واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون : فرار به سوی خدا: ففروا الی الله انی لکم منه نذیر مبین(50/ ذاریات) تعبیر فرار در اینجا تعبیر زیبا و لطیفی است. معمولا فرار در جایی گفته می شود که انسان از یک سو با موجود یا حادثه وحشتناکی روبرو شده و از سوی دیگر پناهگاهی در نقطه ای سراغ دارد از این رو با سرعت تمام از محل حادثه دور می شود و به نقطه امن و امان روی می آورد. مشرکان نیز باید از شرک بت پرستی که عقیده وحشتناکی است، بگریزند و به توحید خالص که منطقه امن و امان واقعی است، رو آورند. آیه از این رو خطاب می کند که همگان از عذاب خدا بگریزید و به سوی رحمتش بروید. از گناهان فرار گنید و به توبه و استغفار متوسل شوید. از زشتی ها، بدی ها، بی ایمانی، تارکی جهل و عذاب جاویدان بگریزید و خود را در آغوش رحمت حق و سعادت جاویدان قرار دهید. حدیث مربوطه: امام صادق(ع): منظور از فرار به سوی خدا، حج و زیارت خانه اوست. لطفی بزرگ به اهل بهشت: و الذین آمنوا و اتبعتهم ذریتهم بایمان الحقنا بهم ذریتهم و ما التنهم بفاکهه ...(21/طور) یکی از لطف های خدا به مؤمنان در قیامت این است که فرزندان با ایمان و مورد علاقه آنها را به آنان ملحق می کند تا چشم ایشان روشن گردد. این فرزندان اگر از نظر عمل کوتاهی و تقصیراتی داشته باشند، خداوند به احترام پدران صالح، آنها را می بخشد و مقامشان را بالا می برد. حدیث مربوطه: پیامبر اکرم(ص): هنگامی که انسان وارد بهشت می شود، سراغ پدر و مادر و همسر وفرزندانش را می گیرد، به او گفته می شود: آنها به درجه و عمل تو نرسیده اند. عرض می کند: پروردگارا، من برای خودم و آنها عمل کردم. پس فرمان داده می شود که فرزندان به ایشان ملحق شوند. منظور از لمم: الذین یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش الا اللمم ان ربک واسع مغفره...(32/ نجم) «لمم» به معنای نزدیک شدن به گناه است و از گناهان صغیره نیز به لمم تعبیر شده است. قراین موجود در آیه گواهی می دهد که لمم به معنای گناهانی است که گاهی از انسان سر می زند، سپس متوجه می شود و آن را ترک می گوید. در حدیثی از امام صادق(ع) در تفسیر این آیه می خوانیم: منظور گناهی است که انسان به سراغ آن می رود، سپس مدتی خودداری کرده، بار دیگر به آن آلوده می شود (و هرگز کار همیشگی او نیست). در حدیث دیگری از امام ششم می خوانیم: لمم آن است که انسان به سراغ گناهی رود، سپس از آن استغفار کند. آری ممکن است نیکوکاران لغزشی داشته باشند، ولی گناه بر خلاف طبع آنهاست، روح و قلب آنها همواره پاک است و آلودگی ها جنبه عرضی دارد. پس به محض ارتکاب گناه پشیمان می شوند و از خدا تقاضای بخشش می کنند. پس کدامین نعمت های پروردگارتان را تکذیب می کنید: فباذی آلاء ربکما تکذبان (رحمن) خداوند با این جمله انسان ها و جن را در برابر این واقعیت قرار می دهد که در باره نعمت های خدا بیندیشند و از عقل خود بپرسند که آیا هیچ یک از این نعمت های الهی انکار شدنی است و اگر نیست، چرا ولی نعمت خود را نشناسند؛ چرا که شکر منعم را وسیله شناخت او قرار ندهند و چرا در آستان مقدسش سر تعظیم فرود نیاورند؟ تکرار این جمله نه تنها با فصاحت منافاتی ندارد، خود یکی از فنون فصاحت است. این درست به آن می ماند که پدری فرزند فراموش کارش را مخاطب قرار داده، می گوید: آیا کودکی و ناتوانی ات را فراموش کرده ای؟ آیا فراموش کرده ای بیمار شدی و بهترین طبیبان را برای تو حاضر کردم و برای ندارو درمانت چه زحمت ها که نکشیدم؟ آیا فراموش کرده ای هنگامی که به مرحله جوانی رسیدی و نیاز به همسر داشتی، پاک ترین همسران را برای تو انتخاب کردم؟ پس این همه سرکشی و بی مهری چیست؟ خداوند منان نیز نعمت های گوناگونش را به این بشر فراموش کار یادآور می شود و به دنبال هر بخش از این نعمت ها، از او سوال می کند که کدام یک از اینها را می توانی انکار کنی. پس از ذکر برخی از مجازات های دوزخیان نیز این جمله تکرار شده است که در واقع، عذاب آنها هم نعمت است، البته نه برای خودشان، بلکه برای مجموعه نظام انسان و جن. دقتی در خلقت پیچیده انسان: افرایتم ما تمنون/ ءانتم تخلقونه ام نحن الخلقون(58-59/ واقعه) دانشمندان درباره نطفه – این قطره آب به ظاهر ناچیز- دریافته اند که آنچه باعث تولید آن می شود، ترکیبی از اسپرم (نطفه مرد) با اوول (نطفه زن) است و اسپرم ها، کرمک های بسیار کوچک ذره بینی هستند و در هر مرتبه انزال ممکن است بین دو تا پانصد میلیون عدد از آنها در آن وجود داشته باشد. عجیب این که این موجود بسیار کوچک بعد از ترکیب با نطفه زن به زودی رشد می کند و به طور سرسام آوری تکثیر یافته، سلول های بدن انسان را می سازد و با این که این سلول ها به ظاهر مشابه یکدیگرند، پس از جدا شدن، گروهی قلب را تشکیل می دهند و گروهی دست و پا و گروهی گوش و چشم و هر یک درست در جای خود قرار می گیرند. نه سلول های قلب به جای کلیه می روند و نه سلول های کلیه به جای قلب. خلاصه این که نطفه در دوران جنینی، عوالم پر غوغایی را طی می کند تا به صورت کودکی متولد شود و همه اینها در پرتو خالقیت و تدبیر مستمر و مداوم الهی است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 261]