تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):چه بسيار عزيزى كه، نادانى اش او را خوار ساخت.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1848451848




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

- امام خميني: «شيخ بهايي» براي ترويج تشيع مجاهده كرد


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

راسخون : امام خميني(ره) با انتقاد شديد از كساني كه امثال شيخ بهايي را «آخوند درباري» لقب داده‌اند، مي‌فرمايد: اين حرف‌ها نبوده در كار. آنها گذشت كردند، يك مجاهده نفسانى كرده‏اند براى اينكه مذهب را به‎وسيله سلاطين ترويج كنند. به گزارش  فارس، «محمدبن حسين‌بن عبدالصمد حارثى» معروف به شيخ بهايى در سال 953 هجرى در شهر بعلبك لبنان به دنيا آمد. نسبش به حارث همدانى، صحابى جليل‌القدر اميرالمؤمنين علي عليه‏ السلام مى‏رسد. در دوران كودكى، همراه پدر خود، كه از علماى بزرگ شيعه بود و نزد سلاطين نيز از موقعيت ممتازى برخوردار بود، به ايران سفر كرد. مقدارى از تحصيلات خود را فرا گرفته بود كه به اصفهان وارد شد و در آنجا نيز با جديت تمام به تحصيل علوم مختلف پرداخت و ظرف مدت كوتاهى مقبوليت عام يافت و از سوى شاه عباس صفوى نهايت احترام براى او رعايت مى‏شد تا اينكه شيخ بهايى منصب شيخ الاسلامى دولت صفويه را عهده‏دار شد و از امكانات اين دولت شيعى، نهايت استفاده را براى ترويج تشيع نمود.   * امثال شيخ بهايي به خاطر مصالح اسلام و تشيع با سلاطين وقت مرتبط بودند متاسفانه برخي از نويسندگان، نسبت‌هاي ناروايي به بزرگان اسلام مانند «خواجه نصيرالدين طوسي»، «شيخ بهايي» و «علامه مجلسي» مي‌دهند و ارتباط آنان با پادشاهان وقت را نادرست تحليل مي‌كنند. اما حقيقت اين است كه اين بزرگواران، به وسيله دربار حكومتي، مكتب تشيع را زنده كردند و مانع فساد بيشتر دستگاه‌هاي حكومتي وقت شدند.   امام خميني (ره) درباره كار ايشان و برخي ديگر از علماي اسلام كه با پادشاهان وقت خود مدارا مي‌كردند و حتي منصب هاي حكومتي اختيار كردند، مي فرمايد: «يك طايفه از علما، اينها گذشت كرده‏اند از يك مقاماتى و متصل شده‏اند به يك سلاطينى با اينكه مى‏ديدند كه مردم مخالفند لكن براى ترويج ديانت و ترويج تشيع اسلامى و ترويج مذهب حق اينها متصل شده‏اند به يك سلاطينى، و اين سلاطين را وادار كرده‏اند ـ خواهى نخواهى ـ براى ترويج مذهب، مذهب ديانت، مذهب تشيع. اينها آخوند دربارى نبودند. اين اشتباهى است كه بعضي نويسندگان ما مى‏كنند. سلاطينْ، اطرافيانِ آقايان بودند. الآن هم حجره شاه سلطان حسين در چهارباغ اصفهان، در مدرسه چهارباغ اصفهان، الآن هم حجره‏اش هست. اينها او را كشاندنش تو [ى‏] حجره نه اينكه او اينها را كشيده است دنبال خودش. اينها اغراض سياسى داشتند، اغراض دينى داشتند. نبايد يك كسى تا به گوشش خورد كه مثلًا مجلسى ـ‌رضوان الله عليه‌ـ محقق ثانى ـ‌رضوان الله عليه‌ـ نمى‏دانم شيخ بهايى ـ‌رضوان الله عليه‌ـ با اينها روابط داشتند و مى‏رفتند سراغ اينها همراهى شان مى‏كردند، خيال كنند كه اينها مانده بودند براى جاه و ـ عرض مى‏كنم ـ عزت، و احتياج داشتند به اينكه شاه سلطان حسين و شاه عباس به آنها عنايتى بكنند! اين حرفها نبوده در كار. آنها گذشت كردند؛ يك گذشت، يك مجاهده نفسانى كرده‏اند براى اينكه اين مذهب را به وسيله آنها، به دست آنها [ترويج كنند].... مردم آن عصر شايد اشكال به آنها داشتند از باب نفهمى، چنانچه حالا هم اگر كسى اشكال كند نمى‏داند قضيه را، نه [اينكه‏] غرض دارد، نمى‏داند قضيه را. زمان ائمه هم بودند. على بن يقطين هم از وزرا بود. در زمان ائمه هم بودند. خود حضرت امير را چرا نمى‏گوييم؟ بگوييم حضرت امير هم‏ هست؟ حضرت امير بيست و چند سال به واسطه مصالح عاليه اسلام در نماز اينها رفت ـ عرض بكنم كه ـ تبعيت از اينها كرد، براى اينكه يك مصلحتى بود كه فوق اين مسائل بود. ساير ائمه ـ‌عليهم السلام‌ـ هم گاهى مسالمت مى‏كردند.» (صحيفه امام، ج‏3، ص: 240 سخنراني امام در نجف: 10 آبان 1356)   * شيخ بهايي سفرهاي متعددي انجام مي‌داد شيخ بهايى (ره) حدود سي سال از عمر خود را در سفر گذراند و به شهرها و كشورهاى گوناگون سفر نمود، از جمله در سفرى به مشهد مقدس همراه شاه عباس، فاصله اصفهان تا مشهد رضوى را پياده طى نمود. شيخ در بيشتر سفرهايش با لباس گردشگران و مردم عادى سفر مى‏كرد و ناشناس بود. از بزرگان حلب و شام، شيخ بهايي را در لباس گردشگران ديده‏اند و هنگامى كه شيخ در جلسه‏اى لب به سخن گشوده از فضائلش، او را شناخته‏اند اما شيخ فورا آن شهر را ترك گفته كه نزد عموم شناخته نشود.   * شيخ بهايي جامع علوم و فنون مختلف بود يكى از خصايص شيخ بهايى، جامعيت او در علوم و فنون مختلف بود، عالمي بود كه در بسياري از علوم صاحب نظر و متخصص بود. وي در زمينه‏هاى گوناگون، تأليف و نوشته دارد. او عالمي بود كه در كارهاي سياسي، اجتماعي، عمراني و فرهنگي منشأ خدمات بزرگي شد. با وجود سفرهاى طولانى و منصب‏هاى اجرايى كه شيخ بهايي با استفاده از آنها به ترويج مكتب تشيع مبادرت مى‏ورزيد و كارهاى عمرانى فراوان مانند بناهاى به ياد ماندنى در شهرهاى مختلف از جمله مرقد اميرالمؤمنين عليه‏السلام، مسجد امام اصفهان و... ؛ شيخ بهايى هيچ گاه از امر مهم تأليف و تصنيف غافل نمانده به طورى كه در علوم مختلف تأليفاتى دارد كه رقم آنها به بيش از 80 عنوان مى‏رسد.   از تأليفات وى به مي‌توان به كتب زير اشاره كرد: مفتاح الفلاح في عمل اليوم و الليلة، العروة الوثقى در تفسير سوره حمد، اربعين كه به اعتقاد صاحب نظران از نظر علمى بهترين كتابى است كه تاكنون با عنوان چهل حديث تأليف شده است، مشرق الشمسين در تفسير آيات الأحكام‏، حدائق المقربين در شرح صحيفه سجاديه‏، جامع عباسى كتابى است فقهى تا پايان بحث حج‏، الاثني عشريات الخمس كه كتابى فقهى است و بحث‏هاى طهارت تا حج را ذكر كرده، الفوائد الصمدية در نحو، بحر الحساب كتابى مفصل در علم حساب، خلاصة الحساب كه تلخيص بحر الحساب و بهترين تأليف در علم حساب قديم است و بارها شرح شده و بر آن حاشيه نوشته‏اند و علاوه بر فارسى به زبان‏هاى ديگرى مانند زبان آلمانى نيز ترجمه شده است، كشكول كه اولين كتاب با نام كشكول از شيخ بهايي بوده و پس از او اين نام براى كتب بسيارى انتخاب شد، ديوان اشعار عربى و فارسى و كتب فراوان ديگر از اساتيد شيخ بهايى اطلاع چندانى در دست نيست جز آنكه او شاگرد پدر خويش حسين بن عبد الصمد، ملا عبدالله مدرس يزدي، ملا علي مذهب و حكيم الدين محمد بوده و از پدرش اجازه روايت دارد. استاد ديگر وي به احتمال فراوان (نزد نگارنده) فقيه نامي شيعه شهيد ثانى مي باشد.‏   اما شاگردان شيخ به ده‏ها نفر مى‏رسد كه در بين آنان علماي والا مقام و بزرگ شيعه ديده مى‏شود از جمله: فيلسوف بزرگ اسلامي صدرالمتالهين شيرازي نويسنده «الحكمة المتعاليه في الاسفار العقلية الاربعة»، ملا محسن فيض كاشانى و علامه محمد تقى مجلسى (معروف به مجلسى اول).   * نكته‌هاي بسيار خوبي از شيخ بهايي به يادگار مانده است از اين عالم وارسته، مطالب بسيار خوبي در زمينه‌هاي گوناگون به يادگار مانده است كه مي‌توان آنها را در كتب شيخ از جمله كشكول، پيدا كرد. براي نمونه؛ در يكى از كتاب‏هاى خود، غيبت را به صاعقه تشبيه مى‏كند كه حسنات را در يك چشم به هم زدن نابود مى‏كند سپس مى‏گويد: كسى كه غيبت مردم مى‏كند، مانند كسى است كه منجنيقى نصب كرده و با آن حسنات خود را نشانه‏گيرى كرده و شرق و غرب آن را مى‏كوبد (كشكول ج 2 ص 295)   علامه طباطبايي در تفسير الميزان ـ ذيل آيه «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ ...» (بدانيد زندگى دنيا، تنها بازى و سرگرمى و تجمّل پرستى و فخرفروشى در ميان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است‏...) ( حديد/20 ) ـ از شيخ بهايي نقل مي‌كند كه گفته است: اين پنج خصلتى كه در آيه شريفه ذكر شده، از نظر سنين عمر آدمى و مراحل حياتش مترتب بر يكديگرند، چون تا كودك است حريص در لعب و بازى است، و همين كه به حد بلوغ مى‏رسد و استخوان ‏بنديش محكم مى‏شود علاقه‏مند به لهو و سرگرمى‏ها مى‏شود، و پس از آنكه بلوغش به حد نهايت رسيد، به آرايش خود و زندگيش مى‏پردازد و همواره به فكر اين است كه لباس فاخرى تهيه كند، مركب جالب توجهى سوار شود، منزل زيبايى بسازد، و همواره به زيبايى و آرايش خود بپردازد، و بعد از اين سنين به حد كهولت مى‏‌رسد آن وقت است كه بيشتر به فكر تفاخر به حسب و نسب مى‏افتد، و چون سالخورده شد همه كوشش و تلاشش در بيشتر كردن مال و اولاد صرف مى‏شود. (الميزان في تفسير القرآن، ج‏19، ص 164؛ ترجمه الميزان، ج‏19، ص 289)   شيخ بهايي درباره حديث پيامبر اكرم (ص) كه فرمود: «حب الوطن من الايمان» (دوست داشتن وطن از ايمان است) تفسير بسيار نغزي ارائه كرده و سروده است:   اين وطن مصر و عراق و شام نيست / اين وطن شهري است كو را نام نيست زانكه از دنياست اين اوطان تمام / مدح دنيا كي كند خير الانام اي خوش آن كو يابد از توفيق بهر / كآورد رو سوي آن بي نام شهر تو در اين اوطان غريبي اي پسر / خو به غربت كرده اي، خاكت به سر آنقدر در شهر تن، ماندي اسير / كان وطن يكباره رفتت از ضمير رو بتاب از جسم و جان را شاد كن / موطن اصلي خود را ياد كن زين جهان تا آن جهان بسيار نيست / در ميان جز يك نفس در كار نيست تا به چندان شاهباز پر فتوح / باز ماني دور از اقليم روح   * رفتار و عملكرد شيخ بهايي حساب‌شده بود رفتار و منش شيخ بهايي بسيار حساب شده بود و گاهي همين رفتارهايش درس بزرگي براي مردم قلمداد مي‌شد. به عنوان نمونه داستان مشهورى از ايشان نقل شده كه بنا بود در برابر خدمات بزرگ علمى و عمرانى، از طرف شاه عباس صفوي، جوايزى در خور شأن او داده شود. شيخ بهايي جايزه خود را چنين مصالحه كرد كه بر مركب مخصوص شاه بنشيند و شاه در ركاب او پياده حركت كند و چند كوچه و خيابان را در مقابل چشمان مردم طى كنند. در حقيقت او مى‏خواست به مردم ثابت كند كه نظام ارزشى بر محور علم و دانش مى‏‌شود نه تخت و سلطنت و مقام و قدرت ظاهري. مى‏گويند كه با اين حركت، اشتياق جوانان و دانش طلبان به مدارس، بسيار بيش از قبل شد. (پيام امام اميرالمؤمنين عليه‏السلام، ج‏2، ص 264) در مقدمه كتاب ارزشمند «قبسات» مطلبي از رفتار و گفتار شيخ بهايي و ميرداماد نسبت به يكديگر نقل شده است كه مي تواند درس بزرگي به همه انديشمندان و فرهيختگان معاصر باشد. به تعبير بهتر اين گونه رفتارها از آموزه هاي اخلاقي محسوب مي گردد و شايسته است همه انديشوران، خود را به چنين حالاتي متصف كنند.   در آن مقدمه آمده است: «روزى شاه عبّاس براى تفرّج سوار بود و اين دو عالم ربّانى (شيخ بهايي و ميرداماد) نيز كه تقرّب تمام داشته‏اند حاضر ركاب بوده‏اند، شاه محض امتحان صدق و صفاى باطن ايشان، نزد ميرداماد كه به جهت بزرگى جثّه‏اش عقب‏تر مى‏آمد و آثار خستگى در بشره‏اش ظاهر بود آمد و گفت اين شيخ (بهائى) اصلا وظيفه تمكين و وقار را رعايت نكرده و جلوتر مى‏رود و اسب بازى‏ مى‏كند برخلاف جناب شما كه با كمال تمكين و وقار هستيد. ميرداماد گفت مطلب نه چنين است بلكه اسب شيخ از كثرت فرح و انبساطى كه از حامل بودن وجود محترمى مانند شيخ (بهايي) را دارد رقص و وجد مى‏كند و نمى‏تواند آرام بگيرد كه عالم معظّمى مثل شيخ (بهايي) بر وى سوار شده است. پس شاه پنهانى پيش شيخ رفته و گفت كه مير(داماد)، از كثرت فربهى و بزرگى جثّه اسب را هم خسته كرده و به زحمت انداخته بطورى كه تاب حركت ندارد شيخ گفت مطلب نه چنين است بلكه آن خستگى كه در اسب مير، مشاهده مى‏شود فقط در اثر عجز و ناتوانى از باربردارى علمى است كه كوههاى بزرگ از تحمّل آن عاجز هستند. سلطان در دم پياده شد و در ميان آن همه جماعت حاضرين ركاب، محض شكرانه آن نعمت بزرگ صفاى باطن و پاكدلى علماى عصر او، بروى خاك افتاده و سجده شكر بجا آورد.» (القبسات، مقدمه، ص: 66)   * مكتب، بينش و روش «شيخ بهايي» روشن‌‌گر برخي از ابهامات مطالب عرفاست استاد شهيد مطهري در يكي از كتب خود، براي شناساندن مراد و مفهوم واقعي اشعار عرفا از شخصيت شيخ بهايي كمك مي‌گيرد و اثبات مي‌كند كه اشعاري كه عارفان اسلامي سروده‌اند اگر چه ظاهري مناسب نداشته باشد اما داراي مضامين بلند عرفاني و توحيدي بوده و نبايد آنها را حمل بر ظاهرِ نادرست آن كرد. ايشان در كتاب «عرفان حافظ» مي‌نويسد: «ما مى‏بينيم افرادى در اين زمينه‏ها شعر گفته‏اند كه درباره هر كه بشود احتمال (خلاف) داد، درباره آنها ديگر نمى‏شود احتمال اين حرف‌ها را داد. (كه مثلا از بت، بت ظاهري و از مي، شراب نجس و حرام را قصد كرده باشند بلكه مرادشان مطالب بلند و بالاي ديگري است) مثلًا شيخ بهايى، فقيه عصر و شيخ‌الاسلام زمان خودش، از اين حرف‌هاى رندى به اصطلاح، آن قدرى‏ كه در كلمات حافظ آمده در كلمات او هم آمده، مثل اين شعرهاى معروفش كه مى‏گويد:   دين و دل به يك ديدن باختيم و خرسنديم / در قمار عشق ‏اى دل كى بود پشيمانى‏؟ سجده بر بتى دارم، راه مسجدم منما / كافر ره عشقم، من كجا مسلمانى‏؟ ما ز دوست غير از دوست مقصدى نمى‏خواهيم/ حور و جنت ‏اى زاهد بر تو باد ارزانى زاهدى به ميخانه سرخرو ز مى ‏ديدم / گفتمش مبارك باد ارمنى مسلمانى‏ خانه دل ما را از كرم عمارت كن/ پيش از آنكه اين خانه رو نهد به ويرانى»‏ (مجموعه ‏آثار استاد شهيدمطهرى، ج‏23، ص: 360 ) مكتب، روش و بينش بزرگاني چون شيخ بهايي (ره)، علامه طباطبايي (ره) و امام خميني (ره) به گونه اي بود كه نمونه هايي مثل اين اشعار ـ كه اين بزرگواران نيز سروده‌اند ـ در پرتو آن بينش و روش، تفسير مي شود و از همين جا معلوم مي گردد كه امثال حافظ شيرازي و ديگر عارفان نامي، مراد ديگري از اشعار ـ به ظاهر نادرست ـ خود داشته‌اند و هيچگاه مرادشان در اشعار عرفاني و غزليات خود، معشوق ظاهري، مي و شراب حرام، رخ و خال معشوقه زميني و .... نبوده است. (براي مطالعه مقصود واقعي عرفا از عبارات مي و شراب و شاهد و خال و لب و بت و....، مي توانيد به اوخر گلشن راز شبستري مراجعه كنيد)   به عبارت ديگر، استاد مطهري (ره) به كساني كه ظاهرِ گفتار و اشعار عرفا را گرفته و بر سر عرفان مي زنند و با اين شيوه، مي خواهند آنان را لاابالي و غير مقيد به ظواهر شرع معرفي كنند گوشزد مي كند كه امثال شيخ بهايي ها، حاج ملا هادي سبزواري ها و علامه طباطبايي ها نيز چنين اشعاري دارند و با توجه به بينش و عملكرد اين بزرگواران در طول دوران زندگاني خود، متوجه مي شويم كه مراد آنان از اين اشعار و عبارات، مطالب دقيق تر، ظريف تر و بلند تري مي باشد و لذا نبايد ظواهر اين گفتارها و اشعار، رهزن و حجاب فهم محقق و پژوهشگر شود.   * شيخ بهايي از وفات خود آگاه شده بود شيخ بهايي بعد از عمري خدمت به اسلام و تشيع در سال 1030 هجرى قمري دعوت حق را لبيك گفت و به ديار جاويد شتافت.   استاد شهيد مرتضي مطهري درباره وفات ايشان مي‌گويد: «مجلسىِ اول (پدر مرحوم مجلسى معروف) كه او هم مرد بسيار جليل‏القدر و عالم و متقى فوق‏العاده‏اى بوده و از شاگردان شيخ بهايى است نقل مى‏كند كه شش ماه قبل از وفات شيخ بهايى، روزى ما در خدمت ايشان به زيارت اهل قبور در تخت فولاد اصفهان ـ كه قبر بابا ركن‏الدين در آن جا بوده و شايد هنوز هم باشد ـ رفتيم. يك وقت ديدم ايشان رو كرد به ما و گفت: شما چيزى نشنيديد؟ گفتم: نه. ديگر سكوت كرد و حرفى نزد، راه افتاد و آمد. از آن روز ما ديديم حال شيخ تغيير كرده، بيشتر به خود پرداخته، حال توبه و انابه پيدا كرده و يك حال ديگرى غير از حال سابق دارد.   همه ما شاگردها حدس زديم هرچه بود، آن روز اتفاق افتاد. ايشان مى‏گويد من از ساير شاگردها جسورتر بودم، قرار شد من از ايشان بپرسم كه منشأ اين تغيير حالت شما چيست؟ رفتم از ايشان پرسيدم، ايشان گفت: من آن روز، وقتى از كنار قبر عبور مى‏كرديم اين صدا را از قبر شنيدم كه «شيخ در فكر خود باش، مرگت نزديك است، چرا به خودت نمى‏پردازى؟» و شش ماه بعد مُرد (وفات كرد).» (مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى، ج‏26، ص: 517)   بدن مطهرش را از اصفهان به مشهد مقدس انتقال داده، نمازش را شاگرد بزرگوارش علامه محمد تقي مجلسى اول، اقامه كرد و در آن نماز، نزديك به 50هزار نفر شركت داشتند و وي را در جوار عالم آل‌محمد حضرت امام رضا عليه‏السلام به خاك سپردند.   997





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 222]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن