واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: شوراهايي که مشکل گشايي نمي کنند با وجود شوراهاي مختلف موسيقي در سطح ها و مراتب مختلف هنوز مشکلات بر قوت خود باقي هستند. دفتر شعر و موسيقي وزارت ارشاد بتازگي شوراي جديدي تشکيل داده است. اين بار قرعه به نام ارکستر سمفونيک تهران افتاده است. به گزارش جام جم، اعضاي اين شورا که عنوان شوراي فني ارکستر سمفونيک خوانده مي شود، استاد مصطفي کمال پور تراب ، دکتر شاهين فرهت و دکتر حسن رياحي هستند؛ اگر چه اين شورا نخستين جلسه خود را برگزار کرده است ، اما هنوز فعاليت و شيوه عملکرد اين شورا به درستي مشخص نيست.نادر مشايخي، رهبر ارکستر سمفونيک تهران با اشاره به اين که مسوولان دفتر موسيقي براي تشکيل اين شورا مستقيم تصميم گرفته اند گفت: «شوراي فني ارکستر سمفونيک تهران به صلاحديد آقاي احمدي تشکيل شده است. به نظر من اين شورا مي تواند براي رفع مشکلات ارکستر قدم بزرگي بردارد و به ما کمک کند؛ البته نکته ديگري هم وجود دارد و آن اين که وجود چنين شورايي در ارکسترهاي ديگر دنيا به هيچ عنوان سابقه نداشته است و در تمام ارکسترها فقط رهبر تصميم مي گيرد. حتي ارکسترهايي که در گذشته در اتحاد جماهير شوروي وجود داشت با اين که همه چيز براساس قانون بايد شورايي انجام مي شد، در ارکستر سمفونيک يک نفر بود که تصميم مي گرفت.»اختلاف نظري که درباره شوراي تازه تاسيس ارکستر سمفونيک وجود دارد، درباره شوراهاي ديگر نيز صدق مي کند. تا به حال در عرصه سياستگذاري و تصميم گيري موسيقي ، شوراهاي مختلفي تشکيل شده اند. برخي از آنها مدت نه چندان بلندي در حدود يک سال بيشتر دوام نداشته است. برخي ديگر طولاني تر شده اند؛ اما انتقادي که در بيشتر مواقع به اين شوراها وارد بوده، لزوم تشکيل و عملکرد آنهاست. به نظر مي آيد اين شورا نيز در تيررس اين انتقادات قرار دارد. چکناواريان که چندين بار رهبر ميهمان ارکستر سمفونيک تهران بوده است ، چالشها و مشکلات ارکستر را بخوبي مي شناسد، وي در پاسخ مسوولان دفتر موسيقي براي حضور در اين ارکستر جواب رد داده است.او در گفتگويي اعلام کرده است که اعتقادي به تشکيل اين شورا ندارد: «براي اداره شورايي ارکستر سمفونيک تهران از من هم به عنوان عضو اين شورا دعوت شد؛ اما از آنجا که بايد اداره ارکستر سمفونيک هر کشوري به صورت حرفه اي اداره شود، من نپذيرفتم. در دنيا همه ارکسترها، معمولا هيات امنا دارند که از افراد موسيقيدان (يا غير موسيقيدان)، ذي نفوذ و متمول تشکيل مي شود و آنها بدون دخالت در کار ارکستر در حمايت از آنها نقش مثبت و مفيدي را ايفا مي کنند، ولي در نهايت اين رهبر ارکستر است که مديريت هنري و اجرايي ارکستر را به عهده دارد.»او در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به اين که اهل حضور در شورا و وقت تلف کردن نيست ، فعاليت اين شورا را غيرحرفه اي مي خواند و مي گويد: بتازگي براي ارکستر سمفونيک تهران هم شورايي تشکيل شده است که مسوولان از برخي موسيقيدانان براي عضويت در اين شورا دعوت کرده اند که به من هم عنايت داشتند و ضمن سپاسگزاري از اين توجه اعلام کردم که نمي توانم در خدمت آنها باشم ، چرا که اساسا درعرصه موسيقي و رهبري ارکستر تاکنون کار غيرحرفه اي نکرده ام.اين قبول که بيشتر ارکسترهاي سمفونيک دنيا غيردولتي هستند، اما در ارکسترهاي دولتي هم، دولت هيچ گونه دخالتي در اداره ارکستر نمي کند و در حقيقت با حمايت دولت همان هيات امنا و موسيقيدانان هستند که به عنوان مشاوران هنري، رهبر ارکستر را ياري مي دهند.»مصطفي کمال پورتراب نيز در گفتگوي ديگري با مهر، حضور در شوراي ارکستر سمفونيک را با هدف حفظ موقعيت و استمرار حيات ارکستر خوانده است. اين مدرس پيشکسوت با اشاره به کار حرفه اي چکناواريان در نپذيرفتن عضويت در شوراي ارکستر گفت: «اساسا در همه جاي دنيا اداره ارکستر يا از سوي رهبر يا معاون هنري رهبر اداره مي شود».او ادامه مي دهد: «به طور معمول ، رهبران برجسته ارکستر که قابليت بالا و شهرت جهاني دارند به تنهايي ارکستر را اداره و هدايت مي کنند؛ ولي رهبران جوان تر و باتجربه کمتر به کمک يک مدير هنري (معاون رهبر ارکستر) ولي با اختيارات تام مسووليت رهبري را به عهده مي گيرند. من در اولين جلسه اين شورا با استناد به نحوه اداره ارکستر در ديگر کشورها گفتم که وظايف اين شورا اکنون بايد کمک به ثبات و تقويت بنيه هنري ارکستر از طريق حمايت از رهبر ارکستر باشد و با اين نيت در اين شورا شرکت مي کنم و به طور قطع در قبال مسائل علمي و آکادميک موسيقي ، ذره اي کوتاه نخواهم آمد».رهبر ارکستر سمفونيک تهران به مثمرثمر بودن فعاليت هاي آن با ترديد نگاه مي کند و مي گويد: «ارکستر يک رهبر و مدير هنري دارد که کارهاي آن را انجام مي دهد.اين شورا بايد در شرايطي که ارکستر نياز به کمک دارد وارد عمل بشود. هنوز هم رهبر تصميم گيرنده است.غير از اين هم نمي تواند باشد. نمي دانم اين شورا با چه هدفي تشکيل شده است. نمونه آن در هيچ ارکستري و در هيچ جاي دنيا نيست.اعضاي شورا از هنرمندان بزرگ موسيقي هستند و جايگاه بالايي دارند. من حرفشان را قبول دارم ، اما اين که يک شورا براي ارکستر تصميم بگيرد، نمي دانم تا چه اندازه مفيد باشد». تا به حال شوراهاي زيادي در سازمان ها، مراکز و نهادهاي مختلف دولتي و دانشگاهي تشکيل شده است که مهمترين هدف آنها ارتقاي سطح کيفي موسيقي بوده است؛ اما با وجود اين هنوز هم شاهد مشکلات و معضلات اساسي در موسيقي هستيم و با وجود شوراهاي مختلف موسيقي در سطح ها و مراتب مختلف، هنوز مشکلات بر قوت خود باقي هستند.انتقاد ديگري که به اين شوراها وارد مي شود، حضور تکراري و ثابت اعضاي آنهاست. در ميان هنرمندان موسيقي تعداد ثابتي وجود دارند که در بيشتر شوراها که با عناوين و اهداف مختلفي تشکيل مي شود، حضور دارند. شوراهاي سياستگذاري ، شوراهاي آموزشي دانشگاه ها، شوراهاي بررسي نظارت و ارزشيابي يا قيمت گذاري آثار، شوراي راهبردي ، شوراهايي با عناوين ديگر در سازمان ها و نهادهاي مختلف وجود دارند؛ ولي وجه تمايز و تفاوت اين شوراها با يکديگر به درستي مشخص نيست. داريوش پيرنياکان ، نوازنده تار که عضو بسياري از اين شوراها بوده و هست در اين باره مي گويد: «اعضاي شوراها بيشتر مورد سوئاستفاده قرار مي گيرند و تنها نظرشان را ارائه مي کنند. تعهدي در قبال عمل به تصميمات آنها وجود ندارد. گاهي اوقات هم اين شوراها تشکيل مي شود که مسوولان براحتي مي گويند اين کارهايي که ما مي کنيم ، مورد تاييد شورايي از هنرمندان است ؛ اما در حقيقت اين طور نيست و بسياري از کارهاي مورد تاييد شوراها متوقف مي شود».پيرنياکان همچنين معتقد است: «اگر اين شوراها نبودند شايد عملکرد بدتري مي ديديم. هنرمندان نقش زيادي در تغيير افکار مسوولان داشته اند، اما در نهايت آنها تصميمي را که مي خواهند يا فکر مي کنند درست است ، مي گيرند. نمونه هاي زيادي وجود داشته است بويژه در جريان مميزي که هر جا صلاح ديده اند کاري را برخلاف نظر کارشناسانه شوراي هنرمندان رد يا تاييد کرده اند».اين هنرمند تنها شورايي که نياز آن را ضروري مي داند، شوراي خانه موسيقي است: «شوراي موسيقي بايد وجود داشته باشد چون مستقل از سازمان ها و مراکز دولتي است.تنها نکته مهم و با اهميت اين شورا، انتخاب اعضاي قدرتمند، بادرايت و صريح است که در مقاطع حساس بتوانند با موضعگيري دقيق و درست حرف بزنند و عمل کنند. اگر شرايطي پيش بيايد که شوراي عالي موسيقي موضعگيري خاصي داشته باشد، آن وقت خواهيد ديد که عملکرد شوراي موسيقي به چه صورت بايد باشد».شوراي فني ارکستر سمفونيک و شوراي ديگري که با عنوان شوراي جشنواره ها بتازگي شروع به کار کرده و جايگزين شوراهايي مانند شوراي سياستگذاري شده است، به نظر مي آيد با هر تغيير مديريتي، شوراها نيز عنوان و چهره تازه اي عوض مي کنند؛ اما موضوع مورد بحث شوراها و اعضاي آن کمتر دستخوش تغيير مي شوند. ضمن اين که در طول سالهاي اخير گره اي از کار موسيقي از سوي شوراها باز نشده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 188]