واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: درونی سازی شادی شاد باشیم و دیگران را شاد کنیم (4) در مبحث قبل به صحبت های آقای دکتر گلزاری در مورد شادی، راه های حل مشکلات و تأثیر آن در شادکامی، و شادی های پایدار و گذرا اشاره کردیم. در این مقاله بحث را با بررسی عوامل ایجاد شادی از نگاه ایشان ادامه می دهیم. * خوب است به چند عامل كه در فراهم ساختن شادی و نشاط و سعادت انسان نقش اساسی دارد، اشاره داشته باشید 1- در وهله اول ایمان و جهان بینی درست نقش بسزایی در شاد بودن انسانها خواهد داشت. یكی از مقولاتی كه در پرتو این ایمان و اعتقاد صحیح برای انسان حاصل میشود و در ایجاد شادی مؤثر است، زهد و قناعت است. تعابیر خیلی عمیقی در اسلام وجود دارد كه در بحث شادی باید روی آن خوب كار بشود و نمونهای از آن به كار بردن همزمان واژه زهد با واژه شادی و شادمانی است. زهد یعنی این كه انسان از دنیا استفاده كند ولی به آن وابسته نباشد و حرص آن را نزند. این كه حافظ میگوید: در این دنیا اگر سودی است با درویش خرسند است خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی نشان دهنده این است كه نوع نگاه انسان به دنیا میتواند اسباب خرسندی را فراهم كند. 2ـ عامل مهم دیگر داشتن ارتباط با افرادی است كه درك محضرشان به زندگی انسان معنا میدهد. در روایات داریم كه اگر كسی چهل روز با عالم عاملی برخورد نكند، قساوت قلب پیدا میكند. در هر شهری انسانهای عالم عاملی هستند كه در گوشهای آرام و ساكت نشستهاند. ما انتظار داریم دانشجوهای ما بروند و بگردند تا جهانهای بنشسته در گوشهای را پیدا بكند. 3ـ برقرار كردن ارتباط عاشقانه با خدا از طریق ادعیه به خصوص مناجاتهای عاشقانه و زیبایی كه در صحیفه سجادیه است. ما بخشی از خلوت خود را حتماً باید با این دعاها پر كنیم . 4ـ داشتن ارتباطات اجتماعی سالم و دو طرفه با همنوعان. باید توجه داشت ارتباطات یك طرفه عمدتاً به وابستگی میانجامد و خود عامل سلب شادی میشود. 5ـ در كنار تمام اینها، مسأله جسم مهم است. برای شادیهای ما جسم باید سالم و دارای تغذیه مناسب و خوب باشد. ورزش بین جوانهای ما خیلی فراموش شده است. 6ـ ارتباط با طبیعت نیز شادی آور است. یكی از روانشناسان میگوید: آنهایی كه دلبسته یك چیز مردهاند، وجودشان هم مرده است. امام رضا(ع) میفرماید: سه چیز روح انسان را جلا میبخشد: نگاه كردن به آب روان، به سبزه و به صورت زیبا (صورت زیبایی كه انسان از آن لذت حلال ببرد). ما باید قدر خودمان را بدانیم و یاد بگیریم، اگر خودمان را دوست داریم، نگاهمان را به منظرههای بد نیندازیم. گوشمان را به شنیدن صدای ناهنجار عادت ندهیم. گوش و چشم و دهان انسان دریچههای ورودی جهان بیرون به جهان درونند . 7ـ ارتباط داشتن با گنجینه غنی ادبیات فارسی نیز برای آشنا شدن با راههای شادی و سعادت انسان بسیار اهمیت دارد 8ـ هنر اصیل نیز عامل خوبی برای كسب شادی و نشاط است. بسیاری از آهنگهایی كه دانشجویان ما گوش میدهند، از نظر زیبا شناختی، خشن و آزار دهنده روح هستند . 9- باید بدانید پرخوری، كم خوابی، پر خوابی، خواب بعد از طلوع آفتاب نیز ـ آن چنان كه در روایات آمده است كسالت و خمودگی میآورد. 10- گفتن و شنیدن لطیفههای سالم نیز در شادی انسان موءثر است. در روایات آمده است: یكی از معصومان از یاران خود پرسیدند: آیا با هم شوخی و مزاح میكنید؟ گفتند نه. حضرت به آنها فرمود: كار خوبی نمیكنید. البته شوخی زیاد هم وقار را كم میكند . بحث تعامل بین نقش فرد و جامعه در شادی، بحثی جالب است كه میتواند موضوع بررسی قرار گیرد. وقتی ما به اطراف خود دقت میكنیم، میبینیم كه در جامعه اطراف ما ـ با این كه جامعهای دینی است و در دین ما این همه توصیه به شادی شده- شادی و نشاط در بین مردم كمتر دیده میشود. به نظر من، در این شرایط حداقل كاری كه میتوان انجام داد این است كه جاهایی كه میبینیم عوامل اجتماعی مانع شادی میشود، با آن برخورد كنیم و سعی كنیم حق خودمان را از جامعه بگیریم، البته با رعایت اعتدال رفتاری. اما اگر دیدیم این تلاشها به نتیجه نرسید، سعی كنیم درون خودمان را به صورتهای مختلف آرام كنیم. شادی انسان سقفی است كه ستونهای بسیاری آن را نگه داشتهاند. سلامت جسمی، دوستان خوب، همسر و فرزندان خوب، عشق به مطالعه و... . حال اگر یكی از این ستونها مشكل پیدا كرد، انسان نباید با دست خود سایر ستونها را هم خراب كند؛ بلكه باید با تقویت سایر ستونها از ریزش سقف ممانعت به عمل آورد. مخاطب من در اینجا جوانان هستند. این كه جوان صبح زود از خواب بلند شود، ورزش كند، به طور منظم به فكر غذایش باشد، در زندگیاش برنامه و نظم داشته باشد و... این ها همه دست خود آدم است. به هر حال باید با یك دوراندیشی و تصمیم قاطع وارد كارزار شد. * خوب، پس از چند سؤال كاربردی، مایلم دوباره بحث را به حوزه نظری بكشانم. به نظر شما، آیا ریشه شادی و نشاط در درون انسان قرار دارد یا عوامل بیرونی نقش اساسیتری در شادمانی انسان بازی میكنند؟ - مولوی جواب شما را در این بیت زیبا داده است: اصل لذّت از درون دان نی برون ابلهی دان جستن از فسق و فسون خلاصه این كه اصل لذّت از درون است نه از بیرون. این طور نیست كه به صرف این كه در باغیم شاد هم باشیم. اگر بینشمان و هدفمان و درونمان ناشاد باشد، در ظاهر نیز ترش رو و ناشاد خواهیم بود. * اگر شادی درون را بخواهیم موجب شادی برون قلمداد كنیم، آنگاه این حدیث را كه میگوید «حزن مؤمن در درون او است ولی شادی و نشاط در ظاهر او» چگونه توجیه خواهید كرد؟ - بله، این حرف هم درست است به نظر من، در این جا ما باید به تفاوت دو مقوله افسردگی و اندوهگینی اشاره داشته باشیم. آدم افسرده احساس گناه میكند، ناامید است، خودش را مقصر همه بدیها میداند؛ به تعبیر دیگر، ما یك حزن سازنده داریم و یك حزن مخرب. حزنی كه به هوشیاری و تحرك منتهی شود، حزن ممدوح و سازنده است. در مقابل حزنی كه تنها حسرت خوردن و گوشه نشینی در آن باشد، به هیچ وجه مطلوب نیست و به شادی هم نمیانجامد. به نظر من، آن حزنی كه در حدیث از آن یاد شده، حزن سازنده است. بررسی گذشته و پیگیری آینده در چنین حزنی نهفته است. اما از لحاظ ظاهری به ما گفتهاند مهمترین خصوصیات یك مؤمن حسن خلق است. در احادیث داریم كه حسن خلق روز قیامت پا به پای نماز بندگان سنجیده میشود. در ترازوی اعمال انسان نیز هیچ چیزی از حسن خلق سنگینتر نیست. حسن خلق دوستان آدم را زیاد میكند.از امام صادق(ع) پرسیدند: حسن خلق چیست؟ حضرت فرمود: چهره گشاده، كلام زیبا، رفتار نرم و انعطافپذیر. چهره گشاده پلی است برای ارتباطات سالم و سازنده با مردم. از این كه دقت خود را در اختیار ما گذاشتید، بسیار سپاس گزاریم. منبع:طوبی ، پژوهشکده تحقیقات اسلامی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 574]