واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: توسعه صنايع دستي كاستي ها و راهكارها
صنايع دستي بيانگر صنعت و هنر نياكان و نمايشگر ذوق و هنر مردم هر كشور است . در روزگاران گذشته صنايع دستي به عنوان پديده اي تمام عيار در هر عهد حضور فعال داشته است . در ايامي كه ماشين بوجود نيامده بود و حتي در دوراني كه حضور آن به گستردگي امروز نبود اين صنعت بود كه حامي تمامي استعدادها و آفرينش هاي سازندگي بشر بود. به همين دليل است كه امروز با نگاه به صنايع دستي هر قوم و قبيله اي مي توان دريافت آن قوم در چه مرحله اي از صنعتگري بوده است . استعداد و روحيه خلاق و قدرت ابتكار صنعتگران و علاقه آنان به توليد آثار هنري و ذوقي موجب گرديده است كه جمهوري اسلامي ايران از گذشته هاي بسيار دور تا زمان حال همواره در توليد محصولات صنايع دستي موقعيتي ويژه و ممتاز داشته باشد و از شهرتي عالم گير برخوردار گردد. بررسي هاي پژوهشگران و ايران شناساني همچون پروفسور « پوپ » « گيرشمن » « اشميد » و « هانري رنه دالماني » و ... و تحليل هاي دقيقي كه آنان از صنايع دستي صنايع ايران كرده اند بيانگر ارزش هاي استثنائي و جايگاه خاص اين هنر و صنعت اصيل و ارزنده كشورمان مي باشد. در دهه هاي آخر قرن هفتم ميلادي ايرانيان دين اسلام را به عنوان يك آئين برتر پذيرفتند. اين رويداد سبب شد تا مايه هاي هنري و فرهنگي اصيل ايران با ارزش هاي والاي اسلامي در هم آميزد و صنايع دستي ايران با محتواي غني و مردمي تر از گذشته حتي در عرصه معماري و كاشيكاري به رشد و شكوفايي چشمگيري برسد. به هرحال امروز صنايع دستي ايران عليرغم فراز و نشيب هاي فراوان و حتي با توجه به بي مهري هائي كه در برخي از دوران ها پشت سرگذاشته توانسته است در زمره باارزش ترين هنرهاي كاربردي جامعه مطرح گردد و نه تنها از جنبه هاي فرهنگي بلكه از جهات اقتصادي و اجتماعي نيز احترام و توجه و عنايت جهانيان را به خود جلب كند. بطوري كه بسياري از صاحب نظران ايران را يكي از سه قطب مهم صنايع دستي آسيا و جهان مي دانند و از نظر تنوع شايد در صدر تمامي كشورها قرار داشته باشد. صنايع دستي صنعتي ايران نيازمند اعتناي مسئولان در حالي كه صنايع دستي در جهان به منبع عظيم اقتصادي تبديل مي شود در ايران به دليل اينكه همواره اين صنعت كوچك شمرده شده هر روز از ارزش و جايگاه واقعي خود فاصله مي گيرد به گونه اي كه صنعتگران كشورمان دستيابي به بازارهاي داخلي و خارجي را رويايي دور مي دانند. صنايع دستي ايران عمري به قدمت عمر بشر دارد كه از هفت هزار سال پيش بيرق اين هنر نياكان ما را به عنوان سند هويت ملي به رخ جهانيان كشيده است . اين صنعت يك دهه گذشته دومين منبع درآمد كشور بوده است اما علي رغم دارا بودن شاخصه هاي متنوع فرهنگي معنوي مادي و جداي از همه آوازه هاي ديرينه اش موفقيت اصيل خود را آنگونه كه شايسته و بايسته است در زندگي عموم مردم نيافته است . برخي كاستي ها و نارسايي ها مرتبط با اين مقوله به ضعف بازاريابي و يا كم لطفي به جايگاه اين ميراث ارزشمند فرهنگي برمي گردد. از جمله عمده ترين تنگناها و محدوديت ها مي توان به عدم شناخت كافي و مناسب از بازارهاي داخلي و جهاني (بازار هدف ) و سلايق مشتريان عدم توجه به سطح كيفي توليد و نوآوري در محصولات توليدي عدم تبليغات و بازاريابي داخلي و خارجي اشاره نمود. از جمله راهكارهاي صنايع دستي مي توان به معرفي تبليغ و ترويج صنايع دستي استان به منظور بازاريابي در داخل و خارج كشور با شيوه نوين تبليغاتي استفاده از فن آوري روز در توليدات صنايع دستي با حفظ اصالت هاي هنر و ملي حمايت و تشويق بخش خصوصي در جهت سرمايه گذاري در اين بخش به خصوص ايجاد بازارچه هاي صنايع دستي سياستگزاري در راستاي فروش و صادرات كالاهاو شركت در نمايشگاه هاي داخلي و خارجي اشاره كرد. صنايع دستي علي رغم داشتن مزايايي چون دسترسي آسان و ارزان به مواد اوليه عدم نياز به سرمايه گذاري زياد ابزار كار ساده مكمل بودن كار كشاورزي و تاثيرگذاري در صنعت گردشگري به دليل فقدان بازار فروش و عرضه محصولات توليدي و همچنين عدم حمايت مسئولان نمي تواند جوانان را به اين بخش جلب كند. صنعتگران اين رشته با دغدغه فراوان تلاش مي كنند ميراث گذشتگان را به تصوير بكشند اما با بي اعتنايي مسئولان و مردم مواجه مي شوند در حالي كه مي توان بوسيله اين صنعت فرهنگ هنر و تاريخ كشور را معرفي كرد ارزاني مواد اوليه دسترسي آسان بالا بودن ارزش افزوده ارزبري كم و درآمد مناسب از جمله مزايايي است كه مي تواند در ايجاد اشتغال و حل مشكل بيكاري كمك كند. در صنايع دستي چون عامل توليد انسان است لذا در اين رشته توليد انبوه امكان پذير نمي باشد و عموما اين رشته را به نام « فراصنعت » مي شناسند يعني واژه هنر بر صنعت مقدم است . اما متاسفانه قيمت آثاري كه با ذوق و خلاقيت انساني خلق مي شود با توجه به ارزش افزوده بالا عدم توليد انبوده و مدت زماني كه صرف خلق آن مي شود بسيار ناچيز است . اما مردم كشورمان هم از يك طرف نسبت به آن بي توجه بوده و از طرف ديگر قدرت خريد هم ندارند. اشتغال زايي در اين رشته قابل بررسي و تامل است . رشته هاي صنايع دستي بخصوص در بخش تجهيزات عموما نياز به سرمايه گذاري ندارد لذا مي توان با برنامه ريزي و ارائه تسهيلات جوانان بيكار را به اين بخش جذب كرد اما مهمترين دغدغه در اين بخش بازاريابي و فروش محصولات در داخل و خارج از كشور مي باشد. برگزاري نمايشگاه يا بازارچه هاي محلي دائمي تبليغ و معرفي گسترده به مردم در جذب مشتري بسيار موثر است . همچنين برپايي اين بازارچه ها با اجاره مناسب و ثابت و مديريت صحيح در ارتباط مستقيم توليد كننده و مصرف كننده تاثير بسزايي دارد. تبليغات در زمينه صنايع دستي همچنين خلا ديگري كه در اين بخش كاملا مشهود است نبودن تبليغات در زمينه صنايع دستي است تا جايي كه همواره در طول سال فروشگاه هاي اين صنايع اكثر چندان مشتري و حتي بازديد كننده اي ندارد. اثر معنوي و مادي اين قصور آن مي شود كه مردم صنايع دستي را حداقل يك كالاي لوكس و تزئيني قلمداد مي كنند آنقدر كه در رسانه هاي جمعي بويژه تلويزيون و راديو درباره محصولات مصرفي و تنقلات رنگارنگ تبليغ صورت مي گيرد سال تا سال يكبار هم در خصوص اين آثار كه بسيار با ظرافت دست خلق مي شوند تبليغ نمي شود. يكي ديگر از عدم استقبال عمومي از صنايع دستي مي تواند تصور مردم از اين صنعت باشد به گونه اي كه صنايع دستي را يك كالاي عتيقه و مخصوص افراد يا خانواده هايي مي دانند كه علاقه به جمع آوري عتيقه جات دارند. علت ديگر هم شايد اين باشد كه فرهنگ برخي از مردم مغلوب كالاي وارداتي باشد اما با مديريت علمي تخصصي و مقتدر و حمايت دولت و مسئولين مي توان در ايجاد زمينه استقبال از توليدات صنايع دستي كشورمان كليد اصلي رونق و رويكرد مردمي به بازارهاي عرضه اين كالا تلاش كرد. دولت و مسئولان ذي ربط مي توانند با حمايت از اين صنعت ارزشمند اشتغال زا آن را به مشاغل ارزآور در سطح كشور تبديل نمايند. همچنين اگر مشكلات بيمه اي صنعتگران و هنرمندان فعال درعرصه صنايع دستي حل شود آنها فارغ از اين مشكلات طرح هاي جديدي ارائه دهند كه در نهايت منجر به رشد اقتصادي اين بخش و حتي كل كشور خواهد شد. حضور ايران در اولين كنگره صنايع دستي اولين كنگره صنايع دستي در 20 خرداد برابر با 10 ژوئن در نيويورك پيشنهاد تاسيس شوراي جهاني صنايع دستي به عنوان نهاد وابسته به يونسكو را شكل داد و هم اكنون بيش از 130 كشور عضو آن هستند و دبير خانه ي آن در سانتياگو شيلي قرار دارد . ايران از طريق سازمان صنايع دستي در سال 1347 به عضويت اين شورا و مجمع آسيا و اقيانوسيه پذيرفته شد . مشاركت فعال در شورا و اجلاس هاي جهاني موجب شد ايران دو بار افتخار ميزباني اجلاس ها در سال 69 و 72 داشته باشد و چهار سال رييس مجمع آسيا ـ اقيانوسيه از سال 92 تا 94 باشد . بيشتر صاحب نظران ايران و كشورهاي مختلف صنايع دستي ايران را جزو سه قطب اصلي جهان و از متنوع ترين صنايع دستي دنيا مي داند. دلايل دوري مردم از خريد صنايع دستي اما ميزان استقبال و خريد مردم تا آن ميزان نيست كه چرخ زندگي صنعتگران هنرهاي دستي و بومي را به خوبي بچرخاند. گراني شايد اولين دليل دوري مردم از صنايع دستي باشد. نگاهي به فهرست قيمت ها در فروشگاه هاي صنايع دستي نشان مي دهد كه اين كالا كالايي گران است حال آنكه بخش زيادي از قيمت فروش نصيب مغازه دار مي شود و نه توليد كنندگان صنايع دستي . چرخش سليقه مردم و روي آوردن به دكوراسيون هاي غربي ديگر دليل كاهش خريد در بازار صنايع دستي است .با اين حال صنايع دستي هنوز به عنوان يك سوغات آبرومند در چمدان كساني است كه از ايران به ديگر كشورها سفر مي كنند. هنرهاي سنتي و صنايع دستي در جايگاه خود براي كشورهاي مختلف داراي ارزش افزوده بالا و ارزآور هستند و امروزه اكثر بازارهاي جهاني به ويژه كشورهاي آسيايي هم چون چين تايلند اندونزي و پاكستان را در سلطه خود درآورده است به گونه اي كه ميزان صادرات صنايع دستي كشور چين به عنوان يكي از سه كانون عمده صنايع دستي جهان در كنار هند و ايران سالانه بيش از پنج ميليارد دلار و ميزان فروش به گردشگراني كه از اين كشور ديدن مي كنند بيش از 500 ميليون دلار است . با وجودي كه از نظر تنوع رشته هاي صنايع دستي كه حدود 150 نوع آن شناسايي شده رتبه نخست جهان را دارا هستيم ولي از نظر ميزان فروش در رتبه بسيار پاييني قرارداريم . 15 هزار انجمن ميراث فرهنگي با 28 هزار عضو در سطح كشور فعاليت دارند . اما تاكنون توفيقي براي جايگاه ثابت و اقتدار لازم براي حفظ هويت صنايع دستي ايران در سطح بين الملل انجام نداديم و اگر هم شده از بدليل كم كاري در جرايد انتشار نيافته است . تا قبل از دوره قاجاريه هنرهاي سنتي و صنايع دستي ايران شهرتي جهاني داشت و اغلب كشورهاي اروپايي خريدار آن بودند. ولي در دوره قاجاريه اقتصاد ايران با سقوط و ركود توليد مواجه شد; به طوري كه صادرات پارچه هاي ايراني تقريبا متوقف و توليد ابريشم از مبلغ 2 7 ميليون پوند انگليس دوره شاه عباس به مبلغ 260 هزار پوند تنزل يافت . كارگاه هاي كاشان به 220 واحد كاهش يافت و صادرات فرش ظروف سفال شيشه و بلور نيز تقريبا متوقف شد. در اين دوره بود كه اقتصاد ايران يكسره به تسخير خارجي ها درآمد. پيشرفت تكنولوژي و به دنبال آن رفاهيات انسان را به سمت انتخاب هاي خاصي مي برد. امروزه اغلب سرمايه داران به دنبال افزايش سرمايه و در نتيجه رفاه بيشتر و انحصاري بودن هستند. در پايان مي توانيم بگوييم كه صنايع دستي براي حضور بين المللي نياز به حمايت دولت دارد. صنايع دستي ساليان سال بدون حمايت حكومت ها و فقط با تكيه بر تمدن كهن ايران رشد و ادامه مسير داده است اما تحول در اين رشته زماني صورت مي گيرد كه بتوانيم بازاري مناسب براي فروش آنها ايجاد كنيم . نگاه جامع و كامل همراه با مديريت مدرن و جدي راه رسيدن به اين اهداف است و اين نوع نگاه و مديريت در كنار برنامه ريزي هاي دقيق ما را به نتيجه مطلوب مي رساند. علي معروفي
شنبه 1 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 235]