- پيام حضرت آيت الله جوادي آملي به بيست و هشتمين دوره مسابقات بين المللي قرآن کريم

واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

راسخون: بسم الله الرحمن الرحيم و اياه نستعين حمد ازلي خداي را سزاست که قرآن حيات بخش را نازل فرمود؛ تحيت ابدي، پيامبران الهي به ويژه حضرت ختمي نبوت (ع) را رواست که مظاهر اسماي حسناي او مخصوصا اسم شريف «هو المحيي» اند؛ درود بيکران، دوده طاها و اسره ي ياسين خصوصا حضرت ختمي امامت، مهدي موجود موعود (ع) را به جاست که عدل قرآن کريم اند؛ به اين ذوات تولي داريم و از معاندان لدود آنان تبري مي نماييم! مقدم حضار گرامي، انديشوران حوزوي و دانشگاهي، مسئولان عالي رتبه نظام اسلامي، حافظان قرآن مجيد وپژوهشگران علوم وحياني رادر اين همايش بين المللي «مبعث» ارج مي نهيم، حضور مهمانان بزرگوار را مغتنم مي دانيم و از سعي بليغ سازمان محترم «اوقاف و امور خيريه» سپاسگزاري مي کنيم و توفيق همگان را از خداوند منان مسئلت داريم! ربوبيت خداي سبحان اقتضا دارد هر آفريده اي را برابر خواسته هاي برخاسته از هويت ذاتي او بپروراند، لذا توحيد ربوبي، لازم توحيد خالقي است که پروردگار جهان غير از آفريدگار آن نخواهد بود، چون آن که چيزي را آفريد، به طور کامل از نيازهاي او آگاه و بر رفع آن تواناست: الا يعلم من خلق و هو اللطيف الخبير «سوره ملک آيه 14.» چون مبعث حضرت خاتم الانبياء، زمينه تشکيل اين مسابقه بين المللي قرآن کريم را فراهم کرده است، نکاتي کوتاه درباره بعثت و قرآن حکيم مطرح مي شود: يکم: وحي، بعثت و نبوت در نظام علم شهودي، همانند بديهي بلکه اولي است در منظومه علم حصولي، به طوري که ذاتا مصون از اختلاف و تخلف از يک سو و منزه از آفت شک و افت ترديد از سوي ديگر است و به تعبير قرآن مجيد، «لاريب فيه» است، لذا حضرت رسول اکرم با دريافت آن هاتف غيبي، کمترين احتمال خلاف نمي داند تا به حضرت خديجه در ميان بگذارد و آن بانو وي را به پسر عموي خود ورقه بن نوفل بن اسد بن عبد العزي منتقل کند و از او در حل معضل اين رخداد ناآشنا کمک گرفته شود و پيامبر در اثر رهنمود حضوري ورقه مطمئن گردد! «ان هذا الا بهتان و افک» زيرا هاله ي وهم و تيره ي شک، در حريم امن وحي خدا راه ندارد. منشا ايهام، وسيله ترديد، مايه ابهام و پايه اضطراب، همگي شيطان است که هيچ اطلاعي از نزول وحي نبوي نداشته و با رجوم آسماني، مطرود و با شهاب هاي ثاقب، مرجوم شده بود، زيرا با رصد ويژه اي، الهام قرآني از نقطه آغازين شروع و به صدور مشرح نبوي (ع) رسيده و قلب مطهر آن حضرت را وحياني کرده است: «بالحق انزلناه و بالحق نزل» دوم: آغاز مبعث، با قرائت نام خالق که انسان را از علق آفريد و تعليم خداي اکرم به قلم و با آموزش انسان چيزي را که نمي دانست شروع شد: «اقرا باسم ربک الذي خلق * خلق الانسان من علق* اقرا و ربک الاکرم* الذي علم بالقلم* علم الانسان ما لم يعلم» اين براعت استهلال براي آن است که عنصر محوري بعثت، تعليم جامعه انساني به لحاظ انديشه و تزکيه نفوس آنها به جهت انگيزه است و با اين منظر، ديباي «لقد کرمنا بني آدم» بافته شد، زيرا خداي اکرم با اقراء و با تعليم، گوش و قلب را تغذيه نمود تا خروجي آن، مآنر بيان و آثار بنان باشد وچون محصول قلم، همان ميوه تعليم الهي است، همانند ساير مخلوقات خدا از حرمت ويژه برخوردار است و همان طوري که شمس و قمر مورد سوگند پروردگارند، قلم ومکتوبات صائب آن مورد قسم الهي است «ن و القلم و ما يسطرون» بنابراين کرامت جامعه بشري، محصول فراگيري قرائت هاي وحياني خداي اکرم است و آنچه در مدت عمر شريف حضرت رسول (ص) تجلي داشت، زمزمه کرامت و درس کريم پروري بود و است. 1- سوره بقره آيه 2 2- جوانر التفسير (ابن تيميه) ص 652 3- سوره اسراء آيه 105 4- سوره علق آيات 1-5 فرشتگان را که در آيه «بل عباد مکرمون* لا يسبقونه بالقول و هم بامره يعملون» مطرح شد، محصول علم اسماي حسناي آنها بدانيم مصيب خواهيم بود. سوم: آنچه در طليعه مبعث نازل شد، اعلام مطلب عام و مهم اعتنا به علم و احترام به قلم است، زيرا نه عنوان خلق، اختصاصي به انسان دارد:«الله خالق کل شيء» و ذکر انسان و آفرينش وي از علق، موجب تنگ شدن دايره خلقت فراگير نمي شود و نه عنوان تعليم انسان چيزي را که نمي دانست، مايه محدوديت منطقه وسيع تعليم به قلم است، بنابراين مي توان چنين استظهار نمود که در آغاز مبعث، به چند اصل جهاني و فراگير اشاره شد: يکي خلقت همگاني و ديگري تعليم گسترده و سومي قلم زني عام به طوري که قلم کاتبان وحي را به مصداق کامل و نيز قلم کاتبان اعمال جوانح وجوارح که «ان عليکم لحافظين* کراما کاتبين» را همانند قلم هاي رايج شامل مي شود،چون نه عنوان قلم، محصور در جنس خاص است و نه مکتوب آن، منحصر به تدوين مدارک اقتصادي است که در آيه «اذا تداينتم بدين الي اجل مسمي فاکتبوه» مطرح شد، چنانکه قلم سوء و رقم زني باطل، مختص به تحريف کنندگان وحي که در آيه «فويل للذين يکتبون الکتاب بايديهم ثم يقولون هذا من عندالله» ذکر شد نيست، بلکه شامل هرگونه قلم زني ناروا خواهد شد. غرض آنکه در آغاز بعثت رسول اکرم (ص) که قلمرو رسالت آن حضرت، تمام عصر و مصر و نسل تا روز قيامت است، به چند اصل جامع عيني وعلمي اشاره شد. 1- سوره اسراء آيه 70 2- سوره قلم، آيه 1 3- سوره انبيا، آيات 26 و27 4- سوره رعد، آيه 16 سوره زمر، آيه 62 5- سوره انفطار، آيات 10 و11 چهارم: ضرورت وحي و نبوت براي جهاتي است که به برخي از آنها اشاره مي شود. زندگي جامعه بشري خواه در محدوده محلي و خواه در قلمرو منطقه اي و خواه در حوزه بين المللي، نيازمند قوانين مصوب است و بدون آن، هرج و مرج ويرانگر است که قرآن مجيد درباره گروه مبتلاي به آن، چنين فرمود: «بل کذبوا بالحق لما جاءهم فهم في امر مريج» هر قانون علمي ومورد احترام انديشوران، داراي سه عنصر محوري است: اول، مواد روشن ومبسوط حقوقي؛ دوم، مباني علمي که حقوقدان، مواد حقوقي را از آن مباني تخريج مي کند؛ سوم، منابع متقن که مباني ياد شده، از آنها استنباط مي شود و با فقدان هر کدام از اين سه عنصر محوري، قانون قابل اجرا محقق نخواهد شد. آنچه مايه جرات قانونگذاري حقوق دانان مي شود اين است که آنان موارد نياز جامعه را از نزديک بررسي مي کنند و مباني حقوقي فراواني را مورد مطالعه قرار مي دهند- مانند عدالت، استقلال، آزادي، امنيت، رعايت امانت، تعهد و احترام متقابل و نظاير آن که مبناي بسياري از مواد حقوقي اند- آن گاه در صدد استخراج مواد حقوقي از مباني ياد شده بر مي آيند، در حالي که گرچه مفاهيم مباني ياد شده کاملا روشن است مثلا معناي عدل، وضع هر چيزي و هر شخصي در جاي خود است اما حقايق آن مباني، کاملا مجهول، مبهم و مستور است، زيرا نه جاي اشياي جهان به خوبي معلوم است و نه جاي اشخاص با دليل قاطع، معين مي باشد و با مجهول بودن حقيقت مبنا، تدوين مواد حقوقي معقول ومقبول، ممکن نيست لذا بايد مباني ياد شده، از منابع و حياني هماهنگ يا عقل برهاني استباط شود. 1- سوره بقره، آيه 282 2- سوره بقره، آيه 79 3- سوره ق، آيه 5 سّر نياز به منبع آسماني آن است که تنها خداوند از حقيقت عدل واقعي آگاه است، زيرا خالق اشياء و اشخاص، منزل هر شيء و منزلت هر شخص مانند زن، مرد، کودک، نوجوان، جوان، ميانسال وکهنسال را به خوبي مي داند و از کيفيت قرار دادن آنها در جاي مناسب خود با خبر است و با نازل نمودن کتاب و فرستادن مفسر و مبلغ و مجري به نام پيامبر (ص) حقيقت عدل را همانند حقيقت استقلال، آزادي و نظاير اينها تبيين مي نمايد و اين مطلب، نموداري از آثاره دفائن عقول است که از مهم ترين ره آورد پيامبران است. پنجم: همان طوري که انسان داراي بدن و روح است و اين دو در اثر پيوند اتحادي نه انضمامي و نه اعتباري، موجود واحدحقيقي به نام انسان را مي سازند، جهان نيز ظاهري دارد که در پرتو باطن، معنادارمي شود و توقع حق و تکليف متقابل، بين جهان و انسان به جا خواهد بود. آنچه از مبعث رسول اکرم (ص) همانند مبعث ابنياي ديگر برمي آيد اين است که جامعه بشري، سه وظيفه در برابر جهان دارد: 1- جهان بيني 2- جهان باني 3- جهان آرايي . بر پايه اصل اول، معرفت تجريدي مطرح مي شود و با برهان فلسفي و کلامي ثابت مي شود که جهان ممکن، محتاج به مبدا واجب و ازلي است؛ بر رواق اصل دوم، نگهباني جهان از خاک تا فلک و صيانت آن از آسيب تخريب وگزند آلودگي محيط زيست و مانند آن لازم است و بر ناق اصل سوم، آرايش زمين ومعمور نمودن آن و استخراج معادن آن و مرمت و تعمير ضايعات طبيعي لازم خواهد بود. قرآن حکيم، صدر و ساقه جهان را آيات آفاقي و انفسي مي داند و بشر را به نظر و سپس رويت علت پيدايش و پرورش آنها فرا مي خواند: «او لم ينظروا في ملکوت السماوات و الارض» و از طاغيان ويرانگر به زشتي ياد مي کند: «اذا دخلوا قريه افسدوها» و از همگان به ويژه فرهيختگان علمي و نخبگان علمي مي خواهد زمين را از آفت طغوي و افت استبداد وغده استعمار و زباله استثمار و زائده استحمار و سرطان استعباد آزاد سازند:«هو انشاکم من الارضا و استعمرکم فيها» روشن است که زمين با مهندسي عادلانه و معماري عاقلانه وکشاورزي آزادانه و اقتصاد برادرانه و برابرانه، بدون زالوهاي گذشته آباد مي شود که فرمان خدا به آن است. ششم: برنامه هاي رسمي پيامبران مخصوصا حضرت ختمي نبوت (ع) در بخش تعليم و تربيت غير از بخش هاي اجراي قانون، دفاع از آن و نوآوري هاي فني و مانند آن، چهار اصل مهم است: 1- تلاوت آيات الهي و ابلاغ متن آن به جامعه 2- تعليم، تفسير و تبيين آيات الهي و پاسخ به سوالات راجع به مطالب آيات تلاوت شده 3- تذکيه عقل نظر و تزکيه عقل عمل و پرورش انسان هاي مهذب که نه بيراهه بروند و نه راه کسي را ببندند. 4- تعليم معارف الهي- انساني که نه ابتدائا معلوم بشر است و نه فراگيري آن، بدون معلم آسماني ميسور اوست. اصول سه گانه ياد شده در بسياري از آيات قرآن کريم مشهود است و اما اصل چهارم را جمله «و يعلمکم ما لم تکونوا تعلمون» به عهده دارد يعني پيامبر اکرم (ص) چيزي را به شما ياد مي دهد. که هرگز از نزد خود توان فراگيري آن را بدون وحي نداريد. جريان جهان قبل از دنيا و نيز جهان بعد از آن، از مصاديق مهم آيه مزبور است؛ ليکن آشنايي با بسياري از حقايق جهان کنوني را فقط با راهنمايي جهان آفرين مي توان شناخت و همين مطلب سامي در کلام نوراني امير مومنان حضرت علي بن ابي طالب (ع) آمده است که آن حضرت در وصف پيامبر اکرم(ص) چنين فرمود: «و اشهد ان محمدا عبده و رسوله المجتبي من خلائقه والمعتام لشرح حقائقه و المختص بعقائل کراماته و المصطفي لکرائم رسالاته و الموضحه به اشراط الهدي و المجلو به غربيب العمي» - «اعتيام» يعني اختيار و انتخاب؛ مال خوب و نخبه را «عيمه» گويند- يعني خداوند، حضرت رسول (ص) را براي شرح حقايق خود انتخاب فرمود. 1- سوره اعراف آيه 185. 2- سوره نمل آيه 34. 3- سوره هود آيه 61. سوره بقره آيه 151. پس دين الهي وبعثت رسول گرامي و قرآن مجيد، عهده دار تبيين معارف ويژه در جهان بيني و جهان باني وجهان آرايي است که در ظل آن، عدل الهي و استقلال و آزادي و ساير فضايل انساني که هم اکنون خاورميانه و نيز بخشي از منطقه هاي خاوردور براي دسترسي به آنها قيام نموده اند تامين مي شود. مجددا مقدم برادران و خواهران انديشمند را گرامي داشته، از برگزارکنندگان محترم اين مسابقه بين المللي سپاسگذاري شده و توفيق همگان از خداوند مسئلت مي شود! جوادي آملي تير ماه1390 شما مي توانيد آخرين اخبارايران و جهان را در"واحداخبار و اطلاع رساني راسخون"مشاهده نماييد. وقف راسخون مسابقات بين المللي قرآن پيام جوادي آملی

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]

[مشاهده در: www.rasekhoon.net]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 93]