واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: درباره كتاب تازه يي از جان استوارت ميل حكومت انتخابي
محمد صادقي«... جان استوارت ميل هرگونه قانونگذاري يا نظارت دولتي را جز آنچه براي تامين صلح و نظم جامعه لازم است، محكوم مي سازد. مي توان گفت او به دو راه كشيده شده است. از يك سو، اصل آزادي فردي او را به اين راه مي كشد كه هر نوع قانونگذاري يا نظارت دولتي در مورد رفتار افراد را كه فراتر از حد لازم براي بازداشتن افراد از صدمه رساندن به ديگران يا جامعه به طور كلي است، تخطئه كند. از سوي ديگر به خوبي مي توان اصل فايده مندي، يعني اصل بيشترين خوشي را براي توجيه ميزان معتنابهي از قانونگذاري و نظارت دولتي با در نظر داشتن مصلحت و خير و خوشي عام، به كار برد.»1جان استوارت ميل در سال 1806 در لندن به دنيا آمد و در سال 1873 در آوينيون (فرانسه) از دنيا رفت. در آموختن دانش كوشش بسياري از خود نشان داد و پدرش (جيمز ميل) هم در زندگي اش نقش برجسته يي داشت. پدرش هرگز نكوشيد به گونه يي مستبدانه انديشه ها و باورهاي خويش را به فرزندش تحميل كند. به فرزند خويش آموخت كه نبايد سخن يا ادعايي را به اين خاطر كه از پدر يا بزرگ تر ها شنيده، بپذيرد و بايد گفته ها و شنيده ها را با عقل خويش بسنجد و ارزيابي كند. پدرش به او آموخت به مخالفان گوش بدهد و اگر سخني از آنان خردمندانه بود، بپذيرد و از روي تعصب مقاومت نشان ندهد. به اين ترتيب، او از كودكي با راهنمايي هاي پدرش به جست وجوي حقيقت پرداخت و زندگي متفاوتي را آغاز كرد و در زندگينامه خودنوشته اش به اين موضوع ها اشاره مي كند. جان استوارت ميل، زمان كوتاهي وارد سياست شد و از سال 1866 تا 1868 نماينده مجلس عوام بود ولي در دوره بعدي انتخاب نشد. نطق هاي پارلماني او نسبت به آثار نوشتاري اش چندان زياد نيست اما گويا نفوذ كلام وي به خاطر قدرت استدلال اش و عشق به آزادي، بسيار تاثيرگذار بوده است.اما درباره منظم ترين رساله وي در فلسفه سياسي چنان كه خودش مي گويد، هدف از نگارش آن بازنماياندن نتيجه تفكرات وي در باب برترين ساختار حكومت دموكراتيك، بحث درباره نظريه عمومي حكومت و نهادهاي دموكراتيك و نيز بازتاباندن پرورده ترين نگرش هاي او بر مسائل بنيادين سياست در عصر خويش است. اين كتاب با عنوان «حكومت انتخابي» با ترجمه علي رامين و از سوي انتشارات ني به چاپ رسيده است.در كتاب «حكومت انتخابي» گسترش يا محدوديت حق راي نيز مورد بررسي قرار گرفته است و جاي انديشيدن دارد، ميل مي گويد؛ «مساله اساسي در دموكراسي انتخابي اين است كه چگونه اكثريت عددي را از سوء استفاده از قدرت باز داريم. محدود كردن حق راي راه حل رضايت بخشي براي اين معضل نيست؛ زيرا راي دادن خود يك ارزش تربيتي دارد و اگر كساني را از اين حق محروم كنيم، موجبات ناخرسندي، بي علاقگي و بيگانه پنداري او را فراهم كرده ايم...»2ميل، از سويي بر مشاركت فعال هر چه بيشتر مردم در امور سياسي و اجتماعي و دموكراتيك بودن نهادهاي انتخابي در سطوح مختلف، از پارلمان ملي تا شوراهاي منطقه يي شهرداري، تاكيد مي ورزد و آن را موثرترين وسيله آموزش هاي سياسي و كسب دانش هاي اجتماعي و روحيه عمومي مي داند و از سويي، باور دارد كار حكومت كاري تخصصي است و مهارت خاصي را نياز دارد و سخت پافشاري مي كند كه در شاخه هاي اجرايي و قضايي حكومت، همه انتصابات بايد براساس شايستگي هاي حاصل از تحصيلات شكل بگيرد و در زمينه قانونگذاري هم نبايد از ضرورت تخصص و مهارت غافل شد.ميل، پس از مرگ همسرش (1858) - كه بزرگ ترين مشوق و ياري دهنده اش بود - و براي رهايي از رنج هاي خويش به نگارش آثاري درباره اخلاق و سياست پرداخت كه موضوع شان حاصل تاملات دوران زندگي مشترك بود و قسمت هايي از آن نيز با همكاري و دستياري همسرش در دوران زندگي اش نوشته و تنظيم شده بود. كتاب هايي چون انديشه هايي درباره اصلاح پارلمان، تاملاتي در حكومت انتخابي، اصالت سودمندي و چند اثر فلسفي مانند بررسي فلسفه سر ويليام هاميلتون، آگوست كنت و پوزيتيويسم.شاكله اصلي انديشه هاي متعدد ميل مبتني بر چند ستون ارجمند بود كه هر يك نمايشگر تاثيري است كه وي از پيشينيان معنوي خود پذيرفته بود. اين ستون هاي عمده عبارت بودند از؛ تجربه گرايي كه از طريق سنت انديشه هاي لاك و هيوم و نيز بنتام پرورش و رشد و نمو يافته بود. آيين سودخواهي يا اصالت فايده كه بذر آن با انديشه هاي هاچيسن، بكاريا، هيوم و هلوسيوس پاشيده شد، در نظام فكري بنتام گل كرده، به بار نشست و به همت استوارت ميل رنگ و بويي انساني تر به خودگرفت و آزادي خواهي و دموكراسي كه ميل آن را لازمه پرورش فرديت و مايه اصلي پيشرفت فردي و اجتماعي قلمداد مي كرد. بر همين اساس مشاهده مي كنيم جان استوارت ميل نه تنها در سير جريان فلسفي جامعه خود پيشقراول انديشمندان روزگار خود بود، بلكه در زمينه هاي مختلف ديگري چون روش هاي پژوهش آزمايشگرانه، قانون عليت، روش هاي استنتاج، روانشناسي و تحليل ذهن، آزادي مدني و حكومت، منطق و روش هاي علوم اخلاقي نيز صاحب انديشه ها و آراي خلاق و مبتكرانه فراوان و ارزشمندي بود. اما نكته مهم تر اين است كه وي در تمام احوال با وجداني بيدار و فارغ از جزم انديشي متعصبانه، در مسائل تامل مي كرد. به عبارت ديگر (چنان كه در باب وي مشهور است ) ميل فردي دموكرات بود اما هيچ كس بيش از او به بدي هاي دموكراسي با ديده خرده گيرانه نمي نگريست. ميل فردگرا بود اما هيچ كس بيش از او با زياده روي هاي اقتصاد آزاد دشمني نمي ورزيد.پي نوشت ها؛-------------------------1- كاپلستون، فردريك چارلز، تاريخ فلسفه (جلد هشتم)، ترجمه بهاءالدين خرمشاهي، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي؛ انتشارات سروش، 1382، ص572- ميل، جان استوارت، حكومت انتخابي، ترجمه علي رامين، تهران، نشر ني، 1386، ص27
يکشنبه 2 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 784]