تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833197091
تقدم عدالت بر كارآيي اقتصادي در انديشه مولاي متقيان(ع)
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: تقدم عدالت بر كارآيي اقتصادي در انديشه مولاي متقيان(ع)
گروه سياسي: نام مقدس مولاي متقيان آن چنان با عدالت درآميخته كه علي، عدالت را تداعي ميكند و عدالت علي را، و عدالت همواره آميزه زندگي علي(ع) بود و در فرجام نيز در راه اجراي عدالت و گسترش قسط، شهد شهادت نوشيد.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا) اهميت حفظ توازن و تعادل در تمام امور از مطالبي است كه در قرآن كريم و احاديث و سخنان فرزانگان دين و دانش جلب نظر ميكند. واژههايي از قبيل: وسط، عدل، اقتصاد، وزن، استقامت، قسط يا مشتقاتي از اينگونه لغات، مفهوم و معناي مشابهي را ارائه مينمايد.
الگوهاي بارز عدالت
نام مقدس مولاي متقيان آن چنان با عدالت درآميخته كه علي، عدالت را تداعي ميكند و عدالت علي را، و عدالت همواره آميزه زندگي علي(ع) بود و در فرجام نيز در راه اجراي عدالت و گسترش قسط، شهد شهادت نوشيد تا آن جا كه گفتهاند: «و قتل في محرابه لشده عدله، در محراب عبادتش به خاطر عدالت شديدش كشته شد» البته بايد به اين نكته اشاره كرد كه از نظر امام، معيار تشخيص عدالت افراد، مطابقت درون با بيرون و عمل با گفتار ميباشد.
عدالت در بيان علوي
امام(ع) عدل را با معانياي نظير، انصاف، مراعات حق، ميزان، هماهنگي و راستي، قرار دادن هر چيز در جاي خود، نام ميبرد.
ارزش عدالت
اميرمؤمنان(ع) در مقام تبيين ارزش و جايگاه عدالت در پاسخ پرسشي درباره اين كه آيا ارزش عدالت برتر است يا ارزش بخشش؟ بر اين باور است كه ارزش عدالت بيشتر است و دو دليل براي آن ذكر ميكنند: «عدالت هر چيزي را در جاي خود مينهد، در حالي كه بخشش آن را از جاي خود خارج ميسازد.»
در عدل استحقاقهاي طبيعي و واقعي در نظر گرفته ميشود، برخلاف جود كه سبب ميشود جامعه مانند بدن مريض كه يك عضو آن درست كار نميكند اعضاي ديگر، فعاليتهاي خود را متوجه اصلاح او كنند و بهتر اين است كه جامعه چنين حالتي را نداشته باشد، «عدالت تدبير عمومي مردم است در حالي كه بخشش، گروه خاصي را شامل مي شود»، عدالت قانوني عام همانند چهار راهي است كه همواره بايد از آن بروند برخلاف جود كه حالتي است استثنايي و نميشود براي آن حساب باز كرد.
«فالعدل اشرفهما و افضلهما» پس عدالت شريفتر و برتر از جود است.
علامت اين نوع تفكر اين است كه مسائل اجتماعي بر مسائل فردي تقدم دارد و اصالت با اجتماع است نه فرد، به عبارت ديگر، هميشه بايد به مسائل اجتماعي نگاه كلان داشت نه نگاه جزيي و فردي.
عدالت در قانونگذاري
عدالت در بعد حقوق و قانونگذاري در حكومت علوي به معناي جلوگيري از استنباط تبعيضآميز از قانون بود، زيرا اگر اين جريان در اسلام رشد ميكرد و وجهه شرعي به خود ميگرفت خطري بس بزرگ بود. از جمله مواردي كه در اين رابطه ميتوان برشمرد، اقدام خوارج بود كه با سوءاستنباط از آيات قرآني، نظامي حقوقي را ترسيم كردند كه اشخاص گناهكار در زمره كافران قرار گرفته و براساس آن از حقوق اجتماعي خود محروم شوند. و امام علي(ع) در برابر چنين استنباطهاي ناروايي ايستاد و در رد خوارج به سيره نبوي استدلال كرد.
عدالت قضايي و قانونگذاري
عدالت قضايي به اين معناست كه بعضي از انسانها حقوق ديگر افراد جامعه را زير پاي ميگذارند، در نتيجه نياز به داوري عادلانه و ممانعت از تضييع حقوق انسانها در جامعه پديد ميآيد. اين نياز تنها با نيروي عدالت حقوقي و قضايي مرتفع ميشود.
يكي از مصاديق آن، عدالت در كيفر و پاداش است، مقصود از اجراي عدالت آن است كه از آن جا كه جرم، نوعي ظلم و جفا به حقوق مردم و خارج ساختن مسير عادي و طبيعي امور و نقض حقوق فردي و اجتماعي به حساب ميآيد بايستي كساني را كه به خود جرئت ميدهند و حقوق ديگران را پايمال ميكنند به مجازات رساند و متنبه ساخت و حقوق پايمال شده افراد را به آنان بازگرداند.
عدالت اقتصادي
عدالت اقتصادي با مباحث توزيع، گره خورده و هر جا سخن از عدالت اقتصادي است ذهن ما متوجه روشهاي عادلانه در توزيع درآمدها ميشود. سخنان امام علي(ع) نيز ناظر بر اين مسئله است: «من و تبعيض؟ من و پايمال كردن عدالت؟ اگرهمه اموال عمومي كه در اختيارم است مال شخصي خودم بود و ميخواستم آن را تقسيم كنم، هرگز تبعيض روا نميداشتم تا چه رسد كه مال، مال خداست و من امانتدار خدايم.»
در حكومت علوي عدالت در اخذ ماليات (مانند زكات)، اجراي صحيح آن ميباشد. اعتماد به مردم و جلب مشاركت آنان از طريق اتخاذ روش خودارزيابي و خودتشخيصي در كنار اخلاق و رفتار پسنديده عاملان زكات و رعايت دقيق قوانين توسط آنان، از موارد عدالت در اخذ ماليات ميباشد.
آثار عدالت از نگاه امام
تقسيم عادلانه قدرت بين طبقات مردم و توزيع عادلانه ثروت بين اقشار متفاوت انسانها و اعطا و اعتبار منزلت و موقعيت اجتماعي مناسب به طبقات تودهها، سبب پايداري و استحكام بنيه وجودي جامعه است «عدالت باعث استواري مردم است. به وسيله عدالت بين اجزاء و افراد اجتماع صلح و دوستي رواج مي يابد. «عدالت اجتماعي، عامل اصلاح مردم است.»
كاركرد عدالت در جامعه ايجاد الفت و همسازي است. يك گروه را با گروه ديگر همساز و هماهنگ ميكند، يك بخش را با بخش ديگر الفت ميدهد، يك صنعت را با صنعت ديگر هممقصد ميسازد و بالاخره يك قشر را براي قشر ديگر قابل تحمل مينمايد: «عدالت دلپذير و عامل الفت است.»
دولتها در سايه دادگري است كه ميتوانند پايدار باشند: «دوام دولتها به برپايي سنتهاي عدالت است.» و بالاخره عدالت اجتماعي داروي شفابخش و عمرافزاي حيات جامعه ميباشد. «عدالت زندگي است.» آثار ارزشمند عدالت در تنظيم جامعه موجب ميشود كه امام از مؤمنان بخواهد كه به دشمن خود ستم نكنند و نسبت به آن كه دوست دارند به گناه آلوده نشوند.
عدالت با حد خوردگان: امام بر اين باور است كه بايد حقيقت اسلام عملي شود اگر كسي گناه كرده بايد به همان مقدار مجازات شود ولي اين مجازات و گناه سبب محروم شدن او از حقوق شهروندي و سهميهاش از بيتالمال نميشود.
اجراي عدالت در مورد حيوانات: نه تنها امام عدالت را درباره انسانها مورد تأكيد قرار داده است بلكه در مورد حيوانات نيز از رعايت عدالت غفلت نكرده است. «در رساندن حيواناتي كه به عنوان ماليات و زكات اخذ شده به مركز مقر حكومتي، آن را به دست چوپاني كه خيرخواه و مهربان و امين و حافظ بسپار، نه فردي سختگير و نه ستمكار كه تند براند و نه حيوانات را خسته كند.»
آموزههاي دستوري امام درباره عدالت
تأمل در سيره و روش علي(ع) در پنج سال حكومتش به روشني نشان ميدهد كه آن حضرت چون مولايش رسول خدا(ص) در اجراي قانون و پاسداري از حكومت اسلام دقتي بسيار داشته و با تمام توان كارگزاران را به اجراي عدالت و قانونگرايي فرا ميخوانده است. از جمله فراخوانيهاي امام براي اجراي عدالت ميتوان موارد زير را نام برد:
1. رعايت انصاف با خدا، مردم و خويشان
امام علي(ع) در نامه به مالك اشتر درباره لزوم رعايت عدالت فرمودند: «با خدا و مردم و با خويشان نزديك و افرادي از رعيت خود كه آنان را دوست داري انصاف را رعايت كن كه اگر چنين نكني، ستم روا داشتهاي و كسي كه به بندگان خدا ستم روا دارد خدا به جاي بندگانش دشمن او خواهد بود... دوست داشتنيترين چيزها در نزد تو در حق ميانهترين و در عدل فراگيرترين و در جلب خشنودي مردم گستردهترين باشد.»
علامه حسنزاده آملي در شرح اين قسمت نوشته است: حضرت علي(ع) مالك را به انصاف با خدا و خلق او چه نسبت به خودش و چه نسبت به اعضاي خانواده و چه نسبت به رعيت توصيه كرده است. زيرا رعايت نكردن انصاف موجب ظلم است و شخص ظالم دشمن خدا و ]اين دشمني[ نوعي جنگيدن با اوست و ستم موجب زوال حكومت خواهد شد.
حضرت سپس مالك را به انجام آنچه در تأمين و اجراي عدالت تأثير دارد توصيه كرده هرچند موجب ناراحتي نزديكان و علي گردد؛ زيرا ناراحتي توده مردم سبب انفجار و تحقق شورش ميشود و نزديكان و صاحبمنصبان هرچه هم ارادتمند باشند توان خاموش كردن آن را ندارند، مانند آن چه در زمان عثمان خليفه سوم رخ داد.
امام(ع) به «مالك» عدالت فردي و عدالت اجتماعي را توصيه مينمايد كه نكته درخور اهميت ارتباط اين دو نوع عدالت ميباشد. در اين راستا به رابطه علي ميان عدالت فردي (انفسي) و عدالت اجتماعي (آفاقي) از زبان امام علي(ع) نظر ميافكنيم. حضرت ميفرمايد: «چگونه در برابر ديگران دادگري پيشه خواهد كرد آن كس كه بر خود ستم كرده است.»
و نكته ديگري كه در توصيه به عدالت در كلام امام(ع) حايز اهميت ميباشد اين كه هرچند در حكومت علوي به تأمين خواستههاي مردم و جلب خشنودي عامه اهميت داده ميشود و از تأثير مثبت آن بر مشاركت و همراهي مردم با حكومت غافل نيست؛ ولي اين ارزشها همطراز با عدالت نيست. از اين رو، در تعارض اين دو، نميتوان خشنودي مردم را برتر از عدالت نشاند؛ زيرا خواست ملت تنها در صورتي كه به ناسازگاري با عدل نينجامد از احترام برخوردار است؛ و در غير اين صورت هيچ چيز با عدالت رقابت نميكند.
2. ثبات قدم در اجراي عدالت
عدالت اصل تقيدناپذير است و در هنگام سنجش ارزشهاي ديگر بايد آن را مقياس قرار داد و هيچ چيز ديگر را جايگزين آن نكرد؛ از اينرو، امام در پيمودن سير عدل، از كمي همراهان هراس و ترديدي به خود راه نميدهد. به ديگران نيز ميفرمود: پناهندگي ياران به دشمن در برنامه اجراي عدالت خللي نبايد ايجاد نمايد.
امام(ع) در نامهاي به سهل بنحنيف انصاري فرماندار مدينه آنگاه كه گروهي، از مدينه گريخته و به معاويه پيوستند نوشتند: به من خبر رسيده كه گروهي از مردم مدينه به سوي معاويه گريختند مبادا براي از دست دادن آنان و قطع شدن كمك و ياريشان افسوس بخوري... آنان عدالت را شناختند و ديدند و شنيدند و به خاطر سپردند و دانستند كه همه مردم در نزد ما در حق يكسان هستند پس به سوي انحصارطلبي گريختند، دور باشند از رحمت حق، و لعنت بر آنان باد.»
امام(ع) از افرادي كه عدالت را شناختند و در مقام عمل آن را ناديده گرفتند، اعلام بيزاري نمودهاند. تنفر و بيزاري كه از مراحل نخستين نهي از منكر است ميتواند از مهمترين عوامل بازدارنده به شمار آيد. اين مطلب نشانگر حيات و احساس جامعه قانونمدار خواهد بود.
و در عينحال امام به كارگزار خود تذكر ميدهد كه پناهندگي به دشمن و يا مقابله مسلحانه آنان نبايد در سلوك وي و برنامه و هدف كارگزار كه برقراري عدالت است تغييري ايجاد كند.
پيام ديگري كه در نامه به كارگزار امام وجود دارد نهي از پيروي از هوي و هوس است، پيروي از هوي و هوس مانع زيربار عدالت رفتن ميگردد: زيرا كساني كه به سوي معاويه شتافتند عدالت را شناختند و با ديدن و شنيدن و فهميدن متوجه مفهوم عدالت گشتند. به اين معنا كه مردم در ميزان عدالت در حق يكسانند و علت گريختن آنها اين بود كه تنها خود به نوايي برسند. همين هشدار را در نامه امام به اسودبنقطيبه ميبينيم.
3- رعايت تساوي حتي در نگاه كردن به افراد
امام(ع) به يكي از فرماندارانشان در سال 38هـ نوشتهاند: «در نگاه و اشاره چشم، در سلام كردن و اشاره كردن با همگان يكسان باش تا زورمندان در ستم تو طمع نكنند و ناتوانان از عدالت تو مأيوس نگردند.»
در نامهاي كه به محمدابنابيبكر نوشتند نيز دقيقاً همين جملات ديده ميشود. در اين نامهها امام از كارگزارانشان ميخواهند مبادا با تبعيض به مردم بنگرند و آنان را از حق مساوات محروم سازند زيرا در صورت مشاهده چنين تبعيضي هم ناتوانان (گروههاي ضعيف و آسيبپذير جامعه) آن را رفتاري غيرعادلانه ميانگارند و هم ثروتمندان و نورچشمان امكان ستم و بيعدالتي در حق ناتوانان را فراهم ميبينند.
4- فرق گذاشتن ميان نيكوكار و بدكار
آن حضرت ميفرمايد: «هرگز نيكوكار و بدكار در نظرت يكسان نباشند.»
امام، مالك را از اين كه تفاوتي بين فرد نيكوكار و بدكار قايل نباشد نهي ميكند: زيرا اين عمل موجب پايمال شدن حقوق افراد و برانگيختهشدن احساسات و عواطف آنها و برهم خوردن نظام اجتماعي ميشود.
5- تلاش، معياري براي قدرداني از كار
امام علي(ع) در اينباره ميفرمايد: «رنج و زحمات هر يك از آنان را شناسايي كن و هرگز تلاش و رنج كسي را به حساب ديگري مگذار»
امام مالك را نهي كرده است از اين كه زحمت و تلاش كسي را به حساب ديگري بگذارد. بلكه بايد موقعيت افراد را با توجه به رنج و زحمتي كه كشيدهاند بشناسد.
6- تقدم عدالت بر كارآيي اقتصادي
حضرت در نامهاي به مالكاشتر ميفرمايد: «سپس سفارش مرا به بازرگانان و صاحبان صنايع بپذير و آنها را به نيكوكاري سفارش كن، بازرگاناني كه در شهرها ساكنند، يا آنان كه همواره در سير و كوچ كردن ميباشند و بازرگاناني كه با نيروي جسماني كار ميكنند: چرا كه آنان منابع اصلي منفعتند و پديدآورندگان وسايل زندگي و آسايش.
اين را هم بدان كه در ميان بازرگانان، كساني هم هستند كه تنگ نظر و بدمعامله و بخيل و احتكاركنندهاند كه تنها با زورگويي به سود خود ميانديشند: و كالا را به هرقيمتي كه ميخواهند ميفروشند.
بايد خريد و فروش در جامعه اسلامي، به سادگي و با موازين عدالت انجام گيرد با نرخهائي كه بر فروشنده و خريدار زياني نرساند.»
از بيان حضرت استفاده ميشود كه با توجه به اين كه اهداف افراد در بخش بازرگاني و صنعت متفاوت و گوناگون است و بعضي براي حفظ منافع شخصي خود به اقداماتي دست ميزنند كه جامعه زيان ميبيند، از اين رو اميرمؤمنان قيمتهاي اجحافآميز را به طور كلي نفي كرده بلكه وقوع چنين امري در جامعه اسلامي را براي حاكم اسلامي نقض و ضعف ميشمارد: زيرا اجحاف در قيمتها خلاف عدالت است.
شايد از كلام حضرت بتوان اين چنين استنباط نمود كه اگر مسأله كارايي با عدالت اقتصادي در تزاحم و ناسازگاري قرار گيرد عدالت بر كارآيي مقدم است. بنابراين رفتار عادلانه در عرصه اقتصادي اگر با كارايي منافاتي نداشته باشد شرايط عالي اقتصادي فراهم ميآيد: و در صورتي كه بين كارآيي و عدالت در عرصهاي از اقتصاد منافاتي پديد آيد مسلماً عدالت مقدم خواهد بود.
7- اجراي عدالت، روشني چشم زمامدار
امام در عهدنامه مالك اشتر نسبت به اجراي عدالت از سوي رهبران فرمودند: «برترين روشني چشم زمامداران، برقراري عدالت در شهرها و آشكار شدن محبت مردم نسبت به رهبر است كه محبت دلهاي رعيت جز با پاكي قلبها پديد نمي آيد.»
نويسنده: مهرناز دنبلي
منبع: سايت شهيد آويني
دوشنبه 3 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 363]
-
گوناگون
پربازدیدترینها