واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: اصول بيست و پنجگانه قرآن در تبيين حقوق بشر/2
گروه سياسي: قرآن كريم، بيست و پنج اصل اساسي در تبيين حقوق بشر واقعي را در بطن خود قرار داده كه پاسخي به ياوههاي باطل مدعيان حقوق بشر در دنياي امروز است.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا) اين اصول بيستو پنجگانه، كه اصل اول آن با عنوان انسان محوري، دربخش اول اين مقاله تشريح شد، انوار پرفروغي است كه از زلال آيات قرآن منتشر ميشود و اين نور راهنماي حاكمان حق و حقيقت و كوركننده چشم قدرتمنداني است كه به دروغ، پرچم انساندوستي را به دست گرفتهاند.
ادامه شرح اين اصول، طي مقالهاي مبسوط و سلسلهوار، بدين قرار است:
اصل دوم: كرامت انساني
تاكيد بر اينكه همه افراد بشر عضو خانواده بزرگ انساني و داراي منزلت تعالي و حقوق متقابل هستند
«ولقد كرمنا بني آدم و حملنا هم فيالبر والبحر و رزقناهم من الطيبات و فضلناهم علي كثير ممن خلقنا تفضيلا» (همانا فرزندان آدم را كرامت بخشيديم و خشكيها و درياها را برايشان هموار ساختيم و از غذاهاي پاكيزه روزيشان كرديم و آنان را بر بيشتر آفريدههايمان برتري داديم. (سوره اسري، 70)
اصل سوم: عقلانيت انساني
تأكيد بر اينكه همه انسانها از موهبت خرد و وجدان برخوردارند.
«و الله اخرجكم من بطون امهاتكم لا تعلمون شيئا و جعل لكم السمع والابصار والافئده لعلكم تشكرون» (خدا شما را از شكم مادرهايتان بيرون آورد در حاليكه هيچ چيز را درك نميكرديد و براي شما چشم و گوش و خرد قرار داد شايد شكر اين نعمتها را به جاي آوريد (سوره نحل، 78)
«ولا اقسم بالنفس اللوامه» (سوگند به روح ملامتگر انساني (كنايه از وجدان بشري) (سوره قيامت، 2)
اصل چهارم: برادري
تأكيد بر اينكه همه انسانها از يك پدر و مادر بهوجود آمدهاند و طبعا برادر و خواهر يكديگرند.
«يا ايها الناس اتقوا ربكم الذي خلقكم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا كثيرا و نساء» (اي مردم بپرهيزيد از پروردگار آنكه شما را از يك تن آفريد و جفت او را از جنس خود قرار داد و مردان و زنان فراوان را از آن دو پديد آورد و بر روي زمين پراكنده نمود. (سوره نساء 1)
«ما كان الناس الا امه واحده فاختلفو و ...» (مردم يك طايفه پيش نبودند پس از آن فرقه فرقه شدند و اگر كلمهاي كه در ازل از حق سبقت يافته (كه براي آزمايش مهلت يابند) نبود، البته اختلافاتشان خاتمه يافته و ... داده ميشد) (سوره يونس، 19)
اصل پنجم: برابري
تأكيد بر اينكه اختلاف رنگ، نژاد، قوميت، زبان و امثالهم نميتواند منشا امتياز و برتري گروهي بر گروه يا فردي بر فرد ديگر باشد و همه افراد بشر به يكسان از حقوق انساني بهرهمند هستند.
«يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثي و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اكرمكم عندالله اتقاكم» (اي مردم همه شما را از يك مرد و زن آفريديم و بهصورت ملتها و خاندانها درآورديم تا يكديگر را بشناسيد. همانا ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شماست) (سوره حجرات، 13)
اصل ششم: مساوات در برابر قانون
تأكيد بر اينكه همه افراد بشر در برابر قانون مساوي بوده و قانون بدون تبعض بايد درباره همه اعم از خويشاوند، بيگانه، توانگر، تهيدست، دوست و دشمن اجرا شود.
«يا ايها الذين امنوا كونوا قوامين بالقسط شهداء لله ولو علي انفسكم اوالوالدين والاقربين ان يكن غنيا او فقيرا فالله اولي بهما فلاتتبعوا الهوي». (اي گروه مومنان پاسدار عدالت باشيد. در گواهي دادن خدا را در نظر بگيريد؛ هر چند به زيان خودتان يا پدر و مادر و خويشاوندانتان باشد و ناحق از هيچكس چه توانگر باشد چه تهيدست جانبداري نكنيد. خدا اولي به رعايت حق آنان است و در حكم و شهادت هرگز از هواي نفس پيروي نكنيد). (سوره نساء 135)
«واقستوا ان الله يحب المقسطين» (و اگر دو طايفه از اهل ايمان با هم به قتال و دشمني برخيزند، البته شما مومنان بين آنها صلح برقرار داريد و اگر يك قوم بر ديگري ظلم كرد، با آن طايفه ظالم قتال كنيد تا به فرمان خدا بازآيد پس هرگاه به حكم حق برگشت، با حفظ عدالت، ميان آنها را صلح دهيد و هميشه با هر دوست و دشمني عدالت كنيد كه خدا بسيار اهل عدل و داد را دوست مي دارد (سوره حجرات 9)
«قل امر ربي بالقسط و ..». (بگو اي رسول ما پروردگار من شما را به عدل و درستي امر كرده و نيز فرموده كه در هر عبادت روي به حضرت او آريد و خدا را از سر اخلاص بخواهيد كه چنانكه شما را در اول بيافريد، ديگر بار در محشر به سويش بازآييد. (سوره اعراف 29)
«و انزلنا معهم الكتاب والميزان ليقوم الناس بالقسط ...» (با پيامبران كتاب و ميزان عدل فرستاديم تا طبق آن عمل كنند و مردم در ميانشان با قسط و عدل رفتار نموده و به عدالت قيام كنند». (سوره حديد، 52)
«ولا يجرمنك شنان قوم علي الاتعدلوا». (دشمني با قومي شما را به بيعدالتي نكشاند). (سوره مائده، 8)
«و ان حكمت فاحكم بينهم بالقسط» (آنها جاسوسان دروغ زن و خورندگان مال حرامند. اگر به نزد تو آمدند خواهي ميان آنها حكم كن يا روي از آنان برگردان و چنانچه روي از آنها برگرداني هرگز كوچكترين زياني به تو نتوانند رسانيد و اگر حكم كردي ميان آنها به عدالت حكم كن زيرا خدا دوست ميدارد آنان را كه حكم به عدل ميكنند). (سوره مائده، 42)
«و اذا حكمتم بين الناس ان تحكموا بالعدل» (خدا به شما امر ميكند كه امانت را البته به صاحبانش باز دهيد و چون حاكم بين مردم شويد به عدالت داوري كنيد همانا خدا شما را نيكو ميدهد كه خدا به هر چيز آگاه و به صلاح خلق بصير است) (نشاء 58)
اصل هفتم: حق حيات
تأكيد بر اينكه همه افراد بشر حق دارند از نعمت حيات برخوردار باشند و اين حق براي همه تضمين شده است.
«ولا تقتلوا النفس التي حرم الله الا بالحق» (هرگز كسي را كه خدا خونش را حرام كرده است به ناحق نكشيد) (سوره انعام، 151)
«من قتل نفسا بغير نفس او فساد في الارض فكأنما قتل الناس جمعيا» (هر كسي نفسي را كه خوني نريخته و يا فسادي در روي زمين برنيانگيخته است، به قتل برساند، مانند آن است كه همه مردم را كشته است) (سوره مائده، 32)
اصل هشتم: حق امنيت
تاكيد بر اينكه همه از حق امنيت بهرهمند هستند و هر كس از ديگري سلب امنيت كند، سختترين كيفرها درباره او مقرر شده است.
«انما جزاء الدين يحاربون الله و رسوله و يسعون في الارض فسادا ان يقتلوا...» (همانا مجازات كساني كه به خدا و رسول او به ستيز برخاسته و در روي زمين فساد برانگيخته و سلب امنيت ميكنند، آن است كه به كيفر مرگ محكوم شوند...) (سوره مائده، 33)
اصل نهم: آزادي
تأكيد بر اينكه همه افراد از حق آزادي برخوردارند و نميتوان كسي را به بردگي گرفت يا به تجارت بردهفروشي پرداخت.
«فلا افتحم العقبه و ما ادريك ماالعقبه فك رقبه او اطعام في يوم ذي مسغبه» (بشر ناموفق به رفع مشكلات زندگي انسانها تن در نداد و بردگي و گرسنگي را از ميان بر نداشت) (سوره بلد، آيات 11 الي 14)
«يضع عنهم اصرهم و الاغلال التي كانت عليهم ...» (پيامبر اسلام مبعوث شد تا بارهاي سنگين تحميلي را از دوش انسانها بردارد. غل و زنجير اسارت و بردگي را از دست و پاي آنها بگسلد و آزادشان سازد) (سوره اعراف 157)
اصل دهم: تأكيد بر اينكه همه افراد بشر حق دارند براي احقاق حق خود يا دفاع و رفع تجاوز ديگران به دادگاه صالحه مراجعه و دادخواهي نمايند و ياري طلبند و به قانون عدل دادرسي شوند.
«و لمن انتصر بعد ظلمه فاولئك ما علهيم من سبيل انما السبيل علي الذين يظلمون الناس و يبغون في الارض بغيرالحق» (هر كس كه ستمي بر او رفته به دادخواهي برخيزد و ياري طلبد، نبايد مورد مؤاخذه قرار گيرد. مسئوليت و مؤاخذه متوجه آن گروه است كه به مردم ستم روا ميدارند و در روي زمين به ناحق زور ميگويند) (سوره شوري، 41 و 42)
«و ان حكمت فاحكم بينهم بالقسط» (آنها جاسوسان دروغ زن و خورندگان مال حرامند اگر به نزد تو آمدند خاهي ميان آنها حكم كن يا روي از آنان برگردان و چنانچه روي از آنها برگرداني هرگز كوچكترين زياني به تو نتواند رسانيد و اگر حكم كردي ميان آنها به عدالت حكم كن زيرا خدا دوست ميدارد آنان را كه حكم به عدل ميكنند (سوره مائده، 42)
و اذا حكمتم بين الناس ان تحكموا بالعدل (خدا به شما امر ميكند كه امانت را البته به صاحبانش باز دهيد و چون حاكم بين مردم شويد به عدالت داوري كنيد همانا خدا شما را نيكو مي دهد كه خدا به هر چيز آگاه و به صلاح خلقان بصير است (نشاء 58)
اصل يازدهم: حق مصونيت
تاكيد بر اينكه هيچ كس را نميتوان خودسرانه بازداشت يا زنداني يا تبعيد كرد.
والذين يؤذون المومنين والمومنات بغير ما اكتسبوا فقد احتموا لا بهتانا و اثما مبينا» (آنان كه مردان و زنان با ايمان را بيهيچ جرم و تقصيري ميآزارند، اشكارا مرتكب افترا و گناه ميگردند) ( 58 احزاب)
اصل دوازدهم: برائت
تاكيد بر اينكه متهم مادام كه در دادگاه صالح و علني و بيطرف با در اختيار داشتن وسيله و آزادي در دفاع از حق خود جرمش ثابت نشده و محكوم نگشته است، مبري و بيگناه شناخته ميشود.
«فاذلم يأتوا بالشهداء فاولئك عندالله هم الكاذبون» (آنان كه بياقامه دليل و شاهد به مردم تهمت ميزنند در پيشگاه خدا در حكم قانون اسلام مردم دروغ پردازند» (سوره نور، 13)
«لا يكلف الله نفسا الا ما أتاها» (خداوند كسي را تكليف و مجازات نميكند مگر اينكه قبلا با صراحت قانون را بيان كرده باشد) (سوره طلاق 7)
اصل سيزدهم: حق تناسب جرم با مجازات
تاكيد بر اينكه هيچ كس را بيشتر از آنچه كه قانون معين كرده است نميتوان مجازات كرد.
«جزا وفاقا» (كيفر متناسب با جرم است) (سوره نساء 26)
« وما تجزون الا ما كنتم تعلمون» (جز بر آنچه و آن مقدار كه مرتكب عمل شدهايد مجازات نميشويد) (سوره صافات، 39)
«ولتجزي كل نفس بما كسب و هم لا يظلمون» (انسان در برابر آنچه مرتكب شد و در همان حد مجازات گردد و به كسي با مجازات اضافي ستم روا نشود) (سوره جاثيه،22)
اصل چهاردهم: ممنوعيت سانسور
تاكيد بر اينكه هيچ كس نبايد در خصوصيات زندگي افراد و خانوادههايشان و در مراسلات آنان فضولانه مداخله كند يا خانه و محل كار اشخاص را مورد تفتيش قرار دهد.
«ولا تجسسوا» (هرگز جاسوسي نكنيد) (سوره حجرات، 12)
اصل پانزدهم: حرمت حريم خصوصي
لا تدخلوا بيوتا غير بيوتكم حتي تستأنسوا و تسلموا علي اهلها (به هيچ خانه جز خانه خودتان بياجازه قدم نگذاريد) (سوره نور،17)
«و ان قيل لكم ارجعوا فارجعوا» (و اگر گفته شد برگرديد حتما برگرديد) (سوره نور 28)
«و لا يغيب بعضكم بعضا» (اي اهل ايمان از بسيار پندارها در حق يكديگر اجتناب كنيد كه برخي ظن و پندارها معصيت است و نيز هرگز از حال دروني هم تجسس نكنيد و غيبت يكديگر روا مداريد. آيا شما دوست ميداريد گوشت برادر مرده خود را بخوريد؟ التبه كراهت و نفرت از آن داريد و از خدا بترسيد و توبه كنيد كه خدا بسيار توبهپذير و مهربانست (سوره حجرات، 12)
منبع: كتاب حقوق بشر در متون مقدس اديان الهي
جمعه 31 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 286]