تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 20 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):تكميل روزه به پرداخت زكاة يعنى فطره است، همچنان كه صلوات بر پيامبر (صلى الله عليه و آل...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814703499




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

برشى از پروژه‌تاريخ شفاهيBBCنقش شريعتى و روشنفكرى‌دينى‌


واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: برشى از پروژه‌تاريخ شفاهيBBCنقش شريعتى و روشنفكرى‌دينى‌
سال‌ها قبل راديوBBC با انجام مصاحبه‌هاى مختلف برنامه‌اى را تحت عنوان تاريخ شفاهى ايران تهيه و پخش كرد بخشى از اين برنامه از نظر شما مى‌گذرد.

BBC : فضاى فرهنگى سياسى و مذهبى در هم آميخته بود. كمى پايين‌تر و در مركز و جنوب تهران هزاران نفر از جوانان در پى نوارها و كتاب‌هاى على شريعتى بودند، شريعتى در غالب كلمات مذهبى كهن، جان‌نو دميد و تعاريف نوينى از اصطلاحات اسلامى ارائه كرد و بسيارى از جوانان سرگشته شيفته آن شدند.

شريعتي: براى تعريف مذهب قبلا بايد انسان را بشناسيم و اگر انسان را بشناسيم مى‌توانيم بهترين مذهب را انتخاب كنيم برايش، بايد بفهميم كه از ميان مذاهب كدام متناسب‌تر با...

BBC : شريعتى با دميدن روح دينى در جوانان و تقويت عاطفه مذهبى در آنان نقش مهمى در ايجاد فضاى انقلاب داشت.

بازرگان: يكى از عناصر يا افراد و عوامل دكتر شريعتى بوده دكتر شريعتى هم سال‌ها بود كه از همين داخله نسل جوان به اصطلاح هم ملى و هم مسلمان و هم درس‌خوانده خارج و تحصيل‌كرده بيرون آمده بود و حرف‌هايى زده بود و چيزهايى نوشته بود.

سخنرانى‌هايى كه در حسينيه ارشاد مى‌كرد هيچ‌وقت حسينيه ارشاد آن اندازه جمعيت به خودش نديده بود كتاب‌هايش هم تيراژى داشته تا به حال در تاريخ ايران(غير از كتاب‌هاى مثلا مذهبى يا دعا و اينها را مى‌گذاريم كنار چون آنها خب يك مسئله ديگرى است كه با زمان و مكان توسعه پيدا مى‌كند غير از آنها) بزرگ‌ترين تيراژ را داشته و بنابراين اسم او، عكس او و فكر او بود و هنوز هم هست و در واقع دكتر شريعتى پايه‌گذار چندتا از پايه‌هاى اصلى پيروزى انقلاب است، يكى مسئله شهادت و يكى هم مسئله امامت قبل از او اصلا در نسل ايراني، نژاد ايراني، فداكارى بود در راه هر چيزي، در راه يا ملت يا ارزش‌هاى انسانى و اخلاقى يا در راه خدا. نسل ايراني، نژاد ايرانى از خرج كردن پول هيچ دريغى نداشت، اما جان را كمتر مى‌دادند و اين هم اقتضاى زمان و عصر بود، هم ضرورتى كه برخورده بودند. هم قلم و زبان و بيان و همه چيز او بود كه در واقع اين اندازه براى شهادت شهيد شدن و كشته شدن را ... اين فرهنگ را و اين منطق را و اين خبر را آورد در اين نسل كه آماده شد و بعد هم به قول آيت الله خميني: مردمى كه از شهادت نترسند پيروزند. و اين خب يك حقيقتى است و موثر بوده و نقشى هم حالا طالقانى به جاى خودش كار نداريم ولى خب تاثير عمده‌اى دكتر شريعتى داشت و اثر شريعتى اين بود كه اول روى نسل روشنفكر اثر مى‌گذارد ولى از روشنفكر همين طور سرايت مى‌كرد و تجاوز مى‌كرد به خيلى قشرهاى و نسل‌هايى كه كم‌سوادتر بودند و بيش‌تر به اصطلاح وارد ملت و توده و جامعه و اينها مى‌شدند.

BBC : شريعتى زنده نبود تا شاهد تحولى باشد كه در جامعه مذهبى آغاز كرده بود اما آيت‌الله خمينى كه از تبعيدگاهش در نجف نه تنها اكثر تشكيلات مذهبى بلكه نبض سياسى كشور را در دست داشت در اين فضاى باز حضور يافت و نام ممنوع‌الذكرش بار ديگر پس از سال‌ها و در پى فوت ناگهانى فرزند ارشدش مصطفى بر سر زبان‌ها افتاد.

نراقي: به عنوان يك جامعه‌شناس من مى‌ديدم كه معتقدات جامعه، پندارها و اعتقادات ما از آن غافلند. من مى‌گفتم كه اين راه ما را به بن‌بست مى‌كشاند و ما مملكت‌مان تفكيك و تقسيم مى‌شود به دو گروه، يك گروه مستفرنگ و يك گروه سنتي، و اينها همديگر را، زبان همديگر را نمى‌فهمند و بعد مى‌شوند دو ملت و دو قوم و اين براى آينده ما خطرناك است.

BBC : ريشه اين جدايى و تضاد در برخورد ايران با فرهنگ غرب بود، حتى دولت كه مى‌خواست جامعه را با الگوى تمدن غربى نوسازى كند نتوانسته بود كارى عمقى و اساسى انجام دهد و حتى رهبران فكرى جامعه كه مى‌كوشيدند جوهر فرهنگ غرب را خوب بشناسند، به گفته نجف دريا بندرى در تبيين آن براى مردم دچار مشكل بودند.

نجف دريابندري: به نظر من، روشنفكران ما از حدود سال‌هاى بعد از انقلاب مشروطه، هميشه دچار نوعى لكنت زبان بودند، يعنى مطالب خودشان را خيلى روشن بيان نكردند در روشنفكران صدر مشروطه، مثل ميرزا ملكم‌خان مثلا نوعى روشنى و قاطعيت فكر و زبان هست، كه بعدا نظيرش را كمتر مى‌بينيم، تلاش‌هاى بعدى هم غالبا دست و پاشكسته بوده، به نظر من آن مقدار مفاهيمى كه روشنفكران مطرح مى‌كردند، نمى‌شود گفت كه از جامعه خودمان برخاسته بود، به همين دليل هم وقتى كه به اصطلاح كار از خرك در رفت، روشنفكران كه خود بنده هم يكى از آنان مى‌باشم، ناگهان متوجه شدند كه تماسشان را با واقعيت جامعه از دست داده‌اند. دوره ما از آن دوره‌هايى است كه ميان سواد اعظم جامعه و آن عده قليلى كه اسم خودشان را روشنفكر مى‌گذارند، نوعى شكاف و عدم تفاهم پيش مى‌آيد.

بازرگان: علما و طلاب قشر جوانشان و مخصوصا وعاظ، وعاظى كه خب كارشان تبليغ و حرف و سخن در ميان مردم بود، آنها تجديدنظرى در افكار و بيان و برخوردشان دادند، اين بود كه كتاب‌هاى ماها را مى‌گرفتند وعاظ جديدى كه پيدا شدند، آنها سعى داشتند به اينكه با زبان علمى و با زبان روز و با طرز تفكر دنياى جديد صحبت‌كنند و مطرح كنند اين مسائل را.

BBC : جنب و جوش فكرى و فرهنگى تازه‌اى كه بعد از جنگ دوم در ميان روشنفكران مذهبى و غيرمذهبى شروع شده بود، با وقايع 28 مرداد دچار وقفه شد.به گفته نجف‌دريابندري، درگيرى‌هاى سياسى و علل و عواقب واقعه 28 مرداد تا مدت‌ها روشنفكران را مايوس كرده بود.

نجف دريابندري: من در سال‌هاى اول بعد از مرداد 32 در زندان بودم و طبعا از جو بيرون تجربه دست اولى نداشتم و اما جو دوران زندان كه عده زيادى از روشنفكرهاى چپ و كمترى هم از عناصر ملى آنجا بودند، جو بهت‌زدگى و شكست و تفرقه بود، در اواسط سال سى و هفت كه من بيرون آمدم، فضاى جامعه را به كلى غير از آن ديدم كه قبلا بود. در اين فاصله سيل درآمد نفت در جامعه جارى شده بود و بيش‌تر روشنفكران آرمان‌هاى سياسى و اجتماعى را كنار گذاشته بودند و سرگرم زندگى پرمصرف و اندوختن ثروت بودند عده كمى هم كه نتوانسته بودند خودشان را با وضع جديد منطبق كنند، گرفتار الكل و بدتر از الكل شده بودند.

BBC : در اواخر دهه 1330 جو سياسى تا حدى بازتر شد و به جو فكرى و فرهنگى‌هم حركتى تازه داد، چاپ غرب‌زدگي- كتاب معروف جلال آل احمد- نقطه عطفى در اين دوره شد و در صدر مخالفان ادبيات حكومتى جلال‌آل احمد بود كه زبان پرخاشگر او مايه شهرتش شد. اما احسان نراقى معتقد است كه آل احمد درد اساسى جامعه را دريافته بود و اهميتش هم در همين بود.

نراقي: آل احمد غرب‌زدگى را در ايران ديد، با يك ديد حساس و ذهن نقادى كه داشت، خوب تشخيص داد كه يك عوامل غيرطبيعى داره در جامعه پيدا مى‌شه، انحرافى و ناجور و با جامعه و سنخ فكرى جامعه او فرياد زد.

BBC : در هر حال، آل احمد از اولين روشنفكران غيرمذهبى بود كه در محافل روحانى هم جلب‌نظر كرد، مذهبيون خود بيش از پيش به فكر تطبيق با زمانه افتاده بودند. مهندس بازرگان از نخستين كسانى بود كه مذهب را با دانش جديد سازگار مى‌ديدند و مى‌خواستند دين را به عنوان راه و رسم زندگى به جوانان معرفى كنند. به گفته خود بازرگان عده‌اى از روحانيون هم اين شيوه كار را پسنديدند.

بازرگان: مرحوم مطهرى و مرحوم طالقانى تا حدودى هم مرحوم ابن الدين اينها در نتيجه احساس اينكه بايد در قشر جوان و تحصيلكرده جوان و تحصيلكرده و مردم جديد بايد وارد شد و اونها رو بايد به طرف دين و اسلام و حقايق برگردوند، ناچار آنها هم در مجالس اين عده و در مباحث شون شركت مى‌كردند و به اين ترتيب يك تفاهم و همكارى در برنامه‌هاى عمل چه عمل ديني، چه عمل اجتماعى و چه بعضا عمل سياسى ما بين مليون و اين عده از علما پيدا شد.

BBC : يكى ديگر از روشنفكرانى كه تفكر دينى داشت دكتر على شريعتى بود كه پاسخ به نيازهاى انسانى را در دين مى ديد.

دكتر على شريعتي: دين راه زندگى و نجات و كمال بشر است و پاسخ گفتن به عميق‌ترين و متعالى‌ترين نيازهاى انسان است بنابراين...

BBC : دكتر شريعتى به گفته مهندس مهدى بازرگان مذهبيون را با مسائل جديد اجتماعى آشنا كرد و مفاهيم مذهبى را با تعاريفى جديد به غير مذهبيون شناساند.

بازرگان: دكتر شريعتى موقعى در اروپا درس مى‌خواند كه احزاب كمونيستى ايران توده‌اى‌ها در زمينه مالكيت و در زمينه مسائل اقتصادى القا‌ها و اشكال‌ها و ايرادهايى مطرح مى‌كردند، دكتر شريعتى از اين جهت تحصيلاتش هم، چون در جامعه‌شناسى بود- اتفاقا بنده توصيه كرده بودم وقتى مرحوم پدرش آمد مشورت كه پسرم مى‌خواهد برود اروپا چى درس بخواند؟ مى‌خواهد برود اروپا؟ من گفتم جامعه‌شناسى درس بخواند براى اينكه اتفاقا حملاتى كه حالا بيش‌تر به ديانت و خداپرستى مى‌شود از ناحيه افكار جامعه‌شناسى است- اين در واقع اين قسمت را، اين مشكل را و مسئله دوم را حل كرد و همين‌طور كه مى‌بينيد قلمش و زبانش يك تاثير و نفوذ فوق‌العاده‌اى مخصوصا در جوان‌ها و متدينين داشت، در واقع انقلاب اسلامى ما، دو پايه اصلى يا چهار پايه اصليش را مديون دكتر شريعتى است، يكى مسئله شهادت است و يكى مسئله امامت يا رهبري. اين اگر افكار و انتشار افكار دكتر شريعتى نبود، مسلم انقلاب اسلامى ايران به اين پيروزى نمى‌رسيد.

BBC : نجف دريابندرى معتقد است كه دكتر شريعتى فاصله ميان روشنفكرى و ديندارى را از ميان برداشت.

دريابندري: به نظر من شريعتى يكى از اولين كسانى بود كه با داشتن زمينه مذهبى و با حفظ اين زمينه مقدارى از معارف روشنفكران را هم كسب كرد يعنى در واقع مى‌شود اسم شريعتى و افكار آن را روشنفكر متدين گذاشت، اين پديده روشنفكر متدين در جوامع ديگه به هيچ‌وجه تازگى ندارد، ولى در ايران غالب روشنفكران ما فكر مى‌كردند كه روشنفكر بايد لزوما غيرمتدين باشد بنابراين امثال شريعتى درست توى همان شكافى كه عرض كردم قرار مى‌گيرند.

BBC : تاثير دكتر شريعتى در ميان جوانان مذهبى و غيرمذهبى بى‌سابقه بود و به گفته دكتر احسان نراقى در خلا فرهنگى حاكم، دكتر شريعتى به بسيارى از جوانان هويت داد.

نراقي: خب، خيلى مهيج بود ديگه براى اينكه اون نسل جوانى كه بى‌هدف، رژيم بارشان مى‌آورد، اينها در شريعتى يك هدفى مى‌ديدند يعنى يك راهى نشان داد بشون، و يك دلگرمى مى‌داد بهشون، ولى برداشت او از امور دينى و اسلام يك برداشت خاصى بود كه همه‌جا مورد تائيد همه به اصطلاح اسلام‌شناسان و روحانيون نيست. حتى عده‌اى او را مثلا بدعت‌گذارى مى‌دونند كه انتقاداتى بهش دارند آن جنبه‌اش را بگذريم ولى جنبه اجتماعى‌اش خيلى قوى و موثر بود.

BBC : نفوذ شريعتى در ميان جامعه نه تنها سنت‌گرايان مذهبى كه دولت را نيز عليه او برانگيخت. درگذشت شريعتى كه پس از آزادى از زندان و سفر به اروپا در تابستان 1356 اتفاق افتاد، خود منشا فعاليت‌هايى عليه دولت شد، دكتر على امينى مى‌گويد كه بدرفتارى با دكتر شريعتى را با شاه در ميان گذاشتم.

اميني: وقتى راجع به شريعتى بهش گفتم، گفت اشتباه بزرگى است، گفتم نه فقط شريعتى را، پدر شريعتى را هم گرفته‌اند گفت عجب!...

رفتم پهلوى علم، گفتم شريعتى را براى چى گرفتيد؟ گفت آقا اين آخوند من درآوردى (است): گفتم بهتر (براي) شما‌اين آقاى متجدد با آن ضدروشنفكر دارند دعوا مى‌كنند، خوب بگذاريد هر كارى داره مى‌كند بكنه، گفتم شما كتاباشو خوندي؟ گفت نه. بعد يك كميسيون معين كردند كه اين كتابا رو بخونند گفتم اون آخه نمى‌فهمه اين كتابارو آخه اين چه حركتى است شما مى‌كنيد، برداشتيد بعد اين رو برديد با يك عده چاقوكش تو (زندان) اوين اصلا توهين است، خوب اين كارها را واقعا من نمى‌دانم كى تلقين مى‌كرد.

BBC : سخنرانى‌هاى دكتر شريعتي، حسينيه ارشاد- يكى از مساجد نوساز تهران را- به كانون تجمع جوانان بدل كرده بود كه به گفته مهندس بازرگان اصلا با هدف تازه‌اى بنياد شده بود.

بازرگان: بانيان آنها اشخاص كم و بيش ادارى يا تاجر و يا كاسب بودند، يا وكيل عدليه كه هم عرق ملى داشتند و هم اسلامى و مذهبي، و اينجا از ابتدا پايه‌اش را روى استقلال از دولت، هم استقلال از روحانيت سنتى گذاشتند، و تشكيلات و تركيبش هم خيلى فرق داشت با مساجد و محافل مذهبى سنتى ايران و كسانى را دعوت مى‌كردند براى سخنرانى كه بيش‌تر كلامشون مورد احتياج و مورد استقبال باز همين قشر جوان متدين باسواد يا ادارى و بازارى باشد و گويندگان برجسته‌اى اونجا صحبت مى‌كردند، خود مرحوم مطهرى مى‌آمد در آنجا صحبت مى‌كرد و بعد هم دستشون به دكتر شريعتى رسيد و در مدت كوتاهى ساواك اجازه داد كه آنجا صحبت بكند آن موقع ديگه يك جهش فوق‌العاده و يك حالت انفجارى آنجا پيدا كرد.» BBC : رونق كار روشنفكران مذهبى حكايت از محدود بودن تاثير روشنفكران ديگر داشت.
 چهارشنبه 29 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: حيات نو]
[مشاهده در: www.hayateno.ws]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 420]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن