واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: واقعا به یك وقفه نیاز دارم چون الان به جایی رسیدهام كه حجم نا آموختههایم بیش از آموختههاست و به مرور كه پیش می رویم كارها همینطور ظریفتر و البته سختتر می شود. در چنین زمانی است كه انسان.... تلاش در جهت کشف و شهود بیشتر شهاب حسینی بازیگر محبوب و دوستداشتنی سینمای ایران، کارش را با گویندگی رادیو و مجریگری در برنامه «اکسیژن» شروع کرد. از تلویزیون به سینما رفت و در فیلمهایی چون «شمعی در باد» و «واکنش پنجم» بازیهای خوبی از خود نشان داد. شهاب حسینی بازیگری است که حتی در فیلمیمانند «محیا» که هیچکدام از فاکتورهای یک فیلم مطرح را ندارد، بازی میکند و بازیاش در آن فیلم هم چنان خوب و چشمگیر است که موفق به دریافت دیپلم افتخار از جشنواره فجر میشود. بعید است کسی بازی زیبای حسینی در «درباره الی» را بهخاطر نیاورد. حالا امسال میتوانیم او را یکی از پرکارترین بازیگران جشنواره فجر امسال به حساب بیاوریم. حتی با وجود اینکه «خانه پدری» کیانوش عیاری در جشنواره حضور ندارد (فیلمیکه احتمالا نقطه اوجی در کارنامه بازیگری حسینی خواهد بود) او فیلم «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی، «برف روی شیروانی داغ» محمدهادی کریمیو «سوت پایان» نیکی کریمیرا در جشنواره دارد. بهنظر میرسد جشنواره امسال برای شهاب حسینی گام بلند دیگری رو به جلو باشد. درباره فیلمهایی که امسال در جشنواره دارد و البته «خانه پدری» و خاطراتش از جشنواره با وی گفتوگو کردهایم. یکی از فیلمهایی که قرار بود در جشنواره امسال در آن حضور داشته باشید اما به دلایلی منتفی شد «خانه پدری» بود. نكته جالب درباره حضور شما در فیلم کیانوش عیاری پذیرش نقش بدون خواندن فیلمنامه بود. خب دلیلم برای این كار همكاری با آقای كیانوش عیاری و همبازی شدن با آقای مهدی هاشمیبود. از مدتها پیش مایل بودم با آقای عیاری همكاری كنم و به تبع این مسئله نیاز داشتم چیزهای زیادی را یاد بگیرم و همانطور كه گفتی آشنایی من با فیلمنامه به مرور زمان شكل گرفت. میتوانید كمیاز كاراكتری كه در فیلم «خانه پدری» بازی میكنید برای ما بگویید؟ من شخصیت ناصر را در این فیلم بازی میكنم كه به نوعی نماینده نسل سوم یك خانواده سنتی است. در واقع حضور من در اپیزود پنجم «خانه پدری» رقم میخورد كه در سال 1375 روایت میشود. در این اپیزود با چه كسانی همبازی هستید؟ با آقای مهدی هاشمیكه استاد بزرگوار بنده هستند و این سعادت را دارم كه برای سومین بار پس از سریال «رقص پرواز» (به کارگردانی احمد مرادپور) و تئاتر «كرگدن» با ایشان همكاری كنم و سركار خانم مینا ساداتی كه پیش از این افتخار همكاری با ایشان را در یك فیلم كوتاه داشتم. در كارنامه هنری شما بازی در فیلمهای كارگردانان شاخصی چون اصغر فرهادی، حسن فتحی و تهمینه میلانی دیده میشود. از اولین همكاری خود با كیانوش عیاری برای ما بگویید؟ فقط در یك كلام بگویم جذاب و پر از نكات آموختنی. من خودم به شخصه از طرفداران كارهای آقای عیاری هستم بنا براین زمانی كه ایشان لطف كردند و از بنده دعوت به همكاری كردند قلبا از نتیجه كار مطمئن بودم. به خاطر همین الان احساس بسیار خوبی دارم و تصور میكنم كه به یكی از آرزوهای كاریام رسیدم. كمیاز نحوه هدایت و برخورد كیانوش عیاری با بازیگرانش میگویی؟ میتوانم بگویم با تكلیف خیلی روشن به سراغ بازیگر میروند. یعنی از قبل میدانند چه چیزی میخواهند و البته اگر به مقصود خود نرسند، پلان را آنقدر تكرار میكنند كه به آن چیزی كه میخواهند برسند. به تبع عكس این ماجرا هم صادق است یعنی ممكن است پلانی را در همان برداشت اول تایید كنند كه خود این مسئله نشان دهنده روشن بودن خط سیر ایشان با بازیگرانش است. خود من از كارآموز بودن و حس دانشجو بودن سر این كار خیلی لذت میبرم. حداقل نكته این است كه باعث میشود حواسم به كاری كه میكنم باشد. امسال با چهار فیلم یكی از پركارترین بازیگران جشنواره قلمداد میشوید ... البته اگر بخش فیلمهای كوتاه حذف نمیشد من در آن بخش هم با دو فیلم كوتاه حاضر بودم. دو فیلم كوتاه؟ بله، (میخندد). من در سال جاری دو فیلم كوتاه بازی كردم كه از همكاری با كارگردانان این دو اثر بسیار راضی بودم. اولین فیلم كوتاهم مربوط میشود به كارگردان جوان و خوش فكری به نام آقای سینا آذین كه یك اپیزود سی دقیقهای بدون كات بود و برای من تجربه بسیار جذابی بود. فیلم دیگری را با دوست خوبم آقای علی نسایی كار كردم كه در واقع آشنایی من با ایشان به زمان بازی در سریال «شوق پرواز» (به کارگردانی یدالله صمدی) باز میگشت كه ایشان در آن فیلم سمت برنامهریز و دستیار اول كارگردان را داشتند. وقتی فیلمنامه آن كار را مطالعه كردم دیدم داستان جذابی دارد و حس وطندوستی غریبی در آن وجود دارد كه همین باعث شد قبول كردم در آن بازی كنم. چندی پیش در گفتوگو با یكی از خبرگزاریها اعلام كردید كه میخواهید برای مدتی از بازیگری فاصله بگیرید. برای بازیگری كه به تازگی تندیس خانه سینما را دریافت كرده و كم كم به یك شاخص در نسل خود بدل شده این تصمیم كمیعجیب نیست؟ بله این حرف صحت دارد و تصمیم گرفتهام بعد از بازی در «سریال سرزمین كهن» به كارگردانی آقای كمال تبریزی برای مدتی از بازیگری فاصله بگیرم. واقعا به یك وقفه نیاز دارم چون الان به جایی رسیدهام كه حجم نا آموختههایم بیش از آموختههاست و به مرور كه پیش میرویم كارها همینطور ظریفتر و البته سختتر میشود. در چنین زمانی است كه انسان نیاز دارد كمیدریافتی داشته باشد . من در طی این 10 سال حضور در عرصه سینما و تلویزیون، بیشتر سمت خروجی را داشتهام و خیلی فرصت آموختن، مطالعه و تحقیق را نداشتم. از این بابت است كه احساس میكنم نیاز به یك وقفه دارم. شاید تعبیر خانه تكانی روحی مناسبتر باشد. دقیقا درست میگویی. به نظر من مناسبترین جمله برای فاصله گرفتن من همین خانه تكانی روحی است كه میگویی. به هر حال من به این وقفه نیاز دارم و البته میل دارم به نوعی عرصه فیلم كوتاه و ساختن آن را تجربه كنم. پس دغدغه كارگردانی هم دارید؟ (میخندد) نه برای عنوانی به اسم كارگردانی بلكه بیشتر برای آزمایش كردن یكسری شیوه كاری كه شاید با اصطكاك كمتر و بازدهی بیشتر و بهتر بشود به محصول نهایی رسید. در طی مدتی كه مشغول كار بودم همیشه كاستیهایی وجود داشته كه اغلب آن ناشی از عدم قدرت لازم در پیشبینی شرایط كار بود. در هر حال همیشه شاهد یك نوع رفتارهایی بودیم كه به ضرر كار بوده. مثلا زمان از دست رفته و بخشهای مهم فیلم را كه باقی مانده است، سریع میگیریم چون پیشبینی در كار وجود نداشته و البته عدم روحیه كار گروهی سبب چنین نقصانهایی میشود. شاید بشود در فضای فیلم كوتاه تجربه كار گروهی و اصولا كار كارگاهی را تجربه كرد. میدانم فیلم «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی در سكوت خبری فیلمبرداری شد و مراحل فنی آن هم بدون هیچ حاشیهای انجام شد. البته به جز آن چند روز وقفهای که به دلیل توقیف فیلم پیش آمد و بعد خوشبختانه رفع شد تا آنجا كه امكان دارد برای ما از فیلم فرهادی و نقشی كه در آن بازی میكنی بگو. (میخندد) همانطور كه میدانی اصغر فرهادی چندان علاقهای به دادن اطلاعات پیش از اكران فیلم ندارد اما من حس قلبیام را از فیلم «جدایی نادر از سیمین» میگویم. اصغر فرهادی جزو افرادی است كه من به او علاقه دارم و این علاقه مربوط به بعد از همكاری من با وی در پروژه «درباره الی» نیست بلكه از خیلی سال قبل، زمانی كه ایشان سریال «داستان یك شهر» را برای شبكه 5 میساخت، وجود داشت. راستش همیشه احساس میكردم پرداخت فرهادی بسیار متفاوت از آن چیزی است كه دیگر دوستان انجام میدهند. بعد از اینكه فیلمسازی را آغاز كرد ما با كارنامهای وزین اما اندك مواجه شدیم كه همه كارهای او را در خلق فضا دوست داشتم تا اینكه ایشان به من پیشنهاد «درباره الی» را دادند و به تبع آن یك تجربه خوب كه محصول جدی گرفتن تمامیاعضای گروه بود. من برای اولین بار بود كه در سینما میدیدم همه چیز آنقدر جدی و همه چیز آنقدر محفوظ است و با این حال همه كارها تفكیك شده بود و ما شاهد انجام یك كار حسابی بودیم. خب این تجربه بسیار ارزندهای بود و این برای یك بازیگر مثل بهشت میماند كه بتواند با خیال آسوده و تكلیف روشن به كارش بپردازد. بنابراین بدون تردید پذیرفتم كه در فیلم «جدایی نادر از سیمین» هم حضور داشته باشم. از حال و هوای قصه نگفتید!!! میتوانم بگویم یك فیلم اجتماعی است كه به نوعی تلاش عدهای انسان را نشان میدهد برای احقاق حق. به یاد دارم زمان اكران فیلم «درباره الی» در یك مصاحبه رادیویی گفتی زمان بازی در فیلم «درباره الی» این حس را داشتی كه آن فیلم اثر متفاوتی خواهد بود و احساست این بود که داری در یك اتفاق عجیب سهیم میشوی. این حس سر فیلم «جدایی نادر از سیمین» هم رخ داد؟ من همین الان میتوانم این را بگویم كه مقایسه «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» مقایسه خیلی درستی نخواهد بود. آن هم به دلیل اینكه فضای این دو فیلم كاملا با هم دیگر متفاوت هستند. شاید بتوان در زمان اكران این دو فیلم را از نظر ساختار با هم قیاس كرد ولی در مورد فضا نمیتوان این كار را كرد . بازیگران «جدایی نادر از سیمین» فضای كاملا متفاوتی را تجربه كردند كه شاید به مراتب بعضی از لحظاتش سختتر و سنگینتر از سكانسهایی بود كه ما برای «درباره الی» داشتیم ولی تنها چیزی كه راكورد خودش را حفظ كرده بود، همان تسلط و قدرت در فیلمسازی، اداره صحنه و حفظ روحیه كار در تمام اعضای گروه بود كه به نظرم اینها یك امتیازات ویژه است كه نصیب هر كسی نمیشود اما در مورد آن چیزی كه پرسیدی باید بگویم ما به این لحاظ در زمان فیلمبرداری «درباره الی»حس میكردیم كه داریم كار ویژهای میكنیم چون خود فیلم با یك اتفاق ویژه آغاز شد. بازیگران در آن فیلم به پیشواز نقشهایشان رفتند و در خانه تنها ننشستند تا فیلمنامه برای آنها ارسال شود بلكه همدیگر را خوب شناختند و خاطره مشترك از هم گرفتند و در واقع با هم خوب آشنا شدند و بعد به سراغ ایفای نقشها رفتند و این چیزی بود كه من تا پیش از «درباره الی» تجربه نكرده بودم. اگر هم چیزهایی وجود داشت بیشتر در حد دورخوانی بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 553]