واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون : علیرغم تفاوتهای جامعه امروزی جمهوری آذربایجان با کشورهایی مانند تونس،مصر،یمن و... که هم اکنون خشم مردم،همچون آتش زیر خاکستر از آن سر برآورده است، سیاستهای ضد دینی باکو در طول دو دهه گذشته از یک طرف و تعمیق تدریجی آموزه های شیعی در بین بخشی از مردم جمهوری آذربایجان از طرف دیگر ،چنان وضعیتی را در این کشور فراهم آورده که تحولات اجتماعی و به دنبال آن دگرگونیهای سیاسی در آینده را چندان دور از ذهن نساخته است. به گزارش راسخون به نقل از مرکز اسناد، جمهوری آذربایجان با دارا بودن 97 درصد جمعیت مسلمان- که از این میزان بیش از 70 درصد دارای مذهب شیعه هستند- در همسایگی با مناطق آذری نشین شمال غرب ایران پایگاه مهمی برای مذهب شیعه محسوب میشد. با جدایی این سرزمین از خاک اصلی کشور ایران در دوران قاجار، در ابتدا مردم این مناطق تحت فشار سیاستهای ضد اسلامی و مسیحی روسیه تزاری بودند و بعد از فروپاشی شوروی و استقلال جمهوری آذربایجان آزار واذیت شیعیان و بویژه رهبر فقیدآنان حاج علی اکرام مبارز مسلمان و مجاهد اسلامگرایان قفقاز و جمهوری آذربایجان که سالها تحت شکنجه و اهانت توسط دولت آن کشور قرارداشت، بیشترشد[1] و تلاشهای بسیاری در جهت زدودن نمادهای مادی و معنوی اسلام از جمهوری آذربایجان و مردم آن صورت گرفت. با این حال احیای ارزشهای شیعی در این کشور به واقعیتی غیر قابل کتمان تبدیل شده است، که آخرین و روشن ترین مصداق آن مقاومت تقریبی سه ماهه دینداران، روحانیون،تشکلهای اسلامی به ویژه حزب اسلام این کشور در مقابل سیاست حجاب ستیزی جمهوری آذربایجان می باشد، که نوع برخورد دولتمردان جمهوری آذربایجان با این واقعیت سردرگمی و استیصال آنان را به وضوح نشان می دهد. سیاستهای ضددینی دولت جمهوری آذربایجان که به نوعی بازتاب سرخوردگیهای سیاستمداران آذری از جهان اسلام و امید بستن غیرواقعی به جهان سکولار غرب است، فشار زیادی بر مسلمانان بویژه شیعیان در این کشور وارد کرده که به طور حتم مردم مسلمان جمهوری آذربایجان با الهام از سایر کشورهای اسلامی مانند تونس، مصر، یمن و... بیش از پیش در مقابل سیاست اسلام ستیزی دولت باکو ایستادگی خواهند کرد و چنانچه این دولت در سیاستهای ضد دینی خود ،تحولات بنیادین ایجاد ننموده و برای حقوق دینداران این کشور احترام قائل نشود بایستی سرنوشتی مانند سرانجام بن علی رئیس جمهور دیکتاتور تونس و حسنی مبارک رئیس جمهور مخلوع مصر برای خود پیش بینی کند.[2] علیرغم تفاوتهای جامعه امروزی جمهوری آذربایجان با کشورهایی مانند تونس،مصر،یمن و... که هم اکنون خشم مردم،همچون آتش زیر خاکستر از آن سر برآورده است، سیاستهای ضد دینی باکو در طول دو دهه گذشته از یک طرف و تعمیق تدریجی آموزه های شیعی در بین بخشی از مردم جمهوری آذربایجان از طرف دیگر ،چنان وضعیتی را در این کشور فراهم آورده که تحول اجتماعی و به دنبال آن دگرگونیهای سیاسی در آینده را چندان دور از ذهن نساخته است. و با تحلیل واقعیت های جمهوری آذربایجان تاحدودی متغییر های تاثیرگذار دراین فرایند مشخص می شود: 1- نظام سیاسی غیر دینی وتوتالیتر در کشور که محدودیتهای زیادی برای آزادی های دینی جامعهایجاد میکند. 2- نحوه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال 2008 و انتخابات مختلف پارلمانی به ویژه انتخابات سال 2010 که در جریان این انتخابات اکثر قریب به اتفاق نامزدهای احزاب مخالف و تمامی نامزدهای گروه ها و تشکلهای اسلامگرا رد صلاحیت شدند و انتخابات فوق به صورت غیر رقابتی و پرابهام برگزار گردید. 3--در حال حاضر نزدیک دو دهه است که از اشغال قره باغ می گذرد و دولت باکو هیچ اقدام عملی برای آزاد سازی آن انجام نداده وامید مردم جمهوری آذربایجان به بازپس گیری قره باغ را بسیار کمرنگ نموده است. 4- اکثریت مردم جمهوری آذربایجان از شرایط نامناسب اقتصادی به ستوه آمده اند وبخشی از زنان کشورآذربایجان سخت از وضعیت خود نا خرسند هستند . 5-امروزه به استناد نظر سنجی های موجود،نارضایتی بخشهای مختلف جمهوری آذربایجان از صهیونیستها افزایش یافته است که این نارضایتی حتی به بدنه نیروهای نظامی و امنیتی باکو سرایت کرده است.،. 6-امروزه بخشهای قابل توجهی از مردم مسلمان جمهوری آذربایجان، پس از سالها استیلاء روسها و پس از آن، ادامه حیات در سایه تفکرات و فرهنگ برهنگی و ابتذال غرب از کمونیسم و لیبرالیسم روی گردان شده و خواهان زندگی تحت آموزه های دین اسلام می باشند. وجود یک الگوی پذیرفته شده خارجی به نام جامعه ترکیه که مروج لاییسم – کمالیسم از یک سو و اسلامگرایی میانهرو مبتنی بر آموزههای مذهب تسنن از سوی دیگر است. در این زمینه گفتنی است که اسلامگرایی و شیعهگری در ترکیه هیچگاه به هم پیوند نخوردهاند. شیعیان ترکیه (علویان) عمدتا" طرفدار لاییسم هستند و دین باوری آن ها بیشتر شکل و شمایل طریقتگرایی دارد. هرچند رویکردهای گشایش محور در دولت کنونی ترکیه باعث همگرایی شیعه و سنی در جامعه میشود، ولی تا تحقق این امر فاصله زیادی هست.[3] 7-ناخرسندی بسیاری از جوانان جمهوری آذربایجان از مخالفت دولت باکو با تاسیس حوزه علمیه در این کشور و ممنوعیت حجاب و دستگیریهای پس از آن. 8-منافع و عایدات رشد اقتصادی و تجاری جمهوری آذربایجان که از فروش نفت و سایر منابع حاصل می گردد صرفاً در خدمت اقلیت محدود این کشور است و اکثریت مردم جمهوری آذربایجان از نتایج رشد اقتصادی محروم هستند.[4] از تحلیل آنچه گفته شد و تطبیق آن با شرایط منطقه ای و بین المللی، می توان جمهوری آذربایجان را در ردیف کشورهای در آستانه تحول نگاه کرد که البته هم دولت جمهوری آذربایجان و هم رژیم صهیونیستی به عنوان شریک تجاری اول این جمهوری و قدرت صاحب نفوذ در ارکان حکومتی باکو ،به درستی متوجه این موضوع گردیده اند و برخورد شدید دولت جمهوری آذربایجان، تحت تاثیر صهیونیستها با حزب اسلام به عنوان نماد اسلام سیاسی در این کشور در همین راستا قابل ارزیابی است. غرض از طرح این نکته ،اشاره به یکی از متغیرهای تاثیر گذار در نوع و نتیجه تحولات اجتماعی سیاسی جمهوری آذربایجان می باشد و آن میزان و نوع فعالیت و استراتژی اسلامگرایان و نیز نحوه عمل دولت باکو و رژیم صهیونیستی می باشد، طبیعی است هر طرف سنجیده تر و با در نظر گرفتن جمیع جوانب عمل نماید،می تواند در تعجیل یا تاخیر وقوع تحولات و نیز کیفیت نتایج ناشی از آن موثرباشد. البته آنچه در شرایط کنونی مشهود است اینکه دولت باکو از سر استیصال ،اشتباهات دولتهایی مانند پهلوی در ایران،آتاتورک و بن علی در تونس را تکرار می کند و آن اشتباه ،قرار گرفتن در برابر اعتقادات دینی مردم و تشدید سیاست سرکوب اسلامگرایان می باشد که در حال حاضر مصادیق آن مانند ممنوعیت پخش اذان از شبکه های تلویزیونی ،ممنوعیت صدور اسناد هویتی با پوشش اسلامی،تلاش برای تخریب مساجد،ممنوعیت تاسیس حوزه های علمیه ،ممنوعیت وجود نمادهای دینی در ادارات و بالاخره ممنوعیت حجاب در مدارس متوسطه و تلاش برای تعمیم آن به دانشگاهها و دستگیری گسترده مدافعان حجاب قابل مشاهده می باشد. شما مي توانيد آخرين اخبارايران و جهان رادر"واحداخبارواطلاع رساني راسخون"مشاهده نماييد. 997
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 319]