واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: فاطمه رجبي: خاتمی دچار انحراف فکری شده و مردم را می خنداند! خداي را سپاس ميگويم كه با ظهور احمدينژاد، و اظهارات خالصانهي او دربارهي "خادمي بيشتر براي مردم"، خاتمي هم امروز بدون هيچ جايگاهي، ناچار شده خود را از فضيلتهايش جدا كند! فاطمه رجبی در آخرین یادداشت خود با حمله به خاتمی نوشت:اگر "سرمقالهنويسان كيهان" و "سخنگوي جامعهي مدرسين" يا "عضو ارشد جامعهي روحانيت مبارز" از كوره در نروند، بر آنم تا بر "افاضات خاتمي" در "بنياد باران" به مناسبت "دوم خرداد" نقدي بزنم. نكته اول خداي را سپاس ميگويم كه با ظهور احمدينژاد، و اظهارات خالصانهي او دربارهي "خادمي بيشتر براي مردم"، خاتمي هم امروز بدون هيچ جايگاهي، ناچار شده خود را از فضيلتهايش جدا كند! و به خضوع و خدمتگزاري اشاره نمايد. اين دستاورد مهم احمدينژاد در شكستن نخوت و تكبر يكي از دو ريسجمهور گذشته را به فال نيك بايد گرفت، اگر چه پس از 10 سال باشد. نكته دوم باز هم خداوند را سپاس، كه پس از 10 سال ستيزهگري "دوم خرداد" با دين و مذهب و انقلاب و امام و جنگ و ...، امروز "محمد خاتمي" به ياد سوم خرداد و 15خرداد افتاده است. اين پيروزي بزرگ گفتمان اسلام ناب را، به آزادگان و آزادانديشان و مؤمنان به حقانيت انقلاب اسلامي بايد تبريك گفت. نكته سوم محمد خاتمي در يك شگرد انحرافي و تحقير ملي و مصاف با جمهوريت واقعي نظام اسلامي، گفته است: «انصاف اين است كه اگر نگوييم انتخابات دوم خرداد تنها انتخابات بود، ميتوانيم بگوييم تقريباً تنها انتخابات رقابتي جدي بود. رقابتي سخت و نفسگير، و آن چه حاصل شد بر خلاف انتظار يا تحليل بود كه خيليها انتظار داشتند." بيمقدمه بايد گفت؛ محمد خاتمي ميپندارد ملت شعورشان را به دوم خرداد گره زدهاند كه با مرگ آن شعور ملي هم مرده باشد و يادشان رفته "پشتوانه و عقبهي پنهان دوم خرداد"، شخص "هاشمي رفسنجاني" بود كه آخرين خطبهي نمازجمعهاش را با راهكار سياسيكارانه، قرباني آراي خاتمي كرد، و نيز خاتمي ذهن ملت را مانند سرنوشت 8 سالهي كشور و ملت به بازي ميگيرد و تصور دارد، ملت فراموش كرده "وزارت كشور هاشمي" مسؤول و مأمور انتخاباتي بود كه "نامزد مورد نظر هاشمي يعني خاتمي" از آن برآمد و ... نكته چهارم محمد خاتمي براي "خنداندن" ملت گفته است" «در مسايل سياسي بدون هيچ تعصبي بايد بگويم هيچگاه مانند دوم خرداد صاحب اتحاد نبوديم." البته لطف اين صاحب كرم انقلاب اسلامي را به اشاره شامل شده است. انتظار جز اين نيست كه خاتمي با هشت سال سير و سفر در تساهل و مداراي غربگرايانه، و وامداري انديشه و عمل نسبت به غربزدگي، و 2 سال اخير گردش در غرب به فراموشي ذهن و انحراف بيشتر فكر دچار شده باشد. صاعقهي سهمگين ظهور و پيروزي احمدينژاد و آراي كيفي و شكوهمند ملت به وي، البته خساراتي چنين را در پي داشت. اما منهاي "خنده آمدن خلق از اين گفته خاتمي"، كدام اتحاد و در كجا مورد نظر اوست؟ 8 سال فتنه و فساد تا مرز فروپاشي اجتماعي؟ 8 سال بيدادگري در دانشگاهها و تنش و اوباشگري پيرامون گفتمان دوم خرداد؟ 8 سال دينسوزي و مذهبستيزي و جنگ با روحانيت و مقدسات و اصول انقلاب؟ و ... اين معني اتحاد ملي است؟ يا ملت مورد نظر خاتمي جداي از ملت ايران، يعني مسلمان و انقلابي است؟! نكته پنجم خاتمي باز هم بر طبل توخالي گذشته كوبيده كه "در دوم خرداد يك بينش و يك منش انتخاب شد". چگونه اين فرد پس از طرد و قهر كوبنده ملت در 27 خرداد و سوم تيرماه 84 كه اصلاحطلبي و اصلاحطلبان را در روش و منش و بينش با هر لباس و رسم و راه و نام از صحنه اخراج كرد، هنوز در خواب و خيال به سر ميبرد؟ نكته ششم از كرامات خاتمي در اين سخنان آن است كه ميگويد: "نسل جواني كه حتي انقلاب را درك نكرده بود در حماسه دوم خرداد شركت كرد." اگر خاتمي كمتر به ديار غرب سفر كند، شايد ذهن و فكرش آرام گرفته، و اين امر بديهي را بداند كه در انتخابات رياستجمهوري بعد هم نسل انقلابنديده شركت كرد و بعدها نيز چنين خواهد بود. آيا خاتمي به ايستادگي نسلها اعتقاد دارد؟ نكته هفتم خاتمي طبق روال گذشته توهمات خود و تئوريپردازان حرفهاياش را اظهار داشته كه: «دوم خرداد توانست همه تهديدها را كه در آن زمان فراوان بود و هنوز هم هست به فرصت تبديل كند.» كافي است به چند فرصت به دست آمده توسط خاتمي و دوي خردادش اشاره شود: الف – محور شرارت لقب گرفتن ايران از سوي جنايتكاران حاكم بر امريكا كه به دليل فرصتسوزيهاي خاتمي و دولتمردانش بود، و سازش و تسليم و كرنش آنها در برابر امريكا! ب – تعليق ذلتبار و البته داوطلبانهي دولتي در مسالهي هستهاي يعني سوزانيدن و برباد دادن حق علمي و فني و بهرهورري ايران و ايراني به بهاي قبول و پسند امريكا و اروپا. ج – خيمهزدن پر آب و تاب امريكا در دل جهان اسلام با اشغال عراق مسلمان، و ايجاد يك تهديد نظامي بالفعل در مرزهاي ايران، به منظور برپايي "دموكراسي و حقوق بشر" طبق انديشه امريكايي و عمل خاتمي. و ... نكته هشتم خاتمي با تواضع و خشوع گفته است: «در صدد بيان دستاوردهاي اقتصادي، امنيتي، آزادي و پيشرفت كشور و دستاوردهاي بينالمللي حاصل از دوم خرداد نيستم و ... » اي كاش اين رئيس خودساختهي گفتوگوي تمدنها و اين انديشهگر دموكراسيخواه مورد قبول و استقبال امريكا و انگليس، تا اين حد تواضع نداشت و "رساندن تعداد بيكاران به مرز 12 ميليون" و "معتادان ميليوني" و "گروگانگيري و شرارتهاي اشكار اشرار در شهرها و مرزها"، و "يادگار عفن قمهكشي اوباش در تهران كه امروزه با آن برخورد ميشود"، و "اعمال تروريستي منافقان در روز روشن" كه "شهادت صياد شيرازي و لاجوردي"، و "خمپارهاندازي به سپاه" و ... را در پي داشت، و "شبه كودتاي 18 تير كه توسط اوباش هوادار او به انجام رسيد و پنج روز تهران را در دست اوباش دوم خردادي قرار داد و ..." و "فساد و فحشاي گسترده برون آمده از سازندگي و ولنگاري رشد يافته در اصلاحات" و "قلع و قمع هر نگاه و كلام دينمدارانه و شريعتخواهانه" و "جسارت و گستاخي و بيشرمي و هتاكي دينسوزانه و شريعتستيزانه"، و ... را به عنوان مشتي از خروار دستاوردهاي آن "دوران سياه" اشاره ميكرد. البته دستاوردهاي بينالمللي را در مسايلي چون "ماجراي كنفرانس ننگين برلين"، "حمايت بيچون و چراي امريكا، انگليس و ... از گفتمان اصلاحطلبي"، "اتحاد صهيونيستي تفكر غربي عليه گفتمان اسلام ناب محمدي صليالله عليه و آله و سلم" ميتوان شاهد آورد. شاهد عيني آن، امروزه در سفرهاي پرهزينه و با منابع نامعلوم شخص خاتمي به ديار غرب است. نكته نهم خاتمي در يك چرخش دينخواهانه گفته است: "اسلام و دين بزرگترين هديه به انسان است و ..." چقدر بايد خاتمي در كشور استراحت كند و از اين همه سفر دورهاي به امريكا و انگليس و ايتاليا و ...؟! كمي چشم بپوشد تا يادش بيايد هم "او" فرياد بر آورد، فريادي خشن و مرگبار كه: «اگر دين در برابر آزادي بايستد در هم خواهد شكست." اگر او به فراموشي دچار شده است ملت نه امروز و نه فردا و نه تا پايان تاريخ اين توطئهي شوم را در انديشهگري وي فراموش نخواهد كرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 371]