محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846723902
نگهداری و تکامل علوم یونانی
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: Luti26-12-2007, 12:49 PMمنبع / نويسنده : سی پی اچ تئوری مقدمه هنگامیکه اروپا در ظلمت جهل و بی خبری بسر می برد، دانشمندان اسلامی و در راس آنان اندیشمندان ایرانی اندوخته های علمی یونانیان را جمع آوری و حراست کردند و با دانش و اندیشه های ایرانیان باستان درآمیختند. تعاریف و اصول هندسه ی اقلیدسی توسط ایرانیان مورد بررسی و نقد قرار گرفت. مثلثات کروی توسط فضلای ایرانی ابداع و دستگاه اعداد با کشفیات هندیان تکمیل و بوسیله ی بازرگانان به اروپا برده شد. از قرن یازدهم میلادی به بعد بعضی از کشیشان به جامه ی طلاب مسلمان در می آمدند و کتبی را که با دقت محافظت می شد با خود به غرب می بردند و ترجمه می کردند در قرن شانزدهم دستگاه خورشید مرکزی منظومه شمسی تدوین و مسیر حرکت سیارات با دقت رصد شد. در نتیجه تقدس دایره ها در هم شکسته شد و مدار بیضوی حرکت سیارات مورد قبول واقع شد. روش استقرایی توانی نو یافت و به مقابله با قیاس برخاست و مسیر جدیدی برای اندیشه های علمی بوجود آمد آزمایش کردن قباحت خود را از دست داد و اجسام از بلندی رها شدند تا زمان سقوط آنها بطور تجربی بررسی شود. قوانین سقوط آزاد اجسام به کل جهان تعمیم داده شد شد و قانون جهانی گرانش کشف گردید. علت حرکت سیارات به دور خورشید صورت بندی شد. اختراع و تکمیل تلسکوپ انسان را با دنیایی رو به رو ساخت که قبل از آن هرگز تصورش نمی رفت. آنگاه ناچیزی زمین در مقابل کاینات به اثبات رسید استفاده از نماد گرایی در ریاضیات آغاز و هندسه تحلیلی به عنوان ابزاری قدرتمند برای تجسم و تکمیل کشفیات حساب دیفرانسیل و انتگرال به کار گرفته شد. ماهیت فیزیکی نور با آزمایش مورد سئوال قرار گرفت. در نتیجه نظریه ی دانه ای و نظریه ی موجی بودن نور برای توجیه آن ابداع شد. عنصر پنجم ارسطوئی اتر بیش از پیش بکار گرفته شد. اما این بار نه به عنوان یک عنصر، بلکه به عنوان زمینه ای برای انتشار نور و توجیه حرکت نور در فضا و انتقال نیروی گرانش و تصور می شد که کالبد فضا از اتر انباشته شده است عصر تاریکی و دوره ی انتقال اول با سقوط امپراطوری روم در اواسط قرن پنجم میلادی تمدن در اروپای غربی به سطح بسیار پائینی رسید. تعلیم و تربیت تقریباً از بین رفت و تنها راهبان دیرهای کاتولیک و معدودی افراد غیر روحانی با فرهنگ و دانش یونانی و لاتینی رشته ی باریکی داشتند در این دوران دانش باستان توسط دانشمندان اسلامی محفوظ ماند، دانشمندان اسلامی ضمن آنکه دانش یونانی را حفظ کردند، اندوخته های علمی ایران باستان، چین و هند را را نیز جمع آوری نموده، خود نیز به باروری آن کوشیدند. خلفای بغداد به حامیان علم بدل گشتند و فضلای برجسته ای را به دربار خود فراخواندند. آثار هندی و یونانی از جمله آثار برهمگویت، و اصول اقلیدسی و مجسطی به عربی ترجمه شد. کتب یونانی به عنوان یکی از شرایط صلح، از امپراطور بیزانس مصادره شد و در اختیار فضلای عرب زبان قرار گرفت. در این عصر فضلای زیادی به نوشتن آثاری در زمینه ریاضیات و نجوم پرداختند که مشهورترین آنها محمد ابن موسی الخوارزمی بود. خوارزمی رساله ای در جبر و کتابی در باره ارقام هندی نوشت که بعدها در قرن دوازدهم به لاتین ترجمه شد و تاثیر زیادی در اروپا گذاشت. ابوالوفا بوزجانی کتب بطلمیوس را ترجمه و تشزیح کرد و شرحی بر کتاب دیوفانتس نوشت. اصیل ترین و بدیع ترین اثر جبری حل معادله درجه سوم توسط خیام بوجود آمد. وی اصلاحیه دقیقی نیز برای تقویم انجام داد خواجه نصیرالدین طوسی اولین اثر در باب مثلثات مسطحه و کروی را نوشت و کار پیشتر خیام را با شرح و تصیحیحاتی منتشر کرد که ساکری کارش را در هندسه نااقلیدسی با یاد داشتی از نوشته های نصیرالدین در باب توازی شروع کرد. نوشته های خواجه نصیرالدین توسط جان والیس در آکسفورد تدریس شد ابن هیثم که در غرب به الهازن شناخته می شود، بزرگترین فیزیکدان مسلمان شناخته شده است. وی رساله ای در نور نوشت و ذره بین را کشف کرد. به نسبت زاویه تابش و زاویه انکسار پی برد و اصول تاریکخانه را شرح داد و در مورد قسمتهای مختلف چشم بحث کرد. رساله ی نور ابن هیثم نفوذ زیادی در اروپا گذاشت. کارهای وی توسط کمال الدین فارسی پیگیری شد در مورد نجوم تنها کافیست گفته شود که بسیاری از نامها و واژه های امروزی در نجوم ریشه عربی دارند. بتدریج آثار علمی ایرانیان تنها زینت بخش کتاب خانه گردید و هنگامیکه شرق در حال به خواب رفتن علمی و غفلت بود، غرب در حال بیدار شدن بود. اوضاع علمی سایر کشورهای اسلامی و هندوستان و چین هم از ایران بهتر نبود، بلکه بدتر بود فیزیک در ایران كشور ما نسبت ديرينه اي در نجوم دارد. قديمي ترين متن ايران پيش از اسلام، اوستا كتاب ديني زرتشتيان است كه متاسفانه فقط يك پنجم آن باقي مانده است. در اين متن به كروي بودن زمين اشاره شده است كه اين يك ردپاي نجومي از ايران باستان است. همچنين در متن هاي ديني زرتشتي مربوط به دوره ساساني به نام صورت هاي فلكي، ستاره ها و سيارات اشاره شده است. مورد ديگر نجوم ايران پيش از اسلام مربوط به قرن اول ميلادي يعني 6 قرن پيش از ظهور اسلام است.در قرن اول ميلادي عده اي از فعالان (رهبران ديني كه هم رهبر بودند و هم دانشمند) به علتي نامعلوم و زمان اشكانيان از سيستان به هند مهاجرت كردند و دانش و فرهنگ ايراني را با خود به اين كشور بردند و آن را با فرهنگ و دانش هندي آميخته كردند. گفته مي شود اين افراد همچنين در هند باقي مانده اند و تمايز نژادي خود را حفظ كرده اند. در هر حال اين مسلم است كه تقويم ايراني كه اين افراد به هند بردند كه در آن شروع سال اول بهار است و هنوز در هند مورد استفاده قرار می گیرد. البته آنها عملا از تقويم اروپايي استفاده مي كنند اما تقويم رسمي در قانون اساسي اين كشور همان تقويم ايراني است. از کتب قدیمی ایران كتاب نجومي باقي نمانده است غير يك اثر مهم به نام ذيج شهرياران. ذيج به معني كتابچه نجومي است كه لغت قديمي فارسي است. اين كتاب در زمان بهرام گور و توسط پادشاهان ساساني تاليف شده است كه يك قرن بعد در زمان انوشيروان تصميم گرفتند اين كتاب را كامل تر كنند كه به دستور انوشيروان كتاب هاي نجوم يونان و هند خوانده شد و مقايسه كردند و گفتندكه كتاب هاي نجوم هندي دقيق تر است در نتيجه يك ويرايش جديدي از ذيج شهريار براساس متن هاي هندي فراهم كردند. بعضي از منجمان اسلامي مثل ابوريحان بيروني و خوارزمي مطالبي از اين كتاب را در كتاب هاي خود آورده اند. مثلا ابوريحان بيروني كتابي به نام افراط المقال في امر الضلال (مقاله اي يكتا در مورد سايه ها) دارد كه در آن روش مدرج كردن ساعت هاي آفتابي را از كتاب ذيج شهريار نقل كرده است. همچنين در يكي از نوشته هاي ديني زرتشتي يك آيين مقدسي ذكر شده است كه گفتند اين آيين بايد زماني انجام شود كه ماه، ستاره ها، سياره ها و خورشيد در يك موقعيت ويژه كه در رسانه ذكر شده است، باشد. در عين حال، در نوشته هايي كه به زبان پهلوي است براي محاسبه موقعيت ماه، خورشيد، ستاره ها و سياره ها گفته شده است كه بايد محاسبه آنها براساس يك ذيج (كتابچه نجومي) باشد و آنجايي كه از منابع ساساني نام برده از ذيج هندي، ذيج شهرياران و ذيج بطلميوس نام برده است به اين ترتيب مشخص مي شود كه در زمان ساسانيان، ايراني ها با نجوم يونان باستان كه خيلي پيشرفته بود آشنا بوده اند كه شاخص تر اثر آن كتاب نجومي يونان باستان است كه بعدها به عربي ترجمه شد. ولي اين عقيده هم وجود دارد كه اولين ترجمه آن از يك ترجمه فارسي قديمي گرفته شده است. نجوم ايران باستان از نجوم دوره يونان باستان تاثير گرفته و بر نجوم دوره اسلامي اثر گذاشت و نجوم اين دوره هم بعدها بر تكامل نجوم در اروپا تاثير گذاشت. بعد از اسلام يكي دو قرن صرف كشمكش و تثبيت حكومت جديد در ايران شد. در اين دوره يا هيچ اثري بوجود نيامد و يا اگر به وجود آمد باقي نماند. اما بعد از آن از قرن سوم تا قرن 7 و 8 هجري شكوفايي بسياري در كشورهاي اسلامي به خصوص در ايران به وجود آمد و دانشمندان دستاوردهاي زيادي به وجود آوردند كه به دوره طلايي اسلامي شهرت يافت. خوارزمی ابو جعفر محمد بن موسی از دانشمندان بزرگ ریاضی و نجوم می باشد از زندگی خوارزمی چندان ا طلاع قابل اعتمادی در دست نیست الا اینکه وی در حدود سال 780 میلادی در خوارزم (خیوه کنونی) متولد شد شهرت علمی وی مربوط به کارهایی است که در ریاضیات مخصوصاٌ در رشته جبر انجام داده به طوری که هیچیک از ریاضیدانان قرون وسطی مانند وی در فکر ریاضی تاثیر نداشته اند اجداد خوارزمی احتمالاٌ اهل خوارزم بودند ولی خودش احتمالاٌ از قطر بولی ناحیه ای نزدیک بغداد بود. به هنگام خلافت مامون عضو دارالحکمه که مجمعی از دانشمندان در بغداد به سرپرستی مامون بود، گردید خوارزمی کارهای دیونانتوس را در رشته جبر دنبال کرد و به بسط آن پرداخت خود نیز کتابی در این رشته نوشت. Luti26-12-2007, 12:49 PMالجبر و المقابله که به مامون تقدیم شده کتابی است در باره ریاضیات مقدماتی و شاید نخستین کتاب جبری باشد که به عربی نوشته شده است دانش پژوهان بر سر این که چه مقدار از محتوای کتاب از منابع یونانی و هندی و عبری گرفته شده است اختلاف نظر دارند معمولاٌ در حل معادلات دو عمل معمول است خوارزمی این دو را تنقیح و تدوین کرد و از این راه به واردساختن جبر به مرحله علمی کمک شایانی انجام داد اثر ریاضی دیگری که چندی پس از جبر نوشته شد رساله ای است مقدماتی در حساب که ارقام هندی(یا به غلط ارقام عربی) در آن به کار رفته بود و نخستین کتابی بود که نظام ارزش مکانی را(که آن نیز از هند بود) به نحوی اصولی و منظم شرح می داد اثر دیگری که به مامون تقدیم شد زیج السند هند بود مه نخستین اثر اختر شناسی عربی است که به صورت کامل بر جای مانده و شکل جداول آن از جداول بطلمیوس تاثیر پذیرفته است. کتاب صورت الارض که اثری است در زمینه جغرافیا اندک زمانی بعد از سال 195 – 196 نوشته شده است و تقریباٌ فهرست طولها و عرضهای همه شهرهای بزرگ و اماکن را شامل می شود این اثر که احتمالاٌ مبتنی بر نقشه جهان نمای مامون است(که شاید خود خوارزمی هم در تهیه آن کار کرده بوده باشد)، به نوبه خود مبتنی بر جغرافیای بطلمیوسی بود این کتاب از بهضی جهات دقیق تر از اثر بطلمیوس بود خاصه در قلمرو اسلام. تنها اثر دیگری که بر جای مانده است رساله کوتاهی است در باره تقویم یهود. خوارزمی دو کتاب نیز در باره اسطرلاب نوشت آثار علمی خوارزمی از حیث تعداد کم ولی از نفوذ بی بدیل برخوردارند زیرا که مدخلی بر علوم یونانی و هندی فراهم آورده اند بخشی از جبر دوبار در قرن ششم / دوازدهم به لاتینی ترجمه شد و نفوذی عمده بر جبر قرون وسطایی داشت رساله خوارزمی در باره ارقام هندی پس از آنکه در قرن دوازدهم به لاتینی ترجمه و منتشر شد بزرگترین تاثیر را بخشید نام خوارزمی مترادف شد با هر کتابی که در باره حساب جدید نوشته می شد(و از اینجا است اصطلاح جدید))الگوریتم)) به معنی قاعده محاسبه کتاب جبر و مقابله خوارزمی که به عنوان الجبرا به لاتینی ترجمه گردید باعث شد که همین کلمه در زبانهای اروپایی به معنای جبر به کار رود نام خوارزمی هم در ترجمه به جای الخوارزمی به صورت الگوریتمی تصنیف گردید و الفاظ آلگوریسم و نظایر آنها در زبانهای اروپایی که به معنی فن محاسبه ارقام یا علامات دیگر است مشتق از آن می باشد. ارقام هندی که به غلط ارقام عربی نامیده می شود از طریق آثار فیبوناتچی به اروپا وارد گردید همین ارقام انقلابی در ریاپیات به وجود آورد و هر گونه اعمال محاسباتی را مقدور ساخت باری کتاب جبر خوارزمی قرنها در اروپا ماخذ و مرجع دانشمندان و محققین بوده و یوهانس هیسپالنسیس و گراردوس کرموننسیس و رابرت چستری در قرن دوازدهم هر یک از آن را به زبان لاتینی ترجمه کردند. نفوذ کتاب زیج السند چندان زیاد نبود اما نخستین اثر از این گونه بود که به صورت ترجمه لاتینی به همت آدلاردباثی در قرن دوازدهم به غرب رسید. جداول طلیطلی(تولدویی) یکجا قرار گرفتند و به توسط ژرار کرمونایی در اواخر قرن یازدهم به لاتینی ترجمه شدند، از مقبولیت گستره تری در غرب برخوردار شدند و دست کم یکصد سال بسیار متداول بودند از کارهای دیگر خوارزمی تهیه اطلسی از نقشه آسمان و زمین و همچنین اصلاح نقشه های جغرافیایی بطلمیوس بود جغرافیای وی تا اواخر قرن نوزدهم در اروپا ناشناخته ماند، دیگر از کتب مهم خوارزمی کتاب مفاتیح العلوم است که کتاب مهم و ارزنده ای است خوارزمی در حدود سال 848 میلادی مطابق با 232 هجری قمری در گذشت.. در فلسفه و علم ابن سینا زیر تاثیر سه جریان فکری نیرومند بود، و کوشید تا این سه را با هم جمع کند و از آنها ترکیبی بدیع بسازد. این سه عبارتند از: قرآن و تحولات کلامی ملازم آن (که به الهیات بمعنی الاخص ،خلقت جهان،انسان شناسی و آخرت شناسی می پردازد.)؛علم (نظریه زمین مرکزی، نجوم یونانی، حرکت دایروی افلاک سماوی،سلسله مراتب موجودات در عالم، و نظریه عناصر اربعه)؛ و فلسفه که بخصوص فلسفه ای است ارسطویی با مایه های قوی نو افلاطونی که عمدتا از فلوطین (از طیق اثولوجیا یا الهیات منسوب به ارسطو ) و پروکلوس (کتاب العلل) سرچشمه می گیرد؛ و برخی از وجوه سنت ایرانی هم با آن در آمیخته است. مفهومی که ابن سینا از علم دارد از فیزیک طبیعیات و کیهانشناسی زمان او، و بنابراین از علم یونانی گرفته شده است. و این مجموعه معارف را به صورتی که ابن سینا دریافته وپرورده می توان چنین خلاصه کرد. فیزیک مطالعه اجسام طبیعی وحرکت است. ابن سینا در چندین مورد به تفضیل نظر اتمیستها را درباره جسم خصوصا و واقعیت عموما به تفصییل رد می کند و به جای آن از اتصال و پیوستگی جانبداری می کند.به نظر او جسم مرکب است از جوهری مادی که مَحَل است و صورتی از حال در آن است. نسبت ماده به صورت مانند نسبت مفرغ به مجسمه مفرغی است. از لحاظ صورت، وجه مشترک همه اجسام دارا بودن سه بعد است. این سه بعد بالفعل در جسم وجود ندارند،هر چند آنها را می توان درجسم فرض کرد. بنابراین درترکیب ماده مدخلیت ندارند وجزء تعریف آن محسوب نمی شوند ماده که بدون صورت نمی تواند موجود باشد، متجانس است و پذیرای هر صورتی است. ماده یک صورت تولی دارد که صورت جوهری یا جسمانی است، و آن همان سه بعدی بودن است. در کنار صورت جوهری صورتهای دیگری هم وجود داند، مانند کم، کیف، این، و خلاصه همه مقولات ارسطویی.(اینها عرض خوانده می شوند.) همچنین یک مبدا مفارق هم وجود دارد که ضامن اتحاد ماده و صورت است. اجسام طبیعی دو گونه کمال دارند، اَولی و ثانوی. مبدا مفارق کمالات ثانوی را توسط قوایی که درجسم جای دارند باعث می شود، و این قوا خود کمالات اولی اند و مبدأ کمالات ثانوی محسوب می شوند.افعال از جمله کمالات ثانوی هستند.قوایی که در جسم جایگیراند بر سه نوع اند.نوع اول قوایی است که در همه اجسام جریان دارند و کمالات آنها را از شکل و مکان طبیعی و اعمال،حفظ می کنند.اگر اجسام از مکان طبیعی خود دور شوند یا به نحوی شکل طبیعی خود را از دست دهند، این قوا به وضع قبلیشان بر می گردانند و بدان وضع نگاهشان می دارند و این امر به تسخیر و بدون معرفت و تدبر و قصد اختیاری صورت می گیرد.این نوع از قوا را طبیعی می گویند و مبدأ بالذات برای تمام حرکات بالذات اجسام وسکون آنها و در واقع مبدأهمه کمالات اجسام به شمار می آیند.هیچ جسمی خالی از این قوا نیست.نوع دوم از قوا به وساطت آلاتی بر اجسام اعمال می کنند و آنها را به حرکت در می اورند یا به حال سکون نگه می دارند یا نوع آنها را حفظ می کنند.برخی از این قوا عملی دائمی دارند که نه مستلزم عمل است و نه مستلزم اختیار نفس نباتی چنین است؛ برخی دیگر امور سودمند و زیانبخش را در می یابند و قدرت عمل و ترک عمل ندارند،مانند نفس حیوانی؛ و نوع دیگر حقایق اشیاء را از فکر وتحقیق درک می کنند، مانند نفس انسانی. نوع سوم از قوا همین نتیجه را بی میانجیگری آلات و از راه اراده ای که فقط رو به یک سو دارد حاصل می کند،و نفس فَلَکی از این نوع است.خواص مربوط به جسم طبیعی عبارتند از حرکت وسکون، زمان،مکان، خلاء تناهی و عدم تناهی تقارن اتصال و توالی . افلاک آنها در داخل این فلک حرکت مستدیر ابدی دارند.وقتی رابطه میان مرکز عالم (که همان مرکز زمین است) و فلک ثوابت را بدانیم، می توانیم جهت "بالا" و"پایین" را، در هر نقطه از جهان، به طور مطلق تعیین کنیم. جهت بالا به طرف فلک ثوابت است و جهت پایین به طرف مرکز زمین. همه اجسام ناگزیر در مکان جای دارند. مکانها بر حسب موقعیت خود(بالا و پایین بودن) اجسام را ازحیث جهت تقسیم می کنند.اجسامی که در اجسام دیگر محاط باشندمکانی دارند.هرجسم طبیعی مکان طبیعی خاصی دارد.اجسام مرکب به طریق "جوش خوردن" (اِلتِحام) ساخته می شوند؛ التحام مستقیماً میان اجسام صورت نمی گیرد بلکه به میانجیگری کیفیات محسوس تحقق می یابد.چهار کیفیت محسوس اولی وجود دارند که چنین وحدتی راباعث می شوند:گرمی، سردی، تری و خشکی. سردی و گرمی در تعییر اجسام با هم واکنش دارند و قوای فعاله خوانده می شوند.دو کیفیت دیگر را قوای منفعله می نامند.اجسام ساده ای که اجسام مرکب را پدید می آورند،ازترکیب خاصی ازاین چهار قوه ساخته می شوند.درهریک ازاین اجسام باید یک کیفیت فعال و یک کیفیت منفعل موجود باشد.بنابراین چهار جسم ساده وجود دارد:آتش(گرم و خشک)، آب(گرم وتر) خاک (سرد وخشک)، هوا(سرد و تر) و مکان طبیعی موجودات فسادپذی فلک تحت القمراست و مکان طبیعی موجودات فسادناپذیر عالم فوق القمر.اجسام اخیر از ترکیب چهار عنصر ساخته نشده اند و افلاک آنها نه سبک اند و نه سنگین. به نظر ابن سینا تنها با استفاده از ترکیبات مختلف چهار عنصر و کیفیات آنها، و نیز حرکت افلاک (که ماده را پذیرای صورت می کند(وممکن است که ساخته شدن اجسام فساد پذیر را در عالم تحت القمرو تبیین کرد؛ یعنی ساخته شدن کانیها ،سنگه و فلزات؛گیاهان و حیوانات و انسان که از حیث جسم خود به عالم طبیعی تعلق دارد ابنهيثم از بزرگترين دانشمندان اسلامي است، به خصوص در نورشناسي مقامي ارجمند دارد. شمارهي تأليفهاي او را در رياضي و فيزيك و اخترشناسي، حدود صد كتاب و رساله ميدانند كه متأسفانه قسمت عمدهي آنها از ميان رفته است. وي را به خاطر آزمايشهاي دقيقي كه دربارهي نور انجام داده است، مرد روش علمي نيز ناميدهاند. من به جست و جوي معدن حقيقت پرداختم و براي رسيدن به آن به انواع نظريهها و باورها و دانشهاي الهي روي آوردم، اما به مطلب چشمگيري نرسيدم و روشي براي به دست آوردن حقيقت و راهي براي دست يافتن به بينش يقيني در آنها نيافتم. در نهايت، متوجه شدم كه به حقيقت نخواهم رسيد مگر از راه ديدگاههايي كه مادهي آنها را امور حسي و صورت و شكل آنها را امور عقلاني تشكيل ميدهد. گفتاري از ابن هيثم كتاب المناظر المناظر معروفترين اثر ابنهيثم است كه نسخههاي خطي متعددي از آن در كتابخانههاي جهان، از جمله كتابخانهي استانبول در تركيه، موجود است. ابن هيثم در اين كتاب علاوه بر مباحث نورشناختي، به هواشناسي، فيزيولوژي و پرسپكتو نقاشي نيز پرداخته است. وي در اين كتاب نخستين تعبير سيستماتيك پديدههاي فيزيكي از نظر تجربي و رياضي را مورد بحث قرار داده است. ابنهيثم با اين اثر خود بنيان نورشناسي قديم را، كه متكي بر كتاب مناظر اقليدس (يعني Opticae ) و آثار علمي ارسطو ( Meteorologica ) و كارهاي ارشيمدس و بطلميوس بود، دگرگون كرد و آن را به صورت علم بسيار منظم و مشخصي درآورد. وي بحث كامل رياضي را با نمونههاي تصوري عالي فيزيكي و تجربههاي دقيق با هم تركيب كرد. پس از ابنهيثم، اين كتاب در عالم اسلامي در بوتهي فراموشي مانده بود، تا اينكه كمالالدين فارسي، رياضيدان و فيزيكدان ايراني، در قرن هفتم هجري، به وسيلهي استاد خود، قطبالدين شيرازي، با آن آشنا شد و كتاب تنقيح المناظر لذوي الابصار و البصائر را در شرح آن نوشت. كمالالدين هفت مقالهي كتاب المناظر ابنهيثم را به همين ترتيب و با روش قال، اقول تفسير كرده است؛ يعني، مطالب كتاب ابنهيثم را با قال و مطالبي كه خود نوشته، با اقول نمايانده است. كمالالدين علاوه بر تنقيح و تفسير هفت مقالهي مذكور، در پايان كتاب تنقيحالمناظر يك خاتمه و يك ذيل و سه ملحق از خود افزوده است. كمالالدين ميگويد: « … مدتي كوشش تمام داشتم كه در امر مناظره تحقيق كنم و سخت دلبستهي بازشناختن چگونگي رؤيت تصاوير اشياء با چشم بودم و مخصوصاً بيشتر توجه به انعطاف (= انكسار نور) داشتم، چه ديدنيها را در آب و از پشت بلور به اشكال شگفتانگيزي ميديدم، مخالف با آنچه مستقيماً در هوا ميديدم و آنچه در پي يافتن آن بودم، از كتاب مناظر اقليدس به دست نميآمد … پس بر اين مقدمه مدتي درنگ كردم و به آن پرداختم و احكامي درباره رؤيت از طريق انعطاف به دست آوردم كه همه آنها با آنچه محسوس است مخالف است. آنگاه حيرت من فزوني يافت و به محضر عالي (منظور محضر قطبالدين شيرازي) مراجعه كردم و داستان را باز گفتم … حضرتش، كه پيوسته اقبال يار و توفيق مددكارش باد، به برآوردن حاجت من اقبال كرد، لختي انديشيد و گفت كه در كودكي در بعضي از كتابخانههاي فارسي كتابي در مناظر منسوب به ابنهيثم، در دو جلد بزرگ، ديدهام و شايد آنچه در پي آن ميگردي در آن باشد و بر من است كه، گرچه در ثريا باشد، آن را به دست آورم … تقدير موافق شد و تيرهاي همت مستقيم به هدف رسيد و نسخه كتاب به خط ابنهيثم از شهر دورستي به دست افتاد. مرا خواست و كتاب را به من داد. از فوايد و لطايف و غرايب مستند به آزمايشهاي درست و تجربههاي به دست آمده از آلات هندسي و رصدي و استدلالهاي تركيب يافته از مقدمات صحيح كه در آن يافتم، سردي يقين بردلم فرو ريخت.. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 644]
-
گوناگون
پربازدیدترینها