واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون : عبدالناصر فتی سلمان، هنرمند مستبصر فرانسوی در نشستی با طلاب و مبلغان هنرمند مشهد که در حاشیه دومین جشنواره ادبی ـ هنری حوزه علمیه خراسان برگزار شد، اظهار داشت: این آثار نقاشی، محصول فردیت من نیست بلکه محصول آدمیت وجود من است و بر این اساس که تمام این آثار بر پایه اصول متافیزیک استوار است سعی کرده ام یک سری حقایق روحانی را در فرم های خاصی به تصویر بکشم، لذا به جز گروه خاصی در فرانسه که در ابتدا این آثار را برای ان ها کشیده ام، برای جوامع دیگر هم می تواند کارکرد داشته باشد. به گزارش خبرنگار راسخون ،وی افزود: هنر قدسی تفاوت با هنر مذهبی این است که از عقل سرچشمه می گیرد، عقلی که جایگاه آن دل است و با آن بخش از عقل که جایگاه استدلال و تفکر است کاری ندارد لذا این دو مقوله تعلق به نفس پیدا می کنند؛ اینکه هنر قدسی در ارتباط با عقل است این امکان را برای هنر قدسی فراهم می کند که یک سری فرم های خاص روحانی را بتواند بر روی کاغذ پیاده کند چرا که هنر قدسی، پژواکی را در قلب ایجاد می کند و برای همین هم نیاز به یک آموزش و فرهنگ خاص فلسفی یا تئوریک ندارد، اگر بخواهم یک مثال تصویری در این مورد بزنم، هنر قدسی مانند داستان موسی و شبان است که وقتی موسی صحبت می کند یک دنیای کاملا مذهبی است ولی شبان هر صحبتی که می کند فقط در ارتباط با فطرت اوست لذا این فرم ها هرچند غیرملموس و غیر معمول باشند ولی نوعی بازتاب از حقیقتند اگر هم بخواهیم یک مثال قرآنی بیاوریم شبیه مسافرت موسی تا رسیدن به خضر است، در آنجا که آنچه حق در اختیار خضر گذاشته بود، با آن دانش دینی که به موسی و قومش آموخته بود برخورد پیدا می کرد. سلمان ادامه داد: هنر قدسی این قابلیت را دارد که همه انسان ها را مخاطب خود قرار دهد ولی این هنر، جادویی نیست و نمی تواند طبیعت انسان ها را تغییر دهد تنها کاری که می کند این است که فطرتشان را بیدار می کند و آن چیزی که موجب بیدارگری می شود، میزان عشقی است که این افراد به اهل بیت(ع) دارند و آن حب و بغض نسبت به ایشان و دشمنانشان، نه چیزی بیشتر یا کمتر. این نقاش برجسته فرانسوی در خصوص رابطه اسلام آوردنش با هنر ابراز داشت: شاید به تعداد انفاسی که روی زمین است، تحول قلبی وجود دارد که همه اش در رابطه با توحید است زیرا خداوند یکتاست و هریک از ما را موجودی یکتا آفریده و برای همین سیر و سلوکی که به سمت حضرت حق تعالی داریم منحصر به خودمان است، قبل از اینکه با ظاهر بیرونی اسلام آشنا شوم، این تغییر در قلب من رخ داد و تغییر دین به سمت اسلام با تحول قلبم آغاز شد و این لطف خدا به من بود که در ابتدا باطنم مسلمان شود و بعد این باطن نو، به لباس ظاهری اسلام و تشیع هم مفتخر شود؛ هنر نبود که مرا به این سمت سوق داد و بعد از اسلام تقریبا تمام کارهای قبل را از بین بردم اما نه به این دلیل که کفر بوده بلکه در واقع میز را تمیز کردم تا خدا غذای معنوی بهتری را برایم بچیند چرا که قلبا می دانستم برای اینکه بتوانم چیزهای معنوی جدیدی را به دست آورم باید نفسم را از آن فرم های قبلی و کلیشه هایی که اسیر بوده دور کنم تا عقل بتواند بر روی نفس من بتابد و آن فرم هایی را در نفس من برانگیزد که با قالب های روحانی تناسب بیشتری دارد . این مستبصر فرانسوی در خصوص استفاده از شعله آتش در آثارش به عنوان نماد تقدس(در حالی که در تفکر اسلامی معمولا هاله ای از نور استفاده می شود و آتش بیشتر نماد شیطان است) اظهار داشت: شعله آتش در سنت های بی شماری استفاده می شود و می توان گفت نمادهای جهانی هستند و تجلی های معنوی حقایق روحانی که در وجود فرد جای گرفته بنایراین وقتی فقط هاله اتش به جنبه روحانی و نورانیت ان فرد اشاره دارد و وقتی به شکل شعله متجلی می شود، باز همان نورانیت و تقدس است ولی در اینجا جنبه قدرت الهی که به این فرد داده شده هم مد نظر است یک مثال قرآنی در اسلام، داستان حضرت موسی(ع) است که آتشی می بیند و به خانواده اش می گوید می روم تا شعله ای از آن بیاورم، در جای دیگر می فرماید مبارک باد آن که در آتش است و انچه پیرامون آن است و بارها و بارها «نار» در قرآن تکرار شده بدون اینکه هیچ ربطی به شیطان پیدا کند و در واقع آن آتش شیطانی که شما می گویید، هیچ نوری ندارد چون اتشی است که نه تنها نورانیت نمی بخشد بلکه تاریکی ایجاد می کند ولی این آتشی که من استفاده کردم بیشتر آتشی است که در داستان حضرت ابراهیم می بینیم که برد و سلام در پی داشت و باز تأکید می کنم که هنر مقدس افراد را به قلبشان ارجاع می دهد نه به ذهنشان واینکه شیطان در استفاده از کلمات و دیالکتیک بسیار توانا هست برای اینکه افراد را از ان معنای واقعی به بیراهه بکشاند. فتی سلمان در مورد استفاده از رنگ های سرد(با توجه به اینکه در کارهای اسلامی، عموما معنویت با بی رنگی نشان داده می شود) در آثارش ابراز داشت: شما از هنر مذهبی صحبت می کنید در حالی که کارهای من هنر قدسی است نه مذهبی، این آثار برپایه اصل متافیزیک بسیار ساده ای استوار است که در عین اینکه خیلی باطنی هست ظاهر هم دارد، چهار رنگی که معتقدیم در چهار پایه عرش خداوند هست و فرشتگان حامل عرش خداوند هریک با رنگی نشان داده شده اند؛ جبرئیل پایه چپ و پایین را نگه داشته به رنگ قرمز، ازرائیل که با ملکوت سفلی در ارتباط است سبز، میکائیل فرشته میزان ملکوت اعلی زرد و اسرافیل فرشته رستاخیز سفید. فرم ها و رنگ هایی که من به کار گرفتم در همین رابطه است لذا فرم ها محدودیت را می رساند و رنگ ها با خلوص بالا به کار رفته که آن حقایق معنوی را انعکاس دهد، هیچ وقت نخواستم خود را حتی به آن هنرهایی که در اسلام هست شبیه کنم تا هنرم را موجه جلوه دهم چون در این صورت نوعی ریاکاری روحانی می شد و در واقع تنها چیزی که ارائه کردم تنها شهود محدودی از یک سری حقایق ملکوتی است. وی در پاسخ این سؤال که به مبلغان هنرمند چه پیامی دارد اظهار داشت: تنها چیزی که می توانم بگویم این است که هر یک از ما باید در خدمت اماممان باشیم و چیزی هم که جستجو می کنیم رضایت امام از کارمان باشد و این میسر نیست مگر آنکه بپذیریم که یک حجت باطنی داریم و راهنمایی های این حجت باطنی را بشنویم تا به سمت امام هدایت شده و در خدمت او باشیم. باز هم تأکید می کنم من نه فلسفه می دانم نه فیزیکدان هستم و نه مجتهد و متافیزیک دان لذا ممکن است نتوانم سوالات شما را به خوبی پاسخ دهم، تنها چیزی که می توانم بگویم همان پیامی است که خداوند در سوره عصر به ما داده و اینکه با افراد در مورد حق صحبت کرده و همدیگر را سوق دهیم به سمت اینکه راه حق را برویم و در این مسیر از صبر کمک بگیریم و تنها امام هست که می تواند به ما بیاموزد . وی در مورد ادامه کارش در ایران گفت: از خدا این را خواسته ام که در هر شهر مقدس ایران که می روم بتوانم آثاری را خلق کنم که ادای دین و احترام من به چهارده معصوم باشد، کارکرد آن تجسم خلاق به این صورت است که من از خودم چیزی نمی آفرینم و تصویری که به ذهنم می آید حاصل درخواست و سفارش یک فرد و یا جمعی از مؤمنان است و حتما این درخواست باید به نوعی یا با معصومین(ع) در ارتباط باشد یا با قرآن. به این رسیده ام که عالی ترین استعدادهای روحانی هم برای کسی که روحانیتی در وجودش نباشد بی اثر می شود و در واقع ندای الهی در قلب ما هست و برای همین است که به آن ندای بیرونی که یک مبلغ برای ما می آورد جواب می دهیم و اگر آن ندای حق در قلب کسی نباشد به جایی نمی رسد. عبدالناصر فتی سلمان در پایان این نشست در خصوص نحوه خاص پوششش اظهار داشت: در فرانسه، شوالیه ها رسمی دارند که برای ابراز همدردی با رهبرشان سیاه می پوشند، ما که خود را خدمتگزار امام زمان(عج) می دانیم برای اینکه نشان دهیم که در غمشان شریک هستیم مشکی می پوشیم، قسمت قرمز لباس هم نشانه سر بریده امام حسین(ع) است تا یادآور این مسأله باشد که امام حسین این قربانی را دادند نه فقط برای اینکه ما بنشنیم و غصه بخورم بلکه یکی از برکات این قربانی، ایجاد شادی معنوی است زیرا این ذبح عظیم، لازمه ظهور امام زمان(عج) بوده است. گفتنی است دومین جشنواره ادبی ـ هنری حوزه علمیه خراسان به منظور ایجاد بستری مناسب برای رشد و شکوفایی خلاقیت های ادبی هنری طلاب و ساماندهی آنان از سوی گروه مبلغان هنرمند دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی با موضوع آزاد در بخش های داستان(کوتاه/بلند)، شعر، خوشنویسی، گرافیک و تصویرسازی، فیلم نامه و نمایشنامه، طرح و ایده برنامه سازی برای صدا و سیما، وبلاگ، عکس(عکس موبایل)، فیلم(فیلم موبایل) و پژوهش 25 آبان ماه آغاز شده و تا بیستم بهمن ادامه دارد. علاقمندان جهت حضور در این جشنواره می توانند با مراجعه به پایگاه اینترنتی www.honaremotaali.blogfa.com نسبت به تکمیل فرم ثبت نام و ارسال آن به نشانی مشهد، خیابان سنایی، میدان صاحبالزمان (عج)، مرکز فرهنگی تبلیغی شهید هاشمینژاد، گروه مبلغان هنرمند دفتر تبلیغات خراسان رضوی اقدام کنند. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 333]