- وي‍ژه هاي روزنامه هاي امروز كشور

واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

پيش بيني كيهان درست بود ستاد سياسي ترور فعال شد (خبر ويژه) سازمان راديكال و ورشكسته مجاهدين (انقلاب) وارد فاز انگاره سازي و اتهام پراكني در ترور استاد شهيد مسعود علي محمدي شد. محافل رسانه اي و سياسي از جمله كيهان پيش بيني كرده بودند كه سازمان هاي جاسوسي بيگانه و مزدوران تروريست آنها، براي اين ترور و ترور خواهرزاده ميرحسين موسوي طراحي هايي كرده اند تا جريان ساختارشكن را از بن بست خارج و به نفع آنها مظلوم نمايي كنند. بيانيه اخير منتشره به نام سازمان مجاهدين اين گمانه را تقويت مي كند. نويسنده بيانيه مذكور ضمن تلاش براي متهم كردن جمهوري اسلامي و تبرئه سازمان هاي جاسوسي كارگردان فتنه، از متهم شدن سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه و گروهك منافقين در ترورهاي اخير انتقاد و با اشاره به هشدار محافل سياسي و رسانه اي از جمله هشدار كيهان درباره اهداف اصلي ترورهاي اخير مي نويسد: نوشته آقاي شريعتمداري را نمي توان تحليلي بي مبنا تلقي كرد، مديرمسئول روزنامه اي كه دسترسي به اخبار محرمانه دارد، بي دليل سخن نمي گويد. بايد اين افراد احضار و از آنها خواسته شود اطلاعات خود را در اختيار مراجع امنيتي و اطلاعاتي قرار دهند. وزير سابق اطلاعات هم درجريان ناآرامي هاي پس از انتخابات مدعي شد ما اطلاع دقيق داريم كه در ستاد يكي از كانديداهاي رقيب آقاي احمدي نژاد طرح ترور برخي كانديداها مورد بررسي قرار گرفته است. بيانيه مذكور همچنين براي رد گم كني و در راستاي اجراي فاز دوم عمليات ترور مي نويسد: «از يك سو گفته مي شود اين ترورها كار سرويس هاي جاسوسي آمريكا و انگليس و اسرائيل است و از سوي ديگر كليه رسانه هاي حاكميت، اصلاح طلبان و رهبران جنبش سبز را متهم مي كنند كه آگاهانه و ناآگاهانه عامل آمريكا و انگليس و اسرائيل شده اند. كدام را بايد باور كرد؛ وابستگي اصلاح طلبان و فعالان جنبش سبز به بيگانگان يا دست داشتن سرويس هاي امنيتي آمريكا و انگليس و اسرائيل در ترورها؟». درباره تلاش سازمان مجاهدين براي مصادره ترورها به نفع سران فتنه از يك سو و تبرئه سازمان هاي جاسوسي بيگانه از سوي ديگر بايد گفت اولا شهيد رجايي و باهنر توسط يك نفوذي-كشميري- به شهادت رسيدند كه به واسطه كساني نظير محسن سازگارا و بهزاد نبوي زمينه نفوذ را پيدا كرده بود و ارتباط اين دو با هم و با سازمان مجاهدين مشخص است اگرچه تظاهر به دوستي با شهيد رجايي مي كردند(و سازگارا امروز علناً آموزش ساختن بمب دستي براي بكارگيري در آشوب خياباني مي دهد!) ثانياً مگر ترور رفيق حريري در لبنان يا بي نظير بوتو در پاكستان كه از سوي سرويس هاي جاسوسي رژيم صهيونيستي و آمريكا و انگليس صورت گرفت، با قربانيان ترور هماهنگ شده بود؟ اما سود اين ترورها عايد چه محافلي شد؟ در لبنان، جريان 14 مارس كه نزديك به آمريكا و رژيم صهيونيستي است از ترور رفيق حريري سود كرد و نامزد مورد انتظار آمريكا به نخست وزيري ارتقا يافت و در انتخابات پاكستان هم با متاثر شدن فضاي افكارعمومي از ترور بوتو، حزب متبوع وي كه نشان شده آمريكا بود، توانست نتيجه را از آن خود كند. ثالثاً موضع سازمان مجاهدين، اقدامي از جنس انفعال و فرار به جلو است و پس از آن صورت مي گيرد كه كيهان با استناد به مواضع يك عضو افراطي حزب مشاركت در متهم كردن جريان هاي داخلي، هشدار داد كه پروژه ترورهاي اخير با طيفي از حلقه داخلي فتنه هماهنگ شده و از تحقيق در اين زمينه مي توان به نتايج مطلوبي رسيد. همچنين پروژه هاي مطالعاتي-امنيتي! وزارت كشور دولت اصلاحات كه «سازمان» نقش موثري در آنها داشت و به ضرورت ترور و كشته سازي از درون جريان اصلاح طلبان مي پردازد، در كنار اظهارات برخي عناصر تندرو مبني بر اينكه اصلاحات و جنبش سبز خون مي خواهد! مي تواند كمك شاياني در كشف سرنخ هاي ماجرا بكند. رونويسي از آمريكا و اسرائيل با تاخير 48 ساعته! (خبر ويژه) به دنبال 48 ساعت بمباران گسترده از سوي محافل ضدانقلاب و رسانه هاي دولتي آمريكا، مهدي كروبي و ميرحسين موسوي مجبور شدند اعدام 2تروريست سلطنت طلب را زير سؤال ببرند. در خبر مخدوش و مبهمي كه از سوي «سحام نيوز» (سايت وابسته به حزب اعتماد ملي) منتشر شده، كروبي و موسوي ديروز در منزل كروبي با هم ملاقات كرده و اعدام دو تروريست ياد شده را «اعدام برخي شهروندان» توصيف كرده اند. در خبر جهت دار و رفو شده! سحام نيوز كه توسط عناصر افراطي نفوذي اداره مي شود صرفا عباراتي مبهم از اين دست وجود دارد؛ «موسوي و كروبي ابراز تاسف كردند»، «آن دو گفتند»، «موسوي و كروبي تاكيد كردند» و... گفته مي شود اين امر براي لاپوشاني اختلافات شدت يافته اخير صورت گرفته است. اما قبل از آن كه به موضع مذبذب منتشره به نام موسوي و كروبي پرداخته شود، منطقي مي نمايد كه توجه كنيم آنها تحت چه فشار شديد و گسترده اي بودند. از روز پنج شنبه بلافاصله پس از اعدام، عنصر گروهك تروريستي تندر (وابسته به انجمن پادشاهي) فشار محافل سياسي و رسانه اي ضدانقلاب به موسوي و كروبي شدت گرفت و اين در حالي بود كه اعضاي گروهك تندر با هدايت سرويس هاي جاسوسي سيا و اينتليجنس سرويس، عمليات بمب گذاري و جنايت را از چند ماه قبل از انتخابات در شيراز و تهران آغاز كرده و پس از انتخابات هم يكي از اضلاع خشونت و جنايت و ترور در اغتشاشات خياباني بوده اند. اين روند حتي با حضور شماري از اعضاي گروهك مذكور در حرمت شكني روز عاشورا ادامه يافت ضمن اينكه برخي قرائن از همكاري اين گروهك با گروهك تروريستي منافقين در برخي ترورهاي هدفمند نظير ترور خواهرزاده موسوي و دكتر علي محمدي فعاليت مي كرد. اعدام محمدعلي (برديا) علي زماني و آرش رحماني پور ابتدا با شوك شديد و سپس فشار گسترده به موسوي و كروبي در ميان محافل ضدانقلاب مواجه شد. شبكه هاي رسانه ضدانقلابي نظير اخبار روز، ايران امروز، ايران گلوبال، نداي سبز و... با انتقادهاي وسيع از سران فتنه سبز مي خواستند اعدام اين دو نفر را محكوم كنند. جالب اينجاست كه در اين فشار هماهنگ، گروهك فدائيان خلق در خارج كشور همان لحني را داشت كه بيانيه نويس حزب مشاركت. فرخ نگهدار عضو مركزيت گروهك فدائيان خلق با بيان اينكه رهبران سبز بايد محكوم كنند، روز جمعه در سايت ايران امروز نوشت: «اين اعدام ها قطع نظر از وابستگي يا عدم وابستگي قربانيان به گروهها محكوم است» و اين در حالي بود كه حزب مشاركت هم كه برخي سران آن با چپ هاي ماركسيست آمريكايي در خارج كشور ارتباطات گسترده اي را به هم زده اند، در نامه اي خطاب به رئيس قوه قضاييه نوشت «صدور احكام شبهه ناك اعدام مورد سؤال است. حكم اعدام براي هركس كه صادر شود مايه تاسف است فارغ از اينكه شخص مجرم واقعا مستحق چنين مجازاتي باشد يا خير، و ما بدون اينكه ذره اي قرابت فكري يا عملي با اين افراد داشته باشيم امروز نگران آن هستيم كه قوه قضاييه تحت تاثير تريبون هايي كه هر روز و شب فرمان خونريزي و اعدام بيشتر صادر مي كنند، قرار بگيرد.» بيانيه نويس حزب مشاركت هم تعهد داشت مانند ديگر محافل نفاق متعرض مشي جنايتكارانه تروريست هاي اعدامي نشود. در بيانيه مذكور بي اعتنا به جمعيت چند ده ميليوني روزهاي 8 و 9 دي و پافشاري بر اعدام عناصر محارب و تروريست ادعا شده بود «خبر اعدام 2 نفر از زندانيان موجي از حيرت و تعجب در ميان شهروندان ايراني برانگيخت... افكار عمومي اجراي چنين احكامي را امري سياسي و تحت فشارهاي سياسي و بدون منطق حقوقي تلقي مي كند.» نويسنده يا نويسندگان بيانيه همچنين با لحني قابل تامل نوشتند «آيا ادعاي موجود در مورد فريب متهمان و وعده سبك شدن حكم در صورت ارائه اعترافات ساختگي صحت دارد؟ و اگر چنين باشد آيا اساس چنين دادگاهي مخدوش نمي باشد.» گفتني است ادعاي اخير را خود سايت نوروز (وابسته به حزب مشاركت و برخي رسانه هاي همسو) براي تبرئه تروريست ها ساخته و پرداخته بودند همچنان كه سايت نوروز شايعه كشته شدن و سوزاندن چندين نفر شبيه سعيده پورآقايي را منتشر كرد! اين در حالي است كه فقط در يك فقره انفجار تروريستي در يك حسينيه در شيراز توسط گروهك تندر، 13شهروند بي گناه و عزادار به شهادت رسيدند و دهها نفر ديگر مجروح شدند. فرخ نگهدار عضو گروهك فدائيان خلق و مرتبط با برخي محافل افراطي در داخل در ادامه تحليل خود با لحني جالب توجه مي نويسد: كساني مثل آقايان رفسنجاني، خاتمي، موسوي و حتي كروبي و ديگران با اين اعدام ها، به خصوص با نسبت دادن قربانيان به مجاهدين و سلطنتي ها، در وضعيتي بسيار دشوار قرار مي گيرند. هزينه موضع گيري براي آنها خيلي بيشتر از ماست. حكومت با ما كاري نمي تواند بكند. اما اعتراض، براي آنها پيامدهاي سنگين دارد. تصميم رهبران سبز به اعتراض، بهايي به سنگيني همان تصميمي دارد كه مهندس بازرگان، وقتي نخست وزير بود، در اعتراض به اعدام هويدا اتخاذ كرد. اهميت اين تصميم مينياتور اهميت تصميمي است كه آيت الله منتظري، در اعتراض به اعدام هاي 67 يا در دفاع از حقوق بهائيان اتخاذ كرد. آنها اكنون چه بايد بكنند؟ سكوت كنند يا اعتراض كنند؟ آنها بايد محكوم كنند. من از آقايان خاتمي، كروبي و موسوي و همفكران مي خواهم به خواسته خونين حكومت تن ندهند. آنها اگر هنوز به اين نرسيده اند كه اعدام عملي شنيع است، لااقل پرسش كنند كه شواهد حكم محارب چيست؟ و آيا اعدام شدگان از تمام حقوق قانوني خود براي دفاع برخوردار بوده اند؟ همچنين سايت صهيونيستي ايران گلوبال هم خطاب به موسوي نوشت: روزه سكوت گرفته اي برادر؟ لااقل چيزي بگو، اينها پيشمرگان جنبش سبز بودند]![ اينها رفتند تا يك مو از سر شما و سران اصلاح طلبان جنبش سبز كم نگردد. سايت ضدانقلابي خودنويس هم در اين باره نوشت: برخي دوستان اين تحليل را داشتند كه موسوي و كروبي سعي مي كنند رهبري را از دولت جدا سازند تا با هزينه اي كمتر بتوانند احمدي نژاد را به زير كشند و سپس حكومت را دستخوش تغييرات بنيادين كنند اما اصل ماجرا اين است كه آنان به عنوان مدعيان رهبري جنبش سبز، از مردم جدا شدند. موسوي و كروبي به قيمت خون معترضان مي خواهند نظام را حفظ كنند چون مي دانند در صورت تغيير رژيم هيچ جايگاهي در حكومت نخواهند داشت. گفته مي شود غير از شانتاژ 48 ساعته رسانه اي، تماس يا تردد به خانه مهدي كروبي و ميرحسين موسوي براي موضع گيري عليه اعدام، تروريست يا حداقل ابراز ترديد و تشكيك نسبت به قانوني بودن اين رويداد در جريان بوده است كه نهايتا منجر به ديدار صبح ديروز موسوي با كروبي و انتشار خبر جهت دار از طرف «سحام نيوز» مي شود. در موضع منتشره به اسم اين دو نفر نيز به سياق موضع گيري علني دولت هاي آمريكا و انگليس- كه تروريست هاي مذكور را «مخالفان مسالمت جو» توصيف كردند- و سپس گروهك هاي مقيم داخل و خارج، از تروريست هاي محارب و بمبگذار به عنوان «شهروند» ياد شده است. در خبر منتشره آمده است: «موسوي و كروبي با اشاره به اين اعدام گفتند به نظر مي رسد كساني كه اقدام به اعدام آنها شد ماهها قبل از برگزاري انتخابات دستگير شده و پرونده آنها نيز ارتباطي با حوادث انتخابات اخير نداشته است. به نظر مي رسد كه چنين اقدامي براي ايجاد خوف در مردم جهت عدم حضور در راهپيمايي 22بهمن است.» اين فراز از موضع مشترك كروبي و موسوي از آن جهت حائز توجه است كه گروهك هاي وابسته به آمريكا و انگليس و اسرائيل (نظير گروهك تندر) هماهنگ با عناصر نفوذي در ستادهاي اين دو نامزد، پروژه ناامني و التهاب را به واسطه انجام ترور و بمب گذاري آغاز كرده بودند و پس از انتخابات هم هرجا آشوب و اغتشاش از سوي آن دو نامزد يا ستادها و حاميان حزبي آنها تدارك، حضور مكمل داشتند كه آخرين آن در حرمت شكني روز عاشورا بود. تصادفي نبود كه پس از وقايع تلخ و شرم آور روز عاشورا، آقاي موسوي از عناصر محارب و حرمت شكن روز عاشورا- اعضاي گروهك هاي منافقين، تندر، بهايي ها، سلطنت طلب ها و...- به عنوان «مردم خداجو و عزادار حسيني»! ياد و كروبي هم از آنها به عنوان «مردم نجيب» نام برد. سحام نيوز در گزارش خود از ديدار موسوي و كروبي مي افزايد: آن دو تاكيد كردند «اكنون اكثريت مردم براي احقاق حقوق خود بدون هيچ گونه واهمه اي در ميدان حضور دارند و خواست آنها نيز برگزاري انتخابات آزاد مي باشد كه متاسفانه گويا صداي اكثريت مردم شنيده نمي شود.» كروبي و موسوي تداوم وضع موجود را موجب وارد شدن ضربه به اصل انقلاب و نظام جمهوري اسلامي كه حاصل رنج و فداكاري ملت ايران است دانستند و افزودند: «به نظر مي رسد كه در ميان برخي از مسئولان كشور توهم توطئه نسبت به تغيير ساختاري در نظام شكل گرفته است كه اين تفكر كشور را به سقوط مي كشاند و اصل نظام را با خطر روبه رو مي سازد. اكثريت مردم تنها حق خود را مي خواهند و به دنبال تغييرات ساختاري در اصل نظام نيستند وليكن به نظر مي رسد كه حاكميت نسبت به همين صداي حق خواهي مردم نيز احساس خطر مي كند در حاليكه شنيدن اين صداي اكثريت و پاسخ به آن تنها راهكار خروج از بحران است.» زدن لاف «اكثريت» در حالي است كه كروبي و موسوي هم در انتخابات و هم در حماسه 9 دي، پايبندي قاطبه ملت ايران به اسلام و انقلاب و نظام را مشاهده كردند و فرياد انزجار ملت از بانيان حذف اسلام از جمهوري اسلامي و گستاخي به ساحت امام حسين(ع) و امام خميني(ره) را شنيدند. موسوي و كروبي در اين موضع تلاش كرده اند ضمن فرار به جلو و دعوت مردم به راهپيمايي 22بهمن- همان گونه كه كيهان پيش بيني كرده بود- توطئه وسيع مثلث استكبار (آمريكا، اسرائيل و انگليس) را در فتنه پس از انتخابات انكاركنند حال آن كه تحركات ضد انقلاب زير علم حمايت از آن دو و در روزهاي روز قدس، 13آبان، 16آذر و روز عاشورا قابل كتمان و انكار نيست. تازه ترين موضع موسوي و كروبي نشان مي دهد كه آنها مانند تروريست ها و گروهك ها بخشي از پازل فتنه دشمن بوده اند و به همين دليل همان گونه كه قبلا نيز بارها به اثبات رسيده اجازه مرزبندي حتي با تروريست هاي آدم كش را نيز ندارند. بدين ترتيب اكنون با صراحت بيشتري مي توان گفت كه موسوي و كروبي در خون دهها نفر شهروند بي گناهي كه در فتنه ضدانقلاب جان باختند، شريكند و دستشان به اين خون ها آلوده است. نقش موساد در بمب گذاري هواپيماي مسافربري آمريكا (خبر ويژه) يك هفته نامه آمريكايي فاش كرد تبعه نيجريه اي متهم به بمب گذاري در هواپيماي مسافربري آمريكا از سوي موساد هدايت و پشتيباني مي شده است. هفته نامه آمريكن فري پرس درگزارشي اعلام كرد: عمر فرخ عبدالمطلب مرد نيجريايي كه متهم به بمب گذاري ناموفق در هواپيماي مسافربري آمريكايي همزمان با جشن كريسمس شده، از سوي عوامل موساد پشتيباني شده و يك تبعه هندي مسئوليت سوار كردن اين مرد نيجريايي را برعهده داشت. در گزارش هفته نامه آمريكايي آمده است: اين مرد نيجريه اي بدون پاسپورت سوار هواپيما شد و يك تبعه هند كه براي موساد، سازمان جاسوسي اسرائيل كار مي كرده مسئوليت سواركردن عمر فرخ عبدالمطلب به هواپيما را برعهده داشت. به گزارش هفته نامه آمريكايي مسافران مي گويند در طول پرواز يكي از مسافران از مرد نيجريه اي فيلم مي گرفت. به گفته شاهدان، حتي وقتي كه مرد نيجريه اي سعي كرد بمب را منفجر كند، مسافري كه از او فيلمبرداري مي كرد بدون اين كه وحشت زده شود به فيلمبرداري ادامه داد و حتي پس از نشستن هواپيما و بازرسي چمدان هاي مسافران، يك مرد هندي به دست نيروهاي پليس دستگير شد. اين در حالي است كه مقامات از انتشار فيلم هاي دوربين هاي مدار بسته فرودگاه و همچنين هويت مردي كه در ديترويت دستگير شده است خودداري كرده اند. سازمان هاي اطلاعاتي هند با موساد ارتباط نزديكي دارند. خبرگزاري هاي بين المللي فاش كرده اند، ارتش اسرائيل و موساد مخفيانه در نيجريه فعاليت مي كنند. گفته مي شود تبعه نيجريه كه متهم به بمب گذاري شده مدتي را در انگلستان به سر برده است. آمريكا و انگليس براساس سناريوسازي اخير صهيونيست ها درصددند قشون كشي به كشور يمن را تحت پوشش مبارزه با تروريسم و القاعده توجيه كنند. · /1001/

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]

[مشاهده در: www.rasekhoon.net]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 429]