تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 20 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):آيا به چيزى با فضيلت تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاهتان نكنم؟ و آن اصلاح ميان م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814705167




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

داستان تلخ خداحافظي مورينيو


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: R10MessiEtoo29-09-2007, 02:00 PMخداحافظي با شيطان براي من مقاله جالبي بود. بطوريكه تحت تاثير قرار گرفتم http://www.pic4ever.com/images/17.gif آرش حقيقي-همشهري آنلاين: اختلاف آبراموويچ و مورينيو در باشگاه چلسي آن‌قدر بالا گرفت كه بالاخره مربي پرتغالي استعفا داد و رفت و حالا ديگر آقاي مغرور روي نيمكت آبي‌ها نمي‌نشيند. بازي با روزنبرگ كه تمام شد، ژوزه باز هم مثل هميشه بود. همان منطق خاص، همان توجيهات خاص. همان ژست خاص و همان آقاي خاص. در ظاهر هيچ چيز تغيير نكرده بود. باز هم خبري از بالاك نبود و شوچنكو در تركيب اصلي بازي مي‌كرد. هرچند شوا تك گل تيمش را به ثمر رساند اما اين حقيقت هيچ اهميتي براي ژوزه نداشت. چون چلسي موفق نشده بود از پس تيم متوسط نروژي برآيد. كنفرانس مطبوعاتي بعد از بازي هم به پايان رسيد و همه رفتند. اما ژوزه ماند. او تنها در استمفورد بريج – كه خاطرات زيادي در آن داشت – شروع به قدم زدن كرد. زير نور پروژكتورها كه سايه‌اش را 4 تا مي‌كردند. طول چمن را طي مي‌كرد و دوباره باز مي‌گشت. شايد ياد پدر افتاده بود. شايد اگر بابي رابسون كنارش بود، ‌حداقل مي‌توانست سرش را روي شانه‌هايش بگذارد و تمام اين فشار يك سال اخير را هق هق‌كنان بيرون بريزد؛ «خسته شدم پدر!». آخر پدر تنها كسي بود كه ژوزه در حضورش اشك مي‌ريخت. پدر تنها كسي بود كه ژوزه پس از قهرماني با پورتو دوست داشت كنارش باشد. موبايل‌اش را از جيبش خارج كرد. رفت به منوي فهرست شماره‌ها. چون خيلي وقت بود با پدر تماسي نداشت، شماره‌اش را فراموش كرده بود. شماره را پيدا كرد. خواست انگشت‌اش را روي كليد سبز رنگ فشار دهد كه پشيمان شد. با خودش فكر كرد. اين نواي دروني بود: «داد نزن، فرياد نكش ژوزه. آرام و ساكت همه چيز را تحمل كن». پس منو را عوض كرد و رفت سراغ پيام كوتاه. چند تا اسم را انتخاب كرد. جان تري، ‌فرانك لمپارد و ريكاردو كارواليو. متني كوتاه تايپ كرد و دكمه Send را فشار داد. صداي بوق كوتاه SMS موبايل جان آمد. او ديگر رسيده بود خانه. جان متن را خواند. بيشتر شبيه يك شوخي تلخ بود. شايد كاپيتان چلسي در آن لحظه به عمق واقعه - بهتر بگوييم فاجعه – پي نبرده بود اما ريكاردو – كه سال‌ها ژوزه را مي‌شناخت و با خوي او بيشتر آشنا بود - پس از خواندن متن نمي‌توانست هيچ عكس‌العملي بروز دهد، مگر اشك‌هايي كه خبر از نابود شدن آينده درخشان – كه همه آبي‌هاي لندن به دنبالش بودند – مي‌داد. ژوزه ديگر رسيده بود خانه. در را مثل هميشه ماتيلدا برايش باز كرد و به استقبال‌اش آمد. ماتيلدا همين‌طور كه ژوزه را در آغوش گرفته بود به همسرش گفت: «فردا براي خريد به خيابان بيكر مي‌روم و آن كراواتي را كه دوست داشتي برايت مي‌خرم عزيزم». ژوزه نگاهي تلخ به ماتيلدا كرد. شايد غير از پدر، ماتيلدا تنها كسي بود كه مي‌توانست دوستش داشته باشد. اما ژوزه ترجيح داد ساكت بماند و تنها يك جمله بر زبان براند: «ماتيلدا، عزيزم! ما از فردا ديگر در لندن نيستيم». فوتبال اين فصل اروپا بيش از آنكه شاهد بازي‌هاي زيبا و جذاب باشد، دچار توفان حوادث و مسائل حاشيه‌اي شده است كه حتي خود مسابقات را تحت تاثير قرار داده است و پايان همكاري ژوزه مورينيو و چلسي بي‌شك يكي از تكان‌دهنده‌ترين و غيرمنتظره‌ترين اخبار اين چند سال اخير اروپا بود. حادثه‌اي كه حتي واكنش گوردون براون را هم در پي داشت. هرچند پيش از آغاز فصل جديد صحبت‌هايي مبني بر رفتن مورينيو از چلسي هم جسته و گريخته به گوش مي‌رسيد – كه اگر اين اتفاق مي‌افتاد آن‌قدر جاي تعجب نداشت و تا حدودي جزء روند طبيعي فوتبال به حساب مي‌آمد – اما هيچ‌كس باورش نمي‌شد در حالي كه كمتر از 2ماه از فصل 2008 – 2007 گذشته بود، به ناگاه و پس از تساوي چلسي با روزنبرگ، در اولين ديدار جام قهرمانان، مورينيو لندن را ترك كند و همه آرزوها و جاه‌طلبي‌هاي خود با اين باشگاه‌ را پشت سر بگذارد. اولين و شايد حتي تنها واژه‌اي كه پس از انتشار اين خبر براي همه هواداران چلسي موضوعيت داشت، يك «چرا»ي بزرگ بود با علامت سؤالي بزرگ‌تر و با علامت تعجبي بزرگ‌تر از همه. پاسخ به اين چرا هم سهل است و هم دشوار. سهل براي كساني كه چند وقت اخير بازي‌هاي پشت پرده باشگاه چلسي و شخص رومن آبراموويچ را دنبال مي‌كردند و دشوار براي آنها كه فوتبال را تنها همان 90دقيقه روي زمين چمن مي‌دانند. كنار رفتن ژوزه – كه با بيانيه فوق‌العاده باشگاه چلسي همراه بود – در واقع آخرين مرحله از پروژه ميلياردر روس بود كه بالاخره به آن چيزي كه مي‌خواست رسيد و «آورام گرانت» - عزيزدردانه دوست عزيزش پيني زهاوي – را روي نيمكت تيمش نشاند. زهاوي همان تاجر و مدير متمول يهودي‌اي است كه رومن آبراموويچ را به فوتبال علاقه‌مند كرد و موجبات خريد چلسي توسط او را فراهم ساخت. پيني زهاوي همان كسي است كه با نفوذ زيادش روي شوچنكو او را راضي كرد تا از ميلان جدا شود و به جمع كالاهاي گران قيمت آبراموويچ در استمفورد بريج بپيوندد و از همان روز، جنگ پشت پرده‌اش را با ژوزه آغاز كرد؛ جنگي نابرابر كه در يك سوي آن ميليون‌ها دلار و پوند بود و در سوي ديگر مردي تنها با تنها سرمايه‌اش، كه غرورش بود. ژوزه تا آنجا كه مي‌توانست مقاومت كرد و حتي با اضافه شدن آورام گرانت (سرمربي سابق تيم رژيم صهيونيستي) به كادر فني تيمش هم ساخت اما در نهايت همان اتفاقي كه بايد مي‌افتاد، افتاد تا براي همه مسلم شود كه جريان‌هاي بس وسيع‌تر از آنچه چشم مي‌بيند روان است و مقابله با آن و حركت در مسير مخالفش عملا بي‌سرانجام است. البته در پايان ژوزه به اين جمله قصار شواليه‌اي هم پايبند ماند؛ «اگر نمي‌تواني با افتخار زندگي كني، حداقل با افتخار بمير». در اين ميان، از همه دردناك‌تر بيانيه باشگاه چلسي بود كه در آن آمده است: «ژوزه مورينيو بي‌شك پرافتخارترين مربي تاريخ چلسي است و ما هيچ‌گاه كاري را كه او براي باشگاه كرد، فراموش نمي‌كنيم. پايان همكاري او با چلسي يك توافق دوطرفه بود. مورينيو نه استعفا داد و نه اخراج شد. او هر وقت دوباره به لندن بازگردد و به استمفورد بريج بيايد با استقبال گرم ما مواجه مي‌شود. حال مي‌خواهد به عنوان مهمان روي صندلي‌هاي ورزشگاه بنشيند يا مربيگري تيم حريف را به عهده داشته باشد». انگار اين بيانيه مي‌خواهد بگويد: «ژوزه تو بهترين بودي ولي چيزهايي است كه تو درك نمي‌كني؛ تو بايد بروي». به هر روي، ژوزه مورينيوي بزرگ در شرايطي قرار گرفت و مجبور به پذيرش شرايط آبراموويچ شد و باشگاه را پس از يك دوره طلايي 3 ساله ـ كه همراه بود با 2 عنوان قهرماني ليگ برتر ـ ترك كرد. مورينيو پيش از اينكه لندن را ترك كند، آخرين احساسات‌اش را نسبت به بازيكنان و هواداران چلسي اين‌طور در قالب كلمات بيان كرد: «دوره فوق‌العاده‌اي بود. من مي‌خواهم از همه هواداران و بازيكنان چلسي كه اين دوره را براي من رقم زدند، سپاسگزاري كنم و بگويم داستان من و چلسي مانند يك رمانس عشقي است كه هيچ‌گاه به پايان نخواهد رسيد. چلسي هميشه در قلب من است و دوست دارم هر سال افتخار و اقتدار اين تيم را ببينم». ژوزه در پاسخ به اين سؤال كه آيا مي‌داند بسياري از هواداران چلسي پس از شنيدن خبر جدايي اشك ريختند، گفت: «من هم داشتم گريه مي‌كردم چون در زندگي‌ام هر كاري كه كرده‌ام با شور و احساس بوده است. اين را هم بگويم از هواداران مي‌خواهم اگر چلسي در بازي‌هاي آينده نتايج ضعيفي گرفت نام من را در استمفوردبريج با هم نخوانند و از بازيكنان هم مي‌خواهم به خاطر رفتن من باشگاه را تهديد به ترك نكنند. دوست ندارم به خاطر اين اتفاق هيچ نوع اعتراضي صورت بگيرد. تنها چيزي كه اهميت دارد آينده چلسي است». يكي از وسيع‌ترين بازتاب‌هاي كنار رفتن مورينيو از مربيگري چلسي حدس‌ها و گمانه‌زني‌ها مبني بر تيم آينده اين مربي بزرگ بود. خيلي‌ها مي‌پنداشتند كه با توجه به جنجال‌‌هاي اخير لوئيس فيليپه اسكولاري - مربي تيم ملي پرتغال - و محروميت 4 جلسه‌اي‌اش توسط يوفا، مورينيو جاي او را در تيم ملي كشورش خواهد گرفت اما خود ژوزه اين شايعه را شديدا تكذيب كرد: «دوست دارم پرتغال به موفقيت برسد و دوست دارم آرامش در اردوي آنها برقرار باشد. نمي‌خواهم اسكولاري احساس كند من پشت سرش نشسته‌ام تا او بلغزد و من جايش بيايم». مورينيو در پايان صحبت‌هايش خيال همه را بابت رابطه‌اش با چلسي و اينكه دست به افشاگري خواهد زد يا نه، راحت كرد و گفت: «راستش نمي‌گويم خوشحالم... نه خوشحالم كه كارم را در چلسي به پايان بردم، اين بهترين كاري بود كه در چنين شرايطي مي‌شد انجام داد. حالا كه آبراموويچ و كينون مردان اول باشگاه از اين بابت خوشحال و راضي هستند، پس من هم خوشحالم». پرتغالي 44 ساله در پايان مي‌افزايد: «در مسابقات من مرد جنگم ولي خارج از آن اهل صلح و آرامش. پس دوست ندارم هيچ جو مسمومي به وجود بياورم». به هر حال، پايان دوره مربيگري ژوزه مورينيو در چلسي را بايد پايان عصر طلايي اين باشگاه بدانيم چرا كه بعيد است با شرايطي كه در حال حاضر در استمفوردبريج حاكم است، اين تيم بدون بازيكناني چون لمپارد، تري و دروگبا ـ كه همگي اعلام كرده‌اند در ژانويه تيم را ترك مي‌كنند ـ بتواند افتخارات گذشته را تكرار كند. چنين گفتند دوستان و دشمنان سرالكس فرگوسن: آمدن مورينيو به فوتبال انگلستان شور و هيجان خاصي به ليگ برتر داد. ژوزه كسي بود كه واقعا از رقابت با او لذت مي‌بردم و حالا كه ديگر سرمربي چلسي نيست، دلم برايش تنگ مي‌شود، به‌خصوص براي جدال شخصي‌اي كه با هم داشتيم. رافا بنيتس: از شنيدن اين خبر واقعا تعجب كردم اما به هر حال چلسي هنوز تيمي بزرگ با بازيكناني بسيار خوب است. همه از روابط ما 2 نفر خبر دارند، پس بهتر است در اين‌باره چيزي نگويم. آنچه بيشتر برايم اهميت دارد، تيم خودم ـ ليورپول ـ است نه وقايعي كه در ديگر تيم‌ها رخ مي‌دهد. استيو بروس (سرمربي بيرمنگهام): او تنفس هواي تازه بود. شايد خيلي‌ها بگويند بودجه زيادي در اختيارش بود ولي به هر حال او بهترين استفاده را از امكاناتش برد. بردن 6 عنوان در 3 سال كافي است تا مورينيو را جزو بهترين‌هاي تاريخ قرار دهيم. فكر مي‌كنم ليگ برتر بدون او غمگين خواهد شد. دنيس وايز (كاپيتان سابق چلسي): فكر مي‌كنم همه از اين بابت شوكه شدند. او مربي فوق‌‌العاده‌اي بود و همين‌طور يك مرد دوست‌داشتني. من چند بار با او صحبت كردم و در نهايت مهرباني جواب سوالاتم را داد. مطمئنم اينجا خيلي‌ها دلشان براي مورينيو تنگ خواهد شد. روي كين (كاپيتان سابق منچستريونايتد و مربي كنوني ساندرلند): مورينيو همه را تكان داد و باعث شد همه تيم‌ها به جنب و جوش بيفتند تا در رقابتي كه او به راه انداخته بود، عقب نمانند. اين مسئله هم براي ما هم براي آرسنال يكسان بود. رفتن او از ليگ برتر يك خسران بزرگ است و نمي‌توان به راحتي از آن گذشت. آرسن ونگر: اين قضيه ذاتا ناراحت‌‌كننده است، چرا كه مورينيو مربي‌اي بود با كيفيت كار بسيار بالا. روابط ما هيچ‌وقت خوب نبود، البته اخيرا بهتر شده بود ولي به هر حال هيچ‌كدام از اينها باعث نمي‌شود كه من احترام خاصم نسبت به كار او را پنهان كنم. Hosein-mec29-09-2007, 02:22 PMدوباره دست گذاشتی رو دل ما :37: منتظر اون روزی هستم که رونالدینیو از بارسلونا جدا بشه :21: ببین چند تا تاپیک اینجا میزنم :46::31: R10MessiEtoo29-09-2007, 09:20 PMدوباره دست گذاشتی رو دل ما :37: منتظر اون روزی هستم که رونالدینیو از بارسلونا جدا بشه :21: ببین چند تا تاپیک اینجا میزنم :46::31: به جون بچم اين در حمايت از خوزه بودhttp://messi.parsaspace.com/Picture/Gif/1.gif آخه مي دوني كه ديگه جزيره بدون ژوزه خيلي جذابيت نداره. البته چون فرگي و ونگر ميگن من هم حرف بزرگان رو تاييد مي كنم:5: همينجا اعترافي ميكنم هوش فوق العاده مورينيو با پولهاي بي پايان آبراموويچ تركيب خطرناكي ساخته بود. به نظر من براي جهان فوتبال اتفاق مثبتي بود كه اين دو جدا شدند. چون مورينيو مي تونه در يك تيم ديگه شايستگي خودش رو اثبات كنه و آبراموويچ هم مي تونه با يك مربي ديگه بازهم چلسي رو به قهرماني برسونه. جالبه بدوني زمان حضور مورينيو در پورتو يكي از كساني بودم كه ازش خوشم ميومد ولي بعد از اومدنش به چلسي روز به روز نظرم نسبت بهش منفي تر ميشد ... گاومیش02-10-2007, 08:15 AMاین پوزه دیگه چه ؟ ( شاید خوزه رو میگین ):wub: من که ناراحت شدم از رفتنش. یادش بخیر یه زمانی میومد تو طویله ما . قرار بود من رو بیاره تو تیم احشام چلسی :37: بردیا02-10-2007, 07:40 PMآبرامویچ با این رفیق یهودیش گند زدن به چلسی.چلسی دیگه تموم شد. Nikolas_9508-10-2007, 08:18 PMای بابا چندتا تاپیک؟ چه خبره؟ حالا اگر برگرده که دیگه 70 درصد تاپیکهای جدید میشن در این مورد هرچند که دیگه امید به بازگشت نیست سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 349]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن