واضح آرشیو وب فارسی:مهر: سخن روز/معادله چند مجهولي لبنان: كشمكش بر سر قدرت و حيثيت
خبرگزاري مهر - گروه بين الملل : نشست دوحه مدتهاست كه پايان يافته و هياهوي برخاسته از آن، خيلي زود در همهمه هاي طرفهاي نزاع لبنان گم شد و از آن همه تبريك و تمجيد،هيچ نماند جز شعارهايي كه گوش مردم لبنان سالهاست از آن پر شده است.
تنها تاثير نشست دوحه، انتخاب رئيس جمهوري بود كه طرفهاي بحران يعني هم جريان هشتم مارس(حزب الله و متحدان) و هم جريان 14 مارس(تحت حمايت غرب)قلبا او را انتخاب كرده بودند، اما عقلا درباره چگونه رساندن امر به اريكه قدرت چند و چون مي كردند.
اما نشست دوحه، تقريبا تمام شكيات حاكم بر اختلافات ميان دو طرف را سروسامان داده بود.علاوه بر رئيس جمهوري لبنان قرار بود وضعيت انتخابات آتي، راهكار انتخابات و از همه فوري تر تركيب و توزيع كرسي هاي كابينه مشخص شود.
پس از انتخاب رئيس جمهوري يعني ميشل سليمان، موضوع تركيب كرسي هاي كابينه فوريت يافت. به دو علت : اول اينكه در اين باره و در اين مورد به ويژه در نشست دوحه حرف و حديثي رد و بدل نشده بود و دوم آنكه اين تركيب مي توانست بر ماهيت قدرت در دور ه آتي تاثير مستقيمي بگذارد.
جماعت 14 مارس، در تركيب وزارتخانه ها، وزارتخانه هاي كليدي را در اختيار گرفتند و براي رقيبان هشت مارسي خود، به جز مقامهاي درجه دوم و نسبتا سهل چيزي باقي نگذاشته بودند. از جمله اين مقامها، وزارت دفاع بود كه اهميت بسزاي آن به دليل ارتباط اين موضوع با مقوله هايي مثل مقاومت و خلع سلاح آنهاست.
طبيعي بود اگر جريان8 مارس زير بار اين تقسيم يكطرفه نمي رفتند نكته بعدي قانون انتخابات بود كه در نشست دوحه مقرر شد مجموعه قوانين انتخاباتي سال 1960 ميلادي به ويژه درباره بيروت اعمال شود. مهمترين تغييري كه اين قوانين ايجاد مي كرد؛ ايجاد شرايط بهتري براي جريان مارس در زمينه توزيع جمعيت بين دواير و حوزه هاي انتخابيه است . در حال حاضر، شماري از طوايف لبناني سهم خود را از كرسي هاي مجلس در جوف سهم طوايف ديگر به دست مي آورند؛ مسئله اي كه سبب شده كلي نگري در توزيع كرسي ها بين اقشار جمعيت به ويژه در بيروت ، شماري از طوايف از جمله ارامنه را از كرسي مستقل محروم كند. اما سئوال شماري از اعضاي كليدي جريان 14 مارس آن است كه مجموعه قوانين سال 1960 ميلادي، آيا ممكن است به برتري آنها به عنوان اكثريت پايان دهد؟
بحث درباره اختلافات شكلي، در نقاط مختلفي در عمق و ژرفاي خود رگه هاي به جا مانده از اختلافات ريشه اي را ميان دو جريان اصلي را حفظ كرده است. بي گمان از اين نكته نمي توان گذشت كه اختلافات بين دو جريان در حد همين شكيات نيست، بلكه قبل از هر چيز ريشه سياسي دارد. جنگ بر سر قدرت و حفظ آن در چارچوب انتخابات پارلماني بعدي است. جريان هشتم مارس، سعي دارد در قالب تغيير قوانين انتخاباتي و احياي مجموعه قوانين سال 1960، زمينه را براي تعديل موازنه قدرت و نيز تغيير نتايج انتخابات فراهم كند. تصور اين كه با تغيير قوانين انتخاباتي بيروت يا چند نقطه ديگر، اوضاع به كلي به نفع جريان هشتم مارس بازخواهد گشت دشوار است، اما موضوع فقط اين نيست.
شكست بحران 14 مارس در تنشهاي اخير بيروت و خروج هواداران هشتم مارس از نشست دوحه در جامه فاتحان بي چون و چرا، حيثيت جريان 14 مارس را بر باد داده است و هنوز هيچ شاخصي به دست نيامده است كه نشان دهد ضربات وارده به اين جريان در چه حد و اندازه اي بوده است . اما به طور كلي مي توان در چند نكته به اين امر اشاره كرد :
الف- جريان 14 مارس در قالب حركتي انقلابي از نوع انقلابهاي مخملي خود را به قدرت رساند؛ اما در حالي كه تصور مي كرد در اين انقلاب دست ساز توانسته است قاطبه ملت لبنان را با خود همراه كند، واقعيتهاي اين كشور اين تصور شيريني را به كام اعضاي اين جريان تلخ كرد و آن را از ذهن همه زدود.
لبنان كشوري طايفه اي است و در قالب دموكراسي انجمني نسبتا متصلبي اداره مي شود و در نهايت در معادلات موجود بايد به اين نكته قبل از هر نكته ديگر توجه كرد. علت موفقيتهاي جريان هشتم مارس تا اندازه اي به دليل توجه به اين واقعيتها است. در لبنان خواه ناخواه، هر حركتي در نهايت با وضعيت تاريخي حاكم بر اين كشور برخورد مي كند و بي توجهي به آن و مشغول شدن به شعارهاي كلي به ويژه اگر با صداقت هم همراه نباشد؛ در نهايت سبب مي شود موفقيت ها مقطعي باشد و شكست ها پايدار! مجموعه قوانين انتخاباتي سال 1960 ميلادي هم به واقعيتها و تقسيمات فرقه اي - طايفه اي لبنان توجه اساسي دارد و دستيابي به آن در نشست دوحه، ناكامي تلخي براي جريان 14 مارس به شمار مي رود.
ب- دقيقا به همان دليل فوق، جريان 14 مارس انسجام قبلي خود را از دست داده است. در حالي كه تصوربر آن بود كه در حركتي كودتا ونه و در كودتايي سياسي با پشتوانه مردمي جريان 14 مارس، شاهد موفقيت را در آغوش خواهد كشيد؛ اين جريان خيلي زود با اهداف خود فاصله گرفت و از يك ناجي بزرگ به جرياني سياسي در حد جريانهاي ديگر تبديل شد، بنابراين روند جدا شدن هواداران اين جريان به دليل از بين رفتن فضاي احساسي دوران شكل گيري اين جريان هزار تكه، سرعت گرفته است. در حالي كه جريان 14 مارس در دوران شكل گيري از طوايف و اقشار و البته شخصيتهاي گوناگوني شكل مي گرفت، اما اكنون به سه قطب قدرت تشكيل شده است، جريان المستقبل به رياست سعد الحريري، جريان "كتائب - القوات" به رهبري سمير جعجع و البته امين جميل و جريان حزب سوسياليست ترقي خواه وليد جنبلاط كه قبل از هر چيز متكي بر "زبان" رهبر خويش است.
بنابراين به نظر نمي رسد اگر اتفاق جديدي در عرصه سياسي رخ ندهد جريان 14 مارس بتواند دستاوردهاي گذشته خود را احيا كند. گو آنكه جدايي عملي اين سه قطب از يكديگر محتمل است؛اكنون نيز بقاي اتحاد آنها بيشتر به وجود دشمن مشترك بستگي دارد تا وجود هدف و برنامه ريزي مشترك!
ج- وزنه حزب الله در قالب جريان 8 مارس، سنگين تر از آن بود كه حريفان تصور مي كردند. وزنه حمايت مردمي از نوع خاص، در كنار قدرت نظامي و نيز مشروعيت ملي به دليل دستاوردهاي تاريخي، عملا جريان 8 مارس را قدرتمند و منسجم نگه داشته است. كافي است در كنار اين امر به نقش نبيه بري رئيس مجلس به عنوان پيوند دهنده سياسي و محوري براي وفاق و اتحاد توجه خاص كرد و اين عناصر عيني قدرت در جريان 14 مارس وجود ندارد.
در همه اين دلايل نشان مي دهد كه جريان 14 مارس نه تنها فاقد مقدمات و مولفه هاي قبلي قدرت است، بلكه پس از حرك انقلابي جريان 8 مارس در تحولات اخير بيروت ضربطه حيثيتي سنگيني دريافت كرده است كه مي تواند در انتخابات با مجموعه قوانين سال 1960، تاثير بسزايي بگذارد. بنابراين بديهي است كه در اين صفحه شطرنج كه مهره ها بسيار نزديك به هم بازي مي كنند، اين جريان اصرار در حفظ همه مهره ها و خانه ها داشته باشد و بر سر هر سربازي بجنگد، اما در عين حال اصراري از اين نوع مي تواند ضربات بزرگتري به حيثيت و جايگاه اين جريان وارد كند، چون به تدريج جريان 8 مارس به همان جايگاهي دست مي يابد كه چندي پيش پس از مرگ رفيق حريري ، جريان 14 مارس به آن دست يافته بود؛ اگر تحولي تازه روي دهد قطعا اين احتمال قوي خواهد شد كه عده اي از جريان 14 مارس جدا شوند و به جريان 8 مارس بپيوندند و اين امر براي رهبران جريان 14 مارس كابوسي آزاردهنده است.
-------------------------------------------------
"حيدر سهيلي اصفهاني" كارشناس مسائل خاورميانه
دوشنبه 3 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 285]