تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836294977
- بنيادي براي انتشار دانشنامه 40 جلدي جهان اسلام
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون: انتشار دايرةالمعارفها كه پس از رنسانس علمي در غرب آغاز شد، در ابتدا منبعي قابل اتكا براي معرفي علوم توليد شده در كشورها و پس از مدتي به معرفي فرهنگها، تمدنها، تاريخ بشر و علم در معناي تخصصي آن تبديل شد. در ايران اما به دليل وجود سلسله پادشاهي قاجار در زمان انتشار نخستين دايرةالمعارفها، كه هم و غمي جز حفظ تاج و تخت نداشتند، مسايل فرهنگي در رده آخر تصميمات قرار داشت و تلاش براي نگارش كتابهاي مرجع، دهها سال بعد از غرب و حتي كشورهاي اسلامي چون تركيه، مصر و لبنان آغاز شد. در حال حاضر نيز چندين مؤسسه، مركز و بنياد در كشور در اين مسير مهم گام برميدارند و آثار شاخصي نيز به جهان علمي ارايه داده شده است. انتشار خبر آمادهسازي جلد پانزدهم دانشنامه جهان اسلام، به وسيله بنياد دايرةالمعارف اسلامي، بهانهاي شد تا نزد حجتالاسلاموالمسلمين حسن طارميراد، معاون علمي بنياد دايرةالمعارف اسلامي رفته و اطلاعاتي راجع به اين موضوع و همچنين فعاليتهاي اين بنياد كسب كنم. از ميدان فلسطين به سمت بلوار كشاورز، تنها چند قدم كه طي شود؛ ساختمان بنياد پيداست. گوشه اين ساختمان، كتابخانهاي واقع شده است كه حجم عمدهاي از كتابهاي آن توليد اين بنياد هستند. از پنجرهها كه داخل را مينگري ميزها و صندليهايي هستند كه چند محقق و پژوهشگر را ميزباني ميكنند. ديدار با حجتالاسلام طارميراد در اتاق كار وي در بنياد صورت گرفت، ميان انبوهي از كتابها و اوراق و مقالات كه بسياري از آنها به زباني غير از زبان پارسي نوشته شدهاند. استقبال گرم از خبرنگار فارس توسط اين پژوهشگر آغازگر گفتوگو درباره موضوع مهمي است كه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي بر اهميت آن افزوده شد. * سرعت ايران براي رسيدن به جمع دايرةالمعارفنويسها حجتالاسلام طارميراد در ابتداي سخنان خود با بيان اينكه بنياد دايرةالمعارف اسلامي در سال 1362 و با نظر مستقيم آيتالله خامنهاي تأسيس شد، تاريخچهاي از انتشار كتابهاي مرجع در جهان ارايه ميدهد و ميگويد: «در حوزه مطالعات اسلامي و به طور كلي در حوزه مرجعنويسي و دايرةالمعارفنويسي، ايران جزو كشورهاي پيشگام نبود، اما دايرةالمعارفنويسي در جهان غرب، نزديك به 3 قرن سابقه دارد. نخستين دايرةالمعارف در سال 1750 ميلادي در فرانسه به وسيله «ولتر» و «دالامبر» منتشر شد. البته قبل از آن تجربههايي وجود داشت اما دايرةالمعارف به شكل نظام الفبايي فعلي، از آن زمان يعني حدود 260 سال قبل تدوين شد.» هدف نخست در انتشار دايرةالمعارفها معرفي و شرح كل معارف و علوم و در كل عام بود. در آن دوران هفت علم معروف عالم را در دايرةالمعارف منتشر ميكردند. تا اينكه تجربه دايرةالمعارفنويسي در كشورهاي ديگري هم اتفاق افتاد. مثلاً در خارج از جهان اروپايي در لبنان يك اديب مسيحي به نام «پطروس بستاني» در قرن نوزدهم، اين كار را انجام داد. لغت دايرةالمعارف نيز از ابتكارات او بود كه در مقابل واژه «Encyclopedia» كه واژهاي لاتين است، ابداع كرد. اما در حال حاضر در جهان عرب از واژه «موسوعه» و در ايران هم بيشتر از «دانشنامه» به جاي نامهاي «Encyclopedia» و «دايرةالمعارف» استفاده ميكنند. و نبايد فراموش كرد كه ايران، البته از زمانهاي گذشته، دانشنامههايي با نامهاي «ابن سينا»، «علايي» و «شاهي» منتشر شده بود كه البته به شكل دايرةالمعارفهاي امروزي نبودند. حجتالاسلام طارميراد به اقدام برخي از كشورهاي جهان سوم در انتشار دايرةالمعارفها پس از مدت كوتاهي از چاپ اين نوع كتابها در اروپا، اشاره ميكند و ميگويد: «در هند كه ارتباطات بسياري با انگلستان داشت، يك دايرةالمعارف انگليسي و در افغانستان هم دايرةالمعارف «آريانا» منتشر شد. در كشورهاي بلوك شرق و جمهوريهاي اتحاد جماهير شوروي سابق مثل ازبكستان و تاجيكستان به خاطر سياستهاي شوروي ـ كه مايل بود هر يك از كشورهاي تحت سيطرهاش دايرةالمعارف داشته باشند ـ به تدوين دايرةالمعارف روي آوردند. و اين در حالي است كه در آن زمان ايران وارد حوزه و عرصه نگارش و تدوين دايرةالمعارف نشده بود.» در كشورمان تنها دستاورد در اين حوزه، دايرةالمعارفي به نام «مصاحب» بود كه مرحوم دكتر «مصاحب» سرويراستاري آن را به عهده داشت. يك جلد اين دايرةالمعارف زير نظر اين استاد رياضي چاپ شد. وي در چاپ جلد دوم كه در سال 55 منتشر شد، كنارهگيري كرد و جلد سوم هم حدود 15 سال پيش به صورت مشترك توسط انتشارات «فرانكلين» و انتشارات «اميركبير» چاپ و منتشر شد. البته بخشي از دايرةالمعارف «مصاحب» ترجمه است. مؤسسهاي وابسته به دانشكده «كلمبيا» دايرةالمعارفي به نام «Columbia walking desk» منتشر كرده بود. اين دايرةالمعارف را انتشارات «فرانكلين» در ايران و مصر همزمان با افزودههاي منطقهاي ترجمه كردهاند كه در ايران مرحوم «مصاحب» مديريت كرد. در مصر هم يك گروه ترجمه اين دايرةالمعارف را انجام دادند كه بعد از مصاحب منتشر و با نام «الموسوعة المسيرة» چاپ شد. * براي معرفي سطح علمي خود، دايرةالمعارف چاپ كنيد «دايرةالمعارف، يكي از شاخصهاي سطح علمي و فرهنگي هر كشور است.» طارميراد اين را ميگويد و اينگونه ادامه ميدهد: «چون اين كتاب مرجع، معرف مجموعه داشتههاي كشور منتشر كننده آن است. تمدن، فرهنگ، علوم، انسانها و تمام موضوعهاي هر كشوري در دايرةالمعارفها معرفي ميشود.» بايد به اين موضوع توجه كرد كه كشورها در ابتداي قرن بيستم، دايرةالمعارفهاي گسترده را با موضوع و محور معارف و علومي كه به موضوع خاص ميپردازند، را نوشتند. طارميراد در اين باره ميگويد: «دايرةالمعارف پيشين مانند «بريتانيكا»، «امريكانا» و «لاروس» كه كشورهاي بزرگ تمدني جديد آنها را نوشتند، عام بودند؛ ولي از ابتداي قرن بيستم، دايرةالمعارفنويسي تخصصي در موضوعات خاص باب شد. در آن هنگام مجموعه كساني كه در جهان غربي يعني اروپا و آمريكا كه راجع به اسلام مطالعه ميكردند، گفتند ما به مخاطبان خود كه انگليسيزبان يا فرانسهزبان هستند، چگونه اسلام را معرفي كنيم؟ پس تصميم گرفتند كه مؤسسهاي را بنا بگذارند در شهر لايدن به نام مؤسسه «بريل» و دايرةالمعارف اسلام را به زبانهاي انگليسي، فرانسه و آلماني به نام «encyclopedia of islam» منتشر كردند.» انتشار اين دايرةالمعارف حدود 30 سال به طول انجاميد و قبل از آغاز جنگ جهاني دوم منتشر شد. اين دايرةالمعارف در 10 جلد به معرفي اسلام ميپرداخت. پس از مدتي در تركيه ترجمه شد. ترجمه عربي آن در مصر نيمهكاره ماند. پاكستان آن را به زبان اردو ترجمه و با افزودههايي كه در آن گنجاند، منتشر كرد. در ايران هم، زمان پهلوي اول در سال 1314مرحوم «تقيزاده» پيشنهاد داد كه اين دايرةالمعارف را ترجمه كنند. جلساتي براي اين كار برگزار شد؛ ولي نيمهكاره ماند تا اينكه در سال 1352 طرح ترجمه دايرةالمعارف را از نو مطرح كردند كه با مديريت «احسان يارشاطر» ترجمه آن آغاز و از سال 55 به صورت جزوه جزوه، چاپ شد كه در مجموع در قالب 11 جزوه به نام «دانشنامه ايران و اسلام» چاپ شد. * با پيروزي انقلاب اسلامي انتشار دايرةالمعارف هويتي تازه پيدا كرد طارميراد درباره سرنوشت اقدامها براي ترجمه و انتشار دايرةالمعارف «لايدن» ميگويد: «انقلاب كه پيروز شد، ادامه انتشار اين دانشنامه مانند بسياري از فعاليتها به طور طبيعي متوقف شد، تا تكليف طرح روشن شود. مؤسسهاي كه مسئوليت انجام اين مهم را به عهده داشت، جزو پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي بود. آنها چون ميخواستند ترجمه كنند، نظرشان اين بود كه كار را خودشان ادامه دهند، كه تقريباً ادامه پيدا نكرد.» معاون علمي بنياد دايرةالمعارف اسلامي در ادامه سخن خود ميگويد: بعد از انقلاب، انتظار طبيعي اين بود كه هر كس به زعم خودش براي ايجاد تحول گامي بردارد و فرهنگ و معارف اسلامي را منتقل كند. يكي از خلأها درباره دايرةالمعارفي بود كه معرف مجموعه تاريخ و فرهنگ و تمدن اسلامي در ايران باشد . به همين كساني بودند كه ميخواستند مركزي براي انتشار دايرةالمعارف تأسيس كنند. چند طرح بود. مانند طرح آقاي «سيد محمد كاظم بجنوردي» كه الآن «دايرةالمعارف بزرگ اسلامي» را در ميآورد. مؤسسه ديگري تصميم گرفت تا دايرةالمعارفي با موضوع شيعه منتشر كند، كه آقايان «خاني» و «خرمشاهي» در آن فعاليت ميكنند، آقاي خامنهاي هم در سالهاي آغازين دهه 60 اين خلأ را احساس كرده بودند. عدهاي از اصحاب علم و قلم را به پيشنهاد آقاي «ميرسليم» مانند آقايان «گرجي»، «محقق»، «شهيدي»، «حدادعادل»، «سروش» و «پورجوادي» را دعوت كرده بودند و خواسته بودند كه يك تشكيلاتي را راهاندازي كنند. آن زمان به طور دقيق نميدانستند كه چه نسخهاي را بنويسند. آيا ميخواهند تأليف يا ترجمه كنند يا همان دايرةالمعارف «اسلام لايدن» را ترجمه كنند. بنياد دايرةالمعارف اسلامي، به طور مشخص اولين محصولش را در قالب جزوهاي 160 صفحهاي در سال 1367 منتشر كرد. در بخشهايي كه در ايران محقق نبود، مانند شناخت كشورهاي ديگر و شخصيتهاي غيرايراني، متنهاي اصلي ترجمه شدند و در حقيقت اين جزوه در قالب تأليف و ترجمه انتشار يافت و اسم آن را «دانشنامه جهان اسلام» گذاشتند. چون در فكرشان بود كه بخشهايي از «دايرةالمعارف جهان اسلام» را ترجمه كنند و از آن اسم هم گرتهبرداري كردند و جزوه «دانشنامه جهان اسلام» با حدود 40 درصد ترجمه و 60 درصد تأليف منتشر شد. طارمي در تصريح اين بخش ميگويد: تجربه نشان داد كه نميشود با ترجمه همه اهداف و حقايق را گفت. بالاخره محققان غربي از منظر خودشان مينويسند و نگاهشان، نگاه شرقشناسي خودشان است. در نتيجه به تدريج فضا براي تربيت نيروهاي جوانتر باز شد و از سال 70و نيروهاي دانشگاهي در مقاطع فوقليسانس و دكتري جذب بنياد دايرةالمعارف اسلامي شدند و به تدريج اين بنياد به يك مؤسسه علمي تبديل شد. بنياد دايرةالمعارف اسلامي در حال حاضر بيش از صد عضو هيئت علمي دارد كه بيشتر آنها تمام وقت و برخي پارهوقت هستند و در حوزههاي مختلف موضوعي از «فقه»، «كلام»، «فلسفه» و «عرفان» تا «ادبيات» و «تاريخ»، «هنر» و «اجتماعي» و «جغرافيا» و علوم ديگر كار ميكنند. اعضاي هيئت علمي مطابق تخصصهاي خودشان از منابع، گزينش عناوين انجام داده و منابع جمع شده است و بر اساس آن 17هزار عنوان نوشته خواهد شد. هم اكنون نيز نزديك به 3هزار عنوان آن نوشته شده و به زير چاپ رفته است. * هر سال 2 جلد از دانشنامه جهان اسلام منتشر ميشود طارميراد در اين باره ميگويد: نزديك به 3 هزار عنوان از عناوين گزينش شده در 14جلد از «دانشنامه جهان اسلام» منتشر شده است. پيش از اين قصد داشتيم تا در مجموعهاي 40 جلدي اين دايرةالمعارف منتشر شود كه با حجم موجود، پيشبيني ميشود در حدود 50 جلد انتشار يابد. آيا اقدامي براي سرعت بخشيدن به انتشار مجموعههاي ديگر شده است؟ طارميراد با شنيدن اين پرسش بدون معطلي پاسخ ميدهد: سعي شده كه زمان را با تقويت نيروهاي بيشتر كم كنيم. در حال حاضر با سرعتي كه داريم، موفق شديم كه به سالي يكهزار صفحه توليد دست يابيم كه بيش از يك جلد است؛ ولي اميدوار هستيم كه با تدابير ويژه مديريتي، هر سال 2 جلد و بيشتر از آن را توليد كنيم. از آنجا كه انتشار دايرةالمعارفها يك فعاليت تحقيقي است، بنياد دايرةالمعارف اسلامي، ناگزير از راهاندازي يك مركز تحقيقي بود. به همين دليل كتابخانهاي بزرگ را احداث كرد. حجم فيزيكي كتابهاي آن در حال حاضر حدود 170 هزار جلد كتاب است. از اين تعداد جلد كتاب، حدود 40هزار جلد به زبان انگليسي، حدود 60 هزار جلد به زبان فارسي عربي است و باقي آنها به زبان فارسي است. معاون علمي بنياد دايرةالمعارف اسلامي در اين باره ميگويد: تلاش شده تا منابع مطالعات اسلامي اصلي براي تجهيز كتابخانه بنياد تهيه شود. بر همين اساس است كه آخرين جزوات منتشر شده در زمينه مطالعات غربي درباره اسلام تهيه ميشود. منابع عربي و فارسي مورد نياز هم تهيه ميشوند. همچنين منابعي كه به زبانهاي ديگري كه الان كشورهاي اسلامي دارند؛ مثل تركي، اردو و ... توسط گروههاي مطالعاتي ما در حوزههاي مختلف تهيه ميشود. * تحقيقات تمام سرزمينهاي مسلماننشين در بنياد دايرةالمعارف اسلامي طارميراد در سخنان خود اشاره ميكند كه هيچ تحقيق و پژوهشي در جهان از رصد اين بنياد پنهان نميماند. وي ميگويد: ما گروه مطالعات آسياي صغير را داريم؛ تاريخ آسياي صغير، فرهنگ آسياي صغير، عرفان در آسياي صغير كه حدود 2هزار جلد منبع در اين باره تهيه كردهايم. همينطور در حوزه هندشناسي و غيره كه البته شامل بخشهاي مسلماننشين آنها ميشود. مطالعات درباره جهان اسلام، اعم از خود جهان اسلام است. يعني غربيها كه مطالعه ميكنند همه را پژوهش ميكنند و گروههاي ما هم به همين طور، در موضوعهاي مناطق مسلماننشين فعالند. مجلاتي كه در جهان اسلام منتشر ميشود، عمده آنها ـ البته نشريات معتبر و دانشگاهي ـ را تهيه ميكنيم. از نشريات هر كشوري كه دانشگاه و دانشگاه علوم و مطالعات اسلامي و تاريخ دارد، استفاده ميكنيم. حتي از مقالات مراكز شرقشناسي غرب مانند فرانسه، انگلستان، آلمان، آمريكا، ايتاليا مجلات مهم تهيه ميشود تا پژوهشگران بنياد از آنها استفاده كنند. همچنين در دانشگاه «اورشليم» چند مجله مهم مطالعات اسلامي و شيعي منشر ميشود كه آنها را هم تهيه ميكنيم. در كل بيش از هزار عنوان مجله را براي پژوهشگران خود تهيه كردهايم. شمارههاي جديد اين هزار عنوان نشريه و مجله كه به صورت دورهاي منتشر ميشوند را بنياد تهيه ميكند. * گروه تاريخ علوم نخستين بار در بنياد دايرةالمعارف فرهنگي بنا گذاشته شد دانشنامه جهان اسلام از 11 گروه علمي تشكيل يافته كه شامل «ادبيات»، «زبانها»، «فلسفه»، «عرفان»، «كلام و اديان»، «فقه و حقوق»، «قرآن و حديث»، «تاريخ»، «جغرافيا»، «هنر و معماري»، «تاريخ اجتماعي» و «تاريخ علوم» ميشود. كه تاريخ علوم اين بنياد شايد نخستين دپارتمان مطالعات مهد علوم كاربردي در ايران است. در ايران پژوهش درباره علوم اسلامي انجام نشده بود و بنياد براي نخستين بار دست به اين مهم زد. اين نوع مطالعات پيش از اين در غرب وجود داشت. در بين كشورهاي اسلامي هم «سوريه» در دانشگاه «حلب» رشتهاي به نام تاريخ علوم دارد. در «تركيه» نيز گرايش به اين نوع مطالعات وجود داشت، از همين رو، بنياد دايرةالمعارف اسلامي بر آن شد تا گروه تاريخ علوم را راهاندازي كند. طارميراد درباره تركيب هيئت امناي اين بنياد ميگويد: در ابتدا بنياد هيچ گروهي نداشت و آقايان «گرجي»، «محقق»، «شهيدي»، «حدادعادل»، «سروش» و «پورجوادي» اعضاي هيئت امناي بنياد بودند. در طول زمان هم به دلايل مختلف برخي از انديشمندان ديگر به هيئت امناء اضافه شدند. مثلاً آيتالله «معرفت» و دكتر «شهيدي» به رحمت خدا رفتند. دكتر «سروش» هم چند سالي در جلسات هيئت امناء شركت نكرد و بر اساس آييننامه داخلي به صورت خودكار از هيئت امناء كنار رفت. بعدها هم آقاي «ولايتي»، آيتالله «سبحاني»، دكتر «خوشرو»، خودم و آيتالله «صادق آملي لاريجاني» به مجموعه هيئت امناء اضافه شدند. بنياد دايرةالمعارف اسلامي داراي 3 بخش «ستادي» ـ بررسي و نظارت بر مقالات ـ بخش «ويرايش» ـ گزينش مدخل ـ و بخش «كتابشناسي و ويرايش استنادي» است كه توليدات و مقالات بايد از نظر اين 3 بخش تأييد شوند. * انتشار جلد پانزدهم دانشنامه جهان اسلام همزمان با نمايشگاه كتاب تهران نخستين مجلد دانشنامه جهان اسلام در قالب يك جزوه 160 صفحهاي در سال 67 منتشر شد. به تدريج جزوات ديگري هم انتشار يافت؛ ولي از سال 74 تصميم گرفته شد كه دانشنامه به شكل جلدـجلد يعني مجلدهاي 700 صفحهاي چاپ شوند. اولين جلد در سال 75 منتشر شد و بعد از آن تقريباً هر سال يك جلد چاپ شد و هر جلد هم بين 800 تا 900 صفحه متن دارد. ترتيب توليد و تصويب مقالات به اين صورت است كه هر مقالهاي پس از توليد در بنياد دايرةالمعارف اسلامي، ارزيابي همهجانبه ميشود. يك بار كلام مقاله خوانده و بررسي اجمالي ميشود. وقتي پذيرفته شد به چرخه بررسي مقاله ارسال ميشود تا تمام مستندات مقاله كنترل، منابع واسطه حذف و منابع اصلي جايگزين شود. اگر مؤلف منبع مهمي را نبيند، اضافه ميشود و اگر نكتهاي را ذكر نكرده باشد، آن نكته هم در مقاله گنجانده ميشود. مقاله پس از طي اين پروسه علمي دوباره به بخش ويرايش براي بررسي استنادي و نه براي مستندات بلكه براي سازماندهي مستندات و اعمال فعاليتهاي نظارتي ديگر كه حاصلش به چاپ مجلدهاي دانشنامه ميانجامد، ارسال ميشود. طارميراد همچنين با بيان اينكه جلد پانزدهم از چاپخانه به نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران در ارديبهشت آينده ميرسد، ميگويد: «براي دورنماي 40 جلد دانشنامه، برنامهريزي كردهايم و با تدبيرهاي مديريتي به دنبال آن هستيم تا بتوانيم زمان را از مدت فعلي كاهش دهيم كه اميدوار هستيم ظرف 3 يا 4 سال آينده، هر سال حداقل 2 جلد را چاپ كنيم؛ چون ابتدا و انتهاي هر جلد مشخص است، از گروهها در خواست كردهايم كه هر 6 ماه، متن مربوط به جلد را ارائه دهند.» * متن عربي دانشنامه جهان اسلام منتشر ميشود بنياد دايرةالمعارف اسلامي از 4 سال پيش، طرح ترجمه عربي دانشنامه جهان اسلام را آغاز كرد. بنياد براي اين كار در داخل كشور فعاليت نميكند؛ يعني عرب زبانهاي فارسيدان براي ترجمه انتخاب شدهاند. همچنين براي اينكه فضاي تنفسي مترجمين، ايران نباشد، كشور لبنان براي اين منظور انتخاب شده است. بر همين اساس پروژهاي تعريف شد و مترجميني از كشورهاي عراق، كويت، سوريه و لبناني و مصر در كشور خودشان اقدام به ترجمه كتابها ميكنند. طارميراد ميگويد: «در لبنان موسسهاي تأسيس شده است كه مثل تشكيلات تهران، مراقبتهاي بر روي ترجمهها انجام ميشود. گروههاي علمي از ترجمهها مراقبت ميكنند تا كار علمي شده باشد و پس از تأييد به مركز لبنان براي چاپ و انتشار ارسال ميشود. از حدود 3 سال پيش كار ترجمه شروع و تا الان 3 جلد آن منتشر شده است و جلد چهارم هم تا آخر امسال به چاپخانه سپرده ميشود.» 19 بهمنماه سال جاري، نسخه عربي دايرةالمارف بنياد، حائز دريافت جايزه جهاني كتاب سال جمهوري اسلامي ايران شد. پيش از اين هم نسخه فارسي دايرةالمعارف در سال 78 اين جايزه مهم را را دريافت كرد كه در آن زمان 5 جلد آن منتشر شده بود. * نگاه فرامذهبي براي انتشار دانشنامه جهان اسلام آيا نگاه حاكم بر دانشنامه يك نگاه جامع است يا سمت و سوي اعتقادي بر آن حاكم است؟ طارميراد با شنيدن اين سوال، اينگونه پاسخ ميدهد: فراموش نكنيد كه مؤلفان اين دانشنامه تنها ايرانيها نيستند. در حوزه خاص جهان اسلام سعي شده تا آنچه به جهان اسلام مربوط است را مؤلفاني از جهان اسلام توليد كنند. اينها سفارش ماست كه ممكن است به زبان عربي، اردو، تركي يا انگليسي باشد. مثلاً راجع به شاعري كه ترك است، تلاشمان اين بود كه يك اديب ترك مقاله را تهيه كند. از جمله به دكتر «قليچ» استاد دانشگاه آنكارا سفارش توليد مقالهاي درباره تصوف در آسياي صغير را داديم. «قليچ» آن را به زبان تركي نوشت و ما آن را به فارسي برگردانيم. همچنين در جلد 14 اين دانشنامه مقالهاي راجع به حوزه علميه شيعه داريم، كه بخش مربوط به لبنان را آقاي استاد «جعفر مهاجر» (مورخ لبنان) نوشت. بخش نجف را دكتر «حسن عيسي حكيم» استاد دانشگاه كوفه نوشت. دايره نويسندگان ما گسترده است و از نويسندگاني با مليتهاي پاكستاني، هندي، ترك و اروپايي هم استفاده كردهايم. مثلا آقاي «دي يونگ» كه متخصص جريانهاي فرقههاي شيعي خاص منطقه «بالكان» و مردمشناس است، مقالهاي درباره گروه «تختهچي» كه از شاخههاي علويهاي منطقه بالكان هستند، را به سفارش بنياد دايرةالمعارف اسلامي تهيه كرد. اين دايرةالمعارف به ادعاي مديرانش تبليغي كار نكرده و توليداتش تحقيقي بوده است. بنياد شرح حال «محمدبن اسماعيل بخاري» را همانگونه نوشته كه اهل تسنن نوشتهاند. بر همين قاعده نقدهايي كه سنيها بر وي نوشتهاند، در دانشنامه جهان اسلام هم منعكس شده است و تلاش شده است حرمتي كه او ميان اهل سنت دارد، نشان داده شود. * استفاده از دانشمندان شناخته شده جهاني براي نگارش دانشنامه جهان اسلام همانطور كه گفته شد، بنياد دايرةالمعارف اسلامي برخي از توليد مقالات خود را به نويسندگان و محققان خارجي سپرده است. از طارميراد ميپرسم، اين اعتمادسازي از كجا نشأت گرفته كه توليد مقاله را به نويسندگاني در خارج از ايران سفارش داديد؟ وي ميگويد: خوب اين نويسندگان عموماً چهرههاي شناخته شدهاي در جهان علم هستند. البته تعدادي هم به تدريج پيدا ميشوند. مثلاً مقاله «تخت جمشيد» را به مرحوم دكتر «شاپور شهبازي» كه متخصص شناخته شده در اين عرصه هستند، سفارش داديم. ايشان در آمريكا زندگي ميكرد كه به تازگي به خاطر سرطان به رحمت خدا رفت و طبق وصيتاش در حافظيه دفن شد. وي رييس بنياد «تختجمشيد» در قبل از انقلاب بود. وي را شناسايي كرديم و سفارش مقاله داديم. خوب هر كس كه ميخواهد مقالهاي راجع به «تخت جمشيد» بدهد، خود به خود به سراغ مرحوم «شهبازي» ميرفت. البته طبيعي است كه بيشتر مطالب توليد شده در داخل ايران باشد و اين نشان دهنده ظرفيت علمي ايران و سفارش مقاله به نويسندگان خارجي نشان دهنده ظرفيت پذيرش ماست. حجتالاسلاموالمسلمين حسن طارميراد، معاون علمي بنياد دايرةالمعارف اسلامي در پايان سخنان خود ميگويد: پس از اينكه حضرت آيتالله خامنهاي به مقام عظماي ولايت رسيدند، بنياد دايرةالمعارف اسلامي خود به خود از نظر نظارتي و مراقبتي زير نظر مجموعه رهبري قرار گرفت. همچنين تا حدود 4 سال پيش بودجه بنياد از دفتر مقام معظم رهبري تأمين ميشد كه از آن زمان به شكل حمايتي، دولت تأمين كننده هزينههاي اين بنياد است. 999
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 403]
-
گوناگون
پربازدیدترینها