است كه اولا نگرش مديريتى سازمان يكى از معضلات اساسى است، نگرش مديريتى سازمان نگاهى منطبق بر نگرش حضرت امام (ره) و رهبر انقلاب اسلامى نيست و نزديكى به آن هم ندارد، حضرت امام (ره) اصرار داشتند و با آگاهى و علم، تاكيد داشتند كه صدا و سيما، دانشگاه عمومى است، تا وقتى كه صدا و سيما مى خواهد براساس مخاطب محورى عمل كند و خود را رقيب ماهواره ها و رسانه هاى بيگانه ببيند و افتخارش اين باشد كه مخاطب ماهواره را كم كنيم و مخاطب خودمان را اضافه كنيم اين يعنى افتادن در دامى كه همان رسانه هاى غربى پهن مى كنند و اين كه ما بتوانيم ابتذال با دوز كمتر را عرضه بكنيم، ابتذال به معنى اعم اش، تا اينكه مردم سراغ ابتذال جدى نروند، همان بحث تكرارى دفع افسد به فاسد، يعنى سازمان پذيرفته كه بايد فاسد باشد است كه كنش بر شناخت معرفت و علم است و در صدا و سيما اين مقوله به شدت مورد بى مهرى و بى اعتنايى است.لذا نگرش مديريتى سازمان بايد تغيير كند و به عبارتى ديگر بايد مديران سازمان كسانى باشند كه باور داشته باشند و عملا ببينند كه اين ديدگاه محقق بشود و صدا و سيما دانشگاهى باشد كه در آن ارزشهاى دينى و انقلاب آموخته مى شود و مخاطبان تعميق مى شوند.اينكه صدا و سيما به دام فساد مى افتد و فاسد مى شود و اصرار دارد كه فساد را پخش كند، حالا در حوزه هاى مختلف، من يك موردش را مى گويم كه ترويج موسيقى پاپ ساخته و پرداخته صدا و سيما است ولى نهادهاى متولى موسيقى در كشور نهادهاى مشخصى هستند و اينكه ترويج موسيقى پاپ به طورى مبتذل و فاسد بود كه حتى فرياد متوليان موسيقى اصيل ايرانى را هم درآورد و حتى فرياد متوليان موسيقى پاپ اصيل و استاندارد را درآورد. خوب، اين نگاه مخاطب محورى نگاه بسيار كليشه اى يا به عبارتى بهتر نگاه باليودى، خطرناك است. سينماى باليودى هند به جهت كثرت بيننده در جهان اول است. صدا و سيما هم همين نگاه را دارد. يعنى كثرت بيننده و تماشاگر. بدون محتواى مطلوب.اين يكى از آفاتى است كه در صدا و سيما وجود دارد و طبيعى است كه صدا و سيما هم از آسيبهاى رايج ناشى از فساد ادارى و مالى و حاكميت سرمايه دارى و فراموشى آرمانهاى انقلاب به دور نيست. ما نبايد و نمى توانيم صدا و سيما را جزيره اى جدا از بقيه فرض كنيم، علاوه بر آفتهايى كه در حوزه كل جامعه ما وجود دارد از فقر به معناى عمومى اش فقر فرهنگى، فقر اقتصادى در جامعه جدا نيست كه من مساله فقر فرهنگى را در صدا و سيما بيشتر و جدى تر مى دانم. وقتى اين حجم انبوه از تبعيض را در صدا و سيما مى بينند، يعنى فقر و فساد و تبعيضى كه رهبر انقلاب مدنظرشان است در صدا و سيما هم هست، در حوزه اختصاصى اش در حوزه فرهنگ و هنر و انديشه خودش را نشان مى دهد، اين طرف و آن مقوله دورى از انديشه هاى حضرت امام و اينكه صدا و سيما را دانشگاه عمومى نمى دانند و اين نوع نگرش را ندانستن و هيچ نسبتى بين صدا و سيما و دانشگاه برقرار نكردن، يك آفت جدى است در حوزه فكرى مديران سازمان و دومين آفت هم بحث نگاه عاميانه مديران سازمان و سياستگذاران سازمان به مقوله مخاطب است. اگر اين موارد و خصوصا اين دو ديدگاه مديريتى در سازمان اصلاح شود مى توان اميدوار بود كه روند حركت صدا و سيما روند روبه رشد و مطلوبى باشد.
 دوشنبه 3 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن