واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون : يكی از اين مسائلی كه باعث كم فروغ شدن سنت وقف در جامعه شده است، مسئله ناآگاهی مردم از نحوه وقف و اهداف اين سنت نبوی است، بسياری از مردم با شنيدن عنوان وقف به فكر مؤسسات خيريه میافتند و گمان میكنند موقوفه بودن يك بيمارستان، مدرسه، خانه و ... به معنای اين است كه همه افراد میتوانند به صورت رايگان از آن استفاده كنند ولی زمانی كه وارد اين امكن میشوند و يا میخواهند از آن به عنوان يك مستأجر استفاده كنند و درمیيابند كه بايد هزينهای پرداخت كنند با استدلال بر خيريه بودن وقف از اين كار ابراز نارضايتی میكنند. وقف خير بزرگی است هم برای فرد واقف و هم برای مردم يك اجتماع، اما خيريه نيست و هر كسی نمیتواند از آن استفاده كند، چرا كه نحوه استفاده از يك موقوفه كاملاً به نيتی كه واقف آن داشته است بستگی دارد؛ در حقيقت وقف فرصتی است برای افراد كه همزمان با انجام امری خداپسندانه علايق خود را نيز مورد توجه قرار دهند، مثل علاقه به توسعه يك علم، وقف برای ساخت مدرسه و يا مصرف كردن درآمد موقوفه در راه توسعه يك رشته ويژه، علاقه به گسترش يك هنر، وقف برای حمايت از هنرمندان و يا صنعتگران يك رشته خاص، علاقه به گسترش و نهادينه شدن باورهای مذهبی و ... گستره وقف دقيقاً منطبق است با گستره علايق انسانها، يعنی برای هر چيزی كه برخلاف دستورات الهی نباشد میتوان وقف كرد، در گذشته تاريخی پرشكوه ما زمانی كه افراد احساس میكردند خلأها و يا نيازهايی در جامعه وجود دارد به وقف اموال خود در آن جهت اقدام میكردند. يعنی جهاد با نفس را به كمك وقف انجام داده اموال خود را برای رفع نيازهای جامعه مصروف میكردند. البته خداوند برای كمك به عملی كردن اين جهاد نفسانی علاوه بر هر پاداش اخروی، دو امتياز دنيوی نيز به برای واقفان در نظر گرفته است، امتياز اول رفع نياز افراد برای جاودانه ماندن و نجات از مرگ، فراموشی و بینامی و امتياز دوم دادن اين اختيار به افراد است كه در مورد هر آنچه كه میخواهند و دوست دارند وقف كنند. بنابراين فرد در وقف، اموال خود را برای هميشه از مالكيت خود خارج میكند به گونهای كه ديگر آن اموال را نمیتوان مالك شد، فروخت، خريد و يا به ارث گذاشت؛ در حقيقت فرد مالكيت اموال خود را به خدا منتقل میكند به گونهای كه اصل آن برای هميشه باقی بماند ولی با درآمد و سودی كه از آن اموال به دست میآيد برای عمل به نيتی كه دارد استفاده شود. در حقيقت واقف استفاده از سود و درآمد اموال خود را به گروه خاصی محدود میكند، مثل ايتام، افرادی كه در مسجد حضور دارند، دانشآموزانی كه از مدرسه استفاده میكنند و ... نه برای همه افراد جامعه. اما چون سود اين وقف برای رفع نياز گروههای معمولاً آسيبپذيرتر استفاده میشود به كل جامعه منفعت میرساند. يعنی واقف برای رفع يك معضل اجتماعی سرمايهگذاری میكند و اقدام خير خود را به يك دوره زمانی كوتاه محدود نمیكند بلكه پشتوانه مالی رفع مشكل مورد نظر خود را برای هميشه تأمين میكند. پس زمانی كه ما به عنوان مستأجر در يك موقوفه سكونت داريم به اين معنی است كه اجاره بهايی كه در قبال استفاده از آن موقوفه پرداخت میكنيم برای عمل به نيت واقف آن كه می تواند مثلاً حمايت از ايتام، حمايت از دانش آموزان و يا دانشجويان نيازمند، حمايت از توسعه علم و دانش و ... ديگر باشد مورد استفاده قرار میگيرد. اگر چه وقف عملی مستحب است اما به طور گسترده در سيره عملی حضرت رسول(ص)، ائمه اطهار و تقريباً تمام اصحاب پيامبر وجود داشته است. در اسلام بيش از آنكه به وقف توصيه شده باشد به آن عمل شده است و رمز اين مسئله احتمالاً مربوط است به سختی گذشتن از اموال و دارايیهايی كه در طول سالها به سختی كسب شده است اما شيرينی آن در بازگرداندن اموال به خداوند، كسب رضای او و جاودانه ماندن است. پس وقف خيری است مختص افرادی كه واقف اراده كرده و سود آن است كه مورد استفاده قرار میگيرد مثلاً زمينی كه به عنوان مدرسه وقف شده تا ابد به عنوان مدرسه بايد مورد استفاده قرار بگيرد و نمیتوان تغييری در كاربری آن داد و يا بيمارستانی كه وقف شده است نمیتوان به جز به عنوان بيمارستان برای كار ديگری مورد استفاده قرار گيرد و مغازهای كه برای ايتام وقف شده از اجاره بهای آن فقط میتوان برای رفع نيازهای ايتام استفاده كرد و لاغير. و اما باقی ماندن نام واقف؛ هر واقفی میتواند در وقفنامه خود عنوان كند كه نامش بر موقوفه گذاشته شود و اگر چنين كرد نام آن فرد برای هميشه بر موقوفه خواهد ماند و دعای خيری كه استفاده كنندگان از آن موقوفه برای وی خواهند كرد باقيات الصالحاتی است كه مستدام است، يعنی از زمانی كه وقف صورت گرفت تا روز قيامت هر خيری كه اين موقوفه برای مردم داشته باشد ثواب آن به اعمال واقف افزوده میشود و در روز حساب، نزد خداوند تبارك اين خير بزرگ به كمك واقف خواهد آمد. آشنا كردن مردم با واقعيت وقف و اينكه صرفاً موسسهای خيريه نيست بلكه يك موسسه اقتصادی است كه در جهت امور خير و برای منفعت جامعه سرمايهگذاری شده است دو نتيجه بزرگ میتواند در پی داشته باشد، اول اينكه مردم با نحوه سودآوری و بازدهی وقف به جامعه آشنا شوند و در برخورد با موقوفات هدف اصلی از آن را دريابند و دوم اينكه به انجام اين كار بزرگ در جامعه تشويق شوند. اما تبليغ وقف مسئله ای است كه از آن غفلت شده و نيازمند انجام برنامهريزی درست و اصولی برای معرفی آن به جامعه هستيم./2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 472]