واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: چرا من تغيير نميكنم؟ فرد- محمود هنديپور: آيا تا به حال به تماشاي دريا نشستهايد؟ اگر آري، حتما متوجه شدهايد كه تمام آشفتگيها، برخوردها و امواج فقط در سطح است. در عميقترين بخشهاي دريا هم آشفتگي وجود ندارد؛ حتي موجي كوچك.وقتي در درياي وجودتان عميق فرو رويد و آرامش را به دست آوريد، به نقطهاي ميرسيد كه هيچ آشفتگي و ناآرامي هرگز در آن راه نداشته است. همانجا بايستيد، هر تغيير و دگرگوني از آنجا ميسر ميشود.در آنجا خود استاد خويشتن هستيد. اكنون هر آنچه غير ضروري است ميتواند دور انداخته شود، بدون هيچگونه درگيري و نزاع. با كمال تعجب ميبينيد كه تغير كردهايد. امروزه نقش مثبتانديشي، داشتن افكار و امواج مثبت و دارا بودن عينك خوشبيني بر كسي پوشيده نيست. نتايج يك پژوهش نشان ميدهد ميانگين عمر افراد مثبتانديش، 7 سال بيشتر از كساني است كه از اين ويژگي بيبهره هستند و با عينك تيره بدبيني به دنيا و امور آن مينگرند. در زندگي شهرنشيني با توجه به استرسهاي موجود در محيط پيرامون افراد، آلودگيهاي صوتي و ديگر ناهنجاريهايي كه اثرات نامطلوب فراواني به دستگاه رواني ما وارد ميآورد؛ طبيعي است كه مقادير فراواني از انرژي ما از بين رفته و ما فاقد انرژي و توان لازم جهت مقابله با مسائل و كنار آمدن با مشغلههاي زندگي روزمره ميشويم. بيتوجهيها و عدمآگاهي نسبت به ملزومات و مايحتاج دستگاه رواني ما را دچار مسائلي ميكند كه بعضا ريشه و علت آنها را در بيرون از خود جستوجو ميكنيم. خلق افسرده، حالات اضطرابي، پرخاشگري و بسياري از بيماريهاي روانتني حاصل همين غفلت و بيتوجهي ما نسبت به خويشتن خويش است. همواره مصايب و مشكلات حاد موجود در زندگي برهمزننده تعادل رواني ما نيستند؛ به عبارتي نرساندن سوخت لازم به دستگاه رواني هم ميتواند علت بسياري از كجخلقيها، اختلالات خواب، اختلالات جنسي و خلقي در ما باشد. گاهي اوقات ما فراموش ميكنيم كه ظرف درون خود را از آلودگيها بزداييم و يا به عبارتي ديگر از ورود آلودگيها به ظرف وجودي خويش جلوگيري كنيم؛ گويا از ياد ميبريم كه ما فقط براي كار كردن و متحمل شدن استرسها و فرو خوردن خشم خويش در اثر مسائلي كه نميتوانيم دخالت مستقيمي در جريان اجرايي آن داشته باشيم، به اين دنيا نيامدهايم. رسالت ما درگير شدن در تمام بازيهاي زندگي و تلاش صرف جهت نباختن نيست. جراحي رواني ما معمولاً قبل از اينكه منزل را به سمت محل كار و يا رفتن به يك جلسه كاري و يا مهماني ترك كنيم تداركات خاصي ميبينيم از جمله اينكه ما خود را آراسته ميكنيم ما با لباسهايي كه داخل منزل از آنها استفاده ميكنيم و با همان وضعيت از منزل بيرون نميرويم، بعيد ميدانم كسي اين آراستگي را نكوهش كند، اما چگونه است كه ما براي رفتن به يك مهماني ساده ساعتها وقت صرف ميكنيم تا با وضعيت ظاهري مناسبي حضور به هم رسانيم ولي دقت و انرژي براي خويشتن خويش نداريم براي رفتن به يك كلاس آموزشي در زمينه مسائل ارتباطي – رفتاري و يا مراجعه به يك متخصص علوم رفتاري اعلام ميكنيم كه فرصت نداريم يا پول نداريم! بنابراين لزوم انجام جراحي رواني بيش از پيش نمايان ميشود. آري ما در ابتدا نيازمند برداشتن بخشهاي مسئلهدار ذهنمان هستيم، بايد ابتدا براي افكار و باورهايمان فكري بينديشيم چرا كه احساسات ما منتج از افكار ماست بايد شروع به خارج كردن اضافات ذهنمان كنيم اين خروج بهمراتب مهمتر از خروج چربيها از بدنمان است چرا كه اگر به زيبايي ذهن و روان برسيم و دستگاه رواني ما شرايط مناسبي داشته باشد چه بسا براي خود ارزش و احترام بيشتري قائل شويم و پذيرش مناسبي براي خويش داشته باشيم. در اينجا ميخواهم به اهميت بيشتر بعد رواني اشاره كنم كه در واقع پيشنياز بعد جسماني است؛ احساس رضايت و دوست داشتن خود مستلزم انجام جراحيهاي خاصي نيست همانطور كه احساس خوشبختي مستلزم رسيدن به يك وضعيت مطلوب اقتصادي – رفاهي نيست. خوشبختي يك وضعيت نيست بلكه احساسي خوشايند و دروني است و اگر ما بتوانيم در همين شرايطي كه هستيم به احساس خوشبختي و رضايت برسيم با رسيدن به اهداف و محقق شدن آرزوهايمان اين احساس بيشتر و ماندگارتر از قبل خواهد بود. در غيراين صورت هيچ تضميني وجود ندارد كه ما با رسيدن به يك موقعيت اقتصادي مناسب يا قبولي در كنكور و غيره احساس خوشبختي و سعادتمندي كنيم وضعيت مالي مناسب به رفاه بيشتر و راحتي ما كمك ميكند ولي بالقوه شادي و رضايت وارد زندگي ما نميكند ما براي شاد بودن به ارتباط با آدمهاي شاد، توجه به نيازهاي كودك درون، دارا بودن عشق بدون قيد و شرط به كل هستي و زدودن زنگارها از ظرف زيباي درون نياز داريم. آيا ميتوانم بهتر از اين باشم ما در مسائلي كه برايمان روي ميدهد نقش داريم اين نقش برخي مواقع مستقيم و گاهي بهصورت غيرمستقيم است و چه زيباست هركدام از ما در رابطه با مسائلي كه برايمان ايجاد ميشود نقش خود را بيابيم و از خود سؤال كنيم من در اين موضوع يا اين مشكل چه نقشي داشتم آيا ميتوانم ايفاي نقش بهتري داشته باشم؟ در روابط بين زوجين خيلي از مواقع يكي از آنها اقدام به اصلاح رفتارهاي خود ميكند اين كار با كمك مشاور با مطالعه و امثالهم انجام ميشود و تغيير شروع ميشود اين تغيير ابتدا در زمينه افكار سپس احساسات و در نهايت در رفتار صورت ميپذيرد با گذشت زمان وقتي شريك زندگي و اطرافيان متوجه تغييرات خوب فرد ميشوند رفتارهاي آنها نيز معمولاً تحتتأثير قرار ميگيرد و تعامل مناسبتري برقرار ميشود بنابراين بياييم از خود شروع كنيم ما معمولاً بهدنبال تغيير ديگران هستيم و مشكل را آنها و رفتارشان ميبينيم اگر اين طرز فكر غالب باشد همواره بايد تلاش كنيم و نقشه بكشيم كه چگونه ديگران را تغيير دهيم در حالي كه تغيير دادن خودمان بهمراتب راحتتر است اگر از تغيير خود شروع كنيم شاهد اتفاقات و رويدادهاي جالبي در خود و پيرامون خود خواهيم بود. تغيير معمولاً بار استرسي دارد تغيير محل كار، تغيير محل زندگي، تغيير شغل و تغيير رئيسمان در محل كار ما را كمي دچار اضطراب ميكند؛ تغييرات دروني هم از اين امر مستثني نيست. ما براساس بسياري از عادات قهري و جبري خود زندگي ميكنيم و براي ما آسودهتر است كه آنها دستنخورده باقي بمانند ما طبق عادات رفتاري خود در شرايط مشابه رفتارهاي مشابهي انجام ميدهيم بنابراين با شروع دستكاري اين عادات كه زمينه تغييرات رفتاري ما را فراهم ميكنند بعضاً با احساسات ناخوشايندي هم روبهرو ميشويم بهعنوان مثال كسي كه همواره در اختلافات از موضع برنده – بازنده عمل ميكند و ميخواهد به هر قيمتي شده نبازد وقتي متوجه ميشود كه براي حل اختلاف ميتوان به گونهاي ديگر نيز رفتار كرد و گاهي لازم است به خاطر ديگري مثلاً همسر، گذشت كرد و اين به معناي باختن و بازنده بودن نيست ابتدا حالت خوشايندي نخواهد داشت او همواره با زور و فشار تلاش كرده موقعيت را به نفع خويش تغيير داده و به پايان ببرد و هماكنون بايد جلوي اين رفتار خود را بگيرد طبيعي است كه اين كار راحت نخواهد بود ولي كافيست قدم اول برداشته شود و ما به لزوم تغيير پي ببريم و شروع كنيم با گذشت زمان و بررسي تعاملات و رفتارهاي خود با ديگران و اثرات مطلوب ايجاد شده، اين تغيير تقويت خواهد شد و مهر تاييدي خواهد بود كه نشان ميدهد ما چقدر به تغيير كردن نيازمنديم. نكته قابل توجه كه ميتوان در اينجا بدان اشاره كرد اين است كه اساس درمان بسياري از رواندرمانگران و روانپزشكان معروف دنيا براساس همين تغيير است دكتر گلاسر درمان را تغيير در رفتار ميداند؛ آدلر تغيير در انگيزش، راجرز تغيير در ادراك، اليس تغيير در باورها، بك تغيير در شناخت و پرز تغيير در نيازها و علايق را اساس درمان اشخاص ميدانند. اهميت تغيير در اينجا بيش از پيش خود را نمايان ميكند در بسياري از مواقع تغيير سبك زنگي ما را از مبتلا شدن به بسياري از بيماريها و مسائل روانشناختي مصون ميدارد تصور كنيد فردي كه مهارتهاي حل مسئله، كنترل خشم، روابط بين فردي مؤثر و رفتار جراتمندانه را آموخته و آنها را به كار ميبرد نسبت به كسي كه از اين تواناييها برخوردار نيست در مقابله با مسائل زندگي و ناملايمات و يا در برقراري ارتباط مناسب با ديگران چقدر ميتواند قدرتمندانه و موفقتر عمل كند. همه چيز مهياست براي يك شروع ديگر براي شروعي بهتر، ما نيازمند تغييرات وسيعي در همه ابعاد هستيم اما بياييم اين تغييرات را ابتدا از خود شروع كنيم ابتدا از درون نه از بيرون، تغييرات مناسب دروني شرايط را براي تغييرات بيروني نيز مهيا ميكند پس بياييم گام اول را استوار برداريم و اعلام كنيم: غافل نخواهم بود و تغيير را شروع خواهم كرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 388]