واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون: سیدعبدالجوادموسوی در وبلاگ خود اینگونه می نویسد: از اول هم معلوم بود که طرح خروج کارمندان از تهران شکست خواهد خورد. البته دغدغه دولت برای خلوت کردن پایتخت مانند بسیاری از دیگر دغدغههایش هم قابل احترام است و هم قابل درک. اما این دغدغهها آنقدر ناشیانه و عجیب و غریب صورت عملی به خود میگیرند که اصلاً اصل ماجرا زیر سؤال میرود و دیگر هیچکس به خودش جرأت نمیدهد در این باره سخن بگوید. متأسفانه عقلا و بزرگان قوم در همان ابتدا موضعی شایسته در مقابل طرحهای محیرالعقول دولت برای خروج کارمندان از پایتخت اتخاذ نکردند. تا کار به جایی رسید که دیروز رئیس دیوان عدالت اداری مجبور شد بگوید: کارمندان ناراضی از این طرح میتوانند از دولت شکایت کنند. موضوع این یادداشت هم درباره همین سخن ریاست محترم دیوان عدالت اداری است . سخن جناب حجتالاسلام محمدجعفر منتظری امیدوارکننده است و شوق و ذوق را در دل هر کس که ذرهای به عدالت تعلق خاطری داشته باشد برمیانگیزد نه از آن رو که میگوید به شکایت کارمندان از دولت رسیدگی میشود بلکه میگوید کارمندان «میتوانند» از دولت شکایت کنند. این «توانستن» اگر محقق شود یعنی قدرت ودولت یک امر مقدس نیست و هر کس که ظلمی علیه او شده باشد میتواند به مراجع قضایی مراجعه کند و داد خود از بیدارگر بستاند. خدا را شاهد میگیرم که منظورم اینجا از دولت صرفاً «دولت دهم » نیست. هر دولتی با هر کابینهای و هر رویکردی به هیچ وجه نباید در موضعی قرار بگیرد که دیگران از نقد و انتقاد و حتی شکایت از آن پروایی داشته باشند دولت اگر دولت خدمتگزار است نباید در خدمتش قصوری انجام دهد و اگر در خدمتش قصوری انجام داد و یا به نام خدمت، دیگران را به زحمت انداخت (درست مثل همین طرح خروج کارمندان از تهران) باید دیگران بتوانند حق خود را از دولت مطالبه کنند. متأسفانه دولت دهم در دادن وعدههای عجیب و غریب و طرحها و پیشنهادهای غیرقابل اجرا سابقهدار است و ظاهراً قصد هم ندارد دست از این رویه بردارد. منتقدان میگویند علت این ماجرا را در پاسخگو نبودن دولت باید جستوجو کرد. اما پرسشی باید وجود داشته باشد تا انتظار دریافت پاسخی هم باشد یا نه؟ چه کسی بابت وعده استخدام 23 هزار پرستار به مراجع قضایی رجوع کرد؟ منظورم از چه کسی، نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی نیستند، ظاهراً آنها کارهای مهمتری دارند؛ منظورم یکی از همان پرستارهایی است که چنین وعدهای را شنید و تا امروز جز وعده ندید و به هیچ محکمهای مراجعه نکرد. رسیدن به جامعهای که در آن عدالت، محور و معیار باشد دشوار است. برای رسیدن به چنین جامعهای باید تلاش کرد و در صورت لزوم هزینههایی را پرداخت. شکایت کردن از دولت آن هم در سرزمینی که به نهادهای قدرت به مثابه امر مقدس نگریسته میشود، کار بسیار دشواری است اما بالاخره باید کار را از جایی شروع کرد. حالا که یکی از متولیان برقراری عدل در جامعه به طور رسمی و علنی اعلام میکند که مردم عادی (شما میتوانید بخوانید امت همیشه در صحنه) میتوانند از دستگاه و نهاد قدرتمندی به نام دولت شکایت کنند، باید وقت را غنیمت دانست و لااقل برای آزمون مدعی برقراری عدل پیشگام شد. والله من، نه پرستارم و نه کارمندی که دولت بخواهد او را از تهران خارج کند وگرنه همین فردا خدمت حجتالاسلام منتظری میرسیدم و شکایتنامهام را تقدیم میکردم 999
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 218]