واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون : اتحاد عربستان و اسراييل به تانگويي دونفره ميماند كه در نهايت خاورميانه را به آتش ميكشد و تبعات اين آتش دامن هردو را خواهد گرفت. به گزارش راسخون به نقل از فارس، چندين ماه از آغاز انقلابهاي مردمي در كشورهاي عربي مي گذرد و امواج سونامي اعتراضات حالا تمام كشورهاي عربي را تحت تاثير قرار داده است. آتش انقلاب همانند حريقي در انبار علوفه از كشوري به كشور ديگر سرايت مي كند و حكومت هاي سالخورده عربي حتي از محدود كردن آن هم عاجز ماندهاند. حسني مبارك و بن علي ديكتاتورهاي سرنگون شده مصر و تونس از طريق بركناري دولت و وعده اصلاحات اقتصادي، سياسي و اجتماعي در كوتاهترين مدت، عبدالله صالح با خريدن زمان و تلاش براي به حداقل رساندن خواسته هاي انقلابيون و قذافي از طريق به راه انداختن حمام خون هركدام به روشي تلاش كرده اند تا حداقل حاكميت نمادين خود را در كاخ حكومتي خود حفظ كنند كه تاكنون تمام اين راهكارها در عمل با شكست روبهرو شده است. شبح انقلاب كه حالا براي حكام عربي قيافهاي همچون ملك الموت را پيدا كرده، آماده است تا قرباني بعدي خود را شكار كند و براي رهايي از اين كابوس به طور حتم هركاري حتي همپيماني با دشمن سابق نيز مباح است. *پاييز پدرسالار عربستان نزديك به دو دهه است كه تبديل به رهبري بيرقيب بين كشورهاي عربي شده و از اين جايگاه در يك همپيماني استراتژيك نظامي و اقتصادي با آمريكا سوداي سيطره بر تمام خاورميانه را در سر دارد. سركوب صدام ديكتاتور سابق عراق از سوي نيروهاي ائتلاف در جنگ اول خليج فارس و همگرايي مصر به عنوان قطب فرهنگي و جمعيتي دنياي عرب با اسراييل در قالب پيمان "كمپ ديويد " عربستان را به تحقق اين رؤيا در آستانه قرن بيست و يكم بسيار نزديك كرد. در كنار اين بهبود روابط تهران و رياض احساس امنيت بيشتري را از سوي اين رقيب قدرتمند شيعه فراهم كرد. اما حالا در پايان اولين دهه از قرن بيست و يكم تمام اين روياها از هم پاشيده است. بحرين در تب و تاب انقلاب است و حوثيهاي يمن كه يك نبرد خونبار را در سال 2009 با نيروهاي سعودي تجربه كردهاند، كنترل مناطق شمالي اين كشور را در دست گرفتهاند و ناآراميهاي داخلي نيز با شيب فزايندهاي در حال افزايش است. وحشت سياستمداران اين كشور را فراگرفته است و همه به دنبال مقصر هستند. شايد بايد به دنبال مقصري فراتر از مرزهاي اين كشور بود. *دردسر دوستان قديمي سال 2001 به طور حتم در تقويم سعوديها سال نحسي است. حملات يازدهم سپتامبر ضربهاي شوكآور براي متحدان آمريكايي عربستان بود و تحقيقات بعدي FBI حكايت از دست داشتن 15 تبعه سعودي در عمليات ربودن هواپيماهاي آمريكايي داشت. رابطه عميق كاري و خويشاوندي كه "اسامه بن لادن " به عنوان سركرده القاعده و باني اصلي اين عمليات با آل سعود داشت، بر وخامت موضوع اضافه مي كرد. كار به جايي رسيد كه بندر بن سلطان سفير عربستان در آمريكا به طور آشكار گفت كه روابط عربستان و آمريكا با اولين باد فرو خواهد ريخت و روزنامه "نيويورك تايمز " در مقالهاي خواستار حذف بخش هاي مربوط به جهاد و مبارزه با كفار در بخش هاي تعليمات ديني كشورهاي عربي شد. عربستان در اولين قدم براي مقابله با چنين وضعيتي، پيگيري يك سياست ديپلماسي و رسانهاي فعال براي پوشاندن موضوع در افكار عمومي آمريكا از طريق پرداخت پول به رسانه هاي گروهي را در دستور كار قرار داد. گرچه اين كار تا حدودي توانست در انحراف افكار عمومي آمريكا موثر باشد، اما تلاش براي جلب نظر اين كشور به موضوعات ديگر، گام بعدي در دور كردن شك و ظن همكاري با القاعده از عربستان سعودي بود. *هلال خونآلود اما مصائب دوران پس از يازدهم سپتامبر تنها در تيره شدن روابط آمريكا و عربستان سعودي خلاصه نشد. حمله آمريكا به عراق و سرنگوني رژيم صدام و حركت شيعيان به سمت احقاق حقوق تاريخي خود بار ديگر هراس از ظهور ايران به عنوان قدرت برتر منطقه را در دل سعوديها زنده كرد. عربستان به احزاب شيعه عراقي به دليل رابطه قوي با ايران به عنوان اسب ترواي نظام جمهوري اسلامي براي نفوذ به عمق قلمرو خود مي نگريست و بازتاب اين نگراني خود را به سرعت در حمايت مالي و تسليحاتي از گروهاي سني معارض نشان داد. رياض در سال 2006 هريس الدهري رهبر انجمن انديشمندان مسلمان عراق كه رابطه نزديكي با گروه هاي شورشي تكفيري عراق داشت و همچنين حارث الضاري رهبر هيات المسلمين عراق كه گفته مي شود با گروههاي تروريستي در عراق پيوند نزديك دارد را به گرمي پذيرا شد. از سوي ديگر "نواف عبيد " مشاور امنيتي ملك عبدالله در يادداشتي كه در سال 2006 براي روزنامه واشنگتن پست نوشت به طور علني دولت آمريكا را به ورود مستقيم به داخل خاك عراق در صورت عقب نشيني ارتش آمريكا از اين كشور براي حمايت از برادران سني تهديد كرد. تسليحات بهكار رفته از سوي گروه هاي شورشي بعثي و تكفيري كه عليه مردم عراق بهكار گرفته ميشد، حيرت ناظران را برميانگيخت. طبق برخي از تخمين ها در اوج درگيري هاي داخلي در سال 2005 و 2006 در عراق روزانه بيش از يك تن مواد منفجره براي عمليات هاي انتحاري بهكار گرفته مي شد. استفاده از موشك هاي ليزري AT-14 و موشك هاي اس ايگلا عليه نيروهاي زرهي و هوايي آمريكا شكي باقي نگذاشت كه پشتيباني قدرتمندتري در قد و قواره يك كشور پشت سر نيروهاي سلفي عراقي حضور دارد. ماي يماني دختر زكي يماني وزير پيشين عربستان سعودي بر اين مطلب صحه مي گذارد كه عربستان پشت پرده همواره از اقدامات آمريكا از جمله تحريم ايران تا صلح اعراب و اسراييل براي مقابله با نفوذ ايران حمايت مي كند. *دوستان قديمي در محاق عربستان علاوه بر تكيه بر دوستان خود در حاشيه خليج فارس به شدت بر همكاري مصر در مخالفت با قدرت گيري ايران نيز حساب مي كرد. حسني مبارك در سالهاي گذشته روابط بسيار نزديكي با رژيم آل سعود داشت و دستگاه اطلاعاتي اين كشور به همراه همتاي سعودي خود نقش موثري در ارسال و پشتيباني تروريستهاي وهابي داشت. كنار اين مصر قدرتي مهم در ايجاد موازنه با قدرت رو به رشد ايران در حوزه فلسطين و لبنان محسوب مي شد. چه اينكه رژيم مبارك نقش اصلي را در تحت فشار قرار دادن گروه حماس به عنوان اصليترين گروه جهادي در غزه بهعهده داشت. عربستان همچنين مي توانست به همكاري مصر در موضوع لبنان و ايستادگي مقابل حزب الله لبنان و پرونده ترور رفيق حريري حساب كند. اما بهار انقلاب هاي منطقه اي دوستان حياتي عربستان را گرفتار كرد و از همه بدتر فضاي حياتي براي نفوذ استراتژيك ايران را تا آنسوي مديترانه فراهم كرد. شرايط براي عربستان به شدت كابوسگونه شده است و مصر بهخلاف رويه سي سال گذشته خود در مسير ارتباط با ايران قدم برميدارد و عربستان نيز با قدرت تلاش مي كند مصر را متوقف كند. بخشي از اين سرگشتگي را مي توان در سخنان سفير عربستان سعودي در مصر و تهديد ايران به تقابل نظامي مشاهده كرد. با اين حال به نظر مي رسد كمتر كسي در عربستان به اين مسئله باور داشته باشد كه مي توان مصر را از نزديكي به ايران منصرف كرد. شايد عربستان بايد به دنبال متحد جديدي باشد تا در نگراني هاي اين كشور درباره ايران و انقلاب هاي منطقه اي سهيم باشد. *دشمن دشمن من دوست من است علي القاعده عربستان و اسراييل نبايد دوستان خوبي براي يكديگر باشند. اين دو از لحاظ حقوقي دشمن يكديگر محسوب مي شوند و كوچكترين رابطه اي با يكديگر ندارند. عليرغم رابطه مناسب عربستان و آمريكا و تلاش براي تجهيز نظامي عربستان، اسراييل همواره با لابي قدرتمند خود در پي جلوگيري از تحويل بيشتر سلاح به اين كشور بوده است. زماني كه در اواخر دهه هشتاد ميلادي عربستان تلاش كرد تا از چين موشك هاي CSS-3 خريداري و آنها را در پايگاه نظامي "سلايل " مستقر كند اسراييل تهديد كرد كه اين پايگاه نظامي را بمباران مي كند. از سوي ديگر همچنان دو جزيره مهم و استراتژيك صنافير و تيران در نزديكي خليج عقبه در اختيار رژيم صهيونيستي است. از اين رو نزديكي اين دو رژيم چندان در ساختار روابط بين الملل عاقلانه به نظر نمي رسد اما تاريخ نشان داده است كه استثنا همواره مي تواند وجود داشته باشد و شرايط كنوني خاورميانه يكي از اين استثناها باشد. "افرا بن گيو " پژوهشگر بخش مطالعات خاورميانه و آفريقاي دانشگاه تل آويو در اين خصوص ميگويد: "براي همه دولت هاي خاورميانه بهجز سوريه، دلايلي براي ترسيدن از ايران وجود دارد ". از ديدگاه آنها قدرت گرفتن ايران و نيروهاي طرفدار اين كشور در عراق و لبنان مي تواند باعث تشديد مسائل ناشي از حضور شيعيان در كشورهاي عربي شود. *دستگاههاي اطلاعاتي پيشتاز رابطه بين رياض-تلآويو در طول شصت سال گذشته هر زمان اسراييل در خطر انزوا قرار گرفته است، اين موساد به عنوان دستگاه اطلاعاتي اين رژيم بوده است كه وظيفه برقراري روابط جديد را بهعهده داشته داشت. در سال هاي سخت پس از جنگ ششروزه 1967 نيز تلاش موساد برقراري رابطه اسراييل با كشورهايي همچون سريلانكا، موريتاني، مراكش، تايوان و . . . را موجب شد. فضاي كنوني خاورميانه شباهت عجيبي با روزهاي پس از جنگ هاي 1967 پيدا كرده است. حكومت مبارك به عنوان اصليترين سپر دفاعي اسراييل در جنوب از هم پاشيده است و از هماكنون آواي نزديكي به ايران و حتي تجديد نظر در پيمان كمپ ديويد را سر ميدهد. حماس به عنوان جنبشي كه هدف غايي آن نابودي اسراييل است، هرروز قدرتمندتر از قبل ميشود. سوريه تنها بازپسگيري جولان را به عنوان تقاص صلح به رسميت مي شناسد و حزب الله لبنان با ناوگاني از موشك هاي ميان و كوتاهبرد حتي عمق تلآويو را تهديد مي كند. تنها راه فراهم آوردن فضاي تنفس در چنين شرايطي يافتن متحدان جديد براي اسراييل است و اينجا است كه عربستان به عنوان كشوري كه مخالف سرسخت افزايش نفوذ ايران در منطقه است، اهميت خود را بازمييابد. *از ادهم تا مقرنبن عبدالله شايد اولين ارتباطات اسراييل و عربستان مربوط به ارتباط دستگاه اطلاعاتي آنها براي مقابله با طرحهاي جمال عبدالناصر در يمن جنوبي باشد. جالب اينجا است كه اين ارتباط از طريق ساواك و دستگاه اطلاعاتي ايران انجام مي شد. "ادهم " رئيس وقت استخبارات عربستان رابطه نزديكي با سپهبد نصيري داشت. وي هزينه لازم براي تجهيز امام بدرالدين در شمال يمن را فراهم مي كرد و ساواك نيز از طريق موساد سلاح هاي به غنيمت گرفته شده در جنگ هاي خود را در نبرد با اعراب در اختيار عربستان قرار مي داد. بعدها در جريان مذاكرات "اسلو " عربستان سعودي به عنوان يكي از طرف هاي ذينفع در مذاكرات پشت ميز مذاكره با اسراييل نشست و در دهه نود نيز "بندر بن سلطان " دبير فعلي شوراي امنيت ملي كشور وظيفه حفظ اين رابطه را بهعهده گرفت. اما تحولات خاورميانه در سال هاي اخير گويا اين رابطه را عميقتر كرده است. افشاي موافقت قبلي عربستان در ديدار مقامات دستگاه اطلاعاتي سعودي با مقامات موساد با حمله اسراييل به غزه و هچنين ملاقات مخفي "مقرنبن عبدالله " با مقامات اسراييلي را ميتوان نمونههايي از اين دست شمرد. گرچه به نظر مي رسد رابطه عربستان و اسراييل از همكاري هاي امنيتي فرا رفته است كما اينكه برخي از اخبار فعاليت 15 شركت صهيونيستي در رياض خبر ميدهند. * هدف: ايران سؤال اصلي در اين ميان اين است كه عربستان در همكاري با اسراييل تا كجا مي تواند پيش برود. به طور حتم اگر اسراييل موفق به صيد عربستان شود، بزرگترين جايزه خود را در تحولات منطقه بهدست خواهد آورد. گستره همكاري هاي بين عربستان و اسراييل مي تواند از همكاري هاي امنيتي تا حتي حمله نظامي به تاسيسات هسته اي ايران متنوع باشد. اسناد ويكي ليكس به خوبي اين واقعيت را نشان داد كه عربستانيها از هر تحرك نظامي عليه برنامه هسته اي ايران به شدت استقبال مي كنند. كما اينكه روزنامه "ديلي تلگراف " از تلاش اولمرت نخست وزير سابق اسراييل براي راضي كردن عربستان سعودي در خصوص بازكردن كريدور هوايي براي عبور جنگنده هاي اسراييلي خبر داد. تحريك قوميتهاي ايراني به خصوص اعراب ايراني از جمله زمينه هاي ديگر همكاري بين اسراييل و عربستان است. موساد نشان داده است كه در ايجاد فتنه و درگيري داخلي سابقه درخشاني دارد و حمايت مالي عربستان توان لجستيكي مناسبي را براي اجراي اين راهبرد فراهم مي كند. از طرف ديگر اهميت عربستان به عنوان بزرگترين صادركننده نفت و دربرگيرنده حرمين شريفين دست ايران را براي اقدام متناسب ميبندد. *بادهاي خشم عربستان را فراميگيرد جدا از تمام امتيازاتي كه مقامات عربستاني براي مقابله با توهم ايران هراسي به رژيم صهيونيستي خواهند داد، آل سعود هيچگاه نمي تواند از داغ ننگ چنين رابطهاي فرار كند. جامعه عربستان سعودي كه تاكنون با ديكتاتوري و استبداد اداره شده است، هماكنون در حال انفجار است. بهغير از شيعيان جوانان عربستاني هم سؤالهاي جدي از حكام سعودي دارند و به طور حتم همكاري با اسراييل و خنجر زدن از پشت به مسلمانان در راس اين سؤال قرار دارد. اتفاقي كه به زودي با وزيدن بادهاي خشم بر دشت هاي نجران، خواهد افتاد. در نهايت اينكه اتحاد عربستان و اسراييل به تانگويي دونفره ميماند كه در نهايت خاورميانه را به آتش ميكشد و تبعات اين آتش دامن هر دو كشور را خواهد گرفت. شما مي توانيد آخرين اخبارايران و جهان رادر"واحداخبارواطلاع رساني راسخون"مشاهده نماييد. 997
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 158]