واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: آماده باش محافظه كاران براي تخريب روند بهبود روابط با امريكا هنوز فراموش نكرده ايم ماجراي خاتمي و پنهان شدن او به بهانه "قضاي حاجت" در سالن سازمان ملل متحد را تا مبادا با بيل كلينتون روبه رو شود و ناگزير از سلام و تعارفات معمول ديپلماتيك شود ... عصر ايران؛گروه تحليل اخبار ـ "رابطه با آمريكا"، گويا گوهر گرانبهايي است كه برخي از طيف هاي سياسي داخل، در رقابتي بيمارگونه، مي كوشند رقيبان را از رسيدن به آن باز دارند و خود، عنوان " برقرار كننده رابطه با آمريكا" را به عنوان "افتخار ديپلماتيك!" به دست آورند و دقيقاً به همين دليل است كه تاكنون، بسياري از فرصت هايي كه مي شد از آنها براي "حل مشكل با آمريكا" و در راستاي منافع ملي استفاده كرد، يكي يكي سوخت شده و از دست رفته اند.
اين مساله البته به دولت نهم منحصر نمي شود ؛ در دوران خاتمي نيز هرگاه حركتي براي كاستن از ارتفاع ديوار بلند بي اعتمادي صورت مي گرفت، گروه هاي سياسي مخالف، بر مي آشفتند و چنان عرصه را بر خاتمي و دستگاه ديپلماسي او تنگ مي كردند كه دولتمردان، در مواجهه با هزينه هاي سنگين تحميل شده، از ادامه طريق منصرف مي شدند.هنوز فراموش نكرده ايم ماجراي خاتمي و پنهان شدن او به بهانه "قضاي حاجت" در سالن سازمان ملل متحد را تا مبادا با بيل كلينتون روبه رو شود و ناگزير از سلام و تعارفات معمول ديپلماتيك شود ؛ چه آنكه "سيد" به خوبي مي دانست كه اگر چنين "جرم مشهود"ي (!) رخ دهد، پيش از آنكه پايش به تهران برسد، گروه هاي سياسي رقيب، حكم خيانتش را صادر كرده و كفن پوشان در مهرآباد به استقبالش خواهند آمد.امروز نيز شرايط مشابهي حكمفرماست.احمدي نژاد، به عنوان رييس جمهور ايران، به همتاي آمريكايي اش نامه مي نويسد، ديپلماسي رسانه اي فعالي بين تهران و واشنگتن شكل مي گيرد، سفيران ايران و آمريكا در عراق، مذاكرات خود را ولو به صورت محدود آغاز مي كنند ، رايس، از عدم تصميم آمريكا به تلاش براي تغيير رژيم در ايران سخن مي گويد ، بين نمايندگان مجالس ايران و آمريكا، پيام هايي رد و بدل مي شود، متكي به شرم الشيخ مي رود و با رايس "سلام و عليك" مي كند و هيات ديپلماتيك ايران و هيات آمريكايي، مذاكراتي را صورت مي دهند و بدين ترتيب، نشانه هايي هر چند كم سو و ناپايدار (و البته همراه با علايم تنش زا كه از سوي افراطيون دو طرف مخابره مي شود) شكل مي گيرد.در چنين شرايطي، گروه هايي كه در دولت نهم شراكت ندارند، نگران مي شوند. براي آنها كه منافع ملي فقط در حد شعار و ابزاري براي دستيابي به قدرت ارزش دارد، بسيار ناخوشايند است كه حركت ايران و آمريكا به سمت بهبود روابط، در زمان رياست جمهوري احمدي نژاد آغاز شود؛ احمدي نژادي كه ترجيح داده مي شود از او به عنوان يك چهره افراط گرا و گفتمان گريز ياد شود.اين درحالي است كه براي مردم، اساساً هيچ تفاوتي نمي كند كه پروسه تنش زدايي با آمريكا در زمان چه كسي آغاز شود.راستي، اگر امروز منافع ملي ايجاب كند كه به سمت ذوب شدن يخ هاي بي اعتمادي بين ايران و آمريكا برويم، آيا چون جرباني به جز حزب و دسته ما بر دولت حاكم است، بايد سنگ اندازي كنيم تا شايد روزي نوبت به ما برسد و ما اين يخ ها را ـ اگر ديگران اجازه دادند ! ـ ذوب كنيم؟!اينك، اراده اي در دولت احمدي نژاد براي ايجاد "گفت و گو با همه جهان به جز اسراييل" شكل گرفته است و به همين دليل است كه رد و بدل شدن پيام هاي ديپلماتيك بين ايران و آمريكا را در سطوحي قابل توجه شاهد هستيم.در چنين شرايطي، گروه هاي اصلاح طلب، كه در دوران خاتمي تمايل خود را به آغاز مذاكره با آمريكا مخفي نمي كردند، ترجيح داده اند، صرفاً به نظاره ماجرا و انجام آن بنشينند ولي طيف هايي از محافظه كاران كه نتوانسته اند از دولت نهم سهمي بگيرند، در رويكردي ضد ملي (و نه صرفاً ضد دولتي) به توپخانه هاي خود را براي آتش باري بر روي خطوط مقدم تعامل ايران و آمريكا آماده باش داده اند و گويا از امروز، دستور آتش نيز رسيده است به گونه اي كه دستكم دو رسانه متعلق به محافظه كاران خارج از دولت، در روز جاري شديدترين حملات را به سياست خارجي دولت نهم در باب مذاكره با آمريكا صورت داده و حضور ايران در اجلاس شرم الشيخ را با اتهاماتي چون ساده لوحي، شتابزدگي، بي برنامگي و عدم دستاورد تفسير كرده اند تا شايد گام هاي دستگاه ديپلمات خارجي ايران در مراحل بعدي اين پروسه، بلرزد و متوقف شود!به عنوان مثال يكي از اين رسانه ها نوشت كه "هدف اصلي آمريكا از برپايي" نمايش" شرم الشيخ، القاي اين نكته به افكار عمومي جهان بود كه جمهوري اسلامي ايران حاضر به مذاكره و پيمودن مسير ديپلماسي نيست .و جالب اينكه همين رسانه در همين مطلب و در موضعي متناقض ، از اينكه ايران در اجلاس شرم الشيخ شركت كرده بود، انتقاد كرد!اين سايت كه منتسب به يك چهره سياسي است كه زماني آماده حضور در كابينه احمدي نژاد بود و البته در اين مسير ناكام ماند، در اين مطلب، از قول يك كارشناس ارشد بدون نام و نشان ! (كه احتمالاً يكي از خبرنگاران همان سايت است) مي نويسد: با ترك ضيافت شام توسط وزير خارجه، بهترين فرصت براي عملي ساختن هدف آمريكا (در خصوص القاي اين نكته كه ايران اهل گفت و گو نيست) فراهم شد.جالب اينجاست كه همين سايت اصولگرا، در ماه هاي گذشته و پس از حضور احمدي نژاد در مراسم افتتاحيه بازي هاي آسيايي قطر بيشترين حملات را به رييس جمهور كرده است كه چرا او مراسمي كه زنان بد لباس حضور داشتند را ترك نكرده است.اين سايت همچنين مطالب زيادي عليه رحيم مشايي، رييس سازمان گردشگري منتشر كرده و در آن نسبت به حضور او در "مراسم آنچناني" در تركيه اعتراض كرده و خواهان بركناري وي شده است.حال سوال اينجاست كه اگر متكي پس از حضور آن زن وبولونيست با "لباس هاي آنچناني" ضيافت را ترك نمي كرد، آيا همين سايت مدعي ارزشگرايي و اصولگرايي، همين مساله را همانند ماجراي "مشايي" پيراهن عثمان نمي كرد كه وزير خارجه جمهوري "اسلامي" ايران، رعايت شئون اسلامي و ديپلماتيك را نكرده و اسلام را در شرم الشيخ به خطر انداخته است؟!البته آشكار است كه چنين حملاتي، نه از روي دلسوزي به منافع ملي كه صرفاً براي سنگ اندازي در پروسه تعاملات لرزان و شكننده ايران و آمريكاست.اين درحالي است كه با توجه به نزديكي دولت نهم به مقام رهبري و نيز شناخته شدن اعضاي اين دولت به اصولگرايي، چنانچه اين دولت نتواند تحولي در روابط ايران و آمريكا ايجاد كند، آينده اين پرونده ، بسيار مبهم خواهد بود چه آنكه آناني كه درآينده خواهند آمد، يا بسيار تندرو هستند كه اساساً رابطه با آمريكا را همانند "هم آغوشي با شيطان، آن هم در جهنم" مي دانند و يا طيف هاي معتدل تر و اصلاح طلب هستند كه در دوران خاتمي ثابت شده است كه در مقابل حملات اين چنيني، آسيب پذيرند. اينك، دولت احمدي نژاد و دستگاه ديپلماسي آن، اصل گفت و گو را مبناي كار خود در تعامل با آمريكا قرار داده و البته، آنطور كه اعلام شده است، ايران هيچ پيش شرطي را نيز در اين باب نمي پذيرد. اين رويكرد، قطعاً بسيار بهتر و ملي تر از اتخاذ مسير "تقابل منتهي به جنگ" است و قطعاً اكثريت ملت ايران، حتي آناني كه به شدت مخالف دولت نهم هستند، از اين مساله استقبال مي كنند و اين، همان نكته اي است كه "منتقدان دور مانده از قدرت" را به شدت بر مي آشوبد.دولت احمدي نژاد، اگر ده ها اشتباه هم داشته باشد، رويكرد كنوني اش نسبت به آمريكا كه در آن، نه نشاني از بروز ضعف و التماس و شتابزدگي است و نه علامتي از لجاجت و يكدنگي، مثبت و در راستاي منافع ملي است و گروه هاي مخالف، بهتر است ساز مخالفت خود را در جايي ديگر بزنند، جايي كه اين چنين با منافع ملي در تضاد نباشد.روابط ايران و امريكا در طول اين 27 سال ، بارها به سمت بهبود رفته و هربار تند روها ، كار را خراب كرده اند و اي كاش اين بار ، ملت اين اجازه را به آنها ندهند .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 318]