واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: سردار زارعي: آرزوي گندهلاتي خشكانده ميشود بسياري از كارشناسان اجتماعي، ريشه اوباشگري را در جايي ميدانند كه نظارت در آن كمرنگ است و كليد واژه آن چيزي جز حاشيههاي شهري نيست، به طوري كه حاشيه را محل تولد اوباش ميدانند. بعد از برخورد با بدحجابي كه باب فرهنگي آن به شدت باز بود و نيروي انتظامي مجبور به شنيدن و ديدن بازخوردهاي متفاوت شده و در ادامه اجراي طرح افزايش امنيت اجتماعي، اين بار طي 15 روز ابتداي ارديبهشت ماه، بر روي شناسايي و دستگيري اراذل و اوباش به صورت ويژه متمركز شد. عدهاي دستگير شدند، گروهي چرخانده شدند، بعضيها رفتند زندان، نوچهها امضاي تعهد دادند، آنها هم كه اول راه رسيدن به آرزوي گنده لاتي بودند، با احضار، ترسانده شدند؛ درست مثل طرحهاي به اجرا درآمده سالهاي پيش، اما اين بار پليس علاوه بر همه اقدامات سابقش، يك وجهه ديگر را نيز به نمايش درآورد كه در آن ديگر خبري از بلندگوي معمولي، پابند و نيشخندهاي گاه و بيگناه اوباش شرور به مردم نبود. براي پاسخ به برخي پرسشها به سراغ سردار زارعي، فرمانده انتظامي استان تهران رفتيم كه حوزه استحفاظياش داراي 10 شهرستان حاشيهاي پايتخت است و همانند شهر تهران، گريبانگير اقدامات مجرمانه اشرار بود. «طي همان 15 روز، حدود 1300 تن از اراذل و اوباش شناسايي شده بودند كه به تفكيك آمارها، فقط 160 تن به زندان رفتند و 180 تن هم تحت قرار با وثيقه بيرون ماندند تا در زمان ضروري، سرنوشت آنها نيز روشن شود. اما جالب است كه از ميان اين جمع با دستور مقام قضايي، فقط 24 تن اين افراد در سطح شهر گردانده شدند». سردار زارعي معتقد است: جامعه در سطح كلان بايد شرارتهاي اين اراذل را بشناسد تا قادر به پذيرش رفتار و قاطعيت قانوني پليس با آنهايي باشد كه در سايه رذالت، رعب و وحشت در يك محله، كوچه يا خيابان را رقم زده و با ايجاد حريم امن براي خود، قداره ميكشند، چاقوكشي ميكنند، سلاح گرم برميدارند و ناموس مردم را به يغما ميبرند. فرمانده انتظامي استان تهران در ادامه تحليل پديده اراذل و اوباش، آنها را بدترين مجرمان براي جامعه توصيف ميكند و در اين باره به ايسنا، ميگويد: در حالي كه نيروي انتظامي با اين واقعيت تلخ روبهرو است، تا زماني كه همه نهادها در مواجهه با اين موضوع، وظايفشان را انجام ندهند، موفقيت قطعي محقق نميشود، اما پليس نميتواند ماموريت خود را زمين گذاشته و در انتظار همگامي با ديگران باشد. او با تفكيك قايل شدن بين بزرگ لاتهاي محل كه عناصر اصلي ناامني بوده و در انظار عمومي، با ايجاد شديدترين ترس و واهمه، امنيت را از بين ميبرند با نوچههايي كه قدرتنمايي را در حد به همراه داشتن چاقويي به نمايش ميگذارند، تاكيد ميكند: صرفا نميتوان با احضار باجگيرها، اعمال قانون كرد، چرا كه ضرورت دارد اقتدار پوشالي و غيرقانوني را در نگاه عموم مردم از آنها گرفت. رئيس پليس استان تهران با اشاره به موضع انفعالي مردم در برابر اين اراذل و اوباش، اظهار ميكند: متاسفانه ارتكاب برخي جرايم در كشور ما هزينههاي پاييني دارد و همين موضوع ريسكپذيري را افزايش داده كه تبعات خطرناك آن به شدت متوجه مردم است، چرا كه باور مردم را كم كرده و اعتمادشان رنگ ميبازد تا آنجا كه ممكن است در همكاري با پليس دچار ترديد شوند. اين كارشناس انتظامي با دفاع از ماهيت اجرايي طرحهاي امنيت اجتماعي در زمانهاي مقطعي اعلام ميكند: مقايسه اجراي طرح مبارزه با اراذل و اوباش در دو مقطع زماني 84 و 86 حاكي از آن است كه در استان تهران در اوج تعامل دستگاه قضايي با پليس، دو هزار و 500 تن از اين اراذل به زندان رفتند و امسال در شناسايي و دستگيريها، دوباره شاهد تبعات مثبت بودهايم، چرا كه با فراواني به مراتب كمتر از دو سال گذشته مواجه شديم. «حميد بتول» 29 ساله، شروري كه به ارتكاب تجاوز به عنف، تجاوز به دختري كر و لال، لواط، سرقت و نزاع در ورامين و «مهدي كپك»، يكي از اراذل بنام اسلامشهر كه در جريان عربدهكشيها، قمهكشي و زورگيري براي پليس شناخته شده بودند. بسياري از كارشناسان اجتماعي، ريشه اوباشگري را در جايي ميدانند كه نظارت در آن كمرنگ است و كليد واژه آن چيزي جز حاشيههاي شهري نيست، به طوري كه حاشيه را محل تولد اوباش ميدانند. سردار زارعي در مواجهه با اين تفكر ميپرسد: «آيا با سابقهترين و حرفهايترين اراذل و اوباش دستگير شده در پاتوقهاي شهر تهران از خيابانهاي هاشمي، كارون، جيحون و جنوب تهران يا نظامآباد نبودهاند و آيا اين نقاط حاشيه هستند؟» رئيس پليس استان تهران، خود در پاسخ به اين پرسشها، فقر فرهنگي، معيشتي، تمركز جمعيتي و غالب شدن جمعيت مهاجر به جمعيت اصيل را در كنار فقدان هويت جمعيتي از مهمترين مولفهها ميداند و اعلام ميكند: تحقيقات ما از وضعيت آماري حاكي از آن بوده است كه بيشتر اراذل يا بيسواد مطلق و يا كم سواد هستند و هيچگونه هويت جغرافيايي ندارند. غفلت از خانواده، هشداري است كه سردار زارعي، نقش محوري آن را با تاكيد بر خانواده در تعيين روند اجتماعي شدن يادآور شده و در اين باره به ايسنا ميگويد: اگر خانواده، كارش را خوب شروع كند، آژانسهاي اجتماعي كننده نيز در ايفاي سهم خود قويتر ظاهر ميشوند، اما «خشت اول گر نهد معمار كج»، سرانجامي ندارد جز آن كه با وجود تلاشهاي انتظامي و قضايي باز هم شاهديم كه «تا ثريا ميرود ديوار كج».
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 370]