واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون: مهدی هاشمی نسب یاغی سرشناس سرخابی، ستاره محبوب پرسپولیسی ها اولین حرفش را درمورد دربی 68 این گونه آغاز کرد. با مهدی که فردی احساسی وصادق است دقایقی هم کلام شدیم، حرف های هاشمی نسب متفاوت ولی خواندنی است. مهدی فلاش بکی به دوره نوجوانی اش زد وگفت:" از موقعی که وارد دبستان شدم نسبت به فوتبال حساسیت پیدا کردم اگر تو دربی تیم محبوب من برنده می شد، بچه های طرفدار تیم حریف را اذیت می کردم، وقتی هم می باختیم طوری سربه سرم می گذاشتم که اشک توی چشمانم جمع می شد، بازیکنان نسل دهه ی60 و70 این حساسیت را می دانستند ودربی به خاطر همین تعصب ها حساس ودیدنی می شد ولی امروزه فوتبال فرق کرده، بازیکن هراسی از باختن نداره! انگار نه انگار که باخته! براش باختن عادیه!" هاشمی نسب ادامه داد:" رویای دوره کودکی من مجتبی محرمی وشماره 8 پرسپولیس بود، شب ها که دراز می کشیدم تمام فکرم به محرمی بود. آنقدر به او فکر می کردم که تصویرش جلوی چشمام نقش بسته بود، همین الان هم وقتی مجتبی را می بینم هیجان زده وخو شحال می شوم. یادم هست وقتی به پرسپولیس پیوستم کسی رویم حساب نمی کرد، اولین بار که دربی بازی کردم سرم به سر صمد مرفاوی خورد وشکست، بازی 20تیر 76، روز خداحافظی فرشاد پیوس را می گم که فقط 10 دقیقه بازی کردم اما سال بعد قرار بود از اول جلوی استقلال بازی کنم، علی پروین ارنج راگفت ورفتیم تو زمین، وقتی از پله های تونل بالا آمدم وجمعیت را دیدم تپش قلبم 3 برابر شد، می لرزیدم، تب ولرز کرده بودم، تا از تونل به داخل زمین برسیم تمرکز کرده بودم زمین نخورم چون پاهام هم می لرزید، یازی شروع شد، حواسم بود سوتی ندم، دقیقه 45 بود که پرسپولیس صاحب ضربه ایستگاهی شد، نادر محمد خانی پشت توپ ایستاد، یک دفعه جایم را رها کردم و به سمت محوطه جریمه استقلال دویدم، نادر سانتر کرد توپ به سر من خورد ورفت توی گل! انگار خواب بود، از خوشحالی دچار توهم شدم. انگشتم را روی بینی ام گذاشتم( به علامت هیس) ودویدم.....! الان که به آن کارها فکر می کنم شرمنده می شوم ودوست دارم از تک تک استقلالی ها عذر خواهی کنم. دربی بعدی داخل رختکن داشتم با خودم وخدایم حرف می زدم ومی گفتم خدایا کمکم کن تو 10 دقیقه اول بازی گل بزنم، خوردبین وناصر ابراهیمی داشتند نگاهم می کردند، همان هم شد، تو 10 دقیقه اول بازی گل زدم، دربی بعد یعنی سومین حضور ثابتم در ترکیب پرسپولیس به دوستانم گفتم تو10 دقیقه اول گل می زنم، اعتماد به نفسم آنقدر زیاد شده بود که اطمینان داشتم گل می زنم وهمان طور هم شد. ودر فینال جام حذفی گل قهرمانی پرسپولیس را به استقلال زدم. چه روز هایی بود، پرسپولیسی ها خیلی دوستم داشتند اما برخی مرا از پرسپولیس فراری دادند چون برایشان سخت بود 90 دقیقه از روی سکوها اسم هاشمی نسب را بشنوند، رفتم استقلال 3،2 دوست صمیمی وخانوادگی ام هم با من قهر کردند، تو خیابان ده ها نفر را دیدم که گریه می کردند، مرا که می دیدند به هق هق می افتادند. می دانستند حق داشتم بروم ولی نمی توانستند آن موضوع را درک کنند تا اینکه با پیراهن استقلال به پرسپولیس گل زدم، دلم آنقدر از برخی ها پر بود که تک گلم برای استقلال به اندازه 4 گلی که برای پرسپولیس در دربی زده بودم برایم ارزشمند بود چنانچه از خوشحالی زیاد بی حال روی زمین افتادم." هاشمی نسب خاطرات جالبی از دربی ها دارد ومی گوید: "به پیراهن 8 پرسپولیس و20استقلال تعصب دارم، یک شب حامد کاویانپور زنگ زد وگفت داداش فردا با پیراهن تو جلوی استقلال بازی می کنم که بهش گفتم شک نکن گل می زنی. نیم ساعت بعد داود سید عباسی زنگ زد وگفت: مهدی فردا با شماره 20 تو می خواهم جلوی پرسپولیس بازی کنم، راضی باش ودعایم کن که به داود هم عینا گفتم: داداش بهت قول می دهم فردا گل می زنی. دربی یک بریک شد وحامد و داود برای پرسپولیس واستقلال گل زدند، با شماره 8 هم علی انصاریان وهم علی کریمی وبا شماره 20 پیروز قربانی برای پرسپولیس واستقلال توی دربی گل زدند. یاغی سرخابی ها در مورد دربی68گفت:" از نسل ستاره ها خیلی ها توی دربی نیستند، البته پرسپولیس واستقلال چند بازیکن خوب دارند اما یکسری به درد دربی نمی خورند، دربی یعنی جنگ ولی بازیکنان این دوره نازنازی هستند، دربی که لطیف نمی شود، تو دربی دعوا می کنند نه ناز! دربی یعنی اعتماد به نفس، دربی یعنی عابدزاده،برومند،محرمی،استیلی، نوازی، اکبرپور،فکری، نیکبخت، مومن زاده، شاهرودی، بهروز رهبری فرد، جواد زرینچه و...... دربی بازی تکنیک وتاکتیک نیست، دربی مسابقه اعتماد به نفس است، هر تیمی اعتماد به نفس داشته باشد دربی را می برد، دربی باید جدال قدرت ها باشد نه فوتبالیست های که دنبال اتو کردن وژل زدن به موهایشان هستند." ۱۰۳۰/ /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 478]