واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون: همه کسانی که بازی ایران و ایتالیا را دیدند، خوب میدانند که بازیکنهای والیبال ما اگر دچار احساسات نمیشدند و واقعا خودشان بودند، این بازی را میبردند. اما آنها در لحظاتی از بازی به واسطه احساسات پیش افتادند و در لحظاتی دیگر به همین دلیل باختند. این نکته ریشه در فرهنگ ما دارد که سالهاست با آن زندگی کردهایم. ما ایرانیها مردمانی احساساتی هستیم. اگر حس پیروزی در رگمان گردش کند، پیروز خواهیم بود و اگر روحیه خود را ببازیم، شکست حتمی خواهد شد. آنچنان که در ست دوم بازی با ایتالیا بازی کردیم و در ست پایانی چنان بودیم تا ببازیم. ما بازی با ایتالیا را باخیتم که هر چند اشک خیلیهامان را در آورد، اما در نهایت فرصت بسیار است و جوانان بسیاری در راهند تا در آینده، با اقتداری بیشتر پیروز میدان باشیم. نکته اما در زندگی ماست و اینکه افتادن به دام احساسیگری چه آفتی برای ما خواهد داشت. و این آفتها گاه بسیار بزرگند. برسیم به مهران مدیری، هنرمندی که همواره او را دوست داشتهام، چه زمانی که در «نوروز 72»، چهرهای ناشناخته بود در کنار چند چهره ناشناخته دیگر و چه زمانی که در دوران مجلس ششم، با نمایندگان شوخی کرد و صدای خیلیها را در آورد.
وقتی که چندی قبل و در مراسمی دیگر از کمالالملک گفت و حمایت از هنرمندان پیشکسوت را طلب کرد هم دوستش داشتم . بعدش هم دوستش داشتم و برایم مهم نبود که در فلان نشست شرکت کرده باشد یا نه. اما زمانی که «قهوه تلخ» در آستانه پخش عمومی قرار گرفت. احساس کردم با مدیری فرسنگها فاصله دارم. زمانی که دیدم موج تبلیغات اینترنتی و دهان به دهان، احساسات مردم را به بازی میگیرد تا چند حلقه بیشتر سیدی به فروش رود حس کردم با مدیری بیگانهام. شاید روح آقای بازیگر از ماجرا خبر نداشته باشد. اما چندی است که بعضیها از سر بیخبری کاری را آغاز کردهاند که چندان در شان او نیست. میگویند که چون مدیری از چند مقام دولتی انتقاد کرده است، اجازه پخش سریالاش را ندادهاند و... پس جماعت بشتابید و سیدیهای بهترین کارگردان طنز ایران را بخرید. کپی نخرید تا فروش سیدیهای او بالا رود و فلان و بهمان. اصلا هم به استناد حرفهایشان توجهی ندارند. در اینکه باید سیدیهای اصل ( اورژینال ) بخریم کسی شکی ندارد. در این که مهران مدیری یکی از طنازان خوب تلویزیون ایران است شکی نداریم. اما از اینکه عدهای میخواهند با استفاده از بازی با احساسات مردم به نان و نوایی برسند، قضیه برایمان کمی مشکوک میشود. همه میدانیم که اگر قرار بود اجازه پخش به سریال مدیری ندهند، اجازه پخش ویدیویی آن را نیز نمیدادند. همه میدانیم که اگر انتقاد مدیری از فلان مقام دولتی، مثلا او را در محاق ممیزی برده باشد، وزارت ارشاد که خود بخشی از دولت است اجازه اکران خانگی را نمیداد. همه میدانیم که اگر شرکت نکردن در یک نشست، دلیلی برای پخش نشدن تلویزیونی «قهوه تلخ» شده باشد، به همان دلیل مشابه وزارت ارشاد میتواند پخش خانگی آن را نیز با دشواری مواجهه کند. اما چنان نیست و همه این را میدانیم. اینکه اشکال ماجرا کجاست، نکتهای نیست که در این نوشته بخواهیم به آن بپردازیم. اما چنانچه عوامل سریال با رسانهها گفتگو کردهاند، انگار مشکلی مالی با تلویزیون بوده و تلویزیون با رقم درخواستی تهیهکننده موافق نبوده است. همین. آیا سزاوار است در این شرایط کسانی با استفاده از احساسات مردم، نکتهای متفاوت را مطرح کنند؟ آیا شان مهران مدیری را باید اینقدر پایین بیاوریم که نیازمند چنین تبلیغاتی باشد؟ آیا کار او چنان پتانسیلی ندارد که خود به خود به خانهها و دلهای مردم راه پیدا کند؟
همگان میدانیم که مهران مدیری چنین قدرتی را دارد. همه میدانیم که گرچه او بهترین کارگردان طنز ایرانی نیست، اما بیشک یکی از بهترینهاست. و همه میدانیم که این بازی در شان او نیست، چه کسانی که گذشته او را یادآوری میکنند و برای شوخی با نمایندگان مجلس ششم طردش میکنند و چه کسانی که امروز... همه میدانیم که مدیری یک هنرمند است. پس بگذارید او یک هنرمند بماند. او را وارد این بازیها نکنیم. سجاد صاحبان زند 999
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 238]