واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: دل بسـته فرهنگ ايراني - اسلامي
اشاره:
ويليام چيتيك، اسلامشناس و متخصص در عرفان مولوي و ابنعربي، در كانتيكت آمريكا زاده شد. ابتدا رياضيات خواند و سپس تغيير رشته داد و به مطالعه تاريخ اسلام، ادبيات فارسي و تصوف پرداخت. مدتي استاد دانشگاه صنعتي شريف بود و سپس در رشته ادبيات فارسي در دانشگاه تهران زير نظر دكتر سيدحسين نصر موفق به اخذ دكترا شد.
چند روزي است كه او در تهران به سر ميبرد. در شهر كتاب، اثر او با عنوان «جهانشناسي و جانشناسي» مورد بررسي قرار گرفت. در مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران شاهد سخنراني او دربارة باباافضل كاشاني بوديم. شنبه گذشته نيز مراسم بزرگداشت ويليام چيتيك در انجمن آثار و مفاخر فرهنگي برگزار شد كه گزارش آن را در زير ميخوانيم.
دكتر مهدي محقق رئيس هيأت مديره انجمن آثار و مفاخر فرهنگي در اين مراسم گفت: هدف از برگزاري اين همايش اين نيست كه يك عالم و دانشمند نياز داشته باشد كه مورد تقدير و تشويق كسي قرار گيرد، بلكه هدف اين است كه نسل جوان با اين چهرهها و بزرگان ادب آشنا شوند و انگيزهاي در آنها ايجاد شود، وگرنه ذات علم به گونهاي است كه نيازي به تقدير و تشكر زباني ندارد.
وي ادامه داد: كسي مانند ويليام چيتيك كه تا اين حد براي شناساندن فرهنگ اين مملكت به مغربزمين زحمت كشيده بايد شناسانده شود. ويليام چيتيك افراد كليدي فرهنگ و ادبيات ما را براي كار و پژوهش مدنظر قرار داده است. عبدالرحمن جامي، شيخ محمود شبستري، نورالدين اسفرايني، مولانا جلالالدين محمد بلخي، بابا افضل كاشاني، محيالدين ابن عربي و ... كساني هستند كه از كليدهاي اصلي فرهنگ ما هستند.
دكتر محقق افزود: تلاشهاي چيتيك براي شناساندن اين افراد به جامعه غرب بسيار ثمربخش بوده است. او عمرش را وقف شناساندن فرهنگ و ادب ما به غربيها كرده است.
وي افزود: چيتيك در معرفي پيامبر اكرم(ص) و امام حسين(ع) و همچنين امام سجاد(ع) به غرب سهم بسزايي دارد. ترجمة او از صحيفه سجاديه موقعيتي شايسته در غرب يافت و برخي از كشيشان واتيكان را شيفته مناجاتها و ادعيه آن امام كرد و آنها را واداشت كه در اوراد و اذكار خود از اين ادعيه اقتباس كنند.
دكترغلامرضا اعواني رئيس مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران، نيز در اين مراسم گفت: سخن گفتن از دوستي كه سالها با وي همنشيني و معاشرت داشتهام و چند سالي هم با وي به اصطلاح طلاب «هم حجره» بودهايم به غايت دشوار است.
وي گفت: بنده چيتيك را براي اولين بار در سال 1346 در يكي از كلاسهاي دكتر نصر - كه براي دانشجويان خارجي درسي را به نام «فرهنگ و تمدن اسلامي» ارائه ميكرد - ملاقات كردم. چيتيك درصدد يافتن خانه و همياري موافق و همدل بود. بنده در آن سالها در منطقه سمنگان تهران اجارهنشين بودم و مدتي بود كه سعي ميكردم اتاقي را در نزديكي دانشگاه تهران كرايه كنم؛ تا هم به محل تحصيل و هم به محل كارم نزديك باشد. در همان اوان مرحوم استاد دكتر سيد احمد فرديد كه مشغول نگارش فرهنگ فلسفي در محل بنياد فرهنگ ايران بود، اينجانب را براي همكاري دعوت كرده بود.
دكتر اعواني تصريح كرد: پيشنهاد چيتيك را براي يافتن اتاقي يا آپارتماني در نزديكي دانشگاه تهران پذيرفتم و بلافاصله براي يافتن آن به جست وجو پرداختيم، و بالاخره بعد از يكي دو هفته دو اتاق روبهروي هم را در خانهاي واقع در كوچه آسمان، انتهاي ضلع جنوبي دانشگاه يافتيم. خانه بسيار بزرگي بود و حياطي وسيع داشت. اتاق كوچكتر را آقاي چيتيك و اتاق بزرگتر را بنده (البته به پيشنهاد آقاي چيتيك) به اتفاق گرفتيم.
دوست قديمي چيتيك افزود: استاد چيتيك، سخت دلبسته فرهنگ ايراني - اسلامي و فرهنگ شيعي است و خدمات بسارزندهاي در اين خصوص انجام داده است. با در نظر گرفتن اينكه زبان فارسي زبان مادري ايشان نيست، آن را با فصاحت و سلاست صحبت ميكند. در آمريكا هم با خانم خود بيشتر به زبان فارسي صحبت ميكند. او سخت شيفته هنر ايراني است. در هر جا باشد خانه او آكنده از بهترين نمونه هنردستي با سبك سنتي ايراني است. دكتر غلامعلي حداد عادل رئيس بنياد دايرهًْالمعارف اسلامي، در اين مراسم گفت: در سه هفتهاي كه مسئوليت اداره مجلس از دوش من برداشته شده است، اين اولين باري است كه من در جمعي صحبت ميكنم. غرض اين است كه اين مسأله را نشانه علاقه من به چيتيك و ساچيكو محسوب كنيم. من روا نديدم كه در باب او كه دوست قديمي من است صحبتي نكنم.
وي ادامه داد: انجمن آثار و مفاخر فرهنگي با برگزاري اين مجلس و توصيه به من براي صحبت سبب شد كه من به خاطرات گذشته برگردم و ياد تقريبا 40 سال پيش در وجودم زنده شود. زماني كه هيچ موي سپيدي بر سر و صورت چيتيك و من نبود. سابقه آشنايي من و چيتيك به سال 1351 برميگردد. در آن زمان ما در دانشگاه صنعتي شريف تحت نظر «نصر» يك مركز آموزش علوم انساني تأسيس كرده بوديم و غرض آن بود كه دانشجويان اين دانشگاه در كنار علوم پايه و مهندسي و رياضيات با معارف اسلامي و علوم انساني تا اندازهاي آشنا شوند.
دكتر حداد عادل افزود: من و چيتيك همراه ديگران از جمله دكتر پورجوادي 7 سال در اين مركز با يكديگر همكار بوديم. از سال 1351 تا 1357 و اتاقكار ما هم در كنار يكديگر بود و دائماً با هم حشر و نشر داشتيم و ايام بسيار خوب و خوش و پرخاطرهاي را گذرانديم. يكي از بزرگترين نعمتهاي آن دوران دوستي و آشنايي و همكاري من با ويليام چيتيك بود.
دكتر حداد عادل تصريح كرد: در آن زمان دانشگاه صنعتي شريف يك ميدان وسيع بود براي حركت پرشتاب به سوي تجدد و توجه استادان و دانشجويان يكسره معطوف به غرب و خصوصاً آمريكا بود و اين گونه بود كه مجموعه استادان جوان دانشگاه از آمريكا و اروپا دعوت شده بودند و اعتقاد و توجه وافري به تمدن غرب داشتند و درسهاي مهندسي و علوم پايه را با جديت تدريس ميكردند. وي افزود: در چنين فضايي همت ما چند نفر در مركز علوم انساني آن دانشگاه اين بود كه به اين دانشجويان مهندسي كه در نوع خودشان بهترين هم بودند، يادآوري كنيم كه به هر حال اين صنعت ميوه يك درختي است كه آن درخت ريشهاي دارد و شما بايد آن را هم بشناسيد.
رئيس بنياد دايرةالمعارف اسلامي افزود: اين وجه مشترك ما بود در آن 7 سال كه در مركز علوم انساني سعي ميكرديم در كنار صنعت كه ركن اصلي آن دانشگاه بود و بر جو آنجا هم حاكم بود، نامي از سنت را هم ببريم و تلاش كنيم كه دانشجويان گوشه چشمي هم به سنت بيندازند. در چنان فضايي وجود چيتيك يك پديده غير متعارف بود چون در فضايي كه همه به سمت آمريكا جهتگيري كرده بودند با فردي روبرو ميشدند كه برخلاف جهت آب شنا كرده و آمريكا را رها نموده و به ايران آمده و با عرفان و اسلام سر و كار دارد و با دانشجويان ايراني از فرهنگ خودشان ميگويد. كسي از آمريكا آمده بود و ميگفت با خودتان آشنا شويد. حضور او يك حجت بود براي دانشجويان.
دكتر حداد عادل در اين مراسم با اشاره به ديگر مستشرقان بيان داشت: نسبت به مستشرقان همواره دو نوع ترديد وجود داشته كه علت هم داشته، يكي شك سياسي بوده و ديگري شك درباره درجه دانش و علميت آنها و اين موارد هر دو مصداقهايي هم داشته است كه اين ترديد را موجه مينمايد. اما چيتيك خوشبختانه در معرض هيچ كدام از اين دو ترديد نبوده و نيست.
وي افزود: چيتيك نماد كسي است كه در غرب متولد شده و رشد كرده و در عين حال وقوف عميق به روح ايمان اسلامي و عقايد اسلامي دارد. به گواهي كلام دكتر نصر: او چنان در زبان و ادب فارسي تبحر يافت كه فكر نميكنم هيچ كس در مغرب زمين به پاي او در تسلط به فارسي محاوره و زبان متون كهن وجود داشته باشد.
دكترحداد عادل خاطر نشان كرد: نكتههاي مثبت ديگر چيتيك آشنايياش با شرق آسيا به بركت همسري با «ساچيكو» است. اين زوج براي ايران و اسلام يك سرمايه و امكان ارزشمند براي معرفي اين دين آسماني به غربيها بخصوص در آمريكا در اين زمانهاي كه فضاي بين دو ملت سرشار از دشمني است، هستند. آمريكا فضاي بدي از ايران در اذهان ملتش تصوير كرده و اين دو ميتوانند در تصحيح اين تصوير بسيار مؤثر و موفق باشند.
وي گفت: در سالهاي پس از انقلاب متأسفانه من كمتر اين زوج را ديدم ولي در سالها پيش از انقلاب اسلامي با يكديگر حشر و نشر زيادي داشتيم. چيتيك فردي صميمي، صريح، ساده، پركار، پاك، عفيف، نجيب و دانش پژوهي حقيقي است. استاد بهاءالدين خرمشاهي در اين مراسم گفت: كاري كه ويليام چيتيك در مورد جامي انجام داد به قدري علمي و بينقص است كه به جرأت ميتوانم بگويم هيچ كاري در زمينه جامي همتاي اثر او نديدهام.
وي افزود: بزرگترين خصيصه ويليام چيتيك اين است كه هم سنتها را حفظ ميكند و هم ابتكار سرشاري دارد. نوجويي او به هيچ وجه در اهميت ندادن به سنت نيست، او هم سنت را گرامي و والا ميدارد و هم ميتواند مفاهيم سنت را در دنياي امروز به مخاطب بفهماناند.
«ساچيكو موراتا» اسلام پژوه ژاپني و همسر چيتيك، در اين مراسم گفت: در اين مراسم قرار نبود از من تجليل شود اما اين تجليل بسيار مرا خوشحال كرد. از جهت ديگر خيلي خوشحالم كه دكترحداد عادل و اعواني كه از دوستان قديمي ما هستند را امروز در اين مراسم ملاقات كردم. ويليام چيتيك نيز در مراسم بزرگداشت خودش گفت: من امروز از ديدن دوستان قديميام در يك چنين مراسم زيبايي كه خيلي مرا خوشحال كرد، بسيار خرسندم. كاملاً مشخص است كه من ايران را خيلي دوست دارم و از در ايران بودن لذت ميبرم. ولي متأسفانه به دليل مشغله كاريام خيلي نميتوانم به ايران سفر كنم.
وي ادامه داد: زماني كه من دانشجو بودم مثل همه جوانان ديگر سردرگم بودم و هيچ هدفي در زندگي نداشتم. پدر و مادرم خيلي ناراحت بودند و به من ميگفتند كه تو واقعاً چكار ميخواهي بكني؟ واقعاً نميدانستم كه آينده چه ميشود و من براي چه هستم؟
چيتيك افزود: شوهرخاله من يك مرد ژاپني است من به پيشنهاد او و خالهام به ژاپن رفتم و يكسال آنجا درس خواندم و سپس به اوهايو بازگشتم و تحصيلاتم را از سر گرفتم. دانشگاه اوهايو به من اعلام كرد كه ميتواني براي تحصيل به ژاپن و يا بيروت بروي. با خودم گفتم كه من ژاپن رفتهام،پس ميروم بيروت. رشته اول من رياضيات بود، بعد رشتهام را عوض كردم و سراغ روانشناسي رفتم بعد وقتي تصميم گرفتم به بيروت بروم گفتم تاريخ اسلام بخوانم.
اين مولويپژوه خاطرنشان كرد: سال سوم دانشگاه بيروت بودم، ميبايست رسالهاي در زمينه تاريخ اسلام مينوشتم و مشغول جستجوي موضوع بودم براي رسالهام. در آن زمان دو درس تاريخ داشتم يكي تاريخ عثمانيان و ديگري تاريخ اسلام. هرچه كتاب بود ميخواندم و دنبال موضوع ميگشتم يك فصل از يكي از كتابها عنوانش «تصوف» بود كه شروع كردم به خواندن آن فصل و پس از آن در طول 3 ماه در اين خصوص مطالعه كردم. دكترسيدحسين نصر آن موقع استاد مهمان دانشگاه بيروت بود. يك روز در خصوص تاريخ اسلام سخنراني كرد و به تصوف هم پرداخت. من هم دنبال كردم و پس از آن با كتابهاي «نصر» آشنا شدم و از آن پس «ابن عربي» را شناختم و در كلاسهاي درس دكترنصر براي ترم بعد هم ثبتنام كردم. اين اسلامپژوه آمريكايي اظهار داشت: ترم بعد به او گفتم كه ميخواهم در خصوص صوفيه مطالعه كنم و او پيشنهاد داد كه به ايران بيا و در دانشگاه تهران تحصيل كن و من هم آمدم. در دانشگاه تهران دوران خوبي داشتيم، آمدم و ادبيات فارسي خواندم. من با «بديعالزمان فروزانفر» درس مثنوي گرفتم و آن سال هم استاد جلالالدين همايي، دكترنصر را آورد و او مجدداً آنجا هم به ما درس داد. به هر حال خاطرات ايران جز خوبي و مهرباني نبوده و نيست. طي اين مراسم «چيتيك» لوح يادبود انجمن آثار و مفاخر فرهنگي ايران به علاوه 12 ربع سكه بهار آزادي، لوح يادبود بنياد شمس و مولانا، لوح يادبود انجمن حكمت و فلسفه اسلامي، طراحي چهره مولانا كار ابوذر نادري، دوره كامل كليات شمس و هداياي ديگر را از دست دكتر فتحالله مجتبايي، دكتراحمد احمدي، ابوذر نادري و دكترمهدي محقق دريافت كرد.
منبع :خبرگزاري فارس
دوشنبه 3 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 395]