واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: گفتگو با آيتالله نمازيعضو مجلس خبرگان رهبرى و دادستان اسبق كل كشورشهادت بهشتى دربرابر مظلوميتش ناچيز است
اشاره:
شهيد مظلوم آيتالله بهشتى از جمله نيروهاى انقلابى مومن و متعهد و پرورش يافته محضر امام خميني(ره) بود كه از شخصيتهاى برجسته و تراز اول انقلاب اسلامى محسوب مىشد. ايشان جزء افراد بسيار معدودى به شمار مىرفت كه داراى بينش و رشد سياسى و اجتماعى وسيع، تفكر عميق و دقيق اسلامى و قدرت مديريت و هدايتگرى فوقالعاده بود. اشراف و آيندهنگري، تجربه انديشى و قدرت سازماندهى و مديريت راهبردي، هوشمندى و درايت در تصميمگيري، تواضع و اخلاق فاضله از جمله خصايص اين شهيد بزرگواراست. در گفتگو با آيتالله نمازى عضو مجلس خبرگان رهبرى و دادستان اسبق كل كشور به مناسب سالروز حادثه تلخ هفت تير گفتگويى انجام دادهايم.
حضرت آيتالله بهشتى از چه ويژگى شخصيتى برخوردار بودند. مهمترين ابعاد شخصيتى ايشان چه قبل از انقلاب و چه در بعد از انقلاب چه بود؟
در مورد شخصيت مرحوم آيتالله شهيد بهشتى صحبت بسيار مىتوان كرد. ايشان از شخصيت چند بعدى برخوردار بودند كه از ابعاد مختلف قابل بررسى و مطالعه است. جامعه ما و بخصوص نسل جوان ما بايد به شخصيتهاى ارزنده و عوامل تاثيرگذار در تاسيس انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى بيشتر آشنا شوند. شخصيت آيتالله بهشتى از جمله شخصيتهايى است كه جوانان امروز و نسلهاى آينده ما مىبايست با آن آشنا شوند و به تحليل و بررسى انديشه و آراى آنان بپردازند. آيتالله بهشتى از بعد علمى درجات ممتازى داشت و هم در حوزه و هم در دانشگاه مدارج بالاى عمى را طى كرده بودند. ايشان يك عالم فقيد، مجتهد و عنصرى متفكر و خلاق و داراى مبانى فكرى منسجم و آگاه به مسائل روز بودند. ايشان به مسائل جهانى اشراف داشتند. از آيتالله بهشتى كتابهاى متععددى منتشر شده و سخنرانىهاى جذاب و پرمعناى ايشان باقى است و جوانان ما مىتوانند براى شناخت آرا و انديشههاى ايشان و درك بعد علمى او به آثار ايشان مراجعه كنند. بعد ديگر شخصيتى آيتالله شهيد بهشتى روحيه تشكيلاتى ايشان بود و به كار جمعى اهميت خاصى قائل بود. ما دانشمندان و عالمان بزرگى داريم كه از جهات علمى مدارج بالايى دارند اما رويه كارى انفرادى را در پيش مىگيرند و به همين جهت اثرات چندانى ندارند و منشا تحول نمىشوند. مرحوم بهشتى در انجام امور بخصوص در امور مبارزاتى با ديگران مشورت مىكرد و از نظرات سايرين بهره مىگرفت و به نظر جمع احترام مىگذاشت و معتقد بود كه امور را بايد به صورت جمعى و تشكيلاتى به پيش برد. همين روحيه تشكيلاتى و جمع گرايانه ايشان بودكه باعث شد پس از انقلاب اسلامى به فكر تشكيل حزب جمهورى اسلامى بيفتد. و اين حزب گسترده را تشكيل و ساماندهى كند.
ميزان و نوع ارتباطات شهيد بهشتى در دورانى كه در غرب بودند با ساير شخصيتها، چرا متفاوت است؟
يكى ديگر از ويژگىهاى خاص شهيد بهشتى اين بود كه ايشان علاوه بر شناخت دقيقى كه از جامعه ايران داشتند، اشراف كامل و شناخت گستردهاى هم از وضعيت جهان غرب داشتند حضور چند ساله ايشان در مركز اسلامى هامبورگ فرصت خوبى بود كه ايشان با فرهنگ و تمدن و وضعيت اجتماعى جوامع امروزى آشنا شود و بر دانش خود بيفزايد. مرحوم شهيد بهشتى از طرف آيتالله العظمى بروجردى ماموريت مىگيرند كه به مركز اسلامى هامبورگ بروند. قبل از ايشان هم مرحوم محقق بودند. دوران اقامت ايشان در يك كشور اروپايى با تعاملات گستردهاى كه با ايرانيان مقيم اروپا و ساير شهروندان ديگر برقرار كرده بود توانست به يك شناخت و درك دقيقى از فرهنگ و تمدن غربى دست پيدا كند و تجربههاى بسيارى را اندوختند.
اين موضوع باعث شد كه نگاه ايشان به مسائل سياسى ، اجتماعي، فرهنگى و حتى مسائل حاكميتى يك نگاه دقيق و كلانى باشد. مجموعه اين خصوصياتى كه ايشان داشتند مثل درك كردن محضر حضرت آيتالله بروجردى و حضرت امام(ره) و ساير بزرگان حوزه در ابعاد فقهي، فلسفى و تفسير قرآن و بعد كسب تجربيات آكادميك و بينالمللى از ايشان يك دانشمند برجسته و جامع ساخته بود كه در دوران مبارزات اين جامعيت ايشان خيلى مفيد و موثر بود. بخصوص در تنظيم قانون اساسى وقتى ما امروز به قانون اساسى مراجعه مىكنيم مىبينيم اين قانون اساسى هرچند با كمك سايرين نوشته شد اما انصافا آيتالله بهشتى در تدوين آن يك نقش ممتاز و برجستهاى داشت . آيتالله بهشتى پس از پيروزى انقلاب عضو شوراى انقلاب بودند و در آن شورا هم نقش برجستهاى داشتند و بعد كه بنا شد دستگاه قضائى براساس قانون اساسى بازسازى شود موسس دستگاه قوه قضائيه شدند و آن را بنا نهادند. و در اين قضيه خيلى اساسى هم حرف آخر را مىزدند و نقشآفرين بودند.
حضرت امام از شهادت آيتالله بهشتى خيلى متاثر شدند و فرمودند كه شهادت ايشان در برابر مظلوميت ايشان ناچيز بود. به نظر شما مظلوميت شهيد بهشتى از چه سنخى بود كه تا اين اندازه امام را متاثر كرده و شهادت را در برابر آن ناچيز مىدانند؟
جملهاى كه بتواند جامعيت شخصيت شهيد بهشتى را بيان كند همان جملهاى بود كه حضرت امام(ره) بيان فرمودند. ايشان فرمودند كه بهشتى يك امت بود اين جمله خيلى گويا و پرمعنا است.
يعنى بهشتى يك فرد نبود بلكه همه آن چيزى كه در يك مجموعه امت وجود داشت در شهيد بهشتى موجود بود. نقاط قوت يك امت در وجود آيتالله بهشتى جمع شده بود. امام(ره) اهل مبالغه نبودند و وقتى يك چنين جملهاى را بيان مىفرمايند نشان دهنده عظمت وجودى و شخصيتى آيتالله بهشتى است. امام(ره) هر جملهاى كه مىفرمودند براساس شناخت و آگاهى بود و به گزاف سخن نمىگفتند. لذا اين جمله حضرت امام(ره) بهترين مبين و مفسر جامعيت شخصيت آيتالله بهشتى است.
حضرت امام پس از شهادت آيتالله بهشتى فرمودند كه شهادت ايشان در برابر مظلوميتى كه داشتند ناچيز است. به نظر شما اين سخن حاوى چه نكات برجستهاى است؟
مرحوم شهيد بهشتى در شرايط اول انقلاب و بخصوص با آمدن بنىصدر و تصدى رياست جمهورى به شدت مظلوم واقع شد وهتك حرمتهاى بسيارى متوجه ايشان گرديد. به دلايل آگاهى و نگاه نافذ و تيزبينى كه ايشان داشتند طبيعى بود كه آن تحليلها، تصميمها و اقداماتى كه بنىصدر مىگرفت و انجام مىداد و مخالف با مصالح انقلاب بود از ديد شهيد بهشتى مغفول نمىماند. يكى از كسانى كه با آگاهى و قاطعيت در برابر انحرافاتى كه در اوايل انقلاب اسلامى را تهديد مىكرد و ممكن بود آن را به انحراف بكشاند ايستادگى كرد شهيد بهشتى بود. شهيد بهشتى به دليل حفظ وحدت و انسجام انقلاب و حفظ مصالح نظام از بيان همه موضوعات خود دارى مىكردند و هر حرفى را نمى زدند و تمام موضوعات را با حضرت امام(ره) در ميان مىگذاشتند و جز با اجازه امام سخن نمىگفتند اما طرف مقابل و شخص بنىصدر بدون رعايت مصالح نظام هر حرفى را مىزدند و با تريبونهايى كه داشتند به شدت جو را مسموم مىكردند و به تخريب شخصيتهاى برجستهاى همچون شهيد بهشتى مىپرداختند و هيچ چيزى را در نظر نمىگرفتند. آنها با تبليغات گسترده خود از شهيد بهشتى يك عنصر نامطلوب در افكار عمومى بخصوص جوانان كه اطلاعات زيادى نداشتند به نمايش گذاشتند كه متاسفانه عدهاى بودند كه ايشان را لعن و نفرين مىكردند و اين در درون نظام جمهورى اسلامى در حال رخ دادن بود و اين موضوع خيلى عجيب بود. اگر اين هتك حرمتها در زمان طاغوت صورت مىگرفت جاى تعجب نبود اما وقتى پس از انقلاب نيروهاى برجسته آن هتكحرمت مىشوند ناراحت كننده و تاسف انگيزاست. ائمه ما هم در زمان حاكمان جابر و ستمگر مورد ستم و اذيت واقع مىشدند اما وقتى در يك حكومت اسلامى اين اتفاق مىافتد بايد تعجب كرد. ظلم بر شهيد بهشتى به عنوان يكى از استوانههاى انقلاب در حكومت اسلامى رخ داد و اين ظلمها بركسى روا شد كه در منصب رياست ديوان عالى و قوه قضائيه كشور قرار داشت.
اما شهيد بهشتى براى حفظ مصالح اسلام و انقلاب چيزى نمىگفت و سكوت اختيار مىكرد.
ما در مقابل يكطرفه و با سرعت تمام مىتاختند و حريمها را مىشكستند. اين بود كه حضرت امام پس از شهادت ايشان فرمودند آن چيزى كه بيشتر مايه تاسف و تاثر است و اين مصيبت را افزايش داده اين است كه شهادت شهيد بهشتى در برابر مظلوميت او ناچيز است.
پس از پيروزى انقلاب اسلامى و استقرار نظام جمهورى اسلامى يكى از ارگانهايى كه مىبايست تغيير مىكرد و براساس آموزههاى دين اسلام از نو بنا نهاده مىشد قوه قضائيه كشور بود. شهيد بهشتى در اين زمينه از چه نقش و جايگاهى برخوردار بود؟
جايگاه قضا در ساختارحكومت اسلامى جايگاه برجستهاى است. يعنى منصب قضاوت و منصب داورى منصب انبيا و اوليا است و با سمتها و مسئوليتهاى اجرايى و مديريتى متفاوت است. با اين نگاه آن هم در شرايط فعلى بايد دستگاه قضائى مجموعهاى باشد كه هم نسبت به مبانى فقهى و اسلامى كاملا اشراف و احاطه داشته باشد و هم نسبت به مسائل حقوقى اشراف داشته باشد. يعنى جامعيت بين فقاهت و حقوق مدني، اجتماعي، كيفرى و ... و اين جامعيت را در شهيد بهشتى مىتوان ديد. اما تقدير اين بود كه ايشان خيلى زود از ميان ما برود .
اگر ايشان فرصت ادامه كار پيدا مىكرد بسيارى از مشكلات قضائى كشور ما حل شده بود. قوانينى كه ما الان داريم قوانين موقتى است كه مجلس شوراى اسلامى آنها را تصويب كرده و بعد از سالها هنوز فرصت نهايى شدن اين قوانين جزايى و حقوقى به دست نيامده است. اين توانايى در وجود آيتالله بهشتى بود.
دوشنبه 3 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 173]