محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828695885
گزارش مشروح سخنراني اقتداري /بررسي خليج فارس در متون و نقشهها / گناه نابخشودني شاه و مجلس ايران
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: گزارش مشروح سخنراني اقتداري /بررسي خليج فارس در متون و نقشهها / گناه نابخشودني شاه و مجلس ايران
وقتي محمدرضا پهلوي بر رفراندوم موسوم به "گيچياردي" صحه گذاشت و بحرين از ايران جدا شد من در همان روزگار در كتابهايم اين اقدام را "گناه نابخشودني شاه و مجلس ايران" ناميدم و تا آخر عمر همين عقيده را دارم.
به گزارش خبرنگار مهر، احمد اقتداري در اين نشست گفت: خوب مي دانم كه پس از مطالعه و مجامله عمدي و مغرضانه و سياسي مجله "نشنال جئوگرافيك مگزين آمريكا" در باب نقشه خليج فارس و جعل گستاخانه ملل عرب و دانشگاه هاي مغرض عرب زبان و كشورهاي عربي و حتي برخي مراكز علمي اروپايي و سياست هاي مزورانه و كور و نامعتدل و دور از انصاف و حقيقت و دروغ پردازي كشورهاي پر عقده حوزه خليج فارس كه تا ديروز جيره خوار ايرانيان بوده اند و امروز وقيحانه ادعاي ارضي بر آب و خاك خليج فارس و جزاير آن دارند، تا چه اندازه خاطر معتدل و منصف و حقيقت طلب و صادق و آگاه شما و همه ايرانيان در هر كجاي عالم كه باشند را آزرده است.
وي تصريح كرد : بايد در سه مقوله اساسي جنجال برانگيز امروز خليج فارس، مطالبي كاملا مستند به عرض شما برسانم و آن سه مقوله عبارت اند از نام خليج فارس در متون و نقشه ها، جزاير تنب بزرگ و تنب كوچك و ابوموسي و سابقه تمدن و فرهنگ ايراني در خليج فارس و اقيانوس هند.
گناه نابخشودني شاه و مجلس ايران
اقتداري سپس "خاطره يا حكايت نخست" خود را اين گونه شروع كرد : روزي يكي از نخست وزيران كشور را ملاقات كردم و مطالبي در باب مداخلات اعراب در جزاير ايراني و كشته شدن يك ايراني در دبي با ايشان عرض كردم و از بي توجهي دولت و ملت ايران به حوادث خليج فارس و مسئله بحرين آن مرحوم ماسوف عليه فرمود: "آقا جون، خرت برون؛ چكار داري به نرخ نون". شما از مسائل بحرين و مشاجره يكصد و اندي ساله ايران با انگلستان در باب بحرين اطلاع داريد و شايد مكاتبات مرحوم حسين علاء با سفير كبير ايران در لندن، با سر آرنو ويلسون نماينده مجلس عوام انگليس و نويسنده كتاب The Persian Gulf در باب بحرين آگاه باشيد كه سرانجام با يك رفراندوم ساختگي و كاملا صوري و دروغ كه مردي از سازمان ملل به نام "گيچياردي" كه گويا ايتاليايي بود مدعي شد كه در بحرين رفراندومي از جانب سازمان ملل برگزار كرده است و مردم بحرين راي داده اند كه مي خواهند مستقل باشند و جزء ايران نباشند.
محمد رضا شاه پهلوي در فرودگاه دهلي بر اين رفراندوم و نتايج ادعاي گيچياردي صحه تصديق گذاشت. بحرين از ايران جدا شد و جزء ممالك متحابه درآمد و عضو سازمان ملل شد. من در همان روزگار در نوشته ها و كتابهايم اين اقدام را "گناه نابخشودني شاه ايران و مجلس ايران" ناميدم و تا آخر عمر همين عقيده را دارم. به ياد مي آورم فرداي آن روز به دفتر وزير خارجه وقت اردشير زاهدي رفتم و كتاب آثار شهرهاي باستاني و سواحل جزاير خليج فارس و درياي عمان نشريه انجمن آثار ملي را براي تقديم به او و كسب رخصت ملاقات با خود بردم. رئيس دفترش كتاب را به او رسانيد. اما او از ملاقات با من خودداري كرد و همان روز يا فرداي آن روز به مجلس شوراي ملي رفت و بحرين را با رفراندوم گيچياردي ايران از ايران جدا شده اعلام نمود و در واقع پس از يكصد و اندي سال ايران را شكست خورده در اين دعواي موهوم اعلام كرد.
وي تصريح كرد : آيا شاه ايران، وزير خارجه ايران، رئيس سازمان امنيت و اطلاعات ايران و رجال آن روز ايران نمي دانستند كه بحرين جزء لاينفك آب و خاك و مرز و بوم ايران است و مردم بحرين شيعه اثني عشري و 80 درصد ساكنين بحرين ايراني و ايراني تبار و از مردمان دشتستان، تنگستان، خوزستان و لارستان و بلوچستان ايران اند. حتما مي دانستند اما در كف شير نر خونخواره اي، غير تسليم و رضا كو چاره اي.
خليج فارس يا خليج العربي در گفتگو با وزير امور خارجه كويت
اقتداري ادامه داد : سياستهاي مخرب و مرموز داخلي و فتنه انگيزي هاي آشكار و پنهان داخل ايران و رجال سياسي ايران و دولت ام الحيل انگلستان از قديم و نديم براي رقابت با روسيه تزاري و روسيه شوروي و حفظ مرزهاي حريم هندوستان نقشه ها مي كشيدند و رجال سياسي ايران را هم مي فريفتند و آنها را مجذوب و محدود مي ساختند و بدون اراده ملي و شخصيت محكم ملي و سياسي مي كردند. البته نمي توان گفت همه رجال سياسي ايران نمي دانستند يا دانسته خيانت مي كردند اما نمي دانستند كه در چه مغاك وحشتناكي فرو غلطيده اند.
اين محقق تاريخي در بخشي ديگر تحت عنوان "خليج فارس يا خليج العربي در گفتگو با وزير امور خارجه كويت" گفت: حسنعلي منصور نخست وزير ايران بود. سرتيپ فرزانگان سفير كبير ايران در كويت بود. روزي منصور مرا احضار كرد و گفت تيمسار فرزانگان مرتبا شكايت مي كند و به عرض اعليحضرت مي رساند كه او را در وزارت امور خارجه كويت راه نمي دهند و با بي احترامي رفتار مي كنند. ايرانيان را شبانه با يورش غافلگيرانه از كويت اخراج مي كنند. مجله ايران تودي (ايران امروز) را در فرودگاه كويت توقيف كرده اند و اجازه پخش نمي دهند. شما به كويت برويد و به وسيله دوستاني كه داريد علت اين قضايا را دريابيد و راه حل آنها را گزارش كنيد.
وي افزود : من به كويت رفتم و در كويت به وسيله دوستي ايراني تبار و از مردم دشتستان كه دوست وزير خارجه وقت كويت بود وقت ملاقات گرفتم و به اتفاق دوست ايراني در موعد مقرر به دفتر وزير خارجه كويت رفتيم. جواني مصري با بي اعتنايي ما را پذيرفت و مدتي معطل شديم تا وزير خارجه به درون اتاق آمد و ما را با خود به اتاق خاص خودش برد. پس از تعارفات معمول گفت چرا وقت ملاقات به وسيله سفارت ايران تقاضا نكرده ايد و حالا فرمايش شما چيست. گفتم چون شما سفارت ايران و سفير ايران را محترم نمي شماريد و به تقاضاهاي سفير ما جواب نمي دهيد. گفت آقا سفير شما يك نظامي است و خيال مي كند ما نوكران ايران هستيم و با بي ادبي روي ميز منشي من مشت مي كوبد و پرخاش مي كند. حالا فرمايش شما چيست؟ گفتم ايرانيان را شبانه بدون آنكه بگذاريد حساب و كتاب خودشان را برسند و پول و دارائيشان را بردارند و حتي با عيالات خود ديدار كنند اسير مي كنيد و به درون قايق هاي نامطمئن مي فرستيد و از كويت اخراج مي كنيد. مجله ايران تودي ما را در فرودگاه توقيف كرده ايد و اجازه پخش بين ايرانيان نمي دهيد. سفر ما را هتك حرمت مي كنيد. من آمده ام از طرف نخست وزير ايران تحقيق كنم علت اين رفتارهاي غير منطقي و غير صحيح شما با سفير ايران و مردم ايراني تبار كويت چيست ؟ و چرا مجله ايران تودي را توقيف كرده ايد؟ گفت موضوع ايرانيان و اخراج آنها بررسي مي كنم اما موضوع مجله ايران تودي البته بايد آن را توقيف كنيم چون مطالب خلاف واقع در آن نوشته شده است. گفتم چه نوشته شده است و چه بايد نوشته مي شد كه به نظر شما صحيح باشد گفت همه جا نوشته شده است خليج فارس (پرشين گلف) بايد نوشته مي شد Arabian Gulf .
وي در ادامه افزود: گفتم آقاي وزير شما مسلمان هستيد؟ به زبان عربي گفت الحمدالله. گفتم شنيده ام از قبيله يعني بدو هستيد گفت من به بدو يعني چادرنشيني قبيله ام افتخار مي كنم. گفتم اكنون كه مسلمان و عرب و بدو هستيد بايد داراي اوصاف اين سه قوم نيز باشيد. گفت سعي مي كنم كه دارا باشم و اين اوصاف چيست؟ گفتم مهم ترين آن اوصاف راست گويي و صداقت است. گفت سعي كرده ام راستگو باشم و ان شاء الله هستم. گفتم شما هم سن و سال تقريبي من هستيد در مدارس جديد در كويت و اروپا درس خوانده ايد. شما در مدرسه مي خوانديد Persian Gulf ، خليج فارس يا Arabian Gulf و خليج عربي. دست بر دست خود زد و گفت مرا غافلگير كرديد. من در كتابهايم و مدارس مي خواندم خليج فارس Persian Gulf و خليج الفارسي و بحر فارس. اما حالا شما دريايي داريد كه در شمال كشورتان واقع است يعني درياي خزر (او گفت كاسپين سي) اجازه دهيد ما هم دريايي داشته باشيم به نام درياي عرب يا خليج عربي. گفتم شما داريد و چرا مانند قرون و اعصار از آن نام نمي بريد گفت. كجا؟ گفتم آن دريا را كه امروز درياي سرخ، بحر احمر مي ناميد. گفت مگر اين درياها در قديم نامي داشته اند.
مجعولات عربي درباره خليج فارس
اقتداري به "نخستين سمينار خليج فارس و سخنراني دكتر گيرشمن باستان شناس فرانسوي" اشاره كرد و ادامه داد: نخستين سمينار خليج فارس در باشگاه افسران آن روزگار، روبروي وزارت امور خارجه به دستور پادشاه ايران و با سرپرستي مرحوم سيد محمد محيط طباطبايي تشكيل شد. شبي كه نوبت سخنراني من بود، مجلس را براي استماع سخنراني خودم خسته و خواب آلود ديدم. پس از قرار گرفتن در پشت ميز خطابه از رئيس جلسه مرحوم زنده ياد سعيد نفيسي خواهش كردم سخنراني مرا به فردا شب يا شب ديگر موكول نمايند. نفيسي گفت فردا شب و شبهاي ديگر هم سخنراناني هستند. گفتم پس اجازه فرماييد از مستمعين سئوالي كنم. ديگر فرصت قطع سخنان من براي رئيس ميسر نشد و مردم فرياد زدند سئوال فرماييد. گفتم آقاي پروفسور گيرشمن در سخنراني خود چند بار به جاي خليج فارس فرمودند خليج و چند بار فرمودند الكساندر لوگراند يعني اسكندر كبير. اگر جناب ايشان در پاريس سخن مي گفتند و صحبتي از هيتلر در ميان بود آيا مي توانستند بگويند هيتلر لوگراند؟ آيا نبايد به رعايت احترام دولت و ملت ايران و مهمان ايران بودن و بر سفره ايران نشستن مي فرمودند اسكندر مقدوني. چنانكه ما اسكندر را گجستك و پدر نامعلوم و حرامزاده و نابكار مي ناميم. در اوستا هم به اين جوان مغرور متجاوز و خراب كننده بنيان تمدن ما و شاهنشاهي هخامنشي او را گجستك ناميده است. غريو شادي از مردم مستمع برخاست و آواي زنده باد ايران بلند شد.
وي داستاني ديگر از مجعولات عربي درباره خليج فارس را هم متذكر شد و گفت: دكتر مصطفي عقيل الخطيب استاد تاريخ در دانشگاه دوحه قطر كتابي منتشر ساخت به نام "التنافس الدولي في خليج العربي" و كتاب ديگري به زبان عربي نوشت و چاپ كرد به نام "سياست ايران در خليج عربي در عهد ناصرالدين شاه قاجار" من نقدي بر آن دو كتاب نوشتم و نوشتم كه همه جا اين آقاي استاد دانشگاه قطر ايراني تبار همه جا در كتابش ايرانيان سواحل خليج فارس و جزاير آن را عرب و عرب تبار خوانده، امير الامراء شاه عباس امام قلي خان صفوي را مردي ظالم سفاك و ضد عرب خوانده. خليج فارس را خليج عربي نوشته و گاوبندي را قابندي و بلوك بهمني را بهامنه و خوزستان را عربستان و اعلام جغرافيايي ايران را تحريف كرده است.
انكار حضور تمدن و فرهنگ ايران در خليج فارس
وي افزود: به همان زمانها كتاب ديگري در كويت منتشر شد با نام "كتاب تاريخ لنجه حاضره العرب علي الساحل الشرقي للخليج" تاليف مردي ايراني تبار به نام حسين بن علي الوحيدي الخنجي العباسي. پيش از آنها كتابي ديگري كه بسيار مشهور است و من خود آن را تحشيه نموده ام و با مقابله با نسخه انگليسي آن كه جي. آر. تيبتس آن را به انگليسي ترجمه و اوتاف گيب در لندن چاپ كرده است با نام الفوائد في اصول علم البحر و القواعد. در دو كتاب عقيل الخطيب و كتاب خنجي عباسي مولفين كتابها همه جا به نحو آشكاري منكر حضور تمدن و فرهنگ ايران در خليج فارس شده اند و اقوام ايراني را عرب خوانده و اعلام جغرافياي فارسي را و حقايق تاريخي را احمقانه و نابخردانه تحريف كرده اند.
نام درياي پارس در منابع مكتوب كهن
اين محقق تاريخ اضافه كرد: در كتيبه داريوش بزرگ در كانال سوئز مصر از درياي پارس نام رفته است، در استرابي (پرسيكون كا اي تاس)، در تواريخ هرودوت (پرسيكون كاي تاس) در مكوديوس پتوله مااوس (بطلميوس) پرسيكوس سينوس، در كوين توي كورسيوس (آكواريوم پرسيكوس) در زبان انگليسي پرشين گلف، در فرانسه گلف پرسيك، در آلماني پرزيش گلف، در ايتاليايي گلفو پرسيكو، در روسي پرزيش زايو، در ژاپوني پروشادان، در اكثر قريب به اتفاق متون عربي كهن در دانش جغرافيا و تاريخ خليج الفارسي، بحر فارسي، بحر الفارسي آمده است. در ابن فقيه درياي پارس در ابن رسته خليج الفارسي در عجائب الاقاليم بحر فارسي، در المسالك و الممالك ابن خرداد به خليج فارس، در بزرگ بن شهريار رامهرمزي در عجائل الهند بحره و بره و جزائره بحر فارسي، در استخري معروف به الكرخي بحر فارسي، در مسعودي در كتاب مروج الذهب و در التنبيه و الاشراف بحر فارسي، در مقدسي كه البدء و التاريخ خليج الفارسي، در ابوريحان بيروني درياي پارس در خليج فارس، در حدود العالم من المشرق الي المغرب درياي پارس، در ابو عبرالله مقدسي انتشار شالي در احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم بحر فارسي، در جهان نامه محمد بن نجيب بكران بحر پارسي، در ابن البلخي درياي پارس، در شرف الزمان طاهر مروزي در كتاب طبايع الحيوان الخليج الفارسي در ادريسي در نزهه المشتاق و افتراق الآفاق بحر فارسي، در ياقوت حموي در معجم البلدان زراه كامير، بحر فارس، در زكريا محمد بن محمود قزويني بحر فارس، در تقويم البلدان ابو الفداء بحر فارس، در كتاب نهايه الارب في فنون العرب خليج فارس، در حمدالله مستوفي قزويني خليج فارس و در كتاب نزهه القلوب حمد الله مستوفي بحر فارس، درابن الوردي در كتاب خريد العجائب و فريده الغرائب بحر فارسي، در كتاب صبح الاعشاء في كتابه الانشاء كاتب به حلبي قسطنطيني مشهور به حاج خليفه و در كتاب ديگري، جهان نامه تركي سينوس پرسيقوس، در دايره المعارف الشباني خليج العجمي، در چند نقشه كه به وسيله درياسالاران ترك در زمان جنگ هاي عثماني و صفوي تهيه شده به جاي خليج فارس خليج بصره نوشته اند تا خصومت سياسي و ديني خود با صفويان شيعه و ايران شيعي و دشمني خود را نشان دهند. اما خليج بصره در سفرنامه ناصر خسرو (فور الله) ناميده شده و در همه نقشه هاي بين المللي خليج فارس نوشته شده. البته در چند نقشه جديد چاپ عربستان يا مصر يا امارات ذكر خليج العرب انگشت شمار است و تازه چاپ اند.
جمال عبدالناصر و كلمه مجعول خليج عربي
وي ادامه داد: پس از جنگ اعراب و اسرائيل 8-1967 و كودتاي سرهنگ جمال عبدالناصر مصري و برانداختن ملك فاروق پادشاه مصر، سرهنگ ناصر كه جواني ماجراجو و كمونيست و پر طمع و بي منطق بود نطقي در قاهره ايراد كرد و گفت: "امشب شام را در بغداد و فردا ناهار را در اهواز در كنار خليج عربي صرف مي كنيم" از آن روز كلمه مجعول خليج عربي در زبان و قلم اعراب افتاد. اعراب كه به شهادت تواريخ كهن از زمان هاي آشوريان و كلدانيان بابلي و سومري و اكدي و ايلاميان و هخامنشيان واشكانيان و ساسانيان و حتي در دوران خلافت اموي و عباسي دشمني خود را با ايرانيان (عجم) پنهان نمي كردند، در اين ماجراي پر غوغاي اسف انگيز وارد شدند. ارتش ايران سه جزيره تنب بزرگ و تنب كوچك و ابوموسي را با قدرت قهريه نظامي بازپس گرفت و بر تنگه هرمز استيلا يافت. چنانكه در دوران صفوي به فرمان شاه عباس بزرگ امام قلي خان امير الامراء صفوي پرتغاليان را از جزيره هرمز و خليج فارس و شرق آفريقا اخراج كرد.
اقتداري افزود: با بازپس گرفتن جزاير ايراني و پيوستن به مادر بوم كهن خود ايران اعراب به جنجال وغوغا و شكايت پرداختند، دولت عراق و رئيس آن دولت صدام حسين و كشور كمونيستي عدن يمن جنوبي و دو سه كشور ديگر عرب به سازمان ملل شكايت كردند و اقدام ارتش ايران را براي غصب حقوق اعراب در خليج فارس اعلام كردند. خوشبختانه در سازمان ملل آن روزگار مردمان صالح و عاقلي عضويت داشتند و دعواي اين كشورهاي ماجراجوي عرب را بي وجه خواندند و قضيه را با توجه به نقشه هاي جغرافيايي كهن مسكوت و غير قابل بحث اعلام كردند. از آن روز كشتي هايي كه به مقصد ايران بارگيري مي كردند در بارنامه هاي آنها نوشته مي شد مقصد ايران در خليج عربي. ايران از قبول اين محمولات خودداري مي كرد و مي گفت ما خليج عربي نمي شناسيم و اعراب مي گفتند ما خليج فارس نمي شناسيم. اين مشاجره بي امان تا به امروز ادامه دارد حتي دوستان عرب ايران هم مانند سوريه در نشست ها و جلسات رسمي شوراهاي اعراب اين سه جزيره را متعلق به اعراب مي دانند و ذيل بيانيه ها را امضا مي كنند.
گستاخي و بي پروايي توني بلر
اين پژوهشگر تاريخ تصريحكرد: توني بلر نخست وزير قبلي انگلستان در آخر حكومتش سفري به دبي در امارات عربي كرد و رسما بدون هيچ گونه پرده پوشي اعراب منطقه را به باز پس گرفتن اين جزاير و حفظ حقوق اعراب در خليج فارس دعوت كرد. گستاخي و بي پروايي توني بلر مرا به ياد سخنان لرد كرزن نايب السلطنه انگلستان در هندوستان و وزير خارجه بعدي انگلستان كه با كشتي مجلل و پر زرق و برق كوكونات در خليج فارس سفر مي كرد و در دبي و شارجه روساي شيوخ عرب را با اعطاي شمشير و خنجر و ساعت طلا مفتخر مي ساخت انداخت كه در نطق مفصلي كه در شارجه ايراد نمود و متن نطق او چاپ شده است گفت: "ايران تنها دشمن صلح و دوستي بين شماست و بايد نفوذ ايران را از جزاير خود محو كنيد".
وي افزود: همين لرد كرزان با كشتي به بوشهر مي رسد در زمان مظفرالدين شاه و به حاكم بوشهر علاء الدوله كه از تهران از طرف پادشاه قاجار براي پذيرايي از او اعزام شده بود و پيغام مي دهد كه به كشتي كوكونات بيايند و از من دعوت كنيد تا به طور رسمي به اتفاق شما به بوشهر وارد شوم. علاء الدوله جواب مي دهد شما نائب السلطنه پادشاه انگليس هستيد و من نماينده شخص شاهنشاه ايرانم. نخست بايد شما به ديدن من بياييد من بعد به بازديد شما مي آيم و كرزن قهر مي كند و در بوشهر پياده نمي شود.
اين سخنراني عصر روز چهارشنبه 29 خرداد ماه با حضور پژوهشگران و نويسندگاني مانند هوشنگ دولت آبادي، ايرج افشار، بهاء الدين خرمشاهي و تني چند از علاقمندان حوزه تاريخ و ادبيات در محل نشر فرزان روز برگزار شد.
جمعه 31 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 722]
-
گوناگون
پربازدیدترینها