واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: روابط سالم و متعادل، خمیرمایه عشق به زندگی خانوادگی است. مسائل و مشكلات زیادی این روزها دست به دست هم داده و به سستی و تضعیف روابط خانوادگی منجر شده است. از سوء تفاهم ها و انتظارات نا به جا گرفته تا نوع ارتباط كلامی، عدم پایبندی به قواعدی مشخص، روش مدیریت خانه و ... پدر یا مادری كه هنوز یاد نگرفته بر اعصاب خود مسلط باشد، نمی تواند به فرزندش بیاموزد كه چگونه خود را كنترل كند. راه حل هایی برای تحكیم و تقویت روابط خانوادگی عده زیادی از مردم تصور می كنند كه دیگران نیز از آنچه آنان می دانند، آگاهند. صحبت با دیگر افراد خانواده در مورد فهرست قواعد می تواند راه را برای یافتن دلایل سوءتفاهم و مشكلات رفتاری باز كند. قواعد ممكن است كهنه و قدیمی، غیرمنصفانه، نامفهوم یا غیرمقتضی باشند. مثال: قاعده غیر انسانی: «هرچه اتفاق می افتد، اهمیت نده و به ظاهر خوشبخت باش.» قاعده پوشیده: «در باره اش صحبت نكن، چنان رفتار كن كه گویی وجود نداشته است.» قاعده ویران كننده: «با من در باره مشكلاتت صحبت نكن؛ مسئله مربوط به خود توست.» زندگی در محیط خانواده، همواره تجربیات دیدنی و شنیدنی زیادی به همراه دارد. بعضی از این تجربیات، مایه دلخوشی و بعضی دیگر دردآور و ناراحت كننده است و بعضی ممكن است احساس شرمندگی به همراه داشته باشد. هر گونه احساساتی كه به وجود آید، اگر اعضای خانواده نتوانند آنها را بشناسند و در باره شان توضیح بخواهند، این احساسات به درون ریخته می شود و ریشه های رفاه خانوادگی را از بین می برد. سدهای خانوادگی كه در مقابل صحبت كردن در باره مسائل خانوادگی بنا می شود، دلیل مهمی برای كاستن ارزش فردی است. در خانواده ای كه این قاعده حاكم باشد كه: «بچه ها نمی توانند اظهار نظر كنند» در نتیجه كودكان كینه به دل می گیرند، از پدر و مادر رنجش و بیزاری پیدا می كنند و بدتر آنكه در باره ارزش فردی خود وضعی پیدا می كنند كه به احساس ناكامی، خشونت و تنهایی می انجامد. قاعده غالباً با این عبارت بیان می شود كه «تو هنوز جوان تر از آنی كه...» و این طور برداشت می شود كه دنیای بزرگسالان بیش از حد پیچیده، ترسناك، بد و مضر و یا سرشار از لذت است كه كودك بتواند آن را كشف كند. بسیاری از والدین سعی می كنند برای محافظت فرزندان، كارهای خود را از آنان پوشیده دارند. چرا كه قاعده آنان این است كه: «پدر و مادرها به هیچ وجه كار نادرستی نكرده اند، فقط شما بچه ها هستید كه بد رفتاری می كنید.» بیشتر اوقات در قواعد خانوادگی اجازه ابراز احساسات ، فقط وقتی وجود دارد كه احساسات موجه باشد. در حالی كه اگر قواعد شما بگویند هرگونه احساسی كه دارید مطلوب و قابل قبول است، خویشتن شما رشد می كند. اگر بتوانید با تمام اجزای خود تماس داشته باشید زندگی خانوادگی شما می تواند به نحو برجسته و مهیجی تغییر كند و بهتر شود. خانواده ای كه قاعده های آن امكان اظهار عقیده آزاد در مورد هر چیز، خواه ناراحت کننده خواه شاد كننده را فراهم كند، بهترین بخت مساعد را برای یك زندگی بالنده خواهند داشت. قواعد همواره احتیاج به بازبینی و آرایش تازه دارند: « مرخص كردن چیزهای قدیمی و افزودن چیزهای نو .» تمرین 1- كدام یك از قواعدی كه در حال حاضر دارید، مناسب است؟ 2- كدام یك از قواعد، باید از بین برود؟ 3- چه قواعد جدیدی باید تنظیم كنید؟ 4- آیا قواعد شما انسانی، آشكار و مطابق با واقعیت هستند؟ یا پوشیده، غیرانسانی، قدیمی و ویران كننده است؟ 5- تا چه حد قواعد شما برای دیگران مفهوم است؟ 6- آیا این قواعد را با صراحت بیان كرده اید یا فكر می کنید خانواده شما می توانند قاعده ها را در فكر شما بخوانند؟ 7- آیا می توانید قواعد را با زمان تطبیق دهید و قوانین كهنه را دور اندازید؟ 8- آیا قواعدتان واقعاً به شما كمك می كنند یا سد راه شما هستند؟ 9- برای تغییر قواعد خود چه كرده اید؟ چه كسی اجازه دارد كه خواستار تغییر شود؟ 10- در خانواده شما قواعد چگونه به وجود می آیند؟ چه كسی آنها را وضع می كند؟ و آنها را از كجا آورده اید؟ 11- آیا در خانواده شما قاعده آزادی اظهار نظر وجود دارد؟ 12- قاعده خانوادگی شما در مورد ابراز خشم چیست؟ 13- قاعده خانوادگی شما در مورد ابراز محبت چیست؟ روش تربیتی شما چگونه است؟ می خواهید فرزندتان چه جور آدمی شود؟ این امر وظیفه ساده ای نیست. «تشكیل خانواده» مشكل ترین كار در دنیاست. پدران و مادران در مشكل ترین مدرسه دنیا- مدرسه آدم سازی- تدریس می كنند. آنها لااقل18 سال به انجام وظیفه مشغول هستند. این وظیفه احتیاج به حد اعلای حوصله، صبر، خوش خلقی، كاردانی، عشق، بینش، آگاهی و دانش دارد. آدم سازی تجربه ای طولانی در آزمون و خطاست و در عین حال ممكن است كه این وظیفه بهترین پاداش و تجربه شاد یك عمر را در برداشته باشد. بسیاری از والدین نسبت به این كه هرچه بهتر و بیشتر برای فرزند خود تلاش كنند، بسیار احساس مسئولیت می كنند. موضوع اصلی، چگونگی تعلیم دادن است. نقشه ها از خانواده ای به خانواده دیگر فرق می كند. بعضی طرح ها نتیجه اش به پرورش خانواده منتهی می شود و برخی به آشفتگی وضع می انجامد. اگر بزرگسالان قبل از آنكه به بلوغ كامل فكری و روحی برسند تشكیل خانواده دهند، پیشرفت، كاری بسیار پیچیده و خطرناك خواهد بود. البته این كار ناممكن نخواهد بود اما قطعاً برای زوج جوان مشكلاتی به همراه خواهد داشت. برخی از اولیاء در وضعی هستند كه خیلی از چیزهایی را كه انتظار دارند به فرزندشان تعلیم دهند، خود هنوز نیاموخته اند. هیچ چیز مانند تربیت كودك، نمی تواند نقص یا عدم كفایت بزرگسالان را فاش كند در چنین شرایطی پدر و مادر باهوش مانند فرزندشان ، شاگردانی آماده آموختن می شوند. خوشبختانه در هر موقعیتی می توان در وضع خانوادگی تغییراتی به وجود آورد، مشروط بر آنكه افراد خانواده متوجه احتیاج به تغییر شوند و راه اجرای آن را بیابند.سرزنش كردن خود، از توان شما برای تغییر وضع می كاهد. سرزنش كردن، یكی از گران ترین و نامعقول ترین راه های استفاده از نیرو است. تجارب دوران كودكی هر فرد تأثیر مهمی در شیوه تربیتی او دارد. بیشترین مقدار طرح شما تكرار اتفاقاتی است كه در دوره رشد خود داشته اید، خواه خانواده شما بالنده باشد، خواه آشفته. اگر شما شیوه ای كه پدر و مادرتان بر آن اساس شما را بار آورده اند می پسندید و از چگونگی رفتار آنان با یكدیگر رضایت دارید، می توانید آن را برای نقشه خود نمونه قابل قبولی بدانید و بگوئید: «من همان روشی را به كار می برم كه آنان به كار بردند.» اما اگر آنچه را كه در دوران رشدتان اتفاق افتاده نمی پسندید، احتمالاً ترجیح می دهید كه روش تربیتی خود را برای فرزندان تان تغییر دهید. پس شما باید بدانید كه چه تغییراتی می خواهید به وجود آورید و این كار را چگونه می خواهید انجام دهید. وجیهه زحمت كش تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 374]