تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836833093
زير پاي شما در تونلهاي تاريك مترو نبض زندگي در عمق 25 متري زمين
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: زير پاي شما در تونلهاي تاريك مترو نبض زندگي در عمق 25 متري زمين
جام جم آنلاين: وقتي داخل واگن مترو نشستهاي و از پشت شيشه قطار در حال حركت، تونل تاريك و اسرارآميز را با آن همه سيم و كابل كه به ديوارش چسبيده ميبيني يا وقتي پشت خط قرمز لبه سكوي ايستگاه چشم ميدوزي به تونل سياه و تاريك روبهرو كه كي قطار از راه برسد، آيا براي لحظهاي كنجكاو شدهايد كه بدانيد در انتهاي اين تونل سياه و تاريك چه ميگذرد؟
شايد حتي تصورش را هم نكنيد كه درست چند متر آن طرفتر، در زير پاهايتان و در عمق 25 متري زمين، يك كارگاه حفاري تونل مترو با كلي كارگر و مهندس 24 ساعته فعال است تا دل سنگها شكافته شده و كار حفاري تونل متر به متر پيش برود.
شايد كنجكاوي براي رسيدن به پاسخ اين پرسشها و سر در آوردن از دنياي مرموز و اسرارآميز تونلهاي تاريك مترو بود كه ما را بر آن داشت خود را براي يك سفر زيرزميني به اعماق زمين براي تهيه گزارش از تلاش خستگيناپذير كارگران و مهندسان جواني كه ماههاست فرسنگها زيرزمين را براي كسب روزي حلال انتخاب كردهاند، آماده كنيم. يكي از كارگاههاي شرقي خط 4 متروي تهران پس از هماهنگيهاي لازم براي تهيه گزارش از سوي مسوولان شركت مترو پيشنهاد ميشود.
مسيري كه قرار است از آن بازديد كنيم تونلي است كه در آينده نزديك 2 ايستگاه دروازه شميران و شهدا را به يكديگر متصل خواهد كرد و در حال حاضر عمليات اجرايي و فعاليت شبانهروزي كارگران و مهندسان در اين كارگاه بيوقفه ادامه دارد. با اينكه تقريبا دور تا دور كارگاه را ساختمانهاي مسكوني گرفته، اما كمتر سر و صدايي كه نشاندهنده فعاليت يك كارگاه حفاري مترو باشد، به گوش ميرسد كه اين شرايط به نفع اهالي محل است.
فضاي كارگاه مترو، يك محوطه بزرگ و خاكي است كه دور تا دور آن تا چشم كار ميكند پر است از تجهيزات و ماشينآلات حفاري و حمل خاك با كلي آهن و ميلگرد كه در قسمتهاي مختلف محوطه پخش شده است. كارگران زيادي با لباس و كلاه ايمني در حال رفت و آمدند.
طبق قرارمان بايد خود را به دفتر رئيس تونلسازي كارگاههاي شرقي خط 4 مترو برسانيم. از يكي از كارگران سراغ دفتر مهندس امير نوري را ميگيريم و او با دست به يكي از كانكسهايي كه به فاصله كمي از بقيه كانكسها در محوطه قرار دارد، اشاره ميكند. همانطور كه پيش ميرويم سركي هم به داخل كانكسها ميكشيم.
تعدادي از آنها براي استراحت كارگران است. داخل يكي از كانكسها تعدادي از مهندسان جوان دور نقشهاي كه روي ميز پهن شده نشستهاند و در حالي كه چيزهايي را از روي آن به هم نشان ميدهند، مشغول گفتگو با يكديگرند.
بالاخره به كانكسي كه مهندس نوري در آن مستقر است، ميرسيم و او به گرمي از ما استقبال ميكند. مهندس نوري از قديميهاي متروست و بيش از 15 سال است كه به شركت مترو آمده و حالا رئيس تونلسازي كارگاههاي شرقي خط 4 متروست. قرار است او در اين سفر زيرزميني به عنوان راهنما، همراهيمان كند.
گذاشتن كلاه ايمني بر سر در اينجا يك قانون براي افرادي است كه ميخواهند وارد تونل شوند و ما نيز از اين قاعده مستثنا نيستيم.
جدال با سنگ و خاك در عمق 25 متري
راه ورود به تونل يك سرازيري خاكي و عريض است كه ماشينهاي حمل خاك و تجهيزات راحت ميتوانند از اين راه بالا و پايين بروند. براي رسيدن به عمق لازم براي حفاري و ايجاد تونل بايد ابتدا همين راه دسترسي ايجاد ميشده است. از همين ابتداي راه، دهانه بزرگ تونل را ميتوان ديد.
براي رسيدن به تونل بايد راه سرازيري را طي كنيم. به دهانه تونل كه رسيديم بايد كمكم با آفتاب و روشنايي روز خداحافظي كنيم و چشمانمان را به تاريكي و گرد و غبار غليظ عادت دهيم. برعكس راه سراشيبي ورودي، هر چه در تونل پيش ميرويم زمين زيرپايمان، خيس و گلي است.
بوي نم را كاملا ميتواني حس كني. سقف تونل با مهارت خاصي توسط چندين لايه از سيمان و بتن آرمه پوشيده شده تا هنگام حفاري و گودبرداري از احتمال ريزش مجدد خاكها از سقف و دوباره كاري جلوگيري شود.
همانطور كه پيش ميرويم، به يك دوراهي ميرسيم. از اينجا به طور رسمي سفر زيرزميني ما در عمق 25 متري آغاز ميشود. به راه سمت چپ كه چشم ميدوزي تنها چيزي كه ميتواني ببيني دود و غبار غليظ است و نور محو چراغها در آن فضاي گرفته و غبارآلود و صداهاي محو و مبهمي از ضربههاي بيل و كلنگ و ماشينآلات حفاري كه حالتي مرموز و اسرارآميز از دنياي آنطرف ايجاد كرده است.
اما راه سمت راست، آمادهتر است. اين را ميشود از كمتر بودن گرد و خاك، روشنتر بودن فضا و در نتيجه امكان ديد بهتر و تكاپو و رفت و آمد كارگراني كه از اين مسير تردد ميكنند، فهميد.
اين همان تونلي است كه قرار است 2 ايستگاه دروازه شميران و شهدا را به يكديگر متصل كند.
در مسير سمت راستمان كار تا حد زيادي پيشرفته و مسير آمادهتر است. مهندس نوري، اين راه را براي آغاز سفر زيرزمينيمان انتخاب ميكند و ما نيز كه بايد تابع راهنما باشيم به دنبال او حركت ميكنيم.
خاك، دود، گردوغبار، صداي دستگاهها و ماشينآلات حفاري روي سنگها، تعداد زيادي كارگر جوان و ميانسال كه ضربات بيل و كلنگشان دل سنگها را ميشكافد و تونلي كه هر روز پيش ميرود و بزرگتر ميشود، اولين تصويري است كه با ورود به عمق 25 متري زمين در مقابل چشمانمان مينشيند.
براي كار در اينجا، اولين چيزي كه نياز است روشنايي است و براي همين هم به فاصله هر چند متر در طول مسير، لامپهاي بزرگ مهتابي نصب شده است تا روشنايي و نور فضاي تونل به حدي باشد كه كارگران و مهندسان براي كار مشكلي نداشته باشند.
همانطور كه پيش ميرويم روي ديوارها نشانهها و اعدادي به رنگ سفيد نقش بسته كه به گفته مهندس نوري، اينها اعداد راهنماي طول مسير هستند تا مهندسان نقشهبردار و اجرايي بتوانند از روي آن پيشروي كار را دنبال كنند.
يكي از صحنههاي جالبي كه در اين تونل ميبينيم نصب باجههاي تلفن روي ديوارها به فاصله كوتاه در طول مسير است. گويي پاي گراهامبل هم به عمق 25 متري زمين باز شده تا به گفته مهندس نوري، مهندسان و كارگران هنگام ضرورت براي برقراري تماس با بيرون از تونل و كارگاه بالا مشكلي نداشته باشند و ديگر نيازي نباشد كه براي يك كار كوچك مسافت طولاني تونل تا سطح زمين را پياده طي كنند.
شايد يكي از دلايلي كه كار در اين فضاي خفه و پر از گردوخاك و دمگرفته را براي كارگران قابل تحملتر ميكند، وجود جت فنهايي باشد كه به فاصله هر 50 متر و به تعداد قابل توجهي بر سقف تونل نصب شدهاند.
با وجوديكه هواكشها با قدرت در حال كارند تا تهويه هوا بخوبي انجام شود؛ اما باز هم هوا خفه است و بسختي ميتوان نفس كشيد. البته تحمل اين وضع براي ما كه به بودن در اين شرايط عادت نداريم، دشوارتر است؛ چرا كه كارگرها راحتتر با اين شرايط كنار آمدهاند. شايد هم چارهاي ندارند، به هر حال اين هم جزئي از شرايط كارشان است.
اما به گفته مهندس نوري براي اينكه ريه كارگرها و مهندسان در اين وضعيت هوا كمتر آسيب ببيند، حداقل كاري كه ميتوان كرد، اين است كه هر روز يك وعده شير به آنها داده شود تا كليههايشان آسيب نبيند.
در كنار آن از تمام كارگران و مهندسان خواسته شده است كه براي حفظ سلامتيشان هنگام كار در تونل از ماسك استفاده كنند.
بيشتر چهرهها جوان هستند. چه كارگران و چه مهندسان نقشهبردار و مهندسان اجرايي كه بالاي سركارگرها هستند. مهندسان نقشهبردار مرتبا با مهندسان اجرايي در ارتباط هستند و نقشه و برنامه كار را با هم هماهنگ ميكنند و بعد هم مهندسان اجرايي نكاتي را به كارگران گوشزد ميكنند و بر نحوه كارشان نظارت دارند.
روزي 3 متر حفاري
كل مسير تونل 1300 متر است. در اين 14 13 ماه حدود 900 متر كندهاند و جلو رفتهاند مانده فقط همين 400 متري كه در آن سو، درست در مسير مقابل ما در حال حفاري است.
در هر 24 ساعت روزي 3 متر حفاري ميشود. عمليات حفاري نيز شامل 2 قسمت است. ابتدا حفاري فوقاني و سپس حفاري تحتاني. به اين صورت كه درابتدا با دستگاههايي كه در اصطلاح به آن كلهگاوي ميگويند، قسمت بالاي تونل كنده ميشود و سپس ميروند سراغ قسمت پاييني و كار با دستگاهها و ماشينآلات حفاري آغاز ميشود.
لولههاي فاضلاب و ديگر هيچ!
اما كار به همين راحتيها هم كه برايتان تعريف ميكنيم، پيش نميرود، مهندس نوري برايمان از مشكلات كار ميگويد: از مشكلات عمده ما ريزش خاك بود. جاهايي كه خاك پايداري خوبي نداشت و در واقع سست بود، كافي بود يك بيل ميزديم يا به وسيله يكي از ماشينها كار حفاري روي سنگها را شروع ميكرديم آنوقت دوباره كلي خاك ميريخت رويش.
لولههاي سازمان آب مشكل ديگر ما هستند، چون عمر زيادي از آنها گذشته و اكثرا پوسيدهاند در حين عمليات حفاري وقتي زير اين لولهها خالي ميشود، ممكن است آب خاكها را بشويد و بريزد روي سرمان.
مشكل بعدي ما لولههاي فاضلاب است كه خيلي اذيتمان ميكند. وقتي هنگام عمليات حفاري اين لولهها را كه در بيشتر موارد فرسوده هستند و شناساييشان هم مشكل است، زخمي ميكنيم؛ آنوقت وضعيتي پيش ميآيد كه قابل توضيح نيست! فقط همين را بگويم كه بايد آب و فاضلاب بريزد روي سرمان تا بفهميم به لوله خوردهايم.
با همه اين مشكلات و سختيها، حداقل كارگران اينجا مشكل سرما و گرما ندارند. چرا كه تونلهاي مترو در فصل تابستان خنكتر از بيرون و در فصول سرد سال هم گرمتر از سطح زمين است.
كار،3 شيفته؛ تعطيلي، هرگز
240 نفر كارگر اينجا 24 ساعته و در 3 شيفت كاري فعالاند.
از 7 صبح تا 4 بعدازظهر، ساعت 4 تا 1 شب و يك نيمهشب تا 7 صبح.
نه شب، نه روز، نه جمعه و نه ايام تعطيل. اينجا تمام طول شبانه روز فقط كار است و كار. بيشترين حجم كار اينجا شبها انجام ميشود.تجربه و تخصص اينجا حرف اول را ميزند و بر همين اساس كارها تقسيمبندي شده است. يك گروه كار حفاري انجام ميدهند.
يك گروه قالب ميسازند و بتنريزي ميكنند، گروهي آرماتوربندي ميكنند، يك گروه كارهاي خم و برش كاري انجام ميدهند و دستهاي از كارگران هم تداركات كار را فراهم ميكنند و مسوول پشتيباني هستند.
فرقي نميكند كه هر كارگر اينجا چه مسووليتي به عهده دارد، مهم اين است كه آدمهايي كه اينجا كار ميكنند، در 10 ساعت نوبت كاريشان جانشان را ميگذارند كف دستشان و ميآيند اين پايين در عمق 25 متري، ميان تلي از خاك و سنگها و آن همه سيم وكابل نازك و ضخيم تا لقمهاي نان حلال براي خانوادهشان به دست آورند.
حقوق اين كارگران را اگر با سختيهايي كه كارشان دارد محاسبه كنيم، خدا را شكر تقريبا از نظر آنها راضيكننده است. ميزان دريافتي كارگران با توجه به تجربه و مهارتي كه دارند بين 400 تا 600 هزار تومان متفاوت است.
ضمن اين كه تمام كارگران علاوه بر اين كه غذا دريافت ميكنند، تحت پوشش بيمه هم هستند؛ نوعي بيمه تمام خطر كه شركت مترو در محل مسير فعاليت كارگران را بيمه ميكند، نوع ديگر بيمه نيز هست كه پيمانكاران موظفند كارگران خود را بيمه كنند.ضمن اين كه يك بيمه تكميلي علاوه بر كارگران تمام مهندسان ناظر، نقشهبردار و حتي مسوول پروژه را نيز تحت پوشش دارد.
سخت نفس ميكشي
تقريبا همه بچههاي اين كارگاه جوان هستند. سرپرست نقشهبردار اين كارگاه تونلسازي، يكي از همين جوانهاست. او قبلا هم سابقه كار در پروژههاي تونلسازي را داشته و به گفته خودش از دي 85 كه كار عمليات اجرايي پروژه تونلسازي اين ايستگاه آغاز شد، او هم اينجا بوده است.
با وجود اين كه بيش از يك ساعت از بودنمان در تونل ميگذرد، اما هنوز به گردوخاك، گرما و هواي خفه تونل عادت نكردهايم. سرفههايمان بيشتر شده. از مهندس جوان ميپرسم او و بقيه كارگرها چهطور ميتوانند روزي بيش از 10 ساعت كار در اين هوا را تحمل كنند، اما او جواب جالبي ميدهد:حالا شما اين طرف را نگاه نكنيد، ما به اين هوا ميگوييم خوب! اگر به سمت تونل شرق برويد، آن وقت شايد بهتر حرف من را درك كنيد. كارگران در آن قسمت تازه مشغول حفاري هستند. هواي آنجا واقعا كثيف است و نفس كشيدن خيلي دشوار. باز در اين قسمت روشن بودن جتفنها باعث شده كه كار تصفيه هوا انجام شود و گردش هوا بهتر صورت بگيرد. در نتيجه نفس كشيدن راحتتر است و كمتر اذيت ميشويم. اگرچه شايد تحمل همين شرايط هم براي فردي كه به اجبار قرار است براي حتي يك ساعت به اينجا بيايد، خيلي سخت باشد.
مسافراني كه هر روز با هزار دغدغه و مشغله، مترو را براي زودتر رسيدن به مقصد انتخاب ميكنند، وقتي از داخل تونلهاي تاريك بسرعت عبور ميكنند، شايد حتي براي يك لحظه هم به اين موضوع فكر نكنند كه درست چند متر آن طرفتر، در زير پاهايشان در عمق 25 متري زمين عدهاي كارگر، هر روز 24 ساعته جانشان را ميگذارند، كف دستشان و با چه جان كندني دل سنگها را ميشكافند تا كار حفاري تونل، يك متر به يك متر پيش برود».
اين مهندس جوان اما معتقد است زحماتي كه كارگران اين پايين ميكشند براي هيچ كس ملموس نيست، چراكه آنها فقط ايستگاههاي آماده شده را ميبينند.
او ميگويد: همين تونل 150 متر طول دارد و پس از اتمام كار وقتي مسافران نشسته در قطار مترو از درون آن عبور ميكنند، در مجموع اين مسير 2 دقيقه بيشتر طول نكشد در حالي كه شايد ندانند براي احداث همين تونل
2 دقيقهاي، تعداد زيادي كارگر و مهندس بيش از 20 ماه شبانهروزي و بدون وقفه كار كردهاند تا پروژه طبق زمانبندي به اتمام برسد.
كار بدون تجهيزات ايمني
تقريبا به قسمت انتهايي تونل رسيدهايم. حجم كار اين بار زياد است. اين را از حضور تعداد زيادي كارگر و مهندس كه بيوقفه در حال كارند ميتوان فهميد. تعدادي از كارگران بالاي داربستهاي آهني كه ارتفاع تقريبا زيادي هم دارند، مشغول جوشكاري هستند، اما چيزي كه باعث تعجب و البته نگراني است، اين است كه برخلاف كارگراني كه پيش از اين در طول مسير ديديم، كارگراني كه در اين قسمت مشغول كارند نه لباس دارند و نه كفش و كلاه ايمني. كنجكاو ميشوم با يكي از آنها صحبت كنم. تر و فرز از آن بالا ميآيد پايين.
از ميان انبوه آهن و ميلگرد كه روي زمين پخش شده، خود را به ما ميرساند. ترجيح ميدهد اسمش را نگويد، من هم اصرار نميكنم. اما در ميان حرفهايش كمكم دليل اين كارش را ميفهمم. جزو نيروهاي فني است. 6 ماه است اينجا كار ميكند. خودش ميگويد همه كار ميكند، آرماتوربندي، عايقكاري و... اما دل پري دارد.گلايهمند است از اين كه محيط كارش ايمني كامل را ندارد. ميگويد: بارها پيش آمده كه خاك از آن بالا ريزش كرده و فقط خواست خدا بوده كه اتفاقي برايمان نيفتاده است.
همين چند وقت پيش بود كه يكي از بچهها پايش ليز خورد و از آن بالا افتاد پايين و پايش شكست. بارها از پيمانكار خواستهايم كلاه و كفش ايمني كه حداقل وسايل ايمني كارمان است را در اختيارمان بگذارد، اما زيربار نميرود و تنها در جواب ميگويد اگر نميتوانيد كار كنيد، برويد چيزي كه زياد است كارگر بيكار!
البته مهندس نوري اينجا وارد بحث ميشود و برايمان توضيح ميدهد كه پيمانكار تونل و ايستگاه جدا هستند و خيلي هم تاكيد دارد كه حتما اين را بنويسيم. او ميگويد: كارگراني كه زير نظر پيمانكار بخش ساخت تونل مشغول كارند، كاملا به تجهيزات و وسايل ايمني كار مانند ماسك، كلاه ايمني و كفش مخصوص مجهزند و در واقع پيمانكار خود را نسبت به تامين ايمني كارگران مسوول ميداند.
در حالي كه متاسفانه كارگراني كه زير نظر پيمانكار بخش ساخت ايستگاه كار ميكنند از اين امكانات بيبهرهاند و اين پيمانكار يك مقدار نسبت به اين كارگرانش بيتفاوت و بيمسووليت است. بارها به عنوان كارفرما به پيمانكار ايستگاه تذكر و اخطار كتبي دادهايم، اما متاسفانه هنوز نتوانستهايم از پس او بربياييم.
انتهاي كارگاه با يك پرده سبزرنگ بلند پوشانده شده است.شايد شما هم به اندازه ما متعجب شويد اگر بدانيد پشت اين پرده سبزرنگ، ايستگاه متروي دروازه شميران است. دليل انداختن اين پرده سبزرنگ مابين كارگاه مترو و ايستگاه دروازه شميران هم براي اين بوده كه زيبايي ايستگاه حفظ شود.
فكرش را بكنيد! مسافران ايستگاه مترو دروازه شميران در حالي در ايستگاه به انتظار آمدن مترو ميايستند كه درست چند متر آن طرفتر، پشت يك پرده سبزرنگ يك كارگاه بزرگ مترو با كلي كارگر و مهندس و انواع واقسام صداهاي ريز و درشت از بيل و كلنگ گرفته تا دستگاههاي حفاري و تونلسازي بيوقفه در حال كار و فعاليت است.
كارگران همچنان مشغول كارند
سفر زيرزمينيمان به دقايق پاياني خود نزديك ميشود. كمكم بايد از همان راهي كه آمدهايم بازگرديم. ساعت ناهار و نماز كارگران هم نزديك ميشود. چند متري تا رسيدن به دهانه تونل نمانده است. اين را ميشود از تابش اشعههاي باريك خورشيد به داخل تونل حس كرد. ساعت ناهار و نماز كارگران فرا رسيده، اما آنها همچنان مشغول كارند.
كارگر خارجي ممنوع
هيچ كدام از شركتهاي پيمانكاري طرف قرارداد با مترو، براي اجراي عمليات حفاري و تونلسازي، حق به كارگيري كارگران خارجي و افاغنه را ندارند.
اين را مهندس نوري ميگويد و معتقد است: درحال حاضر، مجريان تمام پروژههاي ساختماني در ايران به دلايلي همچون گران بودن دستمزد كارگران ايراني در مقايسه با خارجيها و نداشتن مهارت لازم و كم كار بودنشان نسبت به افغانيها همچنان راغب به استفاده از كارگران خارجي بويژه افغانيها هستند.
اما در هيچ كدام از پروژههاي در دست اجراي مترو در خطوط مختلف به شركتهاي پيمانكار طرف قرارداد با شركت مترو اجازه به كارگيري حتي يك كارگر افغاني و خارجي داده نشده است.
براي كندن و حفاري هر متر تونل 100 متر خاك بايد كنار زده شود كه اگر قرار باشد اين كار به روش دستي و توسط كارگران انجام شود، قطعا هر يك متر حفاري، يك ماه طول خواهد كشيد به همين دليل از آنجا كه حجم كار در اين بخش بالاست، تقريبا 95 درصد عمليات تونلسازي و حفاري روي سنگها با ماشين آلاتي همچون لودر، بيل مكانيكي و كاميون انجام ميشود و فقط در قسمتهايي كه ديگر امكان استفاده از دستگاهها نيست، از كارگران كمك گرفته ميشود.
پوران محمدي
دوشنبه 3 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 276]
-
گوناگون
پربازدیدترینها